صلح فلسطین با وجود رژیم اسرائیل شدنی نیست

تهران - تحریریه - مهدی عزیزی در یادداشتی به بررسی صلح فلسطین و وجود رژیم صهیونیستی و نقش آن در ناآرامی های خاورمیانه پرداخت.

  آیا تصمیم ترامپ برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و اعلان رسمی آن بعد از گذشت صد سال از شروع اشغال در سال (1917) یک کار نمادین محسوب می‌شود؟ اگر رویکرد نمادین بودن تصمیم ترامپ در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را نپذیرید، لازم می‌شود تا سایر دلایل این تصمیم را در لایه‌های عمیق‌تر و البته تغییرات و تحولات سال‌های اخیر خاورمیانه بررسی کنیم. بعد از جنگ جهانی اول، امپراتوری عثمانی یا همان «مرد بیمار اروپا» در آستانه فروپاشی قرار گرفت. هر چند حکومت عثمانی در تقلای حفظ موجودیت خود می‌جنگید؛ اما سرزمین‌هایش را یکی پس از دیگری از دست می‌داد و کشورهای تازه‌ای تأسیس می‌شد. در این زمان بود که خاورمیانه بین متفقین تقسیم شد. بعد از اشغال شدن قدس در سال (1917) توسط ژنرال انگلیسی (Allenby) این‌چنین گفته می‌شد که مأموریت صلیبی وی به پایان رسیده است؛ اما خاورمیانه درحالی‌که در گردوغبار پس از جنگ فرو رفته بود و در شرایطی که همه‌چیز زیرورو شده بود اتفاق جدیدی را تجربه می‌کرد. این تجربه، اقدام برای تأسیس یک کشور جعلی از طرف انگلیس در این منطقه حساس بود. حالا بعد از گذشت سال‌های طولانی از این حادثه، اقدام اخیر ترامپ در به رسمیت شناختن و اعلان تمام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل در شرایطی که منطقه در آشوب و تنش به سر می‌برد و در برخی از کشورها رژیم‌های سیاسی ناکارآمدی سر کار است تداعی­گر همان سال‌های بعد از جنگ جهانی اول است. حالا بعد از اعلان اعلامیه بالفور (Balfour) در سال (1917) تا امروز که صدمین سالگرد آن است و نیز جنگ‌های شش روزه را که در سال (1967) که منجر به اشغال شدن شرق قدس شد و پنجاهمین سالگرد آن است می‌توان اقدام ترامپ را نیز به این آلبوم نمادها اضافه کرد. اگرچه شخصیت ترامپ به‌گونه‌ای است که این کارهای نمادین را به‌خوبی درک نمی‌کند. اگرچه شاید نتوان این اقدام ترامپ را به عنوان حرکت نمادین مطرح کرد اما وعده‌های ترامپ در رقابت‌های تبلیغاتی خود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل می‌تواند گوشه‌ای از پاسخ پرسش‌های ما باشد؛ اما باز برای فهم دقیق این مسئله که چرا ترامپ اقدام به این کار کرد باید در لایه‌های عمیق‌تر تحولات خاورمیانه به دنبال جواب گشت. بهار عربی یا بیداری اسلامی که در منطقه رخ داد گرچه ثمرات خوبی برای مردم منطقه نداشت و بیشتر تراژدی برای خواسته‌های سیاسی مردم از دولت‌های خود بود ولی از طرف دیگر باعث شد که زخم‌های اختلافات قومی ـ مذهبی دوباره سرباز کند و در این اثنا بود که با سیاست‌های تفرقه‌انگیز آمریکا و عربستان سعودی در به راه‌اندازی یک حرکت رادیکالی باعث شد که زلزله عظیم داعش در این گسل‌های طایفه‌ای و مذهبی، گسست ترمیم‌ناپذیری ایجاد کند. در این اوضاع آشفته رئیس‌جمهور ایالات‌متحده با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و آشفته کردن بیش‌ازپیش این گسل‌های قومی ـ مذهبی به دنبال ایجاد یک نظم جدید همراه متحدین خود در خاورمیانه است؛ اما همان‌طور که بارزانی در چنین موقعیتی دست به اجرای قمار رفراندوم برد و باعث از دست دادن موقعیت قبلی خود شد؛ آمریکا نیز احتمال این‌که کل دنیای اسلام را از دست بدهد وجود دارد. اگرچه بر اساس تصویب کنگره ایالات‌متحده آمریکا در سال (1995) تصمیم انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس مدت‌ها پیش گرفته شده بود. ولی روسای جمهور ایالات‌متحده با لحاظ کردن شرایط ناآرام منطقه و در نظر گرفتن مواضع کشورهای مسلمان، همیشه این قانون را برای مدت‌های شش ماهه‌ای به تأخیر می‌انداختند. ایالات‌متحده آمریکا به طور خاص در سوریه و عراق و به‌طورکلی در خاورمیانه خطاهای راهبردی زیادی کرده و درنهایت نیز با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، یک حلقه خطا مهلک به زنجیره خطاهای خود افزوده است. سیاست‌های واشنگتن به اسم مبارزه با تروریسم و رادیکالیسم در عراق، سوریه و یمن (که نهایتاً منجر به فروپاشی و تجزیه آن‌ها می‌شد) طبق روال موردنظر پیش نرفت و بیشتر به نفع رقبای ایالات‌متحده یعنی روسیه و ایران تمام شد. درنتیجه این شکست‌ها روسیه حوزه نفوذ خود را در منطقه خاورمیانه را محکم‌تر کرد و در سوریه نیز در مبارزه با داعش جزء محور مقاومت شد و بشار را در حمایت خود نگه داشت. ایران نیز توانست نفوذ بیشتری در عراق و سوریه به دست آورد و به‌وسیله حزب‌الله از راه زمینی به مرزهای اسرائیل نزدیک شود و با حمایت از حوثی‌ها در برابر تجاوزهای سعودی، توانست متحدین آمریکا را در منطقه‌ی خلیج‌فارس تحت‌فشار قرار دهد. ایالات‌متحده آمریکا، ترکیه را نیز که متحد استراتژیک وی محسوب می‌شد و دومین عضو بزرگ نظامی ناتو است در سوریه رها کرد و با کمک‌های نظامی و حمایت‌های سیاسی از مجموعه‌های تروریستی (pkk), (pyd), (ypg) و (fetö) باعث شد که مهم‌ترین متحد منطقه‌ای‌اش در همراهی و همکاری با روسیه و ایران قرار بگیرد. همچنین می‌توان به این موارد تحمیل تحریم‌های یک‌جانبه سعودی و امارات بر قطر را نیز اضافه کرد. ایالات‌متحده آمریکا با انجام خطاهای سیاسی خود در خاورمیانه باعث تشکیل بلوک ایران، روسیه، ترکیه و قطر شد. به همین خاطر درصدد مقابله با آن شروع به تشکیل یک بلوک به رهبری آمریکا از اعضای عربستان، امارات، کویت، بحرین و مصر کرد که در این محور اسرائیل نیز از متحدان محسوب می‌شد. این اقدام هم‌زمان با به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در عربستان آغاز شد که زمینه را برای اعمال یک چنین سیاستی در منطقه با همراهی دول خلیج مساعد کرد؛ زیرا نفوذ زیادی که ایران در منطقه در سال‌های اخیر به دست آورده است بیشتر از همه، اسرائیل و عربستان و در درجه‌ای کمتر آمریکا را تهدید می‌کند. مجبور کردن سعد حریری به استعفا در ریاض و همچنین پذیرفتن محمود عباس به عنوان رئیس دولت فلسطین و تحمیل کردن شرط‌های غیرقابل‌قبول در قرارداد صلح بین فلسطین و اسرائیل از وجود چنین اقدامی پرده می‌دارد؛ زیرا محمود عباس نیز در روزهای اخیر به جای قدس شرقی، مجبور به قبول کردن منطقه‌ای دیگر به عنوان پایتخت فلسطین شد. البته قرار بود تا قسمتی از مناطق سینا به عنوان ضمانت به دولت فلسطین داده شود و از مصر خواسته شد در این محور نقشی ایفا کند. البته تعامل مصر را می‌توان موازی با موضوع اعطای دو جزیره استراتژیک در دریای سرخ به عربستان (از طرف سیسی) برای گرفتن کمک‌های مالی و حمایت‌های سیاسی برای افزایش اقتدار خود در نظر گرفت. درمجموع می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که ترامپ با امضای قانون منتقل کردن سفارت آمریکا به قدس و به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت اسرائیل آخرین حمله‌ی خود را در بازی شطرنج خاورمیانه کرده است. بدون شک ایران و ترکیه و بسیاری از کشورهای اسلامی و دیگر کشورها به آن واکنش نشان خواهند داد؛ اما در اینجا موضع مردم مصر و عربستان و دولت آن‌ها و نیز کشورهای حوزه خلیج‌فارس تأثیر اساسی خواهد داشت؛ چرا اگر مردم مصر و عربستان به این اقدام واکنش مؤثری نشان دهند و حکومت آن‌ها در مخالفت با آن‌ها به سرکوب مردم بپردازد در این صورت است که کل ترتیبات موازنه‌ای منطقه را تغییر خواهد داد. حرف آخر اینکه تا زمانی که اسرائیل در خاورمیانه باشد، صلح به فلسطین باز نمی‌گردد. مهدی عزیزی پایان خبر/    
۲۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۰
کد خبر: 2294

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 3 =