به گزارش تحریریه، شبکه خبری «الجزیره»، در بخشی از گزارش خود به قلم «سیفالدین موعد»، روزنامهنگار فلسطینی، درباره نگرانیهای رژیم اسرائیل پس از تحولات هفتم اکتبر آمده است، عنوان داشت: رویدادهایی وجود دارد که با مدت زمان آنها سنجیده نمیشود، بلکه با قدرت این رویدادها برای تغییر و تحولات سنجیده میشود. این رویدادها آگاهی انسانها را سامان میدهند و در مسیر تاریخ تحولاتی را ایجاد میکنند. در این میان، تحولات هفتم اکتبر از معدود رویدادهایی است که تأثیر آن از میدان نبرد فراتر رفته و تا ژرفای آگاهی جهانیان رسوخ کرده است زیرا در این روز، غزه در محاصره، با تحولاتی که رقم زد، چهره عریان غرب و نظام بینالمللی و ارزشهای آن را که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود، برای همگان برملا کرد.
رویدادهای هفتم اکتبر نهتنها تحولات را، بلکه همه مفاهیم را تغییر داد و سبب آغاز دورهای شد که آثار آن سالهای طولانی باقی خواهد ماند و نسل جدیدی را پرورش خواهد داد. هفتم اکتبر تنها یک اقدام نظامی نبود، بلکه یک نقطه عطف آگاهیبخشی در تاریخ بود که تاریخ فلسطین را به مسیر خود بازگرداند.
ورود مردم فلسطین به میدان نبرد در این روز بیانگر سقوط طرح تمدنی غرب به طور کامل بود. جهانی که خود را با روایت «پایان تاریخ» عادت داده بود، ناگهان با مردم محاصرهشده و بیدفاعی روبهرو شد که پیچیدهترین قدرتهای جهانی را در شرایط بغرنجی قرار داد. عقل غربی در شرایط بغرنجی قرار گرفت، زیرا فلسطینیها برخلاف اصولی که برای آنها وضع شده بود رفتار کردند.
غرب دیگر نتوانست دوگانگی معیارهای خود را توجیه کند؛ دیگر سازمان ملل نمیتواند توجیه کند که تریبون صلح است؛ دیگر دادگاههای بینالمللی نمیتوانند ادعا کنند با همگان با یک معیار برخورد میکنند؛ زیرا مشخص شد که آنها ابزارهای گزینشی هستند و در برابر جنایتهای رژیم اسرائیل اقدامی انجام نمیدهند.
روزنامهها و رسانههای غربی که همواره دم از انسانیت و تقدیس واقعیتها میزدند و برای قربانیان جنگ اوکراین و رژیم اسرائیل اشک تمساح میریختند، در برابر کشتار هزار کودک فلسطینی سکوت اختیار کردند. آمریکا هم که همواره دم از اخلاق و برافراشتن پرچم اخلاق برای جهان میزد و خود را حامی حقوق بشر، آزادی و صلح معرفی میکرد، با حمایت همهجانبه از کشتارهای رژیم اسرائیل رسوا شد. آمریکا سلاحهایی را در اختیار رژیم اسرائیل قرار داد. برخی از سیاستمداران و نخبگان آمریکا دفاع از رژیم اسرائیل را وظیفه دینی دانستند. حوادث هفتم اکتبر مقدار قدرت آمریکا و توان این کشور برای خرسندسازی جهان را هم برملا کرد. این رویداد نشان داد آمریکا به یک امپراتوری پیر تبدیل شده است که قلدرمابی و نابسامانی را درهمآمیخته و در جهان هر کشوری را مخالف منافع خود بداند، دشمن به شمار میآورد.
مردم کشورهای غربی نیز برای نخستین بار به این موضوع پی بردند که نظام جهانی کنونی ادامهدهنده استعمارگری گذشته با سازوکارهای جدید است. تظاهراتی که در کشورهای غربی برگزار شد بیانگر فروپاشی روایتهای رایج، از جمله روایت «جنگ علیه تروریسم» بود؛ زیرا همواره از این روایتها برای به خاک و خون کشیدن مردم مسلمان استفاده میشد.
مشخص شدن مرز قدرت و کارکرد رژیم اسرائیل
به نوشته شبکه خبری الجزیره، چهره واقعی رژیم اسرائیل که چند دهه است خود را به عنوان تنها دموکراسی منطقه خاورمیانه و قربانی تروریسم معرفی کرده بود، مشخص شد. مشخص شد این رژیم یک رژیم استعمارگر است که بر کشتار و نسلکشی بنیان شده است و همواره غیرنظامیان را با خاک و خون یکسان میکند و از حمایت غربیها هم برخوردار است. هویت زشت این رژیم فاشیستی برای همگان مشخص شد و همه جهانیان این رژیم را ضد انسانیت میدانند.
برای همگان مشخص شد که این رژیم نمیتواند بدون دشمنتراشی به حیات خود ادامه دهد. این رژیم نمیخواهد جهان بدون جنگ و خونریزی و خشونت باشد. از سوی دیگر، مرز قدرت این رژیم هم مشخص شد که این رژیم در برابر اراده مردمی که به دنبال تحقق عدالت هستند از قدرت بازدارندگی برخوردار نیست؛ زیرا پس از دو سال جنگ و کشتار نتوانست غزه را شکست دهد و مقاومت را تسلیم سازد و در نهایت مجبور شد با گروهی که قسم خورده بود آنها را نابود سازد، به مذاکره روی آورد.
هنگامی که مشخص شد رژیم اسرائیل قدرت بازدارندگی خود را از دست داده است، این موضوع مطرح شد که رژیم اسرائیل که به عنوان یک ابزار استعمارگری و بازوی قدرتمند برای کشورهای غربی در منطقه عمل میکرد، اکنون از قدرتی که تأمینکننده منافع غرب باشد به یک رژیم نیازمند به حمایت تبدیل شده است. این رژیم به یک بار امنیتی و سیاسی تبدیل شده که همپیمانان خود را به جنگها، بحرانهای سیاسی، اخلاقی و دیپلماسی وارد میکند.
پایان/













نظر شما