لذت اقتصاد برای فهم دنیای بیرون: جفت‌گزینی گزینشی

تهران - تحریریه - علم اقتصاد مفاهمی زیادی مانند جفت گزینی گزینشی دارد که در واقع به مساله انتخاب باز می گردد که کنشگران اقتصاد با ان فرآیندهای مشخصی را شکل می دهند.

مفهوم جالبی در اقتصاد وجود دارد به اسم «جفت‌گزینی گزینشی» یا Assortative Matching or Mating که البته فقط محدود به حوزه ازدواج نیست و مثلا در بازار جفت و جور شدن شرکت‌های نوپا و سرمایه‌گذاران خطرپذیر هم مطرح است. این مفهوم چه می‌گوید؟ از جزییات که بگذریم، می‌گوید در دهه‌های اخیر هر قدر جلوتر رفتیم، زوج‌ها با احتمال بیش‌تری هم‌سر خود را از «طبقه حرفه‌ای خودشان» انتخاب می‌کنند. شواهد آماری‌اش را هم در مقالات مختلف نشان داده‌اند. مثلا هم‌بستگی بین تحصیلات دو نفر در داخل خانواده را ببینیم، در پنج دهه قبل هر چه جلوتر آمده‌ایم، این همبستگی قوی‌تر شده است. به زبان ساده: یک پزشک یا وکیل یا خلبان یا متخصص رایانه را ۵۰ سال قبل تصور کنید (بلی ۵۰ سال قبل هم متخصص رایانه داشتیم، حتی در ایران). چون پزشک/وکیل/دندان‌پزشک/برنامه‌نویس و الخ در جنس دیگر به نسبت کم‌تر بود، احتمالا در بیش‌تر خانواده‌های دو نسل قبل‌تر حداکثر یک نفر مثلا پزشک و دیگری مثلا کارمند دفتری یا فرهنگی بود. در نتیجه با این که تنوع بین شغل نفر اول در بین خانواده‌ها بالا بود، «واریانس» بین تحصیلات یا درآمد نفر دوم در بین خانواده‌های مختلف خیلی پایین بود. الان چه طور؟ الان برابری حرفه‌ای بین دو جنس بیش‌تر شده (به قول اقتصاددان‌ها مجموعه انتخاب در دو طرف عمیق‌تر شده است) و شما خیلی بیش‌تر خانواده‌هایی می‌بینید که هر دو زوج پزشک یا مثلا یکی وکیل و دیگری برنامه‌نویس یا هر دو ورزشکار سرشناس و الخ هستند. همین مساله: خب حالا این موضوع چه اهمیتی دارد؟ اهمیتش این است که این مکانیسم «کبوتر با کبوتر» یکی از چند دلیلی است که باعث شده تا «نابرابری درآمدی» بین خانواده‌ها در طول دهه‌های اخیر بیش‌تر بشود. مثلا اگر حقوق شغل الف از شغل ب، X واحد بیش‌تر بود الان خانواده دو الفی، دو X واحد درآمد بیش‌تری دارد. یک مقاله تخمین زده که با حفظ بقیه شرایط، اگر خانواده‌های فعلی به سبک قدیم به صورت تصادفی روی تحصیلات جفت می‌شدند (مثلا افراد بر اساس علاقه صرف ازدواج می‌کردند)، ضریب جینی در آمریکا تقریبا «۰.۱» پایین می‌آمد که خب عدد خیلی بزرگی است. پس‌انداز: در واقعیت، خانواده‌هایی که دو عضو پردرآمد دارند، به لحاظ «پس‌انداز» به صورت «غیرخطی و فزاینده» جلوتر از خانواده‌هایی با یک عضو پردرآمد هستند. چرا؟ خیلی ساده به این فکر کنید که زندگی یک سری هزینه ثابت دارد که خیلی به درآمد کل حساس نیست. فرض کنیم هزینه یک زندگی ساده کمابیش با درآمد یک نفر (با شغل مناسب) قابل تامین است و در نتیجه پس‌انداز خانواده از مازاد درآمد (درآمد نفر دوم) بیاید که نسبتش با کل درآمد غیرخطی می‌شود. برای دیدن «غیرخطی بودن پس‌انداز» دقت کنیم که خانواده‌ای که فقط یک درآمد دارد، پس‌اندازش در حد نزدیک صفر است. دلایل زمینه‌ای: چرا جفت‌گزینی گزینشی در طول زمان بیش‌تر شده؟ احتمالا یک دلیلش نقشی است که دانش‌گاه و محیط‌های حرفه‌ای برای شریک‌-یابی ایفا می‌کنند. دلیل بدیهی دیگر هم بیش‌تر شدن برابری تحصیلی بین جنس‌ها و افزایش عمق مجموعه انتخاب است. دلایل دیگرش را هم می‌توانیم از شما بشنویم. دقت کنیم که توضیحات صرفا رفتاری/جامعه‌شناختی از این نوع که «افراد در طول زمان به ازدواج با شبیه خودشان علاقه‌مند شده‌اند» برای توضیح موضوع کفایت نمی‌کند چون لازمه مشاهده این پدیده در سطح کلان، تغییر در عرضه در دو طرف مکانیسم جفت شدن است. جمع‌بندی: توضیح ساده‌ای دادیم که چه طور جفت شدن انتخابی روی کیفیت یا به قول معروف Sorting دو طرفه روی کیفیت نابرابری را در یک بازار به شدت تقویت می‌کند. همین چارچوب برای فهم خیلی پدیده‌های زندگی روزمره می‌تواند به کار برود. مثلا اگر مربیان خیلی خوب کم‌یاب باشند و با بازیکنان خیلی خوب جفت شوند، فاصله این تیم از بقیه به صورت غیرخطی زیاد می‌شود.
۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۴
کد خبر: 6293

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 8 =