بایدن یا ترامپ؛ برنده کیست؟ کدام به سود ایران است؟ (بخش سوم)

چندین عامل مهم این نقشه انتخاباتی را در آمریکا دگرگون کرده است. ترامپ و جمهوری خواهان در تغییر این نقشه انتخاباتی نقش بزرگی ایفا نموده اند.

تهران - تحریریه - چندین عامل مهم این نقشه انتخاباتی را در آمریکا دگرگون کرده است و ترامپ و جمهوری خواهان در تغییر این نقشه انتخاباتی نقش بزرگی ایفا نموده اند.

به گزارش تحریریه، ترامپ یک پوپولیست سیاسی و اصولا در عمر خود پیش از شرکت در انتخابات سال ۲۰۱۶ یک روز هم جمهوری‌خواه نبوده است. جمهوری‌خواهان آمریکا با سه هویت اصلی در صحنه سیاست آمریکا شناسائی شده اند. اول؛ انها سخت حامی بازکردن مرزهای تجاری کشور و رقابت آزاد در بازار کشور و در سطح جهانی بوده اند. دوم؛ آنها همیشه مخالف سیاست‌هایی بوده اند که دولت برای ایجاد چتر حمایتی اجتماعی (Social Safety Net) ایجاد کرده است. دموکرات‌ها در این کشور بیشتر بدنبال طراحی، تصویب و اعمال چنین سیاست‌هایی بوده‌اند. جمهوریخواهان با در آمیختن سیستم کاپیتالیسم با سوسیالیزم برای ایجاد یک سوسیال دموکراسی نظیر آنچه در اروپا ایجاد شده است سخت مخالفت کرده‌اند. آنها با سیاستهایی که به عدالت اقتصادی و تقسیم ثروت کمک می‌کند، مانند ازدیاد مالیات از کمپانی‌های بزرگ و از ثروتمندان مخالف‌اند. سوم؛ جمهوریخواهان همچنین با هویت محافظه کارانه مالی (Fiscal Conservative) شناسائی شده‌اند. ریگان پایه‌گذار یک فلسفه اقتصادی در دوران ریاست جمهوری خود بود که تخفیف مالیاتی را برای کمپانی‌های بزرگ تشویق می‌کرد. او باور داشت که اگر به کمپانی‌های بزرگ تخفیف مالیاتی داده شود، آنها آن پول اضافی را در بازار سرمایه گذاری کرده، کار تولیدی می‌کنند و سود و مزیت آن به اقتصاد به‌طور کلی کمک می‌کند (Trickle Down Economy) و همه از آن بهره می‌گیرند. این باور بارها عدم کارآیی خود را در صحنه اقتصاد کشور نشان داده است اما همچنان جمهوریخواهان بر عملی شدن آن اصرار دارند. بازار کار و اقتصاد زمانی رونق پیدا می‌کند که شهروندان یک کشور پولی در دستشان باشد تا خرج کنند که اگر چنین نشد اقتصاد همچنان در تنگنا قرار خواهد گرفت. لذا یکی از کارهایی که هر دولتی می‌تواند انجام دهد مبارزه با فقر، کاهش اختلاف طبقاتی و ایجاد رفاه نسبی در یک جامعه است. تخفیف مالیاتی ترامپ نه تنها آنچنان به اقتصاد آمریکا کمکی نکرد که تریلیون‌ها دلار بر قرض خزانه این کشور افزوده است. ترامپ حداقل در تخفیف مالیاتی به ثروتمندان این کشور و خصوصا در انتخاب قضات محافظه‌کار برای دیوان عالی این کشور محافظه کارانه عمل کرده است و از این رو حمایت جمهوریخواهان را کسب کرد. جنگ های تجاری ترامپ درست در نقطه مقابل فلسفه بازار باز این کشور است که هم جمهوریخواهان و هم دموکرات‌ها در گذشته از آن حمایت کرده‌اند. این جنگ ها نتیجه ملموسی عاید ترامپ و آمریکا نکرده و در دو بخش به اقتصاد آمریکا ضربه زده است. اول؛ تقلیل روابط این کشور و ایجاد تنش با کشورهای اروپایی و آسیایی، و دوم؛ ضربه بزرگی که این جنگ‌ها به بازار صادراتی محصولات کشاورزی آمریکا زده و بسیاری از کشاورزان خرده که بخشی از آنها در گذشته حامی ترامپ بودند را در مرز ورشکستگی قرار داده است. وقتی کشوری بازار محصولی را از دست می‌دهد، مشتریان به منابع جهانی دیگری رجوع می‌کنند و بازسازی این بازار برای تولید کننده یک محصول کار آسانی نیست. بازسازی بازار نفت تحریم شده ما در آینده کار آسانی به‌نظر نمی‌رسد خصوصا آنکه رقبای ما در این بازار یا دشمن ما هستند و یا اینکه از این وضعیت، فرصت طلبانه استفاده می‌کنند تا بازار خود را گسترش و سامان دهند. لذا جنگ‌های تجاری ترامپ در میان بسیاری از مردم آمریکا از هر دو طیف سیاسی مردود شناخته شده است. بحران کرونا: دولت ترامپ از ابتدا مشکل بیماری کرونا را جدی نگرفته و دولت او کوشش نکرد که از طریق ایجاد یک مکانیزم فعال از طرف دولت مرکزی و همکاری و هماهنگی با استانداران ایالات مختلف این کشور با گسترش کووید ۱۹ مبارزه کند. برای مبارزه با ایدز و ابولا هر دو دلت بوش و اوباما، نه تنها برنامه‌هایشان کاملا برای حفاظت شهروندان این کشور موثر واقع شد که رهبری و مدیریت آمریکا همراه با سازمان بهداشت جهانی برای مبارزه با این دو بیماری در سطح جهانی بسیار اثر گذار بود. ادامه دارد دیپلماتیک؛ کانال تخصصی دیپلماسی، سیاست خارجی و روابط بین الملل پایان/
۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۵
کد خبر: 7263

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 9 =