به گزارش تحریریه، تارنمای «النشره» لبنان نوشت، هنگامی که درباره رویکرد «جو بایدن» در عرصه سیاست خارجی به ویژه درباره جنگهای مختلف منطقه خاورمیانه تامل میشود در هیچ شرایطی نباید از برخی واقعیتها چشمپوشی کرد.
واقعیت نخست این است که دولت «اوباما» و حزب دموکرات عامل اصلی جنگهای نیابتی از طریق تروریست ها و بحرانهایی بودند که از سال ۲۰۱۱ در کشورهای منطقه آغاز شده است. دولت اوباما از بحرانهایی که کشورهای عربی در نتیجه سیاست نظامهای حاکم وابسته به واشنگتن رنج میبردند برای پیش بردن طرحهای خود استفاده کرد و با هدف تجدید قوای این نظامها افرادی را که پیر شده و محبوبیت خود را از دست داده بودند برکنار کردند و افراد تازه نفسی را روی کار آورد که بتوانند به سیاستهای آمریکا و صهیونیسم خدمت کنند.
واقعیت دوم این است که گروههای تروریستی به ویژه داعش و جبهه النصره بخشی از گروه القاعده بودند. این گروهها دست پرده دولت اوباما و تیم وی بودند که اکنون هم در تیم بایدن حضور دارند. «ترامپ» و «هیلاری کلینتون» هم اعتراف کردند دولت اوباما در تشکیل داعش و جبهه النصره نقش داشته است.
واقعیت سوم این است که دولت اوباما در سال ۲۰۱۵ پس از اینکه به نتیجه رسید که هیچ گزینهای برای مقابله با ایران در اختیار ندارد به توافق هستهای با ایران تن داد. به ویژه این در شرایطی بود که روند جنگ علیه تروریسم در سوریه با حضور نیروهای روسیه به سود ارتش سوریه و همپیمانان آن را رقم خورده بود.
واقعیت چهارم این است موضع دولت اوباما در امضای توافق هستهای و چشمپوشی از حمله نظامی علیه سوریه و همپیمانانش به این دلیل بود که وی به این نتیجه رسید که در نتیجه پیروزیهای سوریه و همپیمانان آن و حضور نظامی روسیه یک موازنه راهبردی رقم خورده است. این موازنه که به سود محور سوریه بود سبب می شد هرگونه حمله آمریکا به این کشورها با هزینههای بسیاری برای آمریکا به همراه باشد.
آمریکا و همپیمانانش به این نتیجه رسیده بودند که در صورت هرگونه ماجراجویی نظامی دامنه جنگ گسترده خواهد بود و خطراتی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت و آمریکا و همپیمانان آن طرفِ پیروز نخواهند بود. با توجه به این واقعیتها بود که دولت اوباما پس از امضای توافق هستهای با ایران با روسیه هم برای پرهیز از هرگونه درگیری نظامی در حریم هوایی سوریه به توافق رسید. او همچنین با آغاز مذاکرات ژنو برای پایان دادن به بحران سوریه از راه سیاسی موافقت کرد.
آمریکا به تدریج تسلیم شد و فهمید در زمینگیر کردن «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه و تغییر ساختار و هویت دولت ملی آن شکست خورده است. در نتیجه این موضوع بود که قطعنامه شماره ۲۲۵۴ شورای امنیت با هدف پایان دادن به حملات علیه غیرنظامیان، حمایت از آتشبس و تلاشها برای آغاز مذاکرات سیاسی با هدف پایان دادن به بحران سوریه صادر شد.
دولت بایدن در مسیر اوباما
دولت بایدن هم که ادامه دولت اوباما به شمار میرود خود را در برابر واقعیتهایی تقریبا مشابه میبیند. همان واقعیتهایی که دولت اوباما را تسلیم کرد سبب میشود دولت بایدن هم تسلیم شود. این واقعیت ها عبارتند از:
نخست انتخاب «رابرت مالی» به عنوان نماینده ویژه ایران است. او یکی از طرفداران بازگشت به توافق هستهای و مخالف عقب نشینی آمریکا از توافق هستهای و تحریمهای ترامپ علیه ایران است. این انتخاب نشان میدهد که بایدن تصمیم نهایی خود را برای بازگشت به توافق هستهای گرفته است. مشخص شده که وی به مخالفان بازگشت به توافق هستهای از جمله «بن سلمان» ولیعهد عربستان و «نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اسرائیل توجهی نخواهد کرد.
دوم اینکه «جفری فیلتمن» دیپلمات سابق آمریکا و نماینده پیشنهادی بایدن برای به عهده گرفتن پرونده سوریه هم اعتراف کرد سیاست اوباما و ترامپ درباره سوریه در رسیدن به اهداف شکست خورده است. اکنون لازم است با رویکرد جدید و واقعبینانه تری با موضوع برخورد شود و کانالهای گفتوگو با رهبر سوریه را باید باز کرد.
در پایان باید گفت واشنگتن از طرحهای خود عقب نشینی نمی کند مگر اینکه در تحقق اهداف استعماری خود با یاس و ناکامی روبرو شود. اکنون واشنگتن به این نتیجه رسیده است ادامه سیاست جنگ و تحریم نتایج معکوسی میدهد. با توجه به این مسائل تنها راه برای مجبور کردن دولت بایدن برای اعتراف به شکست و تلاش برای پایان دادن به جنگ ها و جنگ افروزی ها، ادامه مقاومت و تسلیم نشدن و ندادن هیچ امتیازی است همانطوری که رهبران ایران و سوریه اینگونه عمل کردند.
پایان/
نظر شما