آیا به خطر افکندن جان ایرانیان در کرونا، بی حاصل کردن چند باره مجاهدت های کادر بهداشت و درمان و همراهی مردم در کنترل نسبی کرونا با تشخیص و اجتهاد شخصی(پیک کرونا پایان یافته است)، نابود کردن دارایی مردم در بورس، بی اعتنایی به سایر نهادهای قانونی از جمله مجلس، ایجاد شکاف در حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی در برابر جبهه متحد و پرفشار خارجی و خنثی و بی اثر کردن هر راهبردی در برابر این فشارها، رکورد زدن در تورم، در افزایش نقدینگی و کسری بودجه، در بی اعتبار کردن پول ملی، در زوال رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، در تشدید فقر و نابرابری، در ایجاد حس بی قدرتی و بی اعتمادی در شهروندان و صورت بخشیدن به حوادث تلخی مثل آبان 98، مرجعیت بخشیدن به خارج در حل مسایل کشور حتی تا آب خوردن و تضعیف استقلال ملی و... کافی نیست؟
اگر اولا به هر دلیلی روحانی، مطابق عرف نظام های مردم سالار، قدرت را ترک نمیکند و یا ثانیا به مصالح گوناگونی نمی توان او را مانند رییس جمهور نخست جمهوری اسلامی کنار گذاشت و یا ثالثا اکنون زمان برای این اقدام دیرهنگام است، اینها نباید واقعیت عدم کفایت او در حکمرانی را منتفی کند و این واقعیت را به عنوان واقعیت، در سایه این مسایل به حاشیه ببرد. این دلایل و مصالح سه گانه قابل درک است و می توان حتی با آنها همدلی کرد اما هرگز نمی تواند واقعیت عدم کفایت حکمرانی روحانی را زایل کند.
پایان/
نظر شما