شورش کسانی که خود را اصلاح طلب می دانند بر جمهوریت نظام؛ به هیچ تحلیل قابل توجیه نیست.

  هر جور حساب مي كنم نمي توانم شورش بخشي از مدعيان اصلاح طلبي عليه قاعده انتخابات و تحميل فاجعه و هزينه تاريخي به كشور و خيانت به مردم در سال ٨٨ را به عنصر "بي بصرتي" اين جماعت ارتباط دهم و اعتقاد دارم كساني كه علت اين رفتار ضدملي را بي بصيرتي عنوان مي كنند قطعا با ارفاق اين عبارت را بكار برده و بزرگواري مي كنند...   چون خيل عظيمي از كساني كه به اتهام طراحي و هدايت يا مشاركت در اين خيانت بازداشت شده و حتي محكوم شدند عناصر تشكيلاني ، دانشگاهي و حوزوي و اهل تحقيق و پژوهش و و تجربه مديريت سياسي - اجرايي در سطوح عالي از جمله نخست وزيري و رياست مجلس بوده و برخي نيز داراي كرسي تدريس و تاليف و ...   بنده اساسي ترين انگيزه عاملان جنايت تاريخي مورد اشاره را نه "بي بصيرتي" بلكه "جاه طلبي" مي دانم يادم مي آيد يكي از حضراتي كه در تب و تاب آن جريان البته با لباس روحاني به عنوان انصار فتنه براي دريافت مجوز اردوكشي خياباني با وزارت كشور رسما مكاتبه مي كرد و نهايتا بدون مجوز در خيابان حضور مي يافت در چهار سال گذشته در دولت تدبير مسئوليت كلان داشته و تصوير تابلووارش (نمي گويم نفاقش) هر از چند گاهي در مراسم ديدار مسئولان عالي نظام با رهبري امت از گوشه دوربين تلوزيون ديده مي شود. و من هم مي گويم اين قدرت چقدر آرام و مدني الطبع كرده است اين جاه طلبان ديروز را! ولي كاش اين جماعت حداقل اصلاح طلبي را پوشش جاه طلبي خود نمي كردند ! حيف است اصلاح طلبي عباس زاده مشكيني