به گزارش تحریریه، رهبر انقلاب امروز در سیوششمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در سخنانی با اشاره بدعهدی غرب درباره تبادل اورانیوم غنیشده بین ایران و آمریکا فرمودند: در دهه ۸۰ سر سوخت ۲۰ درصد رئیس جمهور آمریکا دو نفر را واسطه کرد که به ایران بگویید یک مقدار غنیسازی ۳.۵ درصد را به ما بدهد و ما به آنها ۲۰ درصد میدهیم و قرار شد مبادله شود. بنده گفتم این مبادله باید اینطور باشد که آنها ۲۰ درصد را به بندرعباس بیاورند ما آزمایش کنیم ببینیم درست است و بعد به آنها ۳.۵ درصد میدهیم. وقتی دیدند ما دقت داریم زیر قول خود زدند و به ما ندادند. مسئولین ما در داخل مشغول زد و خوردهای سیاسی بودند دانشمندان ما در داخل همین ۲۰ درصد را تولید کردند.
ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، درباره تاریخچه تبادلات هستهای با غرب توضیح میدهد که در زیر میخوانید:
سؤال: جناب آقای ظهرهوند، لطفاً درباره تجربه مذاکرات مربوط به تبادل سوخت هستهای در دوران دبیری سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی توضیح دهید.
ظهرهوند: زمانی که آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، بنده نیز بهعنوان معاون دبیرخانه شورا فعالیت میکردم. در آن مقطع، طرحی از سوی روسای جمهور برزیل و ترکیه مطرح شد که بر اساس آن، قرار بود این دو کشور نقش واسطه را میان ایران و ایالات متحده آمریکا ایفا کنند. آمریکاییها در آن زمان ابراز نگرانی میکردند؛ نگرانیهایی مشابه همانهایی که بعداً آقای ترامپ مطرح کرد. مثلاً نسبت به غنیسازی ۲۰ درصدی ما ابراز نگرانی میکردند. حتی نیروهایی که ما در دانشگاه تهران داشتیم هم نسبت به این موضوع نگران بودند.
سؤال: این طرح دقیقاً چه مسیری را طی کرد؟
ظهرهوند: در آن مقطع، پیشنهاد این بود که طرفین به توافق برسند تا ایران بخشی از سوخت ۲ درصد خود را تحویل دهد و دیگر در داخل تولید نکند. ما چون صفحات سوخت را خودمان تولید میکردیم، عملاً میتوانستیم نیازمان را تأمین کنیم. قرار شد که در مقابل، سوخت مورد نیاز را از بیرون دریافت کنیم و داروهایی که به آنها نیاز داشتیم نیز تأمین شود.
همه مراحل مذاکرات انجام شد و به نقطهای رسیدیم که آماده اجرای توافق بودیم. اما ناگهان دیدیم طرف مقابل فقط میگوید نیروگاه را تعطیل کنید و مواد را تحویل دهید، بدون آنکه هیچگونه تضمینی برای تأمین سوخت یا داروی رادیویی به ما ارائه دهند. هیچ تضمینی در کار نبود، حتی در حد کمک فنی. این مسئله باعث شد که توافق عملاً بینتیجه بماند.
سؤال: در این میان، نقش میانجیها چگونه بود؟
ظهرهوند: وزیر خارجه برزیل و ترکیه که آمده بودند و توافق را امضا کرده بودند، به همراه (علی اکبر صالحی) وزیر خارجه ایران در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی حاضر شدند. اما متأسفانه همهچیز از سوی آمریکاییها به هم خورد. هرچقدر ما انعطاف نشان دادیم، از آن قولها و وعدههایی که آمریکاییها به میانجیها داده بودند، هیچچیز عملی نشد. آنها حاضر نشدند تضمین عینی بدهند. در حالی که حتی سوخت آماده هم موجود بود.
سؤال: نتیجه این تجربه برای ایران چه بود؟
ظهرهوند: ما بعد از آن تجربه، تصمیم گرفتیم که مسیر بومیسازی را در پیش بگیریم و تولید سوخت ۲۰ درصد و صفحات سوخت را بهطور کامل خودمان انجام دهیم. این تجربه مهمی بود، چون دقیقاً همان سناریو را دوباره میخواهند به ما تحمیل کنند؛ یعنی میگویند شما تولید نکنید، ما به شما سوخت میدهیم، اما خبری از سوخت نیست.
در آن زمان، برای یک نیروگاه چهار مگاواتی که فقط برای تولید رادیوداروهای مورد استفاده بیماران خاص بود، حاضر نشدند حتی یک گرم سوخت بدهند. دارویی که در داخل ایران با هزینهای بسیار پایینتر – شاید یکدهم یا یکپنجم قیمت جهانی – تولید میشد، حتی حاضر نبودند به ما با قیمت جهانی بفروشند.
سؤال: آیا این تجربه تأثیری بر نگاه شما به وعدههای غربیها گذاشت؟
ظهرهوند: صد درصد. این تجربه به ما نشان داد که آنها جز فریبکاری و کلاهبرداری، اندیشه دیگری ندارند. برایشان جان ملت ایران، بیماران، و مسائل انسانی هیچ اهمیتی ندارد. چیزی به نام بشریت، حقوق انسان، حقوق کودکان، حقوق زنان و غیرنظامیان اصلاً برایشان مطرح نیست. متأسفانه ارزش یک حیوان برای آنها از انسان مسلمان بیشتر است. ما نباید بیجهت عقل خود را زیر پا بگذاریم و به وعدههای دروغین غرب دل ببندیم. این فریبها بارها تکرار شدهاند.
نمونهاش همین ماجرای بیماران پروانهای است. در چارچوب برجام هم این مسئله عملی نشد. اروپا حتی حاضر نشد دارویی که برای حدود ۲۰۰ هزار کودک مبتلا به بیماری پروانهای مورد نیاز است، به ما بدهد. این داروها را شرکتهای سوئیسی تولید میکنند و کل آن در دو یا سه چمدان جا میشود. پولش را هم میدادیم، اما باز هم به ما ندادند. بنابراین، باید بدانیم که فریبکاری در ذات این کشورهاست و نباید به آنها دل بست.
بنابراین گزارش، در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ (۱۷ مه ۲۰۱۰)، ایران، ترکیه و برزیل در تهران بیانیهای سهجانبه را امضا کردند که به «بیانیه تهران» معروف است. این توافق بهمنظور مبادله اورانیوم غنیشده ایران با سوخت ۲۰ درصد برای راکتور تحقیقاتی تهران طراحی شده بود.
واسطههای انتقال سوخت ۲۰ درصد میان ایران و غرب در دوران دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی سعید جلیلی (حدود ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲) عمدتاً شامل کشورهایی بودند که نقش میانجیگر دیپلماتیک را میان ایران و گروه ۱+۵ (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) ایفا میکردند.
در مذاکرات مربوط به مبادله سوخت ۲۰ درصدی (برای راکتور تحقیقاتی تهران)، بهویژه در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹)، ترکیه و برزیل بهعنوان واسطههای مهم مطرح بودند.
جزئیات:
در سال ۲۰۱۰، ایران، ترکیه و برزیل به یک توافق سهجانبه دست یافتند که بر اساس آن، ایران پیشنهاد داد ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای پایین خود را به ترکیه منتقل کند، و در ازای آن سوخت ۲۰ درصد برای راکتور تهران دریافت کند.
این توافق با نام بیانیه تهران شناخته میشود (۱۷ مه ۲۰۱۰).
این بیانیه در حالی شکل گرفت که سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران بود.
با این حال، کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، این توافق را نپذیرفتند و به فشار برای تصویب قطعنامههای جدید شورای امنیت ادامه دادند.
جمعبندی:
واسطههای اصلی در انتقال سوخت ۲۰ درصد در دوران سعید جلیلی: ترکیه و برزیل
مفاد اصلی بیانیه تهران:
تبادل سوخت هستهای: ایران موافقت کرد که ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کم غنیشده (LEU) را به ترکیه منتقل کند. این مواد در ترکیه تحت نظارت ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نگهداری میشد.
دریافت سوخت ۲۰ درصد: در مقابل، ایران انتظار داشت که گروه وین (آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس) ظرف یک سال، ۱۲۰ کیلوگرم سوخت ۲۰ درصد برای راکتور تحقیقاتی تهران به ایران تحویل دهند.
پایبندی به NPT: تمامی طرفها بر تعهد خود به معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای (NPT) تأکید کردند و حقوق ایران در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را مورد تأیید قرار دادند.
پیشبرد همکاریهای هستهای صلحآمیز: بیانیه بر لزوم آغاز همکاریهای بیشتر در زمینههای هستهای صلحآمیز، از جمله ساخت نیروگاهها و راکتورهای تحقیقاتی تأکید داشت.
واکنشها و پیامدها:
با وجود این توافق، گروه ۱+۵ به رهبری آمریکا از پذیرش آن خودداری کردند و به تصویب قطعنامههای جدید علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل ادامه دادند. این اقدام غربیها منجر به افزایش تنشها و بیاعتمادی میان ایران و کشورهای غربی شد.
در نهایت، بیانیه تهران نتوانست بهعنوان یک راهحل دیپلماتیک موفق عمل کند و جایگاه ایران را در مذاکرات هستهای با گروه ۱+۵ تقویت نکرد.
پایان/
نظر شما