آدم ربایی و در نتیجه روایت یک نجات دهنده را می توان از عناصر اصلی بسیاری از فیلم های اکشن دانست؛ بدین شکل که آدم بدها یک نفر(اگر دختر باشد خون مخاطب بیشتر به جوش می آید) را میدزدند و قهرمان داستان که از جامعه به دلایل مختلف کناره گرفته مجبور می شود وارد میدان شده و بعد از فراز و فرودهای فراوان فرد ربوده شده را نجات می دهد.
"لوون کید شغل نظامی پرافتخار خود را رها میکند تا زندگی ساده ای را در کار ساخت و ساز بگذراند. اما وقتی دختر رئیسش که مانند خانواده اوست، توسط قاچاقچیان انسان ربوده می شود، جستجوی او برای بازگرداندن او به خانه، دنیایی از فساد را آشکار می کند که بسیار بزرگتر از آن چیزی است که او تصور می کرد."
جیسون استاتهام، بهترین وسیله برای انتقال این نوع فانتزی نجات بخش است. او در طول بیش از 15 سال اخیر بیشتر به یک قهرمان آمریکایی تبدیل شده؛ بله، با اینکه او انگلیسی می باشد، اکنون مظهر قهرمانان اکشن کلاسیک آمریکایی است. در این فیلم، او یک مدافع فوق العاده توانمند و بسیار ماهر زنان است؛ دقیقا آنچه در بسیاری از فیلمهای اکشن کلاسیک آمریکایی شاهد آن بوده ایم.
چیزی که این فیلم را واقعاً متفاوت میکند این است که فردی را که قهرمان سعی در نجات آن دارد، دختر تینیجر معصوم یا حتی لوس بی دست و پایی نیست. او کاملاً میتواند از خودش دفاع کند. او قربانیای نیست که در گوشهای کز کرده باشد، بلکه یک مبارز است که اگر فرصت پیدا کند آدم رباها را لت و پار میکند.
فیلمساز برای آنکه قهرمان را یک دلسوز واقعی جلوه دهد در ابتدا نشان میدهد که او اگر پول داشت می توانست مشکلات خانوادگی خود را حل کند. ولی بعد از آنکه وارد ماجرای آدم ربایی میشود ثابت می کند که پول برای او در مقابل اخلاقیات هیچ ارزشی ندارد.
پس از اولین قتلش، پول را از مقتول میگیرد تا قبل از کشتن او، آن را به صاحب اصلیاش برگرداند. فیلمساز در تلاش است فردی را که ارزش افراد را بیش از پول میداند، به عنوان آرمان درستکاری معرفی میکند. البته در حد و اندازه های یک لمپن آمریکایی.
تفکرات و نگرش نویسنده فیلم یعنی سیلوستر استالونه به خوبی در فیلم جاری است. جاییکه یک لمپن آمریکایی به تصور خود تلاش می کند با یک نگرش اخلاق مدارانه دنیا را نجات دهد.
«یک مرد کارگر» سعی میکند با پیرنگ کم مایه خود کارهای زیادی انجام دهد، حتی تا آنجا پیش می رود که هر یک از گروههای آنتاگونیست را که قهرمان در طول درگیری نهایی با آنها روبرو میشود، مانند غولهای هر مرحله، قبل از اینکه بتواند در پایان یک بازی ویدیویی خاص به غول اصلی برسد، روبروی هم قرار میدهد.
اما نکته مهم درباره این فیلم و فیلمهای مشابه آن این است که بیننده برای پیرنگ پیچیده، داستان یا پرداخت شخصیت به دیدن آن نمی نشیند؛ و صرفا به دنبال یک اکشن برای گذراندن وقت است.
با آنکه «یک مرد کارگر» جزو فیلمهای بسیار خوب جیسون استاتهام نیست ولی اگر دنبال هیجان اکشن هستید، این فیلم با مبارزات سریع و گیجکننده شما را راضی می کند، ولی اگر چیزی بیش از آن را می خواهید اصلا این فیلم را نبینید.
پایان/
نظر شما