به گزارش تحریریه، برخلاف خوش بینی هایی که برخی حامیان توافق هسته ای بر آن تاکید دارند، تجربه نشان داده است که ایالات متحده هیچگاه یک ایران قوی را در خاورمیانه تحمل نکرده و نخواهد کرد. تحلیل ها، شواهد و اظهارات فراوانی وجود دارد که حتی در صورتی که تهران به خواسته های هسته ای ایالات متحده تن بدهد، واشنگتن برای قطع کردن دیگر بازوهای قدرت ایران گام بر می دارد تا جمهوری اسلامی را در ضعیف ترین شکل ممکن قرار بدهد.
مرکز مطالعاتی «نشنال اینترست» در یادداشتی با عنوان «پس از توافق با ایران» فاش کرد: اگر رئیسجمهور ترامپ موفق شود تا به یک توافق هستهای با تهران دست پیدا کند، آنگاه باید تمرکز خود را بر دیگر جنبههای رفتار بد رژیم ایران بگذارد.
در این گزارش می خوانیم:
ایران برای دیپلماسی زمان نامحدودی ندارد و ساعت بهسرعت برای مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در حال گذر است. فارغ از اینکه این مذاکرات چگونه به پایان میرسند، واضح است که در نهایت به پایان خواهند رسید، و سؤال طبیعی این است که: بعد از آن چه میشود؟
دولت ترامپ خط قرمز خود را تحت عنوان «عدم غنیسازی» تعیین کرده است، که همین امر باعث انتقاد علنی مقامات ایرانی از مذاکرات شده است. همانطور که شورای سردبیری روزنامه وال استریت ژورنال اشاره کردهاند، واکنش ایران «نشانهای است از اینکه رئیسجمهور ترامپ فشار را در نقاط درستی وارد میکند.»
تنها مساله زمان است تا مشخص شود که ایران بهصورت داوطلبانه از جاهطلبیهای هستهای خود صرفنظر نخواهد کرد، که این امر آمریکا را وادار میسازد به گزینههای دیگر روی بیاورد، همانطور که رئیسجمهور در طول سفر اخیرش به خاورمیانه در اظهاراتی توضیح داد.
وی در جمع نیروهای آمریکایی در پایگاه هوایی العدید در قطر تأکید کرد که اگرچه «اولویت من پایان دادن به درگیریهاست، نه آغاز آنها»، اما «هرگز در بهکارگیری قدرت آمریکا تردید نخواهم کرد اگر لازم باشد از ایالات متحده یا شرکایمان دفاع کنیم.»
مذاکرات فعلی درباره برنامه هستهای ایران است. با این حال، مجموعه دیگری از مذاکرات برای حل دیگر درگیریها، چه در منطقه و چه در سطح جهانی، لازم خواهد بود.
اگر تاریخ حکومت ایران راهنمای ما باشد، دیپلماسی زمانی بیشترین اثر را دارد که رژیم تحت فشار بیشتر قرار داشته باشد.
دو حوزه وجود دارد که ایالات متحده نیاز به تعامل دیپلماتیک پایدار با رژیم ایران پس از مذاکرات هستهای دارد: نخست، برای حذف تهدیدات تروریستی که ایران مستقیماً یا از طریق نیروهای نیابتیاش ایجاد میکند؛ و دوم، همانطور که رئیسجمهور بارها گفته، برای ساختن آیندهای بهتر برای مردم ایران.
در مورد نخست، فرصتی وجود دارد که تلاشهای دیپلماتیک با ایران را بهسمت آزادی تمام گروگانهای باقیماندهای که در اسارت حماس هستند، سوق داد. اعمال فشار هدفمند بر رژیم ایران در این موضوع میتواند فوریت را در میان نیروی نیابتی آن، یعنی حماس، افزایش دهد و احتمالاً به تسریع پایان عملیات نظامی اسرائیل در غزه منجر شود—نتیجهای که هم اسرائیل و هم ایالات متحده به دنبال آن هستند.
در عین حال، ایالات متحده و شرکای جهانیاش میتوانند برای مسدود کردن راههای تخریب ایران همکاری کنند. این میتواند شامل بیرون راندن قاطعانه زیرساختهای نظامی ایران از منطقه باشد، و در نتیجه، زمینهای برای آغاز فصل جدیدی از صلح و شکوفایی فراهم کند. این امر همچنین میتواند روسیه و چین را منزوی کند و آنها را از مسیرهایی که برای پیشبرد اهداف زیانبارشان در منطقه و در مناطق پیرامونی خودشان استفاده میکنند، محروم سازد.
ایران دیگر تنها یک مسئله خاورمیانهای نیست، همانطور که در نوشتههای دیگرم نیز اشاره کردهام. اگر ایران از مسیر دستیابی به سلاح هستهای و از شبکه نیابتی منطقهای خود محروم شود، بهاحتمال زیاد بیثباتی را در بخشهای دیگر جهان تشدید خواهد کرد—بهویژه از طریق کمک به تهاجم روسیه به اوکراین و گسترش نفوذ خود در نیمکره غربی، از جمله تهدیدهایی در خاک آمریکا.
ایالات متحده میتواند از فرصتِ باز شدن مسیر ایرانِ عاری از سلاح هستهای بهره ببرد تا تلاشهای خود برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را افزایش دهد. تاکنون، دیپلماسی تنها میان اوکراین و روسیه انجام شده است، اما ایران تسلیحات حیاتی و دیگر حمایتهای فناورانه را به تلاشهای روسیه ارائه میدهد. شرکای اروپایی ما بهخوبی از این موضوع آگاهند و ما بایران را از همکاری با روسیه در جنگ با اروپا دور کنیم.
ایالات متحده میتواند از سرزمین خود در برابر تهدیدات محتمل دفاع کند. کارزار «فشار حداکثری» که در تاریخ ۴ فوریه ۲۰۲۵ رونمایی شد، از دادستان کل میخواهد که «تمام گامهای قانونی موجود را برای تحقیق، مختل کردن، و پیگرد شبکههای مالی و لجستیکی، عوامل یا گروههای پوششی در داخل ایالات متحده که تحت حمایت ایران یا یکی از نیروهای نیابتی آن هستند، دنبال کند.»
کنگره نیز در اولین اقدام خود، نامهای به دانشگاه هاروارد ارسال کرد تا درباره روابط این دانشگاه با همکاریهای پژوهشیاش با ایران توضیح دهد.
ایالات متحده از طریق این دو گام—پرداختن به فعالیتهای نیابتی ایران در سطح منطقهای و جهانی—میتواند آغازگر تحقق وعده تکرارشده رئیسجمهور ترامپ درباره تلاش برای آیندهای بهتر ایران باشد.
همزمان با ادامه تحول در یک خاورمیانه جدید تحت دولت ترامپ، گسترش توافقات ابراهیم و فرصتهای جدیدی ایجاد خواهد شد.
پایان/
نظر شما