کریدور جعلی زنگزور، بهعنوان طرحی ژئوپلیتیکی و امنیتی با هدف ایجاد ارتباط زمینی میان جمهوری آذربایجان و منطقه خودمختار نخجوان از طریق خاک ارمنستان، در سالهای اخیر به یکی از موضوعات محوری و حساس در منطقه قفقاز جنوبی تبدیل شده است. این طرح که در توافقنامه آتشبس سال ۲۰۲۰ قراباغ به آن هیچ اشارهای نشده، از حمایت بازیگران منطقهای نظیر ترکیه و جمهوری آذربایجان و همچنین بازیگران فرامنطقهای مانند رژیم صهیونیستی برخوردار است. در این بین حمایت رژیم صهیونیستی از این پروژه، به دلیل پیامدهای راهبردی و ژئوپلیتیکی آن، بهویژه در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ماهیت و اهداف کریدور زنگزور
کریدور زنگزور، فراتر از یک پروژه صرفاً اقتصادی و زیرساختی برای اتصال زمینی جمهوری آذربایجان به نخجوان و در نهایت به ترکیه، طرحی ژئوپلیتیکی با پیامدهای گسترده برای منطقه قفقاز جنوبی و بازیگران فرامنطقهای محسوب میشود. اگر چه در ظاهر این کریدور میتواند بهعنوان مسیری ترانزیتی، امکان دسترسی سریعتر و کارآمدتر به بازارها و مسیرهای تجاری منطقهای را فراهم آورد اما اهداف راهبردی آن، بهویژه از منظر رژیم صهیونیستی، در چارچوب سیاستهای گستردهتر این رژیم برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه و تقویت جایگاه خود در قفقاز قابل تحلیل است.
نقش رژیم صهیونیستی در حمایت از کریدور زنگزور
یکی از ابعاد کلیدی حمایت رژیم صهیونیستی از کریدور زنگزور، تلاش برای دور زدن محدودیتهای ژئوپلیتیکی موجود در مسیرهای سنتی نفوذ یا تهاجم به ایران است. این رژیم در سالهای اخیر راهبرد «محاصره نرم ایران» را از طریق ائتلافهای منطقهای و بهرهگیری از خاک و حریم هوایی کشورهای همسایه ایران دنبال کرده است. کریدور زنگزور میتواند بهعنوان مسیری برای دسترسی هوایی آزاد به دریای خزر و ورود به خاک ایران مورد استفاده قرار گیرد. این امر بهویژه در شرایطی که رژیم صهیونیستی عملیات نظامی علیه ایران را در دستور کار قرار داده، از اهمیت بیشتری برخوردار میشود.
چنانکه در جریان جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، حملات نظامی متعدد به شهرهای تبریز، اردبیل و سایتهای راداری در شمال غرب ایران، استفاده از حریم هوایی مناطق مرزی ایران با ترکیه و جمهوری آذربایجان گزارش شده است. این حملات، که با بهرهگیری از جنگندهها و پهپادهای رژیم صهیونیستی انجام شده، نشاندهنده استفاده این رژیم از حریم هوایی کشورهای همسایه ایران برای اجرای عملیات نظامی است.
همکاری نظامی رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان
روابط نظامی نزدیک میان جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی، از جمله تأمین حدود ۴۰ درصد از نیازهای نفتی رژیم صهیونیستی توسط باکو و فروش تسلیحات پیشرفته نظیر پهپادها و سامانههای ضدموشکی، زمینهساز تقویت احتمال استفاده از پایگاههای هوایی جمهوری آذربایجان، مانند سیتالچای و زنگیلان، برای عملیات علیه ایران است. در رزمایشهای مشترک برگزارشده در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲ در نزدیکی مرزهای ایران، حضور پهپادهای شناسایی و تهاجمی نظیر هرمس و هارپی در پایگاههایی مانند سیتالچای به ثبت رسیده است. این تجهیزات، با برد بلند و قابلیت نفوذ به عمق خاک ایران، تهدیدی جدی برای امنیت ملی ایران محسوب میشوند. چنانکه در جریان جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، گزارشهای متعددی درباره نفوذ پهپادهای اسرائیل به خاک ایران از مبداء جمهوری آذربایجان گزارش شده است. البته این امر مسبوق به سابقه است و در گذشته نیز بارها تکرار شده است.
چالشهای استفاده از حریم هوایی ارمنستان
استفاده از حریم هوایی ارمنستان برای عملیاتی کردن کریدور جعلی زنگزور، به دلیل روابط متشنج این کشور با جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی و همچنین روابط نزدیک ارمنستان با ایران، با چالشهای قابلتوجهی مواجه است. این امر مستلزم هماهنگیهای پیچیده دیپلماتیک یا اعمال فشارهای سیاسی است. با این حال، در صورت تسلط جمهوری آذربایجان بر حریم هوایی این کریدور، رژیم صهیونیستی میتواند از طریق خاک ترکیه یا دریای مدیترانه به نخجوان دسترسی یافته و از آنجا بدون عبور از خاک ایران، به دریای کاسپین دست یابد. این امکان، اجرای عملیات نظامی یا جاسوسی با زمان واکنش کوتاهتر و هزینه کمتر را تسهیل میکند.
نقش شرکتهای خصوصی در کریدور زنگزور
در سناریوهای مطرحشده، بحث حضور شرکتهای خصوصی، بهویژه شرکتهای آمریکایی، برای نظارت و مدیریت کریدور زنگزور مطرح شده است. تجربه تاریخی نشان میدهد که شرکتهایی نظیر DynCorp، Blackwater (Academi) و Raytheon، تحت پوشش فعالیتهای خصوصی، اقدام به استقرار سامانههای جاسوسی، شنود و حتی عملیات نظامی محدود کردهاند. این شرکتها اغلب بهعنوان پوششی برای سازمانهای امنیتی ایالات متحده، مانند CIA و NSA، یا حتی همکاری با موساد رژیم صهیونیستی عمل میکنند. در نتیجه، حضور چنین شرکتهایی در پروژه کریدور جعلی زنگزور میتواند به معنای تقویت نفوذ امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه باشد.
پیامدهای ژئوپلیتیکی و نظامی کریدور زنگزور
ایجاد کریدور زنگزور، فراتر از یک پروژه ترانزیتی، بخشی از پازل ژئوپلیتیکی و نظامی منطقهای است که رژیم صهیونیستی و متحدانش برای تحت فشار قرار دادن ایران طراحی کردهاند. این کریدور میتواند بهعنوان پل هوایی و زمینی برای عملیات شناسایی، جاسوسی و حتی تهاجم نظامی به ایران مورد استفاده قرار گیرد. پایگاههای هوایی مانند سیتالچای و آشیانههای مخفی در نخجوان، امکان سوختگیری و تعمیر جنگندهها و پهپادهای رژیم صهیونیستی را فراهم میکنند. در صورت الحاق کریدور جعلی زنگزور به این شبکه، یک مثلث راهبردی میان ترکیه، نخجوان و جمهوری آذربایجان شکل خواهد گرفت که توانایی رژیم صهیونیستی برای اجرای عملیات از شمال ایران را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهد.
ضرورت رویکرد راهبردی ایران و متحدان
با توجه به پیامدهای گسترده کریدور زنگزور برای امنیت منطقهای، ضروری است که جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و ارمنستان با دیدگاهی امنیتمحور و رویکردی راهبردی به این پروژه واکنش نشان دهند. اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه، تقویت همکاریهای منطقهای و بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک برای خنثیسازی تهدیدات احتمالی این کریدور، از جمله اقدامات ضروری برای حفظ ثبات و امنیت در منطقه قفقاز جنوبی است.
پایان/
نظر شما