به گزارش تحریریه، در بحبوحه تغییرات پدیدار شده در چشمانداز ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی، کریدور زنگزور به سرعت در حال تبدیل شدن به یک گره حیاتی در رقابت بین قدرتهای جهانی است. به بیانی دقیقتر، آنچه زمانی یک اختلاف محلی بود، اکنون به یک اهرم راهبردی در رویارویی گستردهتر شرق و غرب تبدیل میشود. واقعیتی که وجود دارد آن است که تحولات اخیر زنگ خطر را در مسکو، پکن و تهران به صدا درآورده است؛ زیرا ایالات متحده به تثبیت جایگاه مستقیم خود در این منطقه راهبردی نزدیکتر شده است.
فارغ از اینکه پیمان صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان تا چه اندازه ممکن است دوام داشته باشد یا نه، نکته کلیدی ناظر بر نقش محوری کاخ سفید و شخص ترامپ است که در بطن آن یک پیام سیاسی قابل توجه بدین شرح وجود دارد که: ایالات متحده قصد دارد به معمار اصلی نظم جدید در قفقاز جنوبی تبدیل شود، نقشی که مدتهاست تحت سلطه فدراسیون روسیه بوده است.
نکنه قابل توجه آن است که بر اساس توافقات انجام شده احتمالاً کریدور زنگزور ممکن است به مدت ۱۰۰ سال به یک نهاد امنیتی آمریکایی یا غربی اجاره داده شود. اگر این سناریو محقق شود، به منزله استقرار حضور امنیتی غرب در مجاورت مرز ایران و ارمنستان خواهد بود. زمانبندی این اقدام تا حدود زیادی تحریکآمیز است؛ چرا که اقدام مذکور تنها چند هفته پس از تجاوز ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران رخ میدهد که میتواند اقدامی تحریکآمیز تلقی شود.
واقعیتی که وجود دارد آن است که اقدام ایالات متحده را نمیتوان صرفاً یک مانور تاکتیکی تلقی کرد ـ یک تغییر موضع راهبردی است ـ. از این منظر واشنگتن، در زنگزور اهداف متعددی را دنبال میکند:
۱. از بین بردن بقایای نفوذ روسیه در فضای پس از فروپاشی شوروی؛
۲. تحریک ایران؛
۳. شاید مهمتر از همه تضعیف ابتکار پهنه و راه چین با ایجاد اختلال در کریدور میانی.
شایان ذکر است که مسیر زنگزور بخش مهمی از به اصطلاح کریدور میانی است که چین را از طریق آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به اروپا متصل میکند. واشنگتن با کنترل این مسیر، میتواند جریانهای تجاری را به دلخواه خود نظارت کند یا بر آن اعمال فشار نماید یا حتی مختل کند. این موضوع مستقیماً مسیر اقتصادی بلندمدت چین را برای تبدیل شدن به قدرت غالب جهان تهدید میکند.
در یک جمعبندی کلی میتوان چنین اظهار داشت که اقدامات در حال انجام در قفقاز جنوبی چشمانداز در حال تحول و تهدید چند بعدی را برای محور ایران ـ چین ـ فدراسیون روسیه در پی خواهد داشت:
ایران
در صورت اجرایی شدن خواستههای ایالات متحده، مسیرهای تجاری شرق و غرب به گونهای تغییر خواهد یافت که نقش تاریخی ایران بهعنوان پل زمینی بین آسیا و اروپا به حاشیه رانده خواهد شد.
فدراسیون روسیه
گرچه ارمنستان، ممکن است در کوتاهمدت از حمایت آمریکا در بنبست پرتنش خود با جمهوری آذربایجان بهرهمند شود، با این حال، چنین تصمیمی بهای گزافی دارد: وابستگی ژئوپلیتیکی، از دست دادن تعادل راهبردی و درگیری عمیقتر در رقابتهای قدرتهای بزرگ.
در چنین شرایطی بعید است که واکنش خاموش روسیه دوام بیاورد. اگر چه مسکو درگیر بحرانهای موازی در اوکراین و غرب آسیا است، اما نمیتواند قفقاز جنوبی را رها کند. در ماههای آینده، انتظار میرود پاسخهای قاطعانهتری ـ دیپلماتیک یا غیر دیپلماتیک ـ از خود نشان دهد.
چین
در رابطه با چین هم میتوان گفت که پکن نگاه ویژهای به قفقاز جنوبی و مشخصاً کریدور میانی دارد تا از این رهگذر دریچهای به سمت اروپا باز کند. یکی از پروژههای کلیدی مدنظر چین، مسیر حمل و نقل بینالمللی ترانس خزر (TITR) است که بر اساس برنامهریزی های انجام شده مقرر گردیده تا بخشی از جاده ابریشم بزرگ باشد که در حال حاضر بهعنوان بخشی از ابتکار پهنه و راه است.
نکته قابل توجه آن است که بحران ژئوپلیتیکی اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ و عملیات نظامی ویژه روسیه (SMO) که بسیاری از ارتباطات حمل و نقل بین روسیه و کشورهای اتحادیه اروپا را قطع کرده است، به طور عینی اهمیت کریدورهای حمل و نقل کنارگذر جنوبی را برای چین افزایش داده است. به کوتاه سخن میتوان گفت که اولویت این منطقه برای راهبرد تجارت خارجی چین امروزه بسیار مهم است و در آینده نیز همینطور خواهد ماند.
منبع: کانال چین و ماچین
پایان/
نظر شما