باوجود پیچیدگی روابط کشورهای عربی با ایران و تفاوت در میزان تهدیدی که از جانب ایران احساس میشود، مواضع ایران در جنگ غزه بهگونهای بوده که توجه افکار عمومی عربی را جلب کرده است و این امر در زمان جنگ ایران و اسرائیل بیشتر انعکاس یافت.
مطابق با نظرسنجی اخیر «مرکز عربی پژوهشها و مطالعات سیاسی» ۴۸٪ از پاسخدهندگان از شانزده کشور عربی دیدگاه مثبتی نسبت به موضع ایران در قبال جنگ اخیر غزه داشتهاند، درحالیکه ۳۷٪ موضع ایران را منفی ارزیابی کردهاند. دادههای نظرسنجیها حاکی از آن است که سیاست عادیسازی روابط با اسرائیل با مخالفت گسترده جوامع عربی روبروست.
بر اساس نتایج نظرسنجی مذکور اکثریت شهروندان در بیش از دوازده کشور عربی، اسرائیل را تهدیدی جدی برای منطقه تلقی کرده و بیش از ۸۰٪ آنان با بهرسمیت شناختن آن یا برقراری روابط دیپلماتیک مخالفاند. در ادامه افکار عمومی در کشورهای مختلف عربی درباره جنگ ایران و اسرائیل تشریح میشود.
مصر
مردم مصر واکنش قابلتوجهی به جنگ میان اسرائیل و ایران نشان دادند و همبستگی آشکاری با تهران در برابر تجاوز اسرائیل ابراز کردند. مصریها خواهان ظهور نیرویی برای پاسخگویی به اشغالگری بودند، حتی اگر این نیرو عربی نباشد. جنگ در واقع به شکلگیری نوعی همگرایی عاطفی و ملی با ایران انجامید. باوجود پیچیدگی موضع رسمی مصر که تحت تأثیر روابط بینالمللی و منطقهای است، زبان مردم مستقیماً بر دشمنی با اسرائیل داشت و این واکنش در چارچوبی وسیعتر از مواضع رسانهای، دینی و سیاسی رخ داد.
عراق، فلسطین، لبنان و سوریه
در کشورهایی نظیر یمن، لبنان و عراق و همچنین در میان محافل گستردهتر عربی که با مسئله فلسطین همدلی دارند، برخی واکنشها نسبت به پاسخهای ایران به اسرائیل با استقبال همراه بوده و این پاسخها بهعنوان «شکستن انحصار پاسخ» و «گامی تنبیهی علیه ارتشی که به بمباران بدون مجازات عادت کرده» توصیفشدهاند. ازنظر این گروهها، ایران بهنوعی جای خالیای را پرکرده است که نظام رسمی عربی در مواجهه با جنگ غزه از آن غفلت کرده بود. در فضای مجازی، صدها پست، ویدئو و نقشه منتشرشده که حمایت تهران از فلسطین را به تصویر میکشند و همراه با شعارهایی نظیر «موشکی از تهران برای دفاع از قدس» هستند.
طبق گزارش بیبیسی عربی بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در سوریه، لبنان و فلسطین این بار ابراز رضایت کردهاند که نقش «تماشاگر» حمله به اسرائیل را ایفا میکنند، بهجای آنکه خود هدف حملات این رژیم قرار گیرند. در مورد عراق همانطور که عامر الفایز، عضو کمیته روابط خارجی پارلمان عراق اظهار داشت بخش قابلتوجهی از مردم عراق نسبت به حملات تلافیجویانه علیه تلآویو در روزهای اخیر احساس غرور میکنند.
کشورهای حاشیه خلیجفارس
در کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس بخش قابلتوجهی از جامعه این کشورها یا دچار سردرگمی شده است یا بهدلایل مختلف ازجمله پیچیدگی صحنه منطقهای، منافع متضاد و احتیاط سیاسی، ترجیح داده است موضعی بیطرف اتخاذ کند. در این میان، واکنشهای آنها اغلب در حد ابراز نگرانی و نارضایتی باقیمانده و کمتر به موضعگیری روشن یا جهتدار منتهی شده است.
در نقطه مقابل، موجی فعال و صریح از مخالفت با ایران در رسانههای اجتماعی بهویژه در پلتفرمهایی مانند توییتر شکل گرفت که رویکردی تهاجمیتر داشت. در این طیف، نهتنها از حملات اسرائیل به ایران استقبال شد، بلکه گفتمان غالب ایران را بهعنوان تهدیدی جدیتر یا دستکم همسنگ با اسرائیل معرفی کرد. این دیدگاه بهویژه در اظهارات برخی فعالان رسانهای، نویسندگان شناختهشده و حسابهای کاربری نزدیک به سیاستهای رسمی کشورهای عربی حوزه خلیجفارس مشهود بود.
وجه غالب این مواضع، بار سنگین فرقهای داشت. بسیاری از این واکنشها، حمایت ایران از حماس و حوثیها را بهعنوان تلاشی برای گسترش نفوذ «شیعی فارسی» در منطقه تفسیر کردند. از این زاویه نگاه، ایران نهتنها در برابر اسرائیل قرار ندارد، بلکه بهمثابه تهدیدی درونی علیه ساختارهای سنی و دولتهای عربی قلمداد میشود که هدف آن تضعیف نظم موجود در منطقه است.
نتیجهگیری
در فضای ناامیدی جوامع عربی نسبت به عملکرد دولتهای خود در رابطه با مسئله فلسطین، بخشی از افکار عمومی به سوی ایران گرایش پیدا کردهاند. با این وجود واکنشهای مردمی در کشورهای مختلف عربی متفاوت بوده است؛ مثلاً مردم مصر همبستگی عاطفی با ایران نشان دادهاند، در حالی که در کشورهای خلیج فارس دیدگاهها دوقطبی و متنوع است.
پایان/
نظر شما