به گزارش تحریریه، شیه شائو رونگ، استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بینالملل، تأکید میکند که اقدامات اخیر ترامپ بیشتر به یک نمایش تبلیغاتی شباهت دارد تا یک تلاش واقعی برای پایان دادن به یک جنگ فرسایشی.
در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵، نماینده آمریکا در سازمان ملل در جلسه شورای امنیت اعلام کرد که ترامپ مصمم است طی روزهای آینده—تا پیش از ۸ اوت—دو طرف را پای میز مذاکره بکشاند و آنها را مجبور به امضای توافقی برای توقف درگیریها کند.
منشأ این اولتیماتوم، پیام صریح ترامپ در ۲۹ ژوئیه بود؛ جایی که او خطاب به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، و ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، هشدار داد که تنها ۱۰ روز فرصت دارند تا مذاکره و توافق انجام دهند—در غیر این صورت، آمریکا «بیرحمانه» با آنها برخورد خواهد کرد.
نماینده آمریکا این پیام ترامپ را بهطور رسمی در شورای امنیت مطرح کرد و تاکید داشت که رئیسجمهور ایالات متحده خواهان امضای قطعی توافق تا ۸ اوت است.
اما نکته جالب و البته خندهدار ماجرا اینجاست: اگر ترامپ واقعاً قصد دارد توافقی میان روسیه و اوکراین رقم بزند، چرا مستقیماً با پوتین و زلنسکی وارد گفتوگو نمیشود؟ چرا این تهدید را در شورای امنیت و آنهم در حضور ۱۵ عضو شورای امنیت مطرح میکند؟
چنین اقدامی نهتنها به تقویت جایگاه ترامپ نمیانجامد، بلکه او را در موقعیتی دشوار قرار میدهد؛ چرا که اگر این تهدیدها عملی نشوند، «بادکنکی» که باد کرده، با صدایی بلند خواهد ترکید—و آبرویی که میرود، از خودش است.
چرا ترامپ برای آتشبس در اوکراین اینقدر عجله دارد؟
امروز میخواهیم بررسی کنیم که چرا دونالد ترامپ تا این حد اصرار دارد که پیش از فرا رسیدن ۸ اوت، توافق آتشبس میان روسیه و اوکراین نهایی شود. اگر از زاویه دید خود ترامپ به ماجرا نگاه کنیم، به نظر میرسد که دلیل این اصرار و تهدید، بیشتر از هر چیز، به چند عامل کلیدی برمیگردد:
نخستین دلیل: تلاش ترامپ برای ایفای نقش سیاستمداری قابل قبول
از منظر شخصی، ترامپ واقعاً علاقهمند است که درگیری میان روسیه و اوکراین پایان یابد. همانطور که خودش بارها گفته، هر روز که صحنههای خونین از میدان نبرد اوکراین را میبیند، دلش به درد میآید. از نگاه او، این جنگ باید هرچه زودتر متوقف شود. ترامپ خود را "رئیسجمهور صلح" میداند، فردی که زندگی را دوست دارد و تحمل دیدن رنج دیگران را ندارد—بهویژه مرگ دلخراش جوانان و سالمندانی که در میان شعلههای جنگ گرفتار آمدهاند.
گرچه ممکن است بسیاری نسبت به صداقت این اظهارات ترامپ تردید داشته باشند، اما دستکم بیان چنین حرفهایی با رنگوبوی انسانی، او را به یک سیاستمدار «نسبتاً دلسوز و مسئول» تبدیل میکند. بنابراین، از این منظر، او خواهان توقف فوری جنگ است تا جلوی خونریزی بیشتر را بگیرد و انسانهای بیگناه بیشتری قربانی نشوند.
دومین دلیل: فشار وعدههای انتخاباتی و ضرورت تحقق توافق تا ۸ اوت
دلیل دیگر عجله ترامپ برای امضای توافق تا پیش از ۸ اوت، به وعدههایی بازمیگردد که از نخستین روزهای ریاستجمهوریاش درباره پایان دادن به جنگ داده بود. او بارها ادعا کرده بود که در مدت ۲۴ ساعت میتواند این جنگ را تمام کند. بعد گفت سه ماهه حلش میکند، سپس این مهلت را به شش ماه افزایش داد.
اکنون اما، شش ماه از آغاز دوره ریاستجمهوریاش گذشته است و فشار وعدههایی که داده، بر دوش او سنگینی میکند. بنابراین، ۸ اوت برای ترامپ تنها یک تاریخ تقویمی نیست—بلکه یک «ضربالاجل حیثیتی» است. اگر تا آن روز نتواند وعدهاش برای برقراری صلح را عملی کند، اعتبار سیاسیاش خدشهدار خواهد شد و مخالفانش او را به «کسی که فقط حرف میزند و عمل نمیکند» متهم خواهند کرد.
ترامپ نگران است، اما دارد دستپاچه رفتار میکند
اکنون بهوضوح میتوان دید که ترامپ دچار نوعی دستپاچگی شده و دیگر بهجای استفاده از ابزارهای دیپلماتیک سنتی، به روشهای عجیب و خارج از عرف روی آورده است.
بهجای آنکه از مسیرهای رسمی و دیپلماتیک وارد شود—مثلاً مستقیماً با زلنسکی تماس بگیرد، یا درخواست دیدار دوجانبه با پوتین بدهد—ترجیح داده است از طریق شبکههای اجتماعی پیامهایی را منتشر کند و از این طریق سعی کند افکار عمومی را علیه طرفین درگیر بسیج کند.
چرا روش فشار توییتری ترامپ باعث بدتر شدن بحران اوکراین شده است؟
اینگونه رفتارها نهتنها کارساز نیست، بلکه نشان میدهد ترامپ بهنوعی از کنترل اوضاع خارج شده است. کسی که واقعاً قصد میانجیگری و حل بحران دارد، باید با آرامش و متانت وارد گفتوگو شود، نه آنکه از مسیرهای غیررسمی و حاشیهای بخواهد بحران بزرگی مثل جنگ روسیه و اوکراین را مدیریت کند.
این شیوه غیرمتعارف نهتنها اثربخش نیست، بلکه حتی ممکن است پوتین یا زلنسکی را سردرگم کند: بالاخره کدام جمله ترامپ جدی است؟ کدام حرف فقط یک ناله یا نمایش رسانهای است؟ آیا واقعاً در پس حرفهایش فکر و منطق سیاسی وجود دارد یا صرفاً با انتشار چند توییت یا پست، میخواهد خود را وسط بحران جا بزند؟
او تصور میکند با چند پیام در شبکههای اجتماعی میتواند بر فضای بینالمللی اثر بگذارد، اما در واقع فقط اوضاع را پیچیدهتر میکند. چون هیچکس دقیقاً متوجه نمیشود منظور واقعی او چیست—و وقتی پیامها اینقدر مبهم و شتابزده باشند، طبیعی است که هیچکس حرفهایش را باور نکند؛ از جمله اولتیماتومی که درباره آتشبس تا ۸ اوت داده است.
اما ریشه اصلی بحران در جای دیگریست: ترامپ هنوز درک روشنی از نقش واقعی آمریکا در این جنگ ندارد
همه میدانند که جنگ روسیه و اوکراین عملاً به یک جنگ نیابتی میان آمریکا و روسیه تبدیل شده است. این جنگ حالا بیش از سه سال ادامه یافته و تلفات انسانی و خسارتهای سرزمینی زیادی بهویژه برای اوکراین بههمراه داشته است.
در چنین شرایطی، حالا ترامپ میخواهد یکباره همه چیز را برگرداند؛ انتظار دارد اوکراین سازش کند و روسیه نیز با آمریکا مصالحه نماید. اما این خواسته برای کییف—که هزاران کشته داده و بخشی از خاکش را از دست داده—غیرقابل پذیرش است.
برای زلنسکی و مردم اوکراین، چنین پیشنهادی نهتنها توهینآمیز است، بلکه شبیه به خیانت به خون قربانیانشان است. بنابراین، خواستههای شتابزده ترامپ نهتنها کمکی به حل بحران نمیکند، بلکه ممکن است موجب پیچیدهتر شدن آن نیز بشود.
اوکراین عصبانی است؛ روسیه بیاعتماد؛ و ترامپ همچنان در دنیای توهم
اکنون در داخل اوکراین، بهواسطه اقدامات بیقاعده و نسنجیده ترامپ، نوعی خشم و دلزدگی از ایالات متحده شکل گرفته است. بسیاری از اوکراینیها احساس میکنند که آمریکا دیگر در کنار آنها نیست، بلکه بهدنبال معاملهای است که منافع اوکراین را قربانی کند.
همین «سوءرفتار» ترامپ باعث شده که با وجود خستگی مفرط اوکراین از جنگی فرسایشی و خونین، بار دیگر آتش اراده در دل نیروهای کییف زبانه بکشد—ارادهای برای مقاومت تا آخرین نفس.
این دقیقاً همان دلیلی است که باعث شده زلنسکی و دولتش دیگر تمایلی به پیروی از دستورات و برنامههای ترامپ نداشته باشند. در نگاه آنها، ترامپ دارد با بیانصافی و زورگویی با اوکراین برخورد میکند: جانمان را برایت وسط میدان گذاشتیم، حالا میخواهی ما را هم بفروشی؟!
سیاست فراتر از دوستیهای شخصی؛ ترامپ نمیتواند پوتین را قانع کند
برای پوتین هم موضوع ساده نیست. روسیه یک قدرت بزرگ است. آمریکا ابتدا با راه انداختن جنگی نیابتی تلاش کرد این کشور را تضعیف کند، حالا اما با نقاب «صلحدوستی» وارد میدان شده و میخواهد خود را منجی بحران نشان دهد.
آیا واقعاً روسیه میتواند به چنین رویکردی اعتماد کند؟ آیا پوتین میتواند باور کند که آمریکا، دشمن دیروز، امروز به فکر صلح واقعی است؟ هرچند ترامپ دائماً تأکید میکند که او با پوتین «دوست صمیمی» است، اما آیا روابط شخصی میتواند بالاتر از منافع ملی قرار بگیرد؟
پاسخ روشن است: خیر. سیاست عرصه احساسات نیست، و دوستیهای شخصی هیچگاه نمیتوانند پایه تصمیمات راهبردی میان دو کشور باشند.
در نهایت، آنچه میماند، یک بار دیگر بلوف سیاسی ترامپ است—نمایشی دیگر از مجموعهای از وعدههای توخالی. تلاش او برای وادار کردن پوتین و زلنسکی به امضای توافق آتشبس تا پیش از ۸ اوت، چیزی نیست جز یک خیالپردازی بیپایه.
ترامپ، در حالیکه هنوز درک درستی از واقعیتهای پیچیده میدان جنگ ندارد، سعی دارد با ضربالاجلهای رسانهای، سناریوی دلخواهش را به جهان تحمیل کند. اما این بار هم، مثل دفعات قبل، آنچه باقی خواهد ماند، تنها سر و صدای زیاد و نتیجهای کمرنگ است.
پایان/
نظر شما