رشد پنهان روابط نظامی چین و ایران و معضل اسرائیل

اندیشکده صهیونیستی نوشت بر خلاف تجهیزات ایرانی یا روسی، محموله‌های نظامی چینی خطر شعله‌ور شدن یک بحران ژئوپلیتیکی وسیع‌تر را به همراه دارد، با توجه به وضعیت حساس جهانی چین و قاطعیت روزافزون آن. بنابراین، سیاستمداران اسرائیلی باید پاسخ‌های خود را به دقت تنظیم کنند تا از رویارویی جلوگیری کرده و در عین حال تهدید گسترده‌تری را که امنیت منطقه را تهدید می‌کند، مدیریت کنند.

به گزارش تحریریه، مرکز اورشلیم برای امنیت و امور خارجه (JCFA) در تحلیل با عنوان رشد پنهان روابط نظامی چین و ایران و معضل اسرائیل آورده است:

در هفته‌های پرتنش پس از درگیری ۱۲ روزه اخیر بین اسرائیل، ایالات متحده و ایران، اطلاعات اسرائیلی و ناظران غربی افزایش ناگهانی ارسال‌های نظامی چین به ایران را شناسایی کردند. در حداقل دو مورد در اوایل سال ۲۰۲۵، هواپیماهای باربری چینی به طور خاموش بر خاک ایران فرود آمدند و اجزای حیاتی را تخلیه کردند که به منظور احیای توانایی‌های موشکی و دفاع هوایی ایران ارسال شده بود. این تحویل‌ها در میانه حملات هوایی اسرائیل انجام شد که به شدت زرادخانه موشکی موجود ایران و سیستم‌های دفاع هوایی قدیمی ساخت روسیه را تضعیف کرد.

در حالی که پکن به طور عمومی موضع بی‌طرفی را حفظ کرده است، گزارش‌های اطلاعاتی واقعیت پیچیده‌تری را نشان می‌دهد: نقش فزاینده چین در احیای قدرت نظامی ایران به عنوان بخشی از یک شراکت استراتژیک گسترده‌تر که هدف آن مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه است. اسرائیل با یک معضل دشوار روبرو است: هرگونه حمله مستقیم به این ارسال‌های چینی خطر تشدید تنش‌ها با پکن را به همراه دارد.

بر خلاف تجهیزات ایرانی یا روسی، محموله‌های نظامی چینی خطر شعله‌ور شدن یک بحران ژئوپلیتیکی وسیع‌تر را به همراه دارد، با توجه به وضعیت حساس جهانی چین و قاطعیت روزافزون آن. بنابراین، سیاستمداران اسرائیلی باید پاسخ‌های خود را به دقت تنظیم کنند تا از رویارویی جلوگیری کرده و در عین حال تهدید گسترده‌تری را که امنیت منطقه را تهدید می‌کند، مدیریت کنند.

زمینه تاریخی: مسیر طولانی روابط چین و ایران

روابط چین و ایران به زمان‌های باستان بازمی‌گردد و ریشه در تجارت جاده ابریشم و تبادل فرهنگی بیش از دو هزار سال پیش دارد. روابط دیپلماتیک رسمی بین جمهوری خلق چین و ایران در سال ۱۹۷۱ برقرار شد که با دوره‌ای از تعاملات عملیاتی همزمان بود که از آن زمان از طریق تنش‌های جنگ سرد، انقلاب و تغییرات در اتحادها تکامل یافته است.

پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، چین یکی از معدود کشورهایی شد که حاضر به فروش تسلیحات و فناوری‌های دو منظوره به ایران بود، علی‌رغم تحریم‌های بین‌المللی. روابط بین دو کشور به‌ویژه پس از آنکه ایران در اواخر دهه ۱۹۸۰ توسعه موشکی را پس از جنگ ویرانگر ایران و عراق در اولویت قرار داد، به طور قابل توجهی عمیق‌تر شد. چین شروع به ارائه فناوری موشک‌های بالستیک و اجزای حیاتی کرد و به آرزوهای ایران برای برقراری یک برنامه موشکی قوی برای بازدارندگی منطقه‌ای کمک کرد.

توافق هسته‌ای ایران (JCPOA) بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ نقطه عطفی دیپلماتیک بود که تحریم‌ها را کاهش داد و به چین اجازه داد تا همکاری‌های اقتصادی و انرژی خود را با ایران به طور قابل توجهی گسترش دهد، در حالی که به یک شراکت امنیتی ظریف ادامه داد. با بدتر شدن روابط چین و آمریکا، پکن به طور فزاینده‌ای ایران را به عنوان یک شریک استراتژیک حیاتی برای متعادل کردن نفوذ واشنگتن در خاورمیانه و فراتر از آن می‌بیند.

کمک‌های نظامی چین: احیای موشک‌های بالستیک و دفاع هوایی

کمک‌های نظامی چین به ایران چندوجهی است و به شدت بر فناوری موشکی و سیستم‌های دفاع هوایی تمرکز دارد، که دو رکن استراتژی جنگ نامتقارن تهران هستند. گزارش‌ها تأیید می‌کنند که چین به ایران پیش‌سازهای ضروری برای سوخت‌های موشکی جامد، اجزای سیستم‌های هدایت و تخصص برای بازسازی خطوط تولید موشک آسیب‌دیده از حملات اسرائیلی و تحریم‌ها ارائه می‌دهد.

علاوه بر فناوری موشک‌های بالستیک، چین به تازگی سیستم‌های موشکی پیشرفته زمین به هوا به ایران تحویل داده است، مانند نسخه‌های HQ-9B، که قابل مقایسه با سیستم‌های S-300 روسیه هستند اما در برخی قابلیت‌ها برتر محسوب می‌شوند. این سیستم‌ها دامنه دفاع هوایی ایران را گسترش می‌دهند و توانایی آن را برای مقابله با حملات هوایی اسرائیل و نفوذهای هوایی ایالات متحده بهبود می‌بخشند. استقرار HQ-9B پس از آن صورت می‌گیرد که ایران بخش زیادی از زرادخانه موجود S-300 تأمین شده توسط روسیه را در حملات اسرائیل در سال ۲۰۲۴ و در جنگ ۱۲ روزه اخیر از دست داد.

ارزیابی تهدید برای اسرائیل

موشک‌های بالستیک ایران به دلیل اندازه کلاهک، پیشرانه‌های پیشرفته و دامنه روزافزون‌شان تهدید قابل توجهی برای اسرائیل محسوب می‌شوند. برخی طراحی‌ها شامل وسایل ورودی قابل مانور و فناوری‌های هایپرصوتی هستند که رهگیری آن‌ها را پیچیده می‌کند. با وجود شبکه دفاع هوایی چندلایه اسرائیل، از جمله گنبد آهنین، تیرک‌های داوید و سامانه‌های رهگیر Arrow، برخی از موشک‌های ایرانی در درگیری‌های اخیر موفق به عبور از این دفاع‌ها شده‌اند.

ورود فناوری موشکی چینی و سیستم‌های دفاع هوایی پیشرفته این تهدید را تشدید می‌کند. HQ-9B چالشی جدی‌تر برای عملیات هوایی اسرائیل ایجاد می‌کند و ممکن است فضای هوایی را محدود کرده و انجام حملات دقیق به سایت‌های تولید موشک ایران را پیچیده‌تر کند. این ارتقاء سخت‌افزاری می‌تواند به طور قابل توجهی مزیت تاکتیکی کنونی اسرائیل را در دینامیک جنگ نامتقارن منطقه‌ای کاهش دهد.

توصیه‌ها

با توجه به این چالش‌های فزاینده، اسرائیل با محیطی استراتژیک پیچیده روبرو است که نیاز به ترکیبی از تعامل دیپلماتیک و اقدام‌های پنهانی برای جلوگیری از همکاری نظامی چین و ایران دارد.

فعال‌سازی کانال‌های دیپلماتیک پنهانی با چین⬇️

با توجه به حساسیت و پیچیدگی رویارویی، اسرائیل باید دیپلماسی پنهانی و غیررسمی را با پکن در اولویت قرار دهد. این شامل استفاده از تماس‌های اطلاعاتی موجود و شبکه‌های دیپلماتیک برای ارتباط خطوط قرمز محکم اسرائیل در برابر تأمین اجزای موشکی و دفاع هوایی به ایران است. اسرائیل باید بر خطرات ژئوپلیتیکی که چین از بی‌ثباتی در خاورمیانه با آن مواجه است، تأکید کند و به پکن یادآوری کند که عواقب جهانی بالقوه‌ای، از جمله آسیب به تصویر بین‌المللی چین به عنوان یک قدرت مسئول، وجود دارد.

اسرائیل همچنین ممکن است به بررسی همکاری با نهادهای تجاری چینی بپردازد که در معرض تحریم‌های ثانویه هستند و فشار اقتصادی خاموش اما مؤثری را اعمال کند که شامل محدود کردن تأیید سرمایه‌گذاری‌ها در بخش‌های کلیدی و استفاده از تهدید اختلالات تجاری وسیع‌تر در صورت ادامه حمایت نظامی چین باشد.

تقویت قدرت مشترک ایالات متحده و اسرائیل بر واردات انرژی چین

به طور استراتژیک، چین حدود ۱۰٪ از نفت خود را از ایران وارد می‌کند و تهران یک تأمین‌کننده انرژی مهم برای اقتصاد وسیع پکن محسوب می‌شود. این وابستگی اقتصادی اهرمی حیاتی برای اسرائیل و متحدانش، به ویژه ایالات متحده، فراهم می‌کند. اگر چین به تأمین حمایت نظامی از ایران به قیمت ثبات منطقه ادامه دهد، واشنگتن و اورشلیم می‌توانند فشار بیاورند تا محموله‌های نفت خام ایرانی که نیازهای انرژی چین را تأمین می‌کند، محدود یا مسدود شوند. استفاده از تحریم‌های هماهنگ، مداخله‌های دریایی تقویت‌شده و فشار مالی می‌تواند پکن را به reconsider حمایت نظامی آشکارش وادار کند و منافع اقتصادی آن را در برابر هزینه‌های دیپلماتیک رو به رشد متعادل کند.

اسرائیل و ایالات متحده باید به طور نزدیک هماهنگ شوند تا محموله‌های نفتی ایران به چین را زیر نظر داشته و مسدود کنند. از طریق فشار مالی بر پالایشگاه‌های "چای‌پات" چینی و تحریم‌های شدیدتر بر واسطه‌هایی که صادرات نفت تهران را تسهیل می‌کنند، می‌توان فشار استراتژیک را به حداکثر رساند. فشار دیپلماتیک عمومی به همراه ابزارهای اقتصادی در پشت صحنه می‌تواند خط تأمین مالی نظامی را که پکن به تهران ارائه می‌دهد، افشا و مختل کند.

گسترش عملیات‌های اطلاعاتی و خرابکاری پنهانی

اطلاعات اسرائیلی باید نفوذ اطلاعاتی انسانی و عملیات سایبری را با هدف قرار دادن زنجیره‌های تولید و تأمین موشک ایران تشدید کند، به‌ویژه تأسیسات جدیدی که با کمک چین بازسازی شده‌اند. عملیات‌هایی مشابه کمپین‌های خرابکاری موفق قبلی که بر روی قطعات موشک‌های منفجر نشده، کارخانه‌های شیمیایی پیش‌ساز و مجتمع‌های صنعتی مرتبط با چین متمرکز شده‌اند، می‌توانند زمان حیاتی را برای جلوگیری از عملیاتی شدن کامل سیستم‌های جدید خریداری کنند.

اسرائیل باید به شبکه‌های لجستیکی که این ارسال‌های چینی را تسهیل می‌کنند، هم در دریا و هم در زمین توجه ویژه‌ای داشته باشد. خرابکاری پنهانی در مسیرهای حمل و نقل یا اجزای کلیدی محموله‌ها بدون اینکه چین به طور مستقیم درگیر شود، به تأخیر انداختن احیای نظامی ایران کمک خواهد کرد و در عین حال از تشدید تنش‌های اسرائیل و چین جلوگیری می‌کند.

افزایش فشار دیپلماتیک منطقه‌ای

اسرائیل باید اتحادهای خود را با اعضای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) که نگرانی‌هایی درباره فعالیت نظامی چین در ایران دارند، عمیق‌تر کند. یک جبهه دیپلماتیک منطقه‌ای هماهنگ می‌تواند تحویل تسلیحات چینی را برجسته کرده و پکن را به سمت احتیاط سوق دهد. روابط اقتصادی GCC با چین می‌تواند اهرم‌های اضافی برای محدودیت باشد.

دیپلماسی عمومی برای تضعیف روایت چین

روابط چین با ایران همچنان حساس است و پکن در حال حرکت بر روی خط باریکی بین عمل‌گرایی استراتژیک و تمایل خود برای دیده شدن به عنوان یک قدرت جهانی مسئول است. اسرائیل می‌تواند به افشای همدستی چین در تسهیل گسترش موشک‌های ایرانی در مجامع بین‌المللی و از طریق رسانه‌ها ادامه دهد و هزینه‌های شهرتی برای حمایت نظامی پکن به وجود آورد.

نتیجه‌گیری

ورود پنهانی محموله‌های نظامی چینی به ایران، مرحله جدیدی در احیای توانایی‌های موشکی و دفاع هوایی تهران را رقم زده و خطر قابل توجهی برای امنیت استراتژیک اسرائیل به همراه دارد. اما رویارویی‌های نظامی مستقیم با محموله‌های چینی با خطراتی همراه است و نیاز به یک پاسخ پیچیده و چندوجهی دارد.

برای مقابله با این چالش نوظهور، اسرائیل باید یک استراتژی دوگانه پیچیده را اتخاذ کند که شامل تعامل دیپلماتیک قوی و عملیات‌های پنهانی مؤثر باشد. تنها با افشای حمایت چین از احیای نظامی ایران و مختل کردن آن، اسرائیل می‌تواند امیدوار باشد که برتری استراتژیک و امنیت منطقه‌ای خود را در برابر همکاری فزاینده چین و ایران حفظ کند. چالش اسرائیل در استفاده از اهرم اقتصادی بر منافع انرژی چین و فعال‌سازی کانال‌های دیپلماتیک و عملیاتی پنهانی برای تأثیرگذاری بر رفتار پکن نهفته است. با ترکیب تعامل پنهانی و تلاش‌های اطلاعاتی و خرابکاری تقویت‌شده برای مختل کردن ساخت‌وساز نظامی ایران، اسرائیل می‌تواند برنامه احیای چین را بدون تحریک یک درگیری مستقیم اسرائیل و چین ناکام کند.

این استراتژی دقیق، مبتنی بر عمل‌گرایی و صبر استراتژیک، برای حفظ برتری امنیتی اسرائیل در یک عرصه ژئوپلیتیکی به طور فزاینده پیچیده که تحت تسلط رقابت‌های چین و آمریکا و جاه‌طلبی‌های ایران در خاورمیانه است، ضروری خواهد بود.

منبع: مرکز اورشلیم برای امنیت و امور خارجه (JCFA)/مطالعات رسانه‌های بین‌المللی

پایان/

۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 33531

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 5 =