آیا ایالات متحده برای حمله دیگری به ایران آماده می‌شود؟

دیلی تراست مدعی شد خاورمیانه بار دیگر در آستانه تنش قرار دارد، زیرا نشانه‌ها از احتمال دور دوم برخورد نظامی بین ایالات متحده و ایران حکایت می‌کند. از نشت اطلاعاتی تا بسیج نظامی، به نظر می‌رسد که زمینه‌های تشدید تنش به طور فعال در حال شکل‌گیری است.

به گزارش تحریریه، تارنمای «دیلی تراست» در گزارشی به پاسخ این پرسش پرداخته که «آیا ایالات متحده برای حمله دیگری به ایران آماده می‌شود؟»

در این گزارش آمده است: خاورمیانه بار دیگر در آستانه تنش قرار دارد، زیرا نشانه‌ها از احتمال دور دوم برخورد نظامی بین ایالات متحده و ایران حکایت می‌کند. از نشت اطلاعاتی تا بسیج نظامی، به نظر می‌رسد که زمینه‌های تشدید تنش به طور فعال در حال شکل‌گیری است.

به گفته‌ی Mossad Commentary، یک حساب معتبر مرتبط با اطلاعات اسرائیل، "در ۲۴ ساعت گذشته، ده‌ها جنگنده و تانکر سوخت‌رسان آمریکایی به سمت شرق منتقل شده‌اند که بسیاری از آنها در پایگاه هوایی ال‌عُدَید، بزرگ‌ترین تأسیسات نظامی ایالات متحده در منطقه واقع در قطر، فرود آمده‌اند."

این حرکت که روز چهارشنبه منتشر شد، از روال عادی به دور است و نشان‌دهنده یک چرخش استراتژیک، احتمالاً به منظور پیش‌بینی واکنش ایران یا حمله پیشگیرانه است.

همچنین، سیستم‌های ردیابی پرواز در تاریخ ۲۸ سپتامبر گزارش دادند که حدود ۱۲ تانکر به پایگاه هوایی بریتانیا در RAF Mildenhall در حال حرکت هستند و در تاریخ ۳۰ سپتامبر، ده‌ها تانکر سوخت‌رسان به همراه جنگنده‌ها به خاورمیانه پرواز کردند. همان‌طور که «کلش ریپورت» اشاره کرده، برخی از آنها در پایگاه ال‌عُدَید در قطر فرود آمده‌اند.

سه منبع ناشناس در وزارت دفاع بریتانیا به «دیلی میل» گفتند که چنین استقرارهایی می‌تواند "معانی شوم" داشته باشد. بهنام طالب‌لو، مدیر ارشد برنامه ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، به این نشریه یادآوری کرد که آخرین بار که چنین حرکاتی انجام شد، به حملات در خاورمیانه منجر گردید.

او تأکید کرد که در عملیات چکش نیمه‌شب، دولت دونالد ترامپ از اطلاعات نادرست برای پوشش استقرار بمب‌افکن‌های B-2 به تأسیسات ایرانی استفاده کرد. طالب‌لو همچنین اشاره کرد که ترامپ تنها رئیس‌جمهور ایالات متحده در دو دهه گذشته است که از نیروی نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران استفاده کرده است.

فرماندهی مرکزی ایالات متحده (USCENTCOM) که نظارت بر عملیات در سراسر خاورمیانه را بر عهده دارد، مدت‌هاست که ایران را به عنوان رقیب اصلی خود در نظر گرفته است. در سال ۲۰۲۵، USCENTCOM مبلغ ۱۴۳.۲ میلیارد دلار دریافت کرد که نزدیک به ۴۰ درصد آن به عملیات‌های مرتبط با ایران اختصاص یافت. این شامل جمع‌آوری اطلاعات، نگهداری پایگاه‌های پیشرفته و سناریوهای جنگی از حملات محدود تا تغییر رژیم به‌طور کامل است.

میز ایران در USCENTCOM، که توسط تحلیلگران فارسی‌زبان اداره می‌شود، سال‌ها به مطالعه دکترین نظامی تهران پرداخته است. این متخصصان برنامه‌های اضطراری را طراحی کرده‌اند که اکنون در حال فعال شدن هستند. ریشه‌های این فرماندهی به بحران گروگان‌گیری در سال ۱۹۷۹ برمی‌گردد و دانش نهادی بی‌نظیری از جنگ‌های ایرانی را به ارمغان می‌آورد.

در پس قدرت نظامی، یک ساختار اطلاعاتی وسیع وجود دارد. سیا دارایی‌هایی در داخل دولت، ارتش و نخبگان تجاری ایران دارد—برخی از آنها به دوره شاه برمی‌گردد. این روابط در سال ۲۰۲۵ در زمان آغاز مذاکرات محرمانه بین واشنگتن و تهران حیاتی بود. اطلاعات ایالات متحده از مواضع ایران به دلیل ارتباطات شنود شده که نشان‌دهنده مباحثات داخلی بین رهبری ایرانی بود، پیشرفته بود.

این اطلاعات به حملات دقیق عملیات چکش نیمه‌شب که پس از فروپاشی مذاکرات انجام شد، امکان‌پذیر شد. سال‌ها نظارت، سیستم‌های دفاع هوایی ایران را نقشه‌برداری کرده بود و ابزارهای جنگ الکترونیک، رادارها را قبل از ورود بمب‌افکن‌های آمریکایی کور کردند.

دیپلماسی، اتحادها و سپر قطر

ممکن است در حالی که پنتاگون در ژوئن برای تشدید آماده می‌شد، دولت ترامپ به دنبال یک استراتژی دیپلماتیک پرخطر بود. مذاکرات در تاریخ ۱۲ آوریل ۲۰۲۵ در مسقط، عمان آغاز شد و سپس به رم منتقل گردید، که به‌وسیله نماینده ویژه استیو ویتکوف و وزیر امور خارجه ایران عباس عراقچی هدایت می‌شد. ایران یک مهلت ۶۰ روزه دریافت کرد: غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کند و با بازرسان همکاری نماید، در غیر این صورت با عواقب نظامی مواجه خواهد شد.

به گفته Middle East Eye، مذاکرات تقریباً موفقیت‌آمیز بود. اما پس از یک تماس تلفنی بین رئیس‌جمهور ترامپ و نخست‌وزیر اسرائیل نتانیاهو، ایالات متحده خواسته‌های خود را افزایش داد، مصرانه بر تعطیلی کامل برنامه غنی‌سازی هسته‌ای ایران تأکید کرد که خط قرمزی برای تهران بود. مذاکرات شکست خورد و این موضوع به عملیات شیر در حال صعود اسرائیل و سپس حملات ایالات متحده تحت عملیات چکش نیمه‌شب منجر شد.

دولت این تشدید را به عنوان "صلح از طریق قدرت" توصیف کرد و ایران را به خاطر عدم پذیرش توافق مقصر دانست. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، هشدار داد که هرگونه واکنش ایرانی "رژیم را در معرض خطر قرار خواهد داد"، و بقای رژیم را به یک چانه‌زنی تبدیل کرد.

نفوذ اسرائیل غیرقابل انکار بود. عملیات‌های اطلاعاتی و نظامی آن به طور سیستماتیک دفاع‌های ایران را در آستانه حملات ایالات متحده تضعیف کرد. گروه هفت (G7) دوباره تأکید کرد که "ایران هرگز نمی‌تواند سلاح هسته‌ای داشته باشد"، در حالی که فرانسه و آلمان به‌طور خصوصی از احتیاط خواستند، حتی در زمانی که بمب‌ها به زمین می‌خوردند.

در میان افزایش تنش‌ها، روز سه‌شنبه، رئیس‌جمهور ترامپ یک دستور اجرایی امضا کرد که اعلام کرد هر حمله‌ای به قطر به عنوان یک تهدید مستقیم به ایالات متحده تلقی خواهد شد. این اقدام نه تنها به دلیل اهمیت استراتژیک پایگاه هوایی ال‌عُدَید اهمیت دارد، بلکه پیامی واضح به ایران و نمایندگان آن می‌فرستد: قطر در دسترس نیست.

این اطمینان بلافاصله پس از آن به‌دست آمد که نتانیاهو به‌طور گزارش‌شده‌ای تماس عذرخواهی به امیر قطر برقرار کرد، پس از حملات هوایی اسرائیل که به‌طور غیرمستقیم منافع قطری را به خطر انداخت. این تماس که توسط منابع داخلی "تنش‌آمیز اما سازنده" توصیف شده، تعادل ظریف اتحادها در خلیج فارس را نشان می‌دهد.

در همین حال، شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌های گسترده‌ای را علیه ایران دوباره اعمال کرده است. در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵، شورای امنیت یک قطعنامه روسیه و چین برای تأخیر در تحریم‌ها را رد کرد و مکانیزم بازگشت فوری تحت توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ را فعال کرد. تحریم‌های دوباره اعمال‌شده شامل: یک تحریم جامع تسلیحاتی، ممنوعیت غنی‌سازی اورانیوم، یک فریز جهانی بر دارایی‌های مرتبط با برنامه‌های هسته‌ای و بالستیک ایران، ممنوعیت سفر بر مقامات کلیدی ایرانی و محدودیت‌های صادرات نفت خام ایران و مؤسسات مالی است.

قدرت‌های غربی ایران را به نقض‌های جدی متهم کردند، به‌ویژه غنی‌سازی اورانیوم فراتر از سطح‌های غیرنظامی. ایران به این موضوع با فراخواندن سفرای کشورهای E3 و تهدید به قطع همکاری با IAEA پاسخ داد.

استراتژی ایالات متحده همچنین به مدیریت یک شبکه پیچیده از اتحادها وابسته است. اسرائیل قابلیت‌های اطلاعاتی و سایبری بی‌نظیری ارائه می‌دهد، در حالی که کشورهای عرب خلیج فارس پایگاه‌ها و حمایت‌های مالی را فراهم می‌کنند، اما با احتیاط عمل می‌کنند تا هدف‌های مستقیم نشوند. در طول بحران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ایالات متحده اجازه دسترسی به فضای هوایی را دادند در حالی که به‌طور عمومی خواستار احتیاط شدند.

برای کاهش خطرات، ایالات متحده به سپر پیشرفته خود متکی است، یک شبکه از پایگاه‌ها و زیرساخت‌ها که در طول دهه‌ها ساخته شده است. در دوران بحران، ایالات متحده ۴۰,۰۰۰ نیرو در منطقه مستقر می‌کند. اما قدرت واقعی در تجهیزات پیش‌موقعیت‌یابی، انبارهای سوخت و انبارهای مهمات نهفته است که امکان تقویت سریع را فراهم می‌کند.

منبع: کانال مطالعات رسانه‌های بین‌الملل

پایان/

۱۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: 33565

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 2 =