ترامپ طی سالهای اخیر بارها خود را سزاوار دریافت جایزه صلح نوبل دانسته و در سخنرانیها، نشستهای خبری و تجمعهای انتخاباتی، ادعاهایی درباره نقش خود در برقراری صلح در نقاط مختلف جهان مطرح کرده است. همه این ادعاها پس از آنکه رئیس جمهوری آمریکا چند روز قبل مدال نوظهور صلح فیفا را دریافت کرد بار دیگر مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.
جالب اینجاست که نخستین بار در سال ۲۰۱۸ و همزمان با تلاشها برای مذاکره با کره شمالی بود که ترامپ بهطور علنی درباره احتمال دریافت این جایزه سخن گفت. به نوشته تارنمای «نیوزمکس»، وی در پاسخ به پرسشی درباره شایستگیاش اظهار داشت که همه فکر میکنند او لایق جایزه است؛ هرچند گفت که خودش چنین ادعایی را مستقیم مطرح نمیکند.
او در همان زمان مدعی شد که «جایزهای که میخواهد، پیروزی برای جهان» است، و نه یک عنوان یا افتخار شخصی. هرچند وی رایزنیهایش برای کاهش تنش با کره شمالی را بهعنوان یکی از دلایل شایستگی برای جایزه نوبل معرفی میکرد اما در عمل نتیجهای پایدار حاصل نشد.
از آن زمان به بعد، موضوع جایزه نوبل در سخنان ترامپ به یکی از محورهای ثابت تبدیل شد. ترامپ طی سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ بارها خود را با «باراک اوباما» رئیسجمهوری پیشین آمریکا مقایسه کرد که در سال ۲۰۰۹ جایزه نوبل را دریافت کرده بود. روزنامه گاردین عنوان داشت که ترامپ مدعی است که اگر نامش «اوباما» بود، «در ۱۰ ثانیه» جایزه نوبل را به او میدادند. این جمله که بارها در تجمعهای انتخاباتی و گفتوگوهای عمومی تکرار شد، نشاندهنده نارضایتی عمیق او از آنچه که «سیاسی بودن روند انتخاب برندگان نوبل» میخواند، بوده است.
این ادعاها حتی در دورهای که ترامپ رئیس جمهوری آمریکا نبود هم تکرار و حتی در سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ گستردهتر شد. ترامپ گاه در سخنرانیهای خود اعلام میکرد که نهتنها شایسته یک جایزه نوبل صلح، بلکه «شاید دو یا سه» جایزه است. او این ادعاها را در ادامه روایتش از «دستاوردهای صلحآفرینانه» خود مطرح میکرد و از کاهش تنشها در برخی مناطق از جمله خاورمیانه، یا نقش دولتش در امضای توافقهای موسوم به «ابراهیم»، بهعنوان نمونههای برجسته یاد میکرد.
با اینحال دوره دوم ریاست جمهوری وی در سال ۲۰۲۵ آغاز دورهای بود که اظهارات ترامپ درباره دریافت جایزه نوبل صلح صریحتر از قبل شد. به نوشته Ynet News ترامپ در دیدار با «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که سزاوار این جایزه است اما «هرگز آن را به او نخواهند داد». او این جمله را در امتداد گلایههای پیشین خود درباره بیعدالتی در کمیته نوبل مطرح کرد.
در یکساله اخیر، یکی از جنجالیترین ادعاهای او نیز در زمینه «پایان دادن به ۶، و حتی هفت جنگ در دوران ریاستجمهوری» مطرح شد. ترامپ در فهرستی که بهطور عمومی بیان کرد، مدعی شد میانجیگری یا سیاستهای او باعث کاهش یا توقف درگیری میان کشورهایی مانند هند و پاکستان، مصر و اتیوپی، صربستان و کوزوو، ارمنستان و آذربایجان، رواندا و کنگو و همچنین کاهش تنش میان ایران و اسرائیل شده است. هرچند این ادعاها از سوی کارشناسان بینالمللی بارها با تردید جدی مواجه شده، اما او آنها را نمونههای مهمی از شایستگی خود برای دریافت نوبل معرفی کرده است.
او سال گذشته در سخنرانیهای انتخاباتی نیز بارها به اقداماتش در خاورمیانه اشاره میکرد و تأکید داشت که «با کاری که در منطقه انجام شده»، هیچکس بیش از او سزاوار جایزه صلح نوبل نیست. ترامپ همچنین در سخنانی که بازتاب گستردهای یافت، گفت که عاشق پایان دادن به جنگهاست زیرا هدفش «جلوگیری از کشتار» است؛ وی مدعی شده است که تمایل به جلوگیری از خونریزی از مهمترین دلایل شایستگی او برای نوبل صلح است.
فرسنگها فاصله میان ترامپ و نوبل صلح
ادعاهای پیدرپی ترامپ درباره لیاقتش برای دریافت جایزه صلح نوبل، با موج گستردهای از مخالفت و انتقاد از سوی تحلیلگران سیاست خارجی، دیپلماتها، دانشگاهیان و حتی برخی سیاستمداران آمریکایی روبهرو شده است. منتقدان مجموعهای از استدلالها را مطرح میکنند که محور اصلی آنها «فاصله عمیق میان گفتههای ترامپ و واقعیات میدانی» است.
نخستین انتقاد جدی به ادعاهای ترامپ، مربوط به فهرست کشورها و منازعاتی است که او مدعی «پایان دادن» به آنها شده است. کارشناسان روابط بینالملل میگویند هیچ سند معتبر، گزارش رسمی یا توافق بینالمللی وجود ندارد که نشان دهد دولت ترامپ نقشی تعیینکننده و مستقیم در خاتمه درگیریهایی مانند هند و پاکستان، مصر و اتیوپی، رواندا و کنگو یا ایران و رژیم اسرائیل داشته است. بسیاری از این کشورها در دوره مورد اشاره یا درگیر جنگ تمامعیار نبودهاند یا روند کاهش تنش آنان ارتباطی با مداخله مستقیم آمریکا نداشته است. به همین دلیل، منتقدان ادعای «پایان دادن به ۶ یا هفت جنگ» را اغراقآمیز، تبلیغاتی و فاقد پشتوانه واقعی میدانند.
دومین محور به کارنامه کلی ترامپ در حوزه سیاست خارجی بازمیگردد. تحلیلگران یادآوری میکنند که دوره نخست ریاستجمهوری او با خروج آمریکا از توافقهای بینالمللی متعدد، از جمله برجام، پیمان اقلیمی پاریس و پیمان موشکهای میانبرد همراه بود؛ اقداماتی که به باور مخالفان، نهتنها کمکی به صلح نکرد، بلکه موجب تشدید تنشها در برخی مناطق شد. از نگاه آنان، سیاست فشار حداکثری علیه ایران، تهدیدهای نظامی علیه کره شمالی و تنش بیسابقه با متحدان اروپایی در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) همگی در تضاد با معیارهای بنیادین جایزه صلح نوبل است.
همچنین منتقدان میگویند بسیاری از «دستاوردهای صلحآفرین» از دیدگاه ترامپ یا در حد اعلامیه بوده یا بهطور عملی پایدار نیستند. برای نمونه، مذاکرات با کره شمالی که زمانی با هیاهوی رسانهای فراوان همراه شد، به هیچ توافق پایداری منجر نشد. ادعای وی در مورد غزه هم تاکنون به صلح واقعی و توقف کامل درگیریها به ویژه از سوی رژیم اسرائیل منتهی نشده است.
محور دیگر مخالفتها به سبک گفتار و رفتار سیاسی ترامپ مرتبط است. مخالفان میگویند سخنان تحریکآمیز، حملات لفظی به مقامات خارجی، تحریم و فشار اقتصادی شدید بر کشورها و حمایت از سیاستهای یکجانبه، با روح «تعامل مبتنی بر صلح» سازگار نیست. بسیاری از دیپلماتهای سابق و پژوهشگران بر این باورند که این جایزه باید بر اساس «فعالیت واقعی و سازوکارهای پایدار صلح» اعطا شود، نه بر اساس اظهارنظرها، فشارها یا خودستاییهای سیاسی.
افزون بر این، نظرسنجیها نیز نشان می دهند که ادعاهای ترامپ پشتوانه چندانی در افکار عمومی ندارند. «واشنگتن پست» با استناد به برخی مطالعات افکارسنجی عنوان داشته که اکثریت قاطع آمریکاییها اعلام کردهاند که ترامپ شایسته دریافت نوبل صلح نیست. منتقدان این نتایج را نشانهای از فاصله میان ادعاهای مطرحشده و درک عمومی از عملکرد ترامپ میدانند.
در نهایت، مخالفان بر این باورند که جایزه نوبل صلح باید بر پایه معیارهای روشن، دستاوردهای قابل سنجش و اثرگذاری پایدار بر امنیت جهانی اعطا شود؛ معیارهایی که به اعتقاد آنان با کارنامه ترامپ سازگار نیست. از نگاه این گروه، آنچه ترامپ مطرح میکند بیش از آنکه یک «مطالبه مبتنی بر عملکرد» باشد، تلاشی برای تقویت روایت سیاسی خود در داخل و ایجاد تصویر یک «رهبر جهانی صلحساز» است؛ تصویری که به باور آنان، با واقعیت سیاست خارجی او فاصله دارد.
پایان/














نظر شما