به گزارش تحریریه، «حکم امهز» کارشناس مسائل منطقه و بینالملل، در بخشی از اظهارات خود به برنامه «وجهةالنظر» (دیدگاه) شبکه یوتیوبی «Spot Shot» گفت: رژیم اسرائیل، ایران را بزرگترین تهدید برای خود به شمار میآورد. این رژیم، ایران را بزرگترین چالش برای خود و طرح خاورمیانه بزرگ میداند. از این رو، این رژیم بر روی ایران و همپیمانان آن در منطقه تمرکز کرده است و در سفر «نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم به آمریکا و دیدار وی با «ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا، این موضوع در اولویت دارد. در رسانهها مطرح شده است که نتانیاهو پرونده و طرحی را به ترامپ منتقل میکند که شالوده آن حمله به ایران خواهد بود.
رژیم اسرائیل به دنبال وارد کردن آمریکا به جنگ با ایران در منطقه خاورمیانه است. سه سناریو در این باره وجود دارد. سناریوی نخست آن است که اسرائیل بهتنهایی به ایران حمله کند. سناریوی دوم، حمله رژیم اسرائیل به ایران با حمایت اندک آمریکا است. گزینه بعد مشارکت همهجانبه آمریکا در حمله به ایران است. در هر حال، رژیم اسرائیل تلاش میکند آمریکا را وارد جنگ با ایران کند.
به نظر من، شواهد نشان میدهد ترامپ نمیخواهد به جنگ وارد شود زیرا او میخواهد بهعنوان مرد صلح شناخته شود. اما او طبیعتاً شیطان بزرگ و دروغگو است. موضوع دیگر مربوط به جنگ ۱۲روزه است. درست است که رژیم اسرائیل در نخستین لحظههای جنگ موفق شد شماری از فرماندهان بلندپایه ایران را به شهادت برساند، اما در ادامه، ایران توانست سراسر سرزمینهای اشغالی فلسطین را زیر آتش قرار دهد. ترامپ در سخنرانی خود در کنست اعتراف کرد که «من فرماندهی جنگ اسرائیل و آمریکا با ایران را در دست داشتم.»
آنها در این جنگ پیروز نشدند و برای پایان دادن به جنگ التماس کردند. اگر آنها پیروز میشدند، به جنگ پایان نمیدادند. آنها به دنبال تغییر نظام در ایران بودند، اما در عرصه عمل نتوانستند به اهداف خود دست یابند. موضوع اساسی آن است که رژیم اسرائیل و آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که در جنگ علیه ایران به اهداف ایدهآل خود نرسیدهاند و این جنگ پیامدهای ناگواری برای رژیم اسرائیل و آمریکا در منطقه به همراه خواهد داشت.
ایرانیها هماکنون در آمادگی کامل به سر میبرند و آمادهاند، زیرا احتمال دارد هر لحظه جنگ آغاز شود. آنها قدرت موشکی و فناوری خود را توسعه دادهاند. آنها پایگاهها و سکوهای پرتاب موشک را تغییر دادهاند. ایرانیها این موضوع را درک میکنند که جنگ بعدی طولانی خواهد بود و از نظر سلاح و امکانات، خود را برای این جنگ آماده کردهاند.
ایران میداند که کشورهای غربی و استرالیا و دیگر کشورها نیز پشتیبان رژیم اسرائیل هستند. از این رو، خود را برای جنگ جهانی آماده کرده است. رژیم اسرائیل و جامعه آن نمیتوانند به جنگ فرسایشی ادامه دهند. این رژیم برای حملههای مداوم ایران آماده نیست و نمیتواند حملههای موشکی ایران را تحمل کند. از اینرو، ایران از این تاکتیک در جنگ آینده استفاده خواهد کرد. این جنگ برای رژیم اسرائیل دشوار خواهد بود.
ایرانیها عملگرا هستند. در روزهای پایانی جنگ، ایرانیها روزی یک موشک شلیک میکردند. با این حال، سامانههای اسرائیلی نمیتوانستند همین یک موشک را هم رهگیری کنند و این موشک به هدف برخورد میکرد. اسرائیلیها در این جنگ از همه برگهای برنده و ابزارهای خود استفاده کردند. آنها از همه بانک اهداف و جاسوسهای خود استفاده کردند تا نظام را در ایران تغییر دهند، اما نتوانستند به هدف برسند. حتی رسانههای اسرائیلی اعتراف کردند که ایرانیها در اسرائیل نفوذ کردهاند و از شهرکنشینان بهعنوان جاسوس به سود خود استفاده کردهاند. ایرانیها این موضوع را درک میکنند که آمریکا و اسرائیل اکنون میخواهند با تحریم و تحت فشار قرار دادن ایران، نظام را از طریق ناآرامیهای داخلی تغییر دهند.
به همین دلیل ایرانیها جنگ آینده را جنگ مرگ و زندگی میدانند.
در منطقه نیز سطح تغییرات، بهویژه در ترکیه، عربستان، پاکستان و مصر، زیاد است. اخیراً عربستان خواستار وساطت میان ایران و آمریکا شده است، اما ایرانیها موضع ثابتی دارند. آنها غنیسازی اورانیوم و دستیابی به انرژی هستهای را حق خود میدانند و در این زمینه تسلیم نمیشوند.
اگر رژیم اسرائیل و آمریکا کشورهای غربی و استرالیا را با خود در حمله به ایران همراه کنند، به سود روسیه و چین نیست که از ایران حمایت نکنند. ایران دروازه این کشورها برای ورود به منطقه است. منافع روسیه و چین در حمایت از ایران است.
ایران درباره برنامه هستهای خود سیاست مبهم و سازندهای را دنبال کرده است. تأسیسات هستهای ایران در زیر زمین واقع شده و سلاحهای آمریکایی و اسرائیلی نمیتوانند ضربه سختی به این تأسیسات وارد کنند. احتمال دارد در حمله آمریکا تنها ورودیهای تأسیسات دچار خسارت شده باشند. ایرانیها گاهی میگویند این تأسیسات خسارت دیده و گاهی هم میگویند این تأسیسات خسارتی ندیده است. این سیاست مبهم ایرانیها سازنده است و سبب شده است آژانس انرژی اتمی و آمریکا و اسرائیل ندانند که برنامه هستهای ایران چه مسیری را طی میکند.
اگر ایران ضعیف بود، اصلاً آمریکا با این کشور وارد مذاکره نمیشد و مانند افغانستان و عراق، این کشور را اشغال میکرد. ایرانیها از مرحله صبر راهبردی به مرحله عکسالعمل راهبردی منتقل شدهاند. ایرانیها در زمینه سلاح، ابزارهای پزشکی و … به خودکفایی رسیدهاند و این از نتایج صبر راهبردی است.
ایران تنگه هرمز را برای همه نخواهد بست بلکه فقط این تنگه را بر روی دشمنان خود و کشورهایی که با آمریکا و اسرائیل در حمله به ایران همکاری کنند، می بندد. با توجه به اینکه روابط ایران و کشورهای عربی در حال توسعه است، آمریکا و همپیمانان آن میخواهند از موضوع بستن تنگه هرمز بهعنوان ابزاری برای سنگاندازی در مسیر این روابط استفاده کرده و ایران را بهعنوان تهدید معرفی کنند. حمله رژیم اسرائیل به قطر نیز بسیاری از امور را تغییر داده است.
پایان/













نظر شما