چین - حلقه نجات ایران؟

ظریف وزیر امور خارجه ایران و همتای چینی وی برنامه استراتژیک ایران و چین را در تهران امضا کردند.

به گزارش تحریریه، ولادیمیر ساژین خاورشناس مطرح روس در این خصوص می نویسد: قراردادی  که رسماً به عنوان برنامه همکاری جامع ایران و چین نامیده می شود در تهران در تاریخ 27 مارس سال 2021 به امضا رسیده است.

جزئیات آن هنوز فاش نشده است اما کارشناسان نسبت به چرک نویس 18 صفحه ای دریافت شده توسط نیویورک تایمز در سال گذشته (16/7/2020) هیچ تغییر قابل توجهی ندیده اند. نکته اصلی سرمایه گذاری 400 میلیارد دلاری چینی ها در اقتصاد ایران طی 25 سال در ازای تأمین مداوم نفت ایران است.

از جمله، چین در مدرن سازی پتروشیمی، حمل و نقل، تولید و زیرساخت های اجتماعی ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. در ازای آن، ایران نفت را با تخفیف قابل توجهی به چین تحویل می دهد.

در این سند همچنین در مورد همکاری در زمینه تولید سلاح ، تمرینات مشترک و تبادل اطلاعات گفته می شود. همچنین قرار است سلاح ها و تجهیزات چینی برای نیروی هوایی و نیروی دریایی ایران خریداری شود.

پیمان ایران و چین با استقرار 5 هزار نفر پرسنل نظامی چینی در خاک ایران با امکان افزایش تعداد پرسنل برای نگهبانی و اطمینان از ایمنی حمل و نقل نفت، گاز و محصولات پتروشیمی به چین، چراغ سبز روشن  خواهد کرد. برخی از این تشکیلات نظامی در منطقه خلیج فارس مستقر خواهند شد. به عنوان مثال، پکن قادر خواهد بود از بندر جاسک نه تنها برای اهداف اقتصادی، بلکه برای اهداف ژئوپلیتیک نیز استفاده کند. همه اینها می تواند یکی از اولین استقرار گسترده نیروهای مسلح چین در خارج از کشور باشد. همچنین بعید نیست که چین از پایگاه های هوایی و دریایی ایران استفاده کند.

البته در بند 146 قانون اساسی ایران آمده است: "قرار دادن هرگونه پایگاه نظامی خارجی در خاک کشور حتی برای اهداف صلح آمیز ممنوع است. اما نویسندگان سند ایرانی - چینی جنبه حقوقی حضور گروه نظامی ارتش چین در ایران را مشخص نکرده اند. حتی یک کلمه در مورد پایگاه های نظامی چین در آنجا گفته نشده است.

شی جین پینگ، رئیس جمهور چین حتی در سفر به تهران در سال 2016، توافق نامه استراتژیک بین دو کشور را پیشنهاد داد. در ابتدا مذاکرات کند بود. ایران به تازگی با گروه 5 + 1 درباره برنامه جامع اقدام مشترک - برجام  برای لغو و تخفیف تحریم های اقتصادی به توافق رسیده است. بازرگانانی از سراسر جهان با سرمایه گذاری ها و پیشنهادات خود، از جمله در زمینه توسعه میدان های گاز و نفت، شروع به جمع شدن در ایران کردند. در آن زمان عقد پیمان استراتژیک ایران - چین برای تهران مهم نبود.

ولی  پس از اینکه ترامپ در سال 2018 تحریم ها علیه ایران را وضع کرد، اوضاع تغییر کرده است. آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، مذاکرات با چین را تسریع کرده است. در اوت 2019، محمدجواد ظریف از پکن دیدار کرد و در آنجا به همراه همتای چینی خود وانگ یی، نقشه راهی را برای همکاری استراتژیک جامع که در سال 2016 مورد بررسی قرار گرفت، تصویب نمود. در همان وقت بود که مفاد محرمانه ای به این سند اضافه شد که شامل چند امتیاز برای چین است. به همین دلیل طرفین از اظهار نظرهای دقیق اجتناب می کنند. برای ایران این معامله حلقه نجات است و مانند هر حلقه نجات  ایران را به مسیر سیاست چین می کشاند.

اما چرا اکنون، در مارس 2021 ، امضای پیمان استراتژیک ایران و چین اتفاق افتاد؟ واقعیت این است که امروز هم ایران و هم چین از آن به عنوان برگ برنده در رویارویی جهانی و منطقه ای با ایالات متحده استفاده می کنند. و نه تنها.

تهران در حال حاضر در سخت ترین روند گفتگو در مورد احیای برجام است، جایی که مخالف اصلی آن ایالات متحده با "فشار حداکثر" خود است. تهران با امضای سند ایران و چین به همه نشان می دهد که پکن اجازه نخواهد داد اقتصاد ایران با تحریم ها بمباران شود و ایران می تواند در مذاکرات برجام به خط سختی پایبند باشد.

طبق تحقیقات  Refinitiv Oil Research، ایران طی 14 ماه گذشته (از ژانویه 2020 تا مارس 2021)، حدود 17.8 میلیون تن (306 هزار بشکه در روز) نفت به چین عرضه کرد و در ژانویه و فوریه 2021 ، این حجم بی سابقه بود. از این میزان، حدود 75٪ واردات "غیرمستقیم" نفت بود که به عنوان نفت از عمان، امارات یا مالزی معرفی شده است. فرض بر این است که پیش از این در مارس 2021، ایران 918 هزار بشکه نفت در روز به چین صادر کرده است. این بزرگترین حجم از زمانی است که آمریکا دو سال پیش تحریم های کاملی علیه نفت ایران را اعمال کرده است.

پیمان استراتژیک بدون شک صادرات نفت ایران به چین را تشدید خواهد کرد. علاوه بر این، تهران امتیازات زیادی را برای چینی ها فراهم کرده است. کل تخفیف برای محصولات نفتی و پتروشیمی می تواند تا 32 درصد باشد. علاوه بر این، به چین حق تعویق پرداخت تا 2 سال داده خواهد شد. البته، این عدم برابری آشکار است. اما 400 میلیارد دلار و فرصت واقعی فروش نفت ایرانی علی رغم اراده "شیطان بزرگ"، ایران را به وجد و شعف فرو برده است.

اما نه همه ایران. منتقدان پیمان ایران و چین این معامله را فروش منابع ایران و حتی عهدنامه جدید ترکمانچای خواندند (توافقنامه سال 1828 که طبق آن ایران بخشی از قفقاز جنوبی را به امپراتوری روسیه تسلیم  کرد). حتی در سال گذشته 2020، اولین اطلاعات در مورد سند راهبردی آینده باعث نارضایتی حتی مخالفانی مانند  محمود احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ایران و پسر شاه مخلوع ایران، شاهزاده رضا پهلوی که در آمریکا زندگی می کند، شد. آنها با کلمات تقریبا یکسان گفتند که در چنین معاهده ای حق حاکمیت ایران را به خطر می اندازد.

پس از امضای این سند، تظاهرات معترضان در تهران، اصفهان، البرز، رشت و سایر شهرها برگزار شد. بسیاری از نمایندگان مجلس نیز نسبت به سند ایران و چین در مورد اتحاد استراتژیک ابراز خوشنودی نکردند.

طرفداران این معامله اظهار داشتند که ایران باید عملگرا باشد و بر امنیت سند برای منافع ملی ایران پافشاری کند. تحت فشار انتقادات، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه مجبور شد وارد بحث شود. وی در تاریخ 31 مارس در اینستاگرام خود برخی جزئیات از توافق نامه استراتژیک ایران و چین را ارائه داد. در تاریخ 1 آوریل، خبرگزاری مهر متن کامل پیام ارسال شده توسط وزیر را منتشر کرد. وزیر خارجه در آن به طور کلی اهداف، جنبه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این سند را تشریح کرد. در پایان، آقای ظریف وارد بحث و جدال با منتقدان این اتحاد شد و نوشت که این سند خطری برای حق حاکمیت ایران ندارد.

به نوبه خود، چین با دولت بایدن توافق کرده است که در رشته هایی که منافع آنها مطابقت دارد همکاری کند، اما ایران شامل این رشته ها نیست. برای ایالات متحده، تهران دشمن سیاسی و عقیدتی است؛ برای چین، ایران شریکی است که نقش مهمی در ارتقا منافع چین در خاورمیانه دارد.

ژیو وانگ، دکتر دانشگاه پرینستون، شهروند چینی تبار آمریکایی که از اوت 2016 در زندانی در ایران محبوس بود و در دسامبر 2019 آزاد گردید، گفت: "با وجود تمام گزارش های مربوط به توافق چین و ایران، پکن هرگز احتمال روابط خوب با واشنگتن را به خطر نخواهد انداخت."

ما نباید فراموش کنیم که وزیر امور خارجه جمهوری خلق چین، آقای وانگ یی، در جریان سفر یک هفته ای خود به خاورمیانه،  نه تنها از ایران، بلکه از عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ترکیه، بحرین و عمان دیدن کرد. نکته قابل توجه این است که این کشورها دارای این یا آن سطح روابط با اسرائیل می باشند که همراه با عربستان سعودی دشمن اصلی ایران در منطقه است. ضمناً، چین نیز روابط تجاری خوبی با دولت یهود دارد.

وانگ یی برای دستیابی به امنیت و ثبات در منطقه با یک ابتکار 5 ماده ای وارد خاورمیانه شد. چین قصد دارد ضامن ثبات و میانجی در تقریباً همه درگیری های خاورمیانه، برای فراهم آوردن محل جهت گفتگوهای مستقیم بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها در پکن باشد.

 طرح برجام توجه ویژه ای را به خود جلب می کند. پکن معتقد است که احیای برجام و لغو تحریم های آمریکایی علیه ایران برای اجرای پروژه های اقتصادی پیش بینی شده توسط پیمان چین و ایران ضروری است. این امر با  مرور کلی تجارت سالانه ایران و چین در دوره 2017 - 2020 تأیید می شود: در سال 2017 (قبل از اعمال تحریم ها) حجم مبادلات تجاری بین ایران و چین 37.18 میلیارد دلار و در سال 2020 - فقط 14.91 میلیارد دلار بوده است. این تنها گردش تجاری است و اما چه تعداد از شرکت های چینی همکاری با ایران را کاهش داده یا قطع کردند؟  و اگر برجام به طور کامل سقوط کند، تجارت چین در ایران قطعاً با تحریم های ثانوی آمریکا روبرو خواهد شد. به یاد بیاوریم که پیگرد قانونی غول هوآوی توسط آمریکا شامل اتهاماتی است که این شرکت با نقض تحریم ها به طور مخفیانه با ایران تجارت کرده است. به طور طبیعی، وانگ یی گفت: "ایران باید مسئولیت بازگشت به توافق را بپذیرد."

به طور کلی، سفر وزیر چین به خاورمیانه با هدف برجسته کردن اهمیت روزافزون این منطقه در سیاست خارجی چین بود. و بدون دادن اولویت برای یک کشور خاص.

در تاریخ 13 ژوئیه سال 2020، روزنامه تهران تایمز نوشت که "همکاری نظامی ایران و چین می تواند سرپلی برای چین در منطقه ای تامین کند که برای دهه ها منطقه منافع استراتژیک ایالات متحده بوده است." با این حال، به احتمال زیاد عنصر نظامی این پیمان، اگرچه برای چین اهمیت دارد، اما فقط نقش کمکی را ایفا می کند. چین به هیدروکربن های ارزان قیمت ایرانی که برای سالها تضمین شده باشند، نیاز دارد. مقامات چینی معتقدند که این امر امنیت انرژی کشور را تضمین می کند و چشم اندازهای گسترده ای را برای پیروزی در رقابت جهانی با ایالات متحده باز می کند.

هدف استراتژیک پکن اجرای پروژه "یک کمربند - یک جاده" است که برای متحد کردن جاده های ابریشم زمینی و دریایی طراحی شده است. به گفته آنتونی کوردزمن، دانشمند مشهور سیاسی آمریکایی، "یک کمربند - یک جاده" قادر است به اندازه ای مزایای استراتژیک آشکار را به چین واگذار کند که هیچ پایگاه نظامی جدید یا فروش تسلیحات پیشرفته نمی تواند این کار را انجام دهد." "حداقل، این پیمان به چین اهرم استراتژیک جدید تاثیرگذاری بزرگی را در منطقه خلیج فارس می دهد که 20٪ از نفت جهان را تأمین می کند. این عامل برای واردات نفت به آسیا از اهمیت بسیار بالا برخورداراست."

با این حال، همه چیز به این سادگی نیست. چرا متن کامل سند علنی نشده است؟ چرا قرارداد استراتژیک که برای 25 سال پیش بینی شده است، فقط توسط وزیران خارجه امضا شده است؟

به احتمال زیاد، هم تهران و هم پکن مخصوصا در حال حاضر علاقه مند شدند ایده اتحاد استراتژیک بین ایران و چین را برای سرعت بخشیدن به روند تصمیم گیری در مورد برجام و همچنین برای دادن هشدار به دولت جدید  واشنگتن برملا و پخش کنند. بعلاوه، فقدان نکات مشخص مانع از متحد شدن مخالفان این معاهده و آماده سازی آنها برای اقدامات عملی برای خنثی سازی اجرای آن می شود.

از سوی دیگر، نشت تصادفی اطلاعات نادرست که به احتمال قوی نشت عمدی از قسمت مخفی این پیمان است، نویسندگان آن را قادر می سازد تا واکنش مخالفان را تجزیه و تحلیل کرده و اقدامات متقابل را تهیه نمایند.

این امر توضیح می دهد که چرا چنین سند بینابینی توسط سران هر دو کشور امضا نشده است. پس از احیای برجام و لغو تحریم های آمریکا علیه ایران، پکن و تهران طرحی جدید برای خاورمیانه به جهانیان ارائه می دهند. طراح اصلی آن چین خواهد بود که با هوشمندی و قدرت اقتصادی خود این پروژه را به واقعیت تبدیل می کند.

راستش، هنوز مشخص نیست که آیا این پروژه چینی نشانه مثبت یا منفی برای منطقه و جهان باشد. زمان نشان خواهد داد.

منبع: اسپوتنیک

پایان/

۲۴ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۴
کد خبر: 9312

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 7 =