نقد فیلم دروغ‌های زیبا؛ استعمار زدگی

دروغ‌های زیبا نمایش انسانیت یا طعم تلخ فلاکت است. فیلم را می‌تواند نمونه بسیار ضعیف از آثار مجیدی در ایران دانست که می‌کوشد مردم فقیر را عزتمند و سربلند نشان دهد.

"دروغ‌های زیبا" محصول مشترک ایران و بنگلادش، در ژانر ملودرام و اجتماعی است. فیلم، داستان مردم فقر و عزتمند بنگلادش است. مردمانی که با فقر و فلاکت دست‌وپنجه نرم می‌کنند اما سربلند و عزتمند به زندگی فقیرانه خود ادامه می‌دهند. زندگی سخت و طاقت‌فرسای مردم این سرزمین که با تصور ببیندِ ایرانی ازآنچه از فقر در ایران نام دارد، فرسنگ‌ها فاصله دارد. این فیلم داستان یک خانواده ریکشامن است که رزق و روزی خود را تنها از طریق یک دوچرخه به دست می‌آورند. ریکشامن ها مردمان دوچرخه‌سواری هستند که به حمل‌ونقل مسافر در بنگلادش می‌پردازند. آنان تأثیر بسزای در سیستم حمل‌ونقل این کشور کوچک اما پرجمعیت بر عهده‌دارند به‌طوری‌که نبود آنان سیستم جابه‌جایی را به‌کلی مختل می‌سازد.

زن و مرد زندگی عاشقانه‌ای را در کنار هم سپری می‌کنند و بااینکه در فقر به سر می‌برند اما از کمک کردن به اطرافیان خود دریغ ندارند. آنان در هر موقعیتی می‌کوشند خیر و نیکی را برگزینند ولو آنکه خود به‌زحمت بیافتند. خانواده‌ای شریف و قابل‌احترام که نماینده مردم تنگدست و نجیب بنگلادش می‌تواند باشد. مردمانی که اگر دست یاری به‌سوی هم‌وطن خود دراز کنند پس‌زده نخواهند شد و در کنار هم به جنگ و مبارزه علیه فقر می‌پردازند. فرشته و امجد نماد زن و مرد بخشنده‌ای‌اند که می‌کوشند انسانیت را در دنیای پرهیاهوی بنگلادش، زنده نگاه‌دارند و حال خوب بخشندگی و کمک به هم نوع را به نحوی به سایرین نیز منتقل کنند. آنان آرزوی پیشرفت در زندگی خود را در سر می‌پرورانند اما دست روزگار آن‌ها را مجبور به انتخاب می‌کند. انتخاب‌های که اغلب با فقر و تنگدستی همراه می‌شود. فرشته و امجد با انتخاب‌های خود حاضرند سختی و مشقت‌های زیادی را تحمل کنند اما دست از کمک به سایرین برندارند. عملی کاملاً انسانی که بعضاً رگ‌های دینی هم به چشم می‌خورد.

آتش زمزم کارگردان میکوشد کشور استعمار زده بنگلادش و بلای که بر سر آن آمده است را پیش چشم مخاطب ایرانی قرار دهد. کشوری که به گفته خود کارگردان میلیون‌ها مردم فقیر داشته که تنها در حد تأمین امرارمعاش روزانه خود درآمد کسب می‌کنند. زنان بنگلادش به‌ویژه شهر داکا در شرایط بد زیستی در محیط کار مشغول فعالیت هستند و هرلحظه بیم آن دارند که از سوی کارفرمای خود مورد تعرض قرار بگیرند یا به دلیل ناامن بودن محیط کار بلای بر سرشان بیاید. آنان مجبورند بین کسب درآمد و اخراج از کار یکی را انتخاب کنند. اغلب آنان برای رهایی از گرسنگی تن به خواسته‌های ناشایست کارفرماهای خود می‌دهند تا از فقر و فلاکت در امان باشند. شاید برای مخاطب جالب باشد که بداند دکا شهر پرجمعیتی در بنگلادش است که اغلب به کارخانه‌های نساجی در آن مشغول فعالیت است. کارخانه‌های که برای به‌روزترین برندهای جهان پوشاک تولید می‌کند اما کارگرانش از کمترین مزایا یا حقوق برخوردار است.

بنگلادش هنوز هم درگیر استعمار کشورهای غربی و آمریکا است. کشورهای که کارگران ارزان‌قیمت این کشور را استعمار کرده تا به مقاصد و سودهای کلان دست یابند. در این میان آتش زمزم به جنبه انسانی مردم بنگلادش توجه کرده است. جنبه‌ای که گرچه می‌تواند زیبا باشد اما سخن از حقیقتی تلخ میزند. مردمان این سرزمین محکوم‌به تلاش برای بقا هستند. آنان گرچه انگیزه‌ای خرد برای ادامه زیست دارند اما دامنه فقر آن‌چنان گسترده است که همگی را مجبور به درجا زدن می‌کند. چراکه باز شدن هر گره‌ای ولو توسط افراد خوب آن جامعه، باز نیازمند توجه و راهگشایی به سایر مشکلات است. فقر چنان در تاروپود این کشور ریشه دوانده است که جز به یک نهضت مردمی و بیداری عوام ملت قادر به رفع آن نخواهد بود. مردمانی که حاضر باشند سرنوشت خویش را به دست بگیرند و از این شرایط نابسامان خود را رها سازند.

دروغ‌های زیبا نمایش انسانیت یا طعم تلخ فلاکت است. فیلم را می‌تواند نمونه بسیار ضعیف از آثار مجیدی در ایران دانست که می‌کوشد مردم فقیر را عزتمند و سربلند نشان دهد. خانواده‌ای که همسایه را چون خانواده خویش و فرزندش را چون فرزند نداشته خویش می‌داند و برای شادی و خوشبختی آنان از خواست و نیازهای خود صرف‌نظر می‌کنند. فیلم از منظر کارگردانی، تعلیق در داستان و سایر نکات فنی ضعف‌های بی‌شماری دارد. اما می‌تواند فتح بابی برای سینمای بین‌الملل ایران باشد که دست به تولید آثار فاخرتری با همکاری دو کشور زده شود.

پایان/

۱۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 28780

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 6 =