به گزارش تحریریه، بخش تحلیلی و راهبردی بایدو احتمال دخالت چین در بحران هند و پاکستان و پیامدهای آن را بررسی کرد و نوشت پس از وقوع حملهای تروریستی که جان گردشگران هندی در کشمیر را گرفت، گرههای چند دههای میان هند و پاکستان دوباره شعلهور شد و تنشها تا مرز درگیری نظامی بالا گرفت.
در این برهه حساس، پروفسور جین کان رونگ، کارشناس روابط بینالملل و یکی از متخصصان برجسته سیاست خارجی چین، با صراحت اعلام کرد: اگر جنگی گسترده میان هند و پاکستان آغاز شود، چین اجازه شکست پاکستان را نخواهد داد.
این سخنان در نگاه نخست ممکن است خلاف سیاست سنتی چین در عدم مداخله در امور داخلی کشورها به نظر برسد. اما آیا واقعاً چنین موضعی از سوی یک استاد دانشگاه معتبر، تنها یک اظهار نظر شخصی است؟
او کیست و چرا سخنانش اهمیت دارد؟
برخی ممکن است تصور کنند این صحبتها از زبان استادی گمنام یا صرفاً برای جلب توجه رسانهها مطرح شده است؛ اما جین کان رونگ فردی کاملاً شناختهشده و معتبر در عرصه سیاست بینالملل است.
او معاون دانشکده روابط بینالملل دانشگاه رنمین چین، مدیر مرکز مطالعات استراتژی خارجی چین و از دریافتکنندگان یارانه ویژه دولت چین است. رزومه و سابقه علمی او باعث میشود هر اظهار نظری از سوی وی، در فضای سیاسی چین بازتاب قابلتوجهی داشته باشد.
در تحلیل تنش اخیر هند و پاکستان، پروفسور جین با دقت فراوان ریشهها و پیامدهای احتمالی آن را بررسی کرده و هشدار داده که اگرچه احتمال وقوع جنگی تمامعیار اندک است، اما به هیچ عنوان نباید این خطر را نادیده گرفت.
ریشه بحران در کشمیر؛ میراث استعمار
جین کان رونگ به درستی اشاره میکند که بحران کشمیر ریشه در سیاستهای استعماری بریتانیا دارد. پس از پایان استعمار، بریتانیا آگاهانه اختلافات مذهبی و قومی میان مردم منطقه را تشدید کرد. تفاوتهای دینی و ایدئولوژیک میان دو کشور، بهویژه میان مسلمانان پاکستان و هندوهای هند، رفتهرفته باعث وخامت روابط شد و وضعیت به نقطه انفجار کنونی رسید.
چرا چین شکست پاکستان را نمیپذیرد؟
پروفسور جین کانرونگ همچنین تأکید میکند که پاکستان با جنوبغربی چین مرز مشترک دارد و اگر این کشور توسط هند اشغال شود، چین عملاً منطقهای برای ایجاد یک حائل استراتژیک نخواهد داشت.
در چنین سناریویی، چنانچه هند کنترل این ناحیه را در دست گیرد، مرزهای میان چین و هند بهطور دائم در وضعیت تنش و بیثباتی باقی خواهند ماند. و دقیقاً به همین دلیل است که به گفتهی این استاد، چین به هیچوجه اجازه نخواهد داد پاکستان در این درگیری شکست بخورد.
نکتهی قابلتوجه آن است که جین کانرونگ در چنین برهه حساسی، با صراحت و قاطعیت چنین موضعی را علنی میکند؛ و این نهتنها نشان از اعتماد به نفس بالا و تحلیل دقیق او دارد، بلکه بیانگر درکی عمیق از منافع کلان ملی چین در منطقه نیز هست.
اگر دقیقتر بنگریم، متوجه میشویم که سخنان او چندان هم بیراه نیست. این وضعیت تا حدی یادآور جنگ کره است؛ در آن زمان، اگرچه آمریکا ظاهراً با کره شمالی میجنگید، اما خطر و تهدید واقعی متوجه مرزها و امنیت چین بود.
در آن مقطع، چین برای دفاع از منافع راهبردی خود و حفظ صلح و ثبات منطقهای، مجبور شد وارد جنگ شود و حالا نیز، وضعیت تشدید تنش میان هند و پاکستان، از لحاظ راهبردی، بسیار به همان دوران شباهت دارد.
حال سؤال مهم اینجاست:
اکنون وضعیت درگیری میان هند و پاکستان به چه مرحلهای رسیده است؟
از اواخر ماه آوریل، زمانی که گروهی از گردشگران هندی در منطقهی کشمیر هدف حمله قرار گرفتند، درگیری میان هند و پاکستان بهطور کامل شعلهور شد.
در نگاه اول، بسیاری بر این باور بودند که هند بهراحتی میتواند بر پاکستان پیروز شود. این کشور همواره خود را بهعنوان چهارمین قدرت نظامی جهان معرفی میکند و انتظار میرفت که در این نبرد، دست برتر را داشته باشد. اما نتایج میدانی، برخلاف انتظارات پیش رفت.
جنگنده J-10
پاکستان بهسرعت واکنش نشان داد و با بهرهگیری از جنگندههای J-10 خریداریشده از چین، موفق شد جنگندهی «رافال» هند را که مایهی مباهات ارتش این کشور بود، هدف قرار داده و نابود کند.
باید توجه داشت که جنگندهی رافال یکی از نمادهای قدرت نظامی هند بهشمار میرفت؛ هواپیمایی که دهلینو با صرف هزینهای بیش از ۸۰ میلیون دلار بهازای هر فروند، از فرانسه خریداری کرده بود. هند بر این باور بود که رافال در کل منطقه جنوب آسیا بیرقیب است و برتری هوایی را تضمین میکند.
اما نابودی همین جنگنده توسط نیروی هوایی پاکستان، یک ضربهی سنگین حیثیتی برای هند محسوب میشود.
نهتنها جنگنده منهدم شد، بلکه خلبان هندی نیز توسط پاکستان اسیر گردید. این مسئله، چهرهی هند را در سطح بینالمللی خدشهدار کرد. با وجود آنکه هند مدعی برنامهریزیهای دقیق نظامی بود، اما در عمل، توان رزمیاش بسیار ضعیف ظاهر شد.
اما این پایان ماجرا نبود. حتی برخی موشکهایی که هند بهسوی مرز شلیک کرده بود، بهدلیل نقص فنی، در خاک خود هند سقوط کرده و منفجر شدند. این حادثه باعث شد هند نهتنها دشمن را هدف قرار ندهد، بلکه خود را نیز دچار خسارت کند.
چنین اشتباهاتی، باعث شده تا بسیاری ادعای هند مبنی بر قرار داشتن در ردهی چهارم قدرت نظامی جهان را زیر سؤال ببرند.
در همین حال، هند تلاش کرد با بستن جریان رودخانهی سند (ایندوس)، منابع آبی پاکستان را محدود کرده و از این طریق به آن فشار بیاورد. اما این اقدام نیز نتیجهای معکوس به همراه داشت.
با نزدیکشدن به فصل بارندگی، مخازن و سدهای آبی هند تحت فشار شدید قرار گرفتند و دولت هند ناچار شد دریچههای سدها را باز کند و آبها را رها سازد. در نتیجه، طرح قطع آب نیز عملاً با شکست مواجه شد.
در مجموع، در همین چند روز اخیر، تقریباً تمامی اقدامات تهاجمی هند یا ناکام مانده یا به ضرر خودش تمام شدهاند؛ در حالیکه پاکستان موفق شده است ابتکار عمل را در اختیار بگیرد و موقعیت برتری را در میدان نبرد کسب کند.
توان نظامی هند و پاکستان؛ واقعیت میدانی و نگرانی راهبردی
بیتردید، میزان و شدت حملات هند در این درگیری، بهمراتب گستردهتر و شدیدتر از تمامی دفعات گذشته است. این کشور با بسیج گسترده نیرو و تجهیزات، نشان داده که اینبار عزم جدیتری دارد.
اما در عین حال، پاکستان نیز ثابت کرده که حریف دستوپابستهای نیست. نبرد اخیر با هند، نشان داد که اسلامآباد از توان نظامی قابلتوجهی برخوردار است و میتواند ضرباتی مؤثر وارد کند.
پیامی که پاکستان از طریق عملکرد خود به جهان مخابره کرد این بود «درست است که ثروت کمتری دارم، اما قدرت جنگیام دستکم از تو کمتر نیست.»
این مسئله نشان میدهد که پاکستان، دستکم در مراحل ابتدایی و در مواجهه مستقیم، توانایی مدیریت بحران و دفاع از خود را دارد و نیازی به مداخله فوری چین ندارد.
اما نباید از یک نکتهی کلیدی غافل شد: اگر این درگیریها به جنگی طولانی و فرسایشی تبدیل شود، پاکستان در موقعیت بسیار دشواری قرار خواهد گرفت.
از منظر اقتصادی، پاکستان توان رقابت با هند را در بلندمدت ندارد. جنگ، هزینهبر است و در مراحل پایانی، بیشتر از توان نظامی، مسئلهی بودجه و منابع تعیینکننده خواهد بود. در چنین شرایطی، پاکستان قطعاً نمیتواند با هند در مسابقهی مصرف منابع و هزینهکرد، رقابت کند.
و درست در همین نقطه است که نقش چین اهمیت پیدا میکند.
حمایت راهبردی چین از پاکستان؛ قاطعیت در عین ملاحظهگری
چین و پاکستان سالهاست که روابطی عمیق، پایدار و راهبردی را بنا نهادهاند؛ رابطهای که با پروژه عظیم کریدور اقتصادی چین–پاکستان (CPEC) وارد مرحلهای بیسابقه شده است. سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری پکن در زیرساختها، انرژی و حملونقل پاکستان، این دو کشور را نه فقط به شرکای اقتصادی، بلکه به متحدانی سرنوشتساز تبدیل کرده است.
لاهور، پاکستان: قطار متروی خط نارنجی، از پروژههای CPEC، پس از افتتاح رسمی در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۰
در عرصه نظامی نیز این اتحاد نمود یافته؛ جنگندههای پیشرفته J-10 که در نبرد اخیر علیه هند به کار گرفته شدند، نمونهای بارز از کمکهای تسلیحاتی چین به ارتش پاکستان هستند—کمکهایی که توازن نظامی در منطقه را دگرگون کردهاند.
اما در عین حال، رویکرد چین نه احساسی، بلکه محاسبهشده و اصولمند است. پکن بهوضوح اعلام کرده که حمایت خود را مشروط به عدم آغازگری جنگ از سوی پاکستان میداند. اما اگر پاکستان هدف تهاجم قرار گیرد، حمایت چین قطعی خواهد بود—از تأمین تسلیحات گرفته تا حمایت سیاسی و حتی در صورت ضرورت، حضور نظامی مستقیم.
به گفته پروفسور «جین»، تحلیلگر ارشد روابط بینالملل، شکست یا فروپاشی پاکستان نهتنها به معنی نابودی پروژههای عظیم اقتصادی چین در منطقه خواهد بود، بلکه ضربهای سنگین به نفوذ ژئوپلیتیکی پکن در جنوب آسیا وارد خواهد کرد.
و مهمتر از همه، با تضعیف پاکستان، ثبات کل منطقه بهخطر خواهد افتاد. جنوب آسیا ممکن است همان مسیری را طی کند که خاورمیانه طی کرده—سرشار از درگیریهای طولانی، بیثباتی دائمی و آشوبی فراگیر.
از این منظر، دفاع از پاکستان برای چین نه فقط یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی است.
سایه سنگین تسلیحات هستهای بر بحران؛ همه در پی پرهیز از فاجعه
واقعیت تلخ و خطرناک این است که هر دو کشور، هند و پاکستان، مجهز به زرادخانه هستهایاند. این مسئله باعث شده که حتی در شرایط تنش شدید نیز طرفین محتاطانه عمل کنند. در واقع هیچکدام نمیخواهند سالها توسعه اقتصادی و سیاسی خود را قربانی جنگی ویرانگر کنند که نه پیروزی دارد و نه بازنده مشخص.
فشارهای بینالمللی بر هند؛ مانعی برای جنگ تمامعیار
اگرچه لفاظیهای تند و مواضع تهاجمی در داخل هند افزایش یافته، اما واقعیت میدانی نشان میدهد که احتمال آغاز یک جنگ فراگیر بسیار پایین است. ایالات متحده، چین، و سازمان ملل متحد صراحتاً با تشدید درگیریها مخالفت کردهاند و از هند خواستهاند تا خویشتنداری پیشه کند. در چنین شرایطی، بهنظر میرسد که هند بدون حمایت خارجی، توانایی آغاز یا ادامه یک نبرد گسترده را نخواهد داشت.
جمع بندی
اظهارات پروفسور جین کانرونگ نه از سر احساس، بلکه بازتابی از نگاه راهبردی چین به تحولات منطقه است. پکن مصمم است از سقوط پاکستان جلوگیری کند—نه صرفاً بهخاطر یک اتحاد دیرینه، بلکه برای حفاظت از ثبات در مرزهای غربیاش، صیانت از منافع اقتصادی فرامرزی و حفظ نظمی منطقهای که برای آینده ژئوپلیتیکی چین حیاتی تلقی میشود.
با آنکه احتمال وقوع جنگی تمامعیار پایین است، اما همین موضعگیری آشکار، حامل پیامی قاطع برای دهلینو و بازیگران بینالمللی است: چین در معادلات امنیتی منطقه، تنها نظارهگر نخواهد بود.
پایان/
نظر شما