به گزارش تحریریه، وبسایت معتبر تحلیلی «گوانچا» با اشاره به اهمیت ژئوپلیتیکی این قرارداد نوشت: پاکستان این بار دست به معاملهای بزرگ و سرنوشتساز زده است. در تاریخ ۶ ژوئن، دولت پاکستان با انتشار گزارشی رسمی در حسابهای کاربری خود در شبکههای اجتماعی، بهطور شفاف و بدون ابهام اعلام کرد: ما ۴۰ فروند جنگنده پنهانکار J-۳۵ خریداری کردهایم.
پاکستان با این خرید، خود را بهعنوان هاب صادراتی جنگندههای چینی در منطقه معرفی کرده است.
این خبر نه حاصل گمانهزنی رسانههاست، نه ادعایی از سوی محافل نظامی، و نه شعار تبلیغاتی نمایشگاههای تسلیحاتی. بلکه تأییدی رسمی است که شخص نخستوزیر پاکستان، شهباز شریف، رسماً اعلام کرده و مهر تأیید نهایی را بر آن زده است.
این خبر، بهویژه برای هند، رقیب سنتی پاکستان، شوکی دردناک و سنگین محسوب میشود. چرا که جنگنده J-۳۵، از نسل پنجم و دارای قابلیت پنهانکاری پیشرفته است؛ چیزی که تا پیش از این تنها در اختیار قدرتهای بزرگ نظامی چون آمریکا، چین و روسیه بود.
اکنون، پاکستان بهعنوان یکی از معدود کشورهای جهان، به چنین توانمندی هوایی دست یافته و معادلات توازن قدرت در جنوب آسیا را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
از «قصد خرید» تا «سفارش قطعی»؛ این بار پاکستان بهراستی وارد عمل شده است
تلاش پاکستان برای نوسازی نیروی هوایی خود، موضوعی تازه یا ناگهانی نیست.
از سال ۲۰۰۸، شایعات و گزارشهایی پیرامون خرید جنگندههای چینیJ-۱۰ فضای رسانهای و نظامی را پر کرده بود. فرماندهان عالیرتبه ارتش با اطمینان از انجام این معامله سخن میگفتند و رسانهها نیز آن را با آبوتاب پوشش میدادند.
اما بیش از یک دهه گذشت و آن وعدهها بهجای آنکه جامه عمل بپوشند، به «چک بیمحل نظامی» تبدیل شدند؛ پر از حرف، اما بینتیجه. تا اینکه هند، رقیب منطقهای پاکستان، با خرید جنگندههای پیشرفته فرانسوی رافال، ورق را برگرداند.
در پاسخ، پاکستان بالاخره از مرحله انفعال خارج شد؛ ابتدا با خرید جنگنده J-۱۰CE و اکنون با اقدامی جسورانهتر: سفارش مستقیم ۴۰ فروند جنگنده پنهانکار J-۳۵A.
J-۱۰CE
این بار ماجرا فرق دارد. اعلام رسمی دولت، تأیید شخص نخستوزیر و حمایت آشکار ارتش، سهگانهای قدرتمند است که سرانجام، طلسم وعدههای تحققنیافته را شکست. پاکستان اینبار نهتنها تصمیم گرفته، بلکه دست به اقدام عملی زده است.
موضوع فقط ۴۰ فروند هواپیما نیست؛ این آغاز بازآفرینی کل ساختار نیروی هوایی پاکستان است
سفارش اخیر پاکستان صرفاً خرید تعدادی جنگنده نیست که بخواهد در آشیانهها خاک بخورد یا برای نمایش قدرت سیاسی به کار رود. این معامله بخشی از یک بسته جامع مدرنسازی نیروی هوایی است که ابعاد راهبردی گستردهای دارد.
در قلب این بسته، جنگنده پنهانکار نسل پنجمی J-۳۵ قرار دارد؛ اما پشتیبانی عملیاتی و اطلاعاتی آن نیز بهخوبی پیشبینی شده است:
- هواپیمای آواکسKJ-۵۰۰ برای فرماندهی و هشدار زودهنگام،
- و همچنین سامانه دفاع موشکی HQ-۱۹ با قابلیت رهگیری موشکهای بالستیک در سطح منطقهای.
با این مجموعه، پاکستان از دوران جنگندههای نسل چهار و چهار پلاس، یکباره به مرحلهای وارد میشود که در آن میتواند ترکیبی از «شناسایی، حمله و دفاع» را بهصورت یکپارچه و همزمان در میدان نبرد انجام دهد؛ چیزی که تاکنون فقط در اختیار قدرتهای هوایی پیشرفته بود.
KJ-۵۰۰
HQ-۱۹
جنگندهیJ-۳۵ : تنها جنگنده نسل پنجمی پنهانکار در دسترس کشورهای در حال توسعه
در حال حاضر، تعداد کشورهایی که توانایی تولید جنگندههای نسل پنجمی پنهانکار را دارند، انگشتشمار است. ایالات متحده، بهعنوان پیشتاز این حوزه، F-۲۲ را بهطور کامل از صادرات منع کرده و F-۳۵ را نیز تنها با شروط بسیار سختگیرانه و صرفاً برای متحدان بسیار نزدیکش مانند اعضای ناتو یا شرکای راهبردی خاص، عرضه میکند.
در این میان، حتی کشور بزرگی مانند هند، تنها میتواند رؤیای دستیابی به چنین جنگندههایی را در سر بپروراند، چه رسد به کشورهای واقع در خاورمیانه، جنوب آسیا یا آفریقا.
اینجاست که چین با معرفی J-۳۵، قواعد بازی را تغییر داده است:
J-۳۵ در حال حاضر تنها جنگنده نسل پنجمی پنهانکار در جهان است که قابل صادرات به کشورهای در حال توسعه میباشد.
J-۳۵A
نکته مهم این است که J-۳۵ یک نسخه «ارزانسازیشده» یا «تضعیفشده» از مدل داخلی چین نیست. بلکه از ابتدا با نگاهی به بازار بینالمللی طراحی شده است؛ دارای طراحی پنهانکار همهجانبه، سیستمهای پیشرفته اویونیک (الکترونیک پروازی)، و توانمندی در عملیاتهای ترکیبی چندسکویی.
علاوه بر این، قیمت مناسبتر، امکان همکاریهای فناورانه انعطافپذیرتر، و کاهش موانع سیاسی برای خرید، J-۳۵ را به تنها گزینه واقعبینانه و در دسترس برای کشورهایی مانند پاکستان تبدیل کرده است؛ کشورهایی که بهدنبال ارتقاء واقعی توانمندی هوایی خود هستند، بدون اینکه زیر بار وابستگی سیاسی سنگین بروند.
آذربایجان هم وارد میدان شد: آغاز جامعه صادراتی جنگندههای چینی-پاکستانی
در حالی که خبر خرید جنگندههای J-۳۵ توسط پاکستان در صدر اخبار نظامی قرار داشت، تحول مهم دیگری بهصورت بیسروصدا اما بسیار معنادار رخ داد: آذربایجان نیز با امضای قراردادی به ارزش ۴.۶ میلیارد دلار، سفارش خرید ۴۰ فروند جنگنده JF-۱۷ Block III "Thunder" را نهایی کرد.
JF-۱۷
این جنگنده چندمنظوره، حاصل همکاری مستقیم چین و پاکستان است و در ابتدا بهعنوان گزینهای اقتصادی برای کشورهایی با بودجه محدود شناخته میشد.
اما امروز، JF-۱۷ نهتنها ستون فقرات نیروی هوایی پاکستان را تشکیل میدهد، بلکه با ورود به بازارهای جدید، نشاندهنده تبدیلشدن پاکستان از یک «خریدار صرف» به یک شریک صنعتی و صادرکننده نظامی منطقهای است.
اکنون شاهد آن هستیم که همکاری نظامی میان چین و پاکستان، از شکل سنتی «تأمین تجهیزات» فراتر رفته و به یک همافزایی راهبردی برای تسخیر بازارهای بینالمللی تبدیل شده است.
این امر نهفقط برای اقتصاد نظامی پاکستان، بلکه برای جایگاه ژئوپلیتیکی آن نیز نقطه عطفی محسوب میشود.
J-۳۵ نسخه سبکشده J-۲۰ نیست؛ این جنگنده فلسفه عملیاتی خاص خود را دارد
برخی تصور میکنند که J-۳۵ صرفاً نمونهای کوچکتر یا سبکتر از جنگنده معروف J-۲۰ چین است؛ اما این برداشت دقیق نیست.
در واقع، J-۳۵ بهطور اختصاصی برای بازار صادراتی طراحی شده و یک جنگنده پنهانکار چندمنظوره از نسل پنجم است که تأکید آن نه فقط بر توان رزمی، بلکه بر هماهنگی سیستمی و عملیات در عمق دشمن است.
یکی از برگهای برنده J-۳۵، قابلیت تجهیز آن به موشکهای هوابههوای برد بلندPL-۱۷ است؛ موشکی با بردی بیش از ۳۰۰ کیلومتر.
این بدان معناست که پیش از آنکه حتی دشمن آن را روی رادار ببیند، J-۳۵ میتواند او را شناسایی و قفل هدف کند.
برای نیروی هوایی هند، این سناریو نگرانکننده است. در نبردهای هوایی آینده، J-۳۵ به احتمال زیاد نخستین جنگندهای خواهد بود که دشمن را کشف، رهگیری و ساقط میکند — پیش از آنکه حتی خود دیده شود.
زمانی که این توان با پشتیبانی هوابرد آواکس KJ-۵۰۰ و سامانههای مدیریت نبرد ترکیب شود، نیروی هوایی پاکستان میتواند نقش تدافعی و واکنشی خود را کنار گذاشته و به یک نیروی مهاجم و پیشدستانه تبدیل شود؛ چیزی که در معادلات سنتی نظامی جنوب آسیا بیسابقه است.
طرح جنگنده نسل پنجمی هند (AMCA)؛ فاصله تا واقعیت زیاد است
هند نیز بیکار ننشسته و سعی کرده از رقبا عقب نماند. در تاریخ ۲۷ مه، وزارت دفاع هند رسماً با اجرای پروژه جنگنده نسل پنجم بومی خود با عنوان AMCA موافقت کرد؛ جنگندهای که وعده داده شده دارای ویژگیهایی همچون پنهانکاری، توان پرواز مافوق صوت پایدار، و مانورپذیری فوقالعاده باشد.
روی کاغذ، همهچیز عالی به نظر میرسد. اما واقعیت این است که از تصویب طرح تا پرواز نخستین نمونه اولیه، دستکم ۵ سال زمان نیاز است. و حتی در صورت عدم بروز تأخیر (که در پروژههای دفاعی هند چندان بعید نیست)، رسیدن به توان رزم واقعی برای این جنگنده، خوشبینانهترین حالت، دستکم یک دهه طول میکشد.
در حالی که J-۳۵ ممکن است در کمتر از سه سال بهطور کامل وارد خدمت شود، پروژه AMCA هنوز در مرحله برنامهریزی است. این تفاوت، نشاندهنده شکاف راهبردیای است که در دهه آینده میان توان هوایی چین-پاکستان و هند شکل خواهد گرفت — شکافی که اگر درست مدیریت نشود، ممکن است تعادل قدرت در منطقه را بهطور چشمگیری تغییر دهد.
همکاری چین و پاکستان وارد «مرحله صادراتی» شده است
روابط دفاعی چین و پاکستان در گذشته عمدتاً بر پایه الگوی سنتی «تو بساز، من میخرم» شکل گرفته بود. اما امروز، این الگو بهوضوح دگرگون شده و وارد مرحلهای تازه شدهایم «ما با هم میسازیم و با هم میفروشیم.»
از جنگنده مشترک JF-۱۷ گرفته تا خرید J-۱۰CE، و اکنون با سفارش بزرگ J-۳۵، پاکستان دیگر تنها یک مشتری صرف نیست. این کشور حالا در جایگاه یک شریک فعال و راهبردی در زنجیره توسعه و صادرات جنگافزارهای پیشرفته چین قرار دارد.
پاکستان نهتنها فناوری جذب میکند و بسترهای عملیاتی نوین را وارد نیروی هواییاش میسازد، بلکه خود را بهعنوان یک هاب صادراتی در منطقه بازتعریف کرده است.
با این روند، کشورهایی همچون ایران، آذربایجان، و برخی کشورهای آفریقایی میتوانند در آینده به بخشی از «اکوسیستم جنگندههای چینی-پاکستانی» تبدیل شوند؛ منظومهای که با همکاری نزدیک پکن و اسلامآباد شکل گرفته و در حال گسترش است.
نتیجه هنوز رقم نخورده، اما موازنه قدرت تغییر کرده است
هیچ جنگی تنها با تعداد یا پیشرفتهبودن جنگندهها برنده نمیشود. اما برخورداری از جنگندههای نسل پنجمی، تعیین میکند چه کسی ابتکار عمل و تسلط اطلاعاتی را در میدان نبرد در اختیار دارد.
خرید ۴۰ فروند J-۳۵ در سال ۲۰۲۵، نهفقط یک معامله بزرگ نظامی، بلکه بزرگترین و حساسترین قمار راهبردی پاکستان در حوزه نیروی هوایی است. این هواپیماها تنها ابزارهای پرنده نیستند؛ آنها مانند برگههای بازی هستند — و اکنون پاکستان یکی از قویترین کارتهای ممکن را روی میز هند گذاشته است.
در حالی که پروژههای بومیسازی هند با تأخیرهای مزمن مواجهاند، چین و پاکستان نهتنها جلو افتادهاند، بلکه در حال تعریف قواعد جدیدی برای رقابت نظامی و فناوری در جنوب آسیا هستند.
پایان/
نظر شما