به گزارش تحریریه، «ریچارد نفیو» طراح ساختار تحریم ها علیه ایران در مقاله ای برای فارن افرز نوشت، با خروج ترامپ از برجام و ناکامی مذاکرات ایران با دولت بایدن، آینده مذاکرات به نظر ضعیف میرسد. با این حال، علیرغم تاریخچه خصومتها به دلیل نیاز تهران به رفع تحریمها و تمایل ترامپ به ایجاد ثبات در خاورمیانه و تقویت تصویر «معاملهگر» از خود، هردو از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید بهطور مشترک و مداوم علاقهمند به دستیابی به توافق بودهاند.
در همین راستا راهکارهای پیشنهادی زیر برای توافق جدید وجود دارد:
بازگشت و تقویت بازرسیهای آژانس
ابزارهای شفافسازی برجام، از جمله عناصری است که میتوانند احیا شوند. اگرچه تمرکز دیپلماتیک مذاکرات فعلی بر آینده برنامه غنیسازی ایران است، اما بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان یک عنصر اساسی در هر توافق آتی مطرح خواهد بود. بدون بازرسیهای جامع و شفاف، هیچ توافقی نمیتواند پایدار بماند. بنابراین، ایالات متحده باید اولویت خود را بر متقاعد کردن ایران برای پذیرش سختترین رژیم نظارتی ممکن در هر دو نوع سایتهای اعلامی و مخفی قرار دهد. در غیر این صورت، ایالات متحده باید از توافق عقبنشینی کند.
بازرسی از اماکن نظامی
بدون تردید، در مفاد بازرسی برجام، حوزههایی وجود دارند که توافق جدید باید آنها را تقویت کند. به عنوان مثال، این توافق باید به طور مستقیمتر به چالش ساخت سلاح پرداخته و تهران را جهت صدور اجازه بررسی نحوه بکارگیری تجهیزات و مواد هستهای متقاعد کند. این امر باید شفاف باشد که اگر بازرسان آژانس با مانع مواجه شوند، واشنگتن حق دارد توافق را لغو کند. این موضوع باید به وضوح شامل دسترسی به سایتهای نظامی نیز باشد.
پذیرش غنیسازی ایران تحت نظارت و محدودیتهای سختگیرانه
ایالات متحده همچنین باید از ایران بخواهد که مکانیزمهای شفافیت مربوط به سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم را بپذیرد. بدون این شفافیت، ایران میتواند به راحتی برنامه هستهای پنهانی خود را توسعه دهد. ایران اکنون قادر است کارخانههای غنیسازی پنهانی را در فضاهای زیرزمینی کوچکتر احداث کند که شناسایی و نابودی آنها دشوارتر خواهد بود. حتی اگر توافقی بین ایران و ایالات متحده منجر به حذف تأسیسات غنیسازی اعلامشده ایران شود، بدون بازرسیهای دقیق بر خط تولید سانتریفیوژها، تهران همچنان میتواند به طور پنهانی به سمت هستهای شدن پیش برود. بازگرداندن حقوق بازرسی توافق هستهای جامع گامی بزرگ در اصلاح این مشکل خواهد بود.
رفع تحریمها به صورت مرحلهای
ایالات متحده باید چارچوب تسهیل تحریمها را بر اساس مقیاس متغیر (sliding scale) تنظیم کند و این تسهیلات را مشروط به محدودیتهای داخلی غنیسازی نماید. برای مثال، اگر ایالات متحده خواستار توقف بلندمدت یا دائمی غنیسازی اورانیوم در ایران باشد، میتواند به تهران وعده دهد که نه تنها تحریمهای ثانویه را لغو میکند، بلکه برخی از بخشهای تحریمهای آمریکا را نیز پایان میدهد. این توافق ممکن است شامل حذف تحریمهای مرتبط با تجارت در پروژههای تولیدی و انرژی باشد، در حالی که تحریمها در زمینه فناوری نظامی یا دو منظوره، فعالیتهای سپاه پاسداران و گروههای نیابتی ایران همچنان باقی بماند.
حتی کاهش محدود تحریمها نیز میتواند به قیمت از دست رفتن سایر تلاشهای آمریکا برای مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه تمام شود، زیرا ایران از این فرصت بهرهبرداری زیادی خواهد کرد. برای جلوگیری از این نتیجه، ایالات متحده باید اصرار کند که هر توافق با ایران شامل محدودیتهایی برای صادرات یا استقرار موشکها، پهپادها و دیگر وسایل تهاجمی خارج از مرزهای ایران و نیز ممنوعیت دخالت در امور منطقهای باشد. اگرچه ایران قطعاً به چنین تعهداتی پایبند نخواهد بود، اما تخلفات آینده میتواند بهانهای برای پاسخهای آتی باشد.
تهدید به جنگ اما اجتناب از آن
اینکه واشنگتن باید آماده استفاده از زور باشد، به این معنا نیست که اقدام نظامی بهترین نتیجه را به دنبال خواهد داشت. حمله به برنامه هستهای ایران احتمالاً منجر به یک درگیری بسیار گستردهتر خواهد شد که تهران نیز در خاورمیانه و فراتر از آن دست به تلافی خواهد زد. در عوض، ایالات متحده باید از فرصت توافق پیشآمده بهرهبرداری کند و از اهرم فشار فعلی خود و سلطه بلامنازع ترامپ بر حزب جمهوریخواه استفاده نماید تا توافقی حتی ناقص حاصل شود.
منبع: اندیشکده تهران
پایان/
نظر شما