به گزارش تحریریه، تارنمای روزنامه «راسیسکایا گازت» (Российская газета) در تحلیلی از شرایط اوکراین و اسرائیل به موضوع انتقال تسلیحات به کیف پرداخته و آورده است: آیا ارتباطی بین ورود ناگهانی آیتالله خامنهای، رهبر معظم ایران، در انظار عمومی و تصمیم غیرمنتظره «پیت هگست» وزیر دفاع آمریکا، مبنی بر تعلیق ارسال برخی از تجهیزات نظامی به اوکراین، از جمله موشکهای وعده داده شده قبلی برای سامانههای پاتریوت، وجود دارد؟ در عین حال، این دو رویداد سیاسی علل مشترکی دارند. این تصمیم برای بسیاری از سیاستمداران اروپایی و مقامات آمریکایی نیز غیر قابل انتظار بود.
وزیر دفاع آمریکا درمقابل افکار عمومی، اقدامات خود را دلسوزی برای منافع کشور خویش عنوان کرد. اما یک مقام ناشناس کاخ سفید که روزنامه بریتانیایی «گاردین» از او نقل قول کرده بود، کمی شفافتر موضوع را تشریح کرد. او توضیح داد که این تصمیم به دلیل «بازنگری در منافع آمریکا در ارتباط با حمایتها و کمکهای پنتاگون به سایر کشورها در سراسر جهان» گرفته شده است. پس از جنگ میان اسرائیل و ایران که با مصرف فراوان مهمات همراه بود، مشخص شد که ذخایر تسلیحاتی تلآویو به شدت کاهش یافته و وزارت دفاع آمریکا مجبور به اعتراف شد که قادر به تأمین سریع مجدد آنها نیست.
به همین دلیل، آقای هگست ناچار شد به "جیب" اوکراین دست ببرد تا دستکم بخشی از مهمات کمیاب را به جای شرق اروپا به خاورمیانه بفرستد؛ چرا که وضعیت منطقه بیثبات است و نمیتوان از سرگیری ناگهانی درگیری را دور از انتظار دانست.
اما اگر کمک به اسرائیل از دیدگاه دولت آمریکا جزو منافع ملی ایالات متحده محسوب شود، پس تأمین تسلیحاتی زلنسکیِ چالشبرانگیز، چه مستقیم و چه از طریق واسطههای اروپایی مانند «فریدریش مرتس» صدراعظم آلمان، به احتمال زیاد بر اساس اولویتهای ثانویه (پس از رفع نیازهای اصلی) انجام خواهد شد. این موضوع اولویت ندارد.
تصمیم رهبر عالی ایران برای شرکت در مراسم سالانه عاشورا، اقدامی بی خطر تلقی شد. این امر، از جمله با در نظر گرفتن عدم آمادگی اسرائیل برای عملیات گسترده جدید در کوتاهمدت، صورت گرفت. رئیسجمهور دونالد ترامپ ابراز امیدواری کرد توافق آتشبس در نوار غزه حاصل شود. انتظار میرفت آخرین جزئیات طرح صلح در جریان سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به واشنگتن نهایی شود.
دنی دانون سفیر اسرائیل در سازمان ملل، این سفر رئیس کابینه را بسیار مهم خواند و از توافقاتی با کشورهای عربی همسایه اسرائیل خبر داد. ترامپ و نتانیاهو با تمرکز بر معامله صلح با جنبش حماس، به طور غیرمستقیم ضمانتهای امنیتی به ایران دادند.
در سال ۱۹۸۱، مناخم بگین، نخستوزیر وقت اسرائیل، اصلی را تدوین کرد که بعدها پایه و اساس سیاست خارجی این کشور یهودی را شکل داد.
او از اسرائیلیها خواست که «هرگز از خود نپرسند که جهان چه فکری خواهد کرد یا چه خواهد گفت.» زیرا بگین گفت: «جهان ممکن است از یک یهودی مبارز خوشش نیاید، اما جهان مجبور است آن را به حساب بیاورد.»
اگر بخواهیم بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center) که در ۲۴ کشور انجام شده قضاوت کنیم، در ۲۰ کشور، بیش از نیمی از مردم نگرش منفی نسبت به اسرائیل ابراز کردهاند. در ۸ کشور نیز بیش از ۷۵ درصد از نظرسنجیشوندگان همین دیدگاه را داشتند.
آخرین نظرسنجی گالوپ (Gallup) که در ایالات متحده انجام شد، نشان داد که تنها ۴۶ درصد از آمریکاییها از اسرائیل حمایت میکنند؛ این پایینترین آمار از زمانی است که موسسه فوق، این سؤال را ربع قرن پیش مطرح کرده است.
چگونه نتایج نظرسنجیها بر سیاست خارجی تلآویو تأثیر خواهد گذاشت؟ هیچگونه. به عقیده روزنامه "واشنگتن پست"، حملات ایالات متحده تنها موضعگیریها را در تهران سختتر کرده است. سه مقام اروپایی که نخواستند نامشان فاش شود، به این نشریه گفتند که اکنون رهبران ایران ممکن است توسعه توانمندیهای فنی لازم برای ساخت بمب هستهای را بهترین عامل بازدارنده در برابر آمریکا بدانند.
هفته گذشته، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبه با سیبیاس نیوز (CBS News) ابراز تردید کرد که مذاکرات آمریکا و ایران به سرعت از سر گرفته شود. به گفته او، جمهوری اسلامی به تضمینهایی نیاز دارد که آمریکا در طول مذاکرات حملات جدیدی انجام ندهد. این نکته، با یادآوری اینکه حمله آمریکا به ایران یک روز پس از دیدار مقامات اروپایی با عراقچی در ژنو، جایی که "توافق هستهای" مورد بحث بود، رخ داد، منطقی است.
استدلالهای طرف ایرانی مبنی بر اینکه "درهای دیپلماسی هرگز بسته نخواهند شد"، اجازه قضاوت درباره چشمانداز یک گفتوگوی واقعبینانه بین واشنگتن و تهران در آینده را نمیدهند. اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه او "هیچ چیزی به ایران پیشنهاد نمیدهد" و "حتی با آن صحبت هم نمیکند"، چون ایالات متحده تاسیسات هستهای ایران را به طور کامل نابود کرده است، به سختی میتواند نمونهای از دیپلماسی محسوب شود.
جمهوری اسلامی از توقف ایجاد شده در گفتوگوها با کاخ سفید برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و فرستادن بازرسان این سازمان را به کشورشان استفاده کرد؛ بازرسان هماکنون خاک ایران را ترک کردهاند. با این حال، به عقیده کارشناسان اروپایی، تصمیمات اتخاذ شده توسط ایران در قبال آژانس ممکن است جنبه تاکتیکی داشته باشد و تلاشی برای کسب اهرم فشار در مذاکرات آتی باشد. اما این تنها یکی از فرضیهها است.
جمهوری اسلامی با هر منطقی که عمل کرده باشد، حذف بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این کشور، موقعیت اسرائیل را تقویت میکند. اسرائیل اکنون این فرصت را یافته است که اطلاعات مربوط به وضعیت برنامه هستهای ایران را صرفاً بر اساس نتایج سرویس اطلاعات جاسوسی خود، بدون هیچگونه راستیآزمایی توسط یک نهاد مستقل و بیطرف جهت صحت این اطلاعات در محل، علنا مطرح کند.
این رویکرد، تشدید تنش جدیدی را در ارتباط با ایران اجتنابناپذیر میکند، به محض اینکه تلآویو تشخیص دهد که به اندازه کافی برای مرحله بعدی درگیری آماده شده است. تصمیم وزیر دفاع آمریکا مبنی بر کاهش درخواستهای اوکراین به نفع سایر دریافتکنندگان تسلیحات کمیاب، تایوان و البته اسرائیل، نه چندان به دلیل ضدیت شخصی رئیس پنتاگون با زلنسکی (هرچند که بیتأثیر نیست)، بلکه بیشتر به خاطر پیشبینیهای سرویسهای اطلاعاتی ذی صلاح آمریکا در مورد "کانون های درگیری" تعیین شده است.
رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با زلنسکی وعده داد که تصمیم پنتاگون درباره تسلیحات را بررسی و تا حدی بازنگری کند. اما باید در نظر داشت که حرف آخر در این باره، همچنان با نخستوزیر اسرائیل خواهد بود که به واشنگتن آمده است. او، برخلاف زلنسکی، دسترسی منظمتر و مستقیمتری به "گوشهای ترامپ" دارد. و اینکه بنیامین نتانیاهو به احتمال زیاد حاضر نخواهد شد توان دفاعی کشورش را به نفع کییف قربانی کند.
https://rg.ru/2025/07/06/netaniahu-ne-gotov-zhertvovat-oboronosposobnostiu-izrailia-v-interesah-kieva.html
پایان/
نظر شما