نسل جدید سیاستمداران آمریکا با اسرائیل همنوا نیستند

در حالی که وابستگی اسرائیل به آمریکا در حال افزایش بوده و به اوج رسیده است، برخی در بیت المقدس نگران‌ هستند که تحولات جمعیتی و سیاسی در داخل ایالات متحده به‌تدریج باعث فشار برای کاهش این پیوندها شود. نسل جدیدی در حال قدرت گرفتن است که ارتباط ضعیف‌تری با جامعه یهودی آمریکا دارد و نگرش آن نسبت به اسرائیل بسیار مبهم‌تر و انتقادی‌تر است.

به گزارش تحریریه، «نشنال اینترست» در تحلیل شرایط و ماهیت روابط آمریکا و اسرائیل آورده است: اجماع دیرینه‌ای که در سیاست ایالات متحده پیرامون حمایت دوحزبی از اسرائیل وجود داشت، در حال فرسایش است— درست در زمانی که اسرائیل بیش از هر زمان دیگر به پشتیبانی نیاز دارد.

در گزارش این اتاق فکر آمریکایی با عنوان «اسرائیل بیش از پیش به ایالات متحده‌ای وابسته می‌شود که دیگر چندان همدل نیست» می خوانیم:

در میان برخی مفسران سیاسی ضدیهود، این کلیشه تکراری وجود دارد که ایالات متحده مرتباً سربازان خود را برای «کشته شدن به خاطر اسرائیل» اعزام می‌کند. با این حال، گرچه اسرائیل طی سالیان گذشته به کمک‌های سخاوتمندانه نظامی آمریکا متکی بوده و به پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و فناوری‌ها دسترسی یافته است، اما هیچ سرباز آمریکایی از زمان تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تاکنون، مستقیماً برای دفاع از آن نجنگیده است.

در دهه ۱۹۷۰، اسحاق رابین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، نخستین رهبر این کشور بود که به‌صراحت سیاستی را اعلام کرد مبنی بر اینکه اسرائیل هرگز از آمریکا درخواست نیروی نظامی نخواهد کرد—و همه نخست‌وزیران بعدی نیز این سیاست را حفظ کرده‌اند.

ایالات متحده و اسرائیل در تمرین‌های نظامی مشترک شرکت کرده‌اند، همکاری نزدیکی در زمینه دفاع موشکی داشته‌اند، به‌طور مشترک سامانه‌های تسلیحاتی نوین را توسعه و آزمایش کرده‌اند، اطلاعات خود را تبادل کرده‌اند و درباره راهبردها مشورت داشته‌اند. با این حال، اسرائیل هرگز درخواست حضور نیروی نظامی آمریکا در میدان جنگ نکرده است البته به جز مشاوران یا واحدهای پشتیبانی.

نسل جدید سیاستمداران آمریکا با اسرائیل همنوا نیستند

در عوض، ایالات متحده کمک‌های گسترده نظامی به نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) ارائه کرده است؛ این کمک ها با این استدلال توجیه می‌شود که IDF مانند یک «ناو هواپیمابر غیرقابل غرق» آمریکا در خاورمیانه عمل می‌کند که جایگزینی برای استقرار دائم نیروها است و مشابه شرایطی کهدر آلمان، کره جنوبی، ژاپن یا قطر وجود دارد، عمل می کند.

در مواقعی که اسرائیل مورد حمله قرار گرفته، آمریکا گاهی به دفاع از آن کمک کرده است—مانند درگیری موشکی در سال ۲۰۲۴، زمانی که خلبانان نیروی هوایی آمریکا در سرنگونی موشک‌های ایرانی که شهرها و پایگاه‌های نظامی اسرائیل را هدف گرفته بودند، مشارکت کردند. اما در ژوئن گذشته، نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو فراتر رفت: وی برای نخستین بار از ایالات متحده خواست تا نه‌تنها از اسرائیل دفاع کند، بلکه خلبانان و هواپیماهای جنگی آمریکا مستقیماً تأسیسات هسته‌ای غنی‌سازی اورانیوم ایران را بمباران کنند. به‌گفته «آلوف بن» سردبیر روزنامه اسرائیلی هاآرتص «برای اولین بار، اسرائیل از آمریکا می‌خواهد که در کنارش یا به‌جای آن بجنگد.»

بن معتقد است که این مأموریت برای ارتش اسرائیل بیش از حد بزرگ بود و نشان‌دهنده «اوجی بی‌سابقه» در وابستگی اسرائیل به ایالات متحده است.

اما در حالی که وابستگی اسرائیل به آمریکا در حال افزایش است، برخی در بیت المقدس نگران‌ هستند که تحولات جمعیتی و سیاسی در داخل ایالات متحده به‌تدریج باعث فشار برای کاهش این پیوندها شود.

در بخش اعظم تاریخ اسرائیل، صحنه سیاسی آمریکا تحت سلطه نسلی بود که یا شاهد جنگ جهانی دوم بودند یا بلافاصله پس از آن به دنیا آمده بودند—نسلی که فجایع هولوکاست و جنگ تشکیل اسرائیل نقش محوری در حافظه جمعی و دستور کار رسانه‌ای آنها داشت. اما این نسل در حال ترک صحنه است. نسل جدیدی در حال جایگزینی آن‌هاست که ارتباط ضعیف‌تری با جامعه یهودی آمریکا دارد و نگرش آن نسبت به اسرائیل بسیار مبهم‌تر و انتقادی‌تر است.

ساختار قدیمی حزب دموکرات که از اوایل قرن بیستم خانه سیاسی یهودیان آمریکایی بوده، از ارزش‌های لیبرالی حمایت کرده که به یهودیان امکان رسیدن به جایگاه‌های قدرت و نفوذ را داده است. اما این حزب اکنون بیش‌ازپیش محل فعالیت کنشگران سیاه‌پوست، لاتین‌تبار و مسلمان شده است. این گروه‌ها به‌تدریج به پایگاه رأی‌دهندگان حزب دموکرات تبدیل می‌شوند و وابستگی این حزب به حمایت یهودیان لیبرال که تعدادشان رو به کاهش است، کم‌رنگ‌تر شده است.

بسیاری از این گروه‌ها—به‌ویژه ترقی خواه چپ‌گرا—اسرائیل را به‌عنوان یک پایگاه غربی در جهان سوم می‌بینند. آن‌ها با تردید به اسرائیل نگاه می‌کنند و آن را دولتی می‌دانند که جمعیت بومی فلسطینی را سرکوب می‌کند و مورد حمایت بقایای ساختار قدرت سفیدپوست در هر دو حزب سیاسی آمریکاست.

همزمان، حزب جمهوری‌خواه، با وجود موضع رسمی خود به عنوان حامی اسرائیل، در حال جذب دیدگاه‌های پوپولیستی و انزواطلبانه است و جمهوری‌خواهان طرفدار اسرائیل و نخبگان نومحافظه‌کار، نفوذ خود بر سیاست خارجی حزب را از دست داده‌اند.

گرچه مسیحیان انجیلی طرفدار اسرائیل هنوز بخشی از پایگاه رأی جمهوری‌خواهان را تشکیل می‌دهند، اما بحث‌های شدید درون جنبش MAGA (آمریکای بزرگ را دوباره بسازیم) درباره مداخله آمریکا در جنگ اخیر ایران و اسرائیل، نشان‌دهنده افزایش نفوذ افرادی در حزب جمهوری‌خواه است—از جمله معاون رئیس‌جمهور جی‌دی ونس—که از سیاست خارجی غیرمداخله‌جویانه حمایت می‌کنند و بر این باورند که منافع راهبردی آمریکا و اسرائیل همواره همسو نیست. این جریان انزواطلب در حزب جمهوری‌خواه استدلال می‌کند که واشنگتن باید سیاست «بی‌توجهی سودمند» را در قبال اسرائیل اتخاذ کند—شاید از نظر لفظی یا در رأی‌گیری‌های سازمان ملل از آن حمایت کند، اما کمک‌های امنیتی مؤثر را به‌شدت کاهش دهد و منابع مالی صرفه‌جویی‌شده را صرف منافع مستقیم مردم آمریکا کند.

کوتاه سخن اینکه، نخبگان سیاست خارجی سنتی طرفدار اسرائیل در هر دو حزب سیاسی اصلی آمریکا در حال خروج از صحنه‌ هستند. این واقعیت، در نهایت، سیاست آمریکا در قبال اسرائیل را تحت تأثیر قرار خواهد داد، حال آنکه نیاز اسرائیل به حمایت آمریکا به بالاترین حد تاریخی خود رسیده است.

*متن فوق ترجمه کامل تحلیل نشنال اینترست است

پایان/

۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 32937

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 17 =