آیا قطب شمال به قلمرویی برای گفتگو تبدیل خواهد شد؟

دولت دوم دونالد ترامپ تمرکز ویژه‌ای بر سیاست‌های خود در منطقه قطب شمال دارد. به ویژه، از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴، موضوع خرید گرینلند همچنان یکی از مسائل اصلی در اظهارات او بوده است. این موضوع نه تنها علاقه دولت جدید به منطقه قطب شمال را نشان می‌دهد، بلکه باعث شده که این منطقه به صدر اخبار رسانه‌ها راه پیدا کند.

به گزارش تحریریه، امروزه، منطقه قطب شمال بار دیگر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا ایالت آلاسکا، تنها ایالت آمریکایی در این منطقه، به عنوان محل برگزاری مذاکرات مورد انتظار بین روسای جمهور روسیه و آمریکا، که برای ۱۵ آگوست ۲۰۲۵ برنامه‌ریزی شده بود، انتخاب شد. در کانون توجه این مذاکرات، بحث در مورد راه‌های دستیابی به یک راه‌حل صلح‌آمیز و بلندمدت برای بحران اوکراین قرار داشت. مسائل مربوط به همکاری‌های قطب شمال، در صورت بحث در مورد دستور کار گسترده‌تر روابط روسیه و آمریکا، احتمالاً مطرح خواهند شد.

در چارچوب انتخاب منطقه قطب شمال به عنوان محل برگزاری اجلاس سران روسیه و آمریکا، جالب است که اولویت‌های ایالات متحده در مسیر قطب شمال و پویایی روابط با روسیه و چین در این منطقه مورد بررسی قرار گیرد.

محیط ‌زیست در حاشیه

دولت دوم ترامپ تمرکز خود را بر حفاظت از امنیت ملی و منافع اقتصادی ایالات متحده در منطقه قطب شمال قرار داده است، در حالی که مسائل مربوط به تحقیقات علمی، و همچنین تغییرات آب و هوایی و حفاظت از محیط زیست، به جایگاه دوم رانده شده‌اند.

برخلاف جو بایدن، نمی‌توان دونالد ترامپ را به عنوان طرفدار دستور کار اقلیمی در نظر گرفت. ترامپ اعلام کرده است که اقدامات محدودکننده انتشار گاز دی‌اکسید کربن با منافع سیاسی و اقتصادی ایالات متحده در تضاد هستند. مدت کوتاهی پس از بازگشت به کاخ سفید، وی فرمانی را برای خروج مجدد ایالات متحده از توافقنامه اقلیمی پاریس امضا کرد.

مواضع ترامپ نشان می‌دهد که جمهوری‌خواهان برای دستیابی به توسعه اقتصادی پایدار، آماده پذیرش هزینه‌های زیست‌محیطی هستند. به عنوان نمونه، ترامپ اعلام کرده که استخراج نفت و گاز در منطقه حفاظت‌شده ملی قطب شمال در آلاسکا را از سر می‌گیرد؛ این اقدام بخشی از برنامه وی برای تبدیل ایالات متحده به یک قدرت بزرگ در زمینه انرژی است.

ارزیابی خطرات در ایالات متحده

نخبگان سیاسی ایالات متحده، خطرات امنیتی در منطقه قطب شمال را به سیاست‌هایی که روسیه و چین در پیش می‌گیرند، مرتبط می‌دانند.

چین به عنوان یک عامل مهم در اسناد و راهبردهای برنامه‌ریزی سیاست خارجی بسیاری از کشورهای غربی، از جمله آمریکا، مورد توجه قرار می‌گیرد. لفاظی‌ها درباره تهدید چین در غرب برای متحد کردن مواضع متحدان غربی در قطب شمال بر اساس دستور کار ضدچینی استفاده می‌شود. دونالد ترامپ، در دوره اول ریاست‌جمهوری خود، با گسترش فعالیت‌های چین در قطب شمال مخالفت کرد. دولت جو بایدن نیز رویکرد مهار چین را ادامه داد. این رویکرد دموکرات‌ها به وضوح در استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۲، استراتژی ملی آمریکا برای منطقه قطب شمال ۲۰۲۲، و استراتژی قطب شمال وزارت دفاع آمریکا ۲۰۲۴ منعکس شده است. در آخرین سند، چین «چالشی که گام به گام پیش می‌آید» (pacing challenge) نامیده شده است؛ یعنی کشوری که برای جایگاه و نقش آمریکا در عرصه جهانی، و همچنین برای اعمال قدرت و نفوذ آن، خطراتی ایجاد می‌کند، اما یک تهدید نظامی فوری محسوب نمی‌شود. چین خود را با اتهامات سیستماتیک آمریکا سازگار کرده است و انتقادهای غرب، یک عامل محدودکننده برای پکن در اجرای استراتژی خود به شمار نمی‌رود. نمایندگان چین در تمام سطوح تأکید می‌کنند که سیاست این کشور در منطقه و تعامل آن با روسیه، ماهیتی مسالمت‌آمیز دارد.

گرایش به مهار چین در منطقه قطب شمال و رویکرد محتاطانه نسبت به روسیه را می‌توان در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ نیز مشاهده کرد. به عنوان مثال، ترامپ اعلام کرده که گرینلند باید به ایالات متحده بپیوندد تا با نفوذ چین و روسیه مقابله کند.

موضع روسیه در قبال ادعاهای آمریکا بر سر قلمرو گرینلند در سخنرانی ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در مجمع بین‌المللی قطب شمال در مارس ۲۰۲۵ منعکس شده است. او در این سخنرانی تأکید کرد که گرینلند «موضوعی است که به دو کشور مشخص مربوط می‌شود و به ما هیچ ربطی ندارد.» با صحبت از سیاست آمریکا در قطب شمال، رئیس‌جمهور روسیه اشاره کرد که «ایالات متحده در آینده نیز به صورت سیستماتیک، منافع ژئواستراتژیک، نظامی-سیاسی و اقتصادی خود را در منطقه قطب شمال پیش خواهد برد.» در مرحله کنونی، رویکرد روسیه به حل مسائل قطب شمال، به طور کلی بر پایه آمادگی برای تعامل، هم با کشورهای منطقه و هم سایر بازیگران بین‌المللی استوار است.

در حالی که دولت جو بایدن به صراحت در اسناد خود ذکر کرده بود که پتانسیل نظامی روسیه در منطقه قطب شمال «خطراتی برای آمریکا و متحدانش» ایجاد می‌کند، با روی کار آمدن دولت دوم دونالد ترامپ، اتهامات علیه مسکو در مورد سیاست‌هایش در این منطقه، کمتر شده است. با این حال، در شرایطی که روند پیشرفت در حل بحران اوکراین کند است، می‌توان تلاش‌های ترامپ در ماه جولای ۲۰۲۵ برای تشدید تحریم‌های ضد روسی و وضع عوارض گمرکی ثانویه ۱۰۰ درصدی بر کالاهای روسیه و شرکای تجاری‌اش را مشاهده کرد. در واکنش به این اقدام، نشریه فارن پالیسی هشدار داده است که چنین موضعی از سوی واشنگتن، نفوذ آمریکا در قطب شمال را تضعیف می‌کند؛ چرا که تلاش برای منزوی کردن روسیه، تعامل این کشور با چین را در این منطقه تقویت می‌کند. نویسندگان مقاله فارن پالیسی بر این باورند که برای تضمین نفوذ بلندمدت آمریکا در قطب شمال و مقابله با «پرخاشگری و قاطعیت روزافزون» چین، یک استراتژی همکاری گزینشی با روسیه، مؤثرتر از «تقابل حداکثری» خواهد بود. به عقیده آن‌ها، منطقه قطب شمال می‌تواند زمینه این همکاری گزینشی باشد.

افزایش ناوگان یخ‌شکن

در تابستان ۲۰۲۵، دونالد ترامپ لایحه مالیات و هزینه‌ها را امضا کرد که بر اساس آن، بیش از ۸.۶ میلیارد دلار برای افزایش ناوگان گارد ساحلی ایالات متحده در منطقه قطب شمال اختصاص داده می‌شود؛ ناوگانی که شامل کشتی‌های یخ‌شکن نیز هست. طبق ارزیابی رسانه‌های غربی، این اقدامات برای مقابله با سلطه روزافزون روسیه و چین انجام می‌شود. در دوران دولت جو بایدن نیز، توافق‌نامه‌ای با کانادا و فنلاند برای ساخت کشتی‌های یخ‌شکن امضا شد که به آن «پیمان یخ» (ICE Pact) می‌گویند. اساساً، هدف از این ابتکار، سلب رهبری روسیه و چین از نظر بزرگی ناوگان یخ‌شکن ( احاطه بر منطقه) در قطب شمال است. موضع ترامپ در قبال این پیمان بسیار مبهم است و او هنوز هیچ دستوری برای آغاز اجرای آن نداده است. با این حال، در اجلاس ناتو در ژوئن ۲۰۲۵، ترامپ برای خرید ۱۵ کشتی یخ‌شکن از فنلاند به توافق رسید. بنابراین، ترامپ از برنامه‌های خود برای مدرن‌سازی ناوگان یخ‌شکن دست نکشیده است. او در دوران ریاست‌جمهوری قبلی خود، در سال ۲۰۲۰، دستوری جهت تأمین یخ‌شکن‌ها برای آمریکا تا سال ۲۰۲۹ صادر کرده بود و ظاهراً قصد دارد این مسیر را ادامه دهد.

پتانسیل همکاری در چارچوب شورای قطب شمال

از سال ۱۹۹۶، شورای قطب شمال به عنوان مجمع اصلی همکاری در این منطقه فعالیت می‌کرد، اما از سال ۲۰۲۲، فعالیت‌های کامل آن متوقف شده است. بر اساس مفاد بیانیه اوتاوا در سال ۱۹۹۶ که این شورا را تأسیس کرد، جهت‌گیری اصلی آن همکاری در زمینه توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست در قطب شمال است. در چارچوب این شورا، وضعیت «کشورهای ناظر» برای بازیگران غیرمنطقه‌ای نیز پیش‌بینی شده است که این امر، شورا را به بستری برای تعامل چندجانبه میان بازیگران منطقه و فرامنطقه‌ای تبدیل می‌کند. برای دونالد ترامپ، اولویت‌های زیست‌محیطی و اقلیمی در حاشیه قرار دارند. با در نظر گرفتن این موضوع، بعید است که ایالات متحده برای احیای فعالیت‌های کامل شورای قطب شمال، تلاشی را سرمایه‌گذاری کند. یادآور می‌شویم که در سال ۲۰۱۹، در دوران اولین دولت ترامپ، برای اولین بار در تاریخ شورای قطب شمال، شرکت‌کنندگان در نشست وزرا نتوانستند بیانیه نهایی را امضا کنند، چرا که آمریکا از گنجاندن مفاد مربوط به خطرات و اقدامات مقابله با تغییرات اقلیمی در متن آن خودداری کرد. نویسندگان نشریه فارن پالیسی که در بالا به آن اشاره شد، توجه ما را به خود جلب می‌کنند که این رویکرد سیاست دولت اول ترامپ به همراه خروج مجدد از توافقنامه اقلیمی پاریس در دوره دوم ریاست‌جمهوری و ادعاهای ارضی در مورد گرینلند، «نقش آمریکا را به عنوان یک نیروی ثبات‌بخش در منطقه به حداقل می‌رساند». آن‌ها از دولت جمهوری‌خواه می‌خواهند که این رویکرد را بازنگری کند.

روسیه برای تعامل در چارچوب شورای قطب شمال، در قالب‌هایی که در شرایط کنونی امکان‌پذیر است، آمادگی خود را حفظ کرده و امیدوار است که فعالیت‌های این شورا با در نظر گرفتن منافع تمامی کشورهای عضو، بر مبنای برابری و منافع متقابل از سر گرفته شود. برای چین، به عنوان یک کشور ناظر در شورا، فلج شدن فعالیت‌های آن منجر به کاهش فرصت‌هایش برای مشارکت در فرایندهای مدیریت قطب شمال در شرایط فعلی می‌شود.

پتانسیل تعامل دوجانبه روسیه و آمریکا

مسئله تعامل احتمالی روسیه و آمریکا در قطب شمال، در جریان مرحله اول مذاکرات دو کشور در فوریه ۲۰۲۵ مطرح شد. همچنین، پروژه‌های سرمایه‌گذاری مشترک احتمالی، در جریان سفر ک. دیمیتریف، رئیس صندوق سرمایه‌گذاری مستقیم روسیه و نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور همکاری اقتصادی با کشورهای خارجی، به واشنگتن در آوریل ۲۰۲۵ مورد بحث قرار گرفت. یوری اوشاکوف، دستیار رئیس‌جمهور روسیه، هنگام اعلام نشست سران روسیه و آمریکا در آلاسکا که برای ۱۵ اوت برنامه‌ریزی شده بود، خاطرنشان کرد که روسیه و آمریکا در آلاسکا و قطب شمال منافع مشترک دارند و «چشم‌انداز اجرای پروژه‌های بزرگ و دوجانبه سودمند» نیز قابل مشاهده است. بنابراین، نباید احتمال کاهش تنش‌ها و امکان برقراری همکاری‌های دوجانبه در این منطقه را نادیده گرفت. با این حال، هنوز جزئیات بیشتری درباره محتوای گفت‌وگوی روسیه و آمریکا در مورد قطب شمال در فضای عمومی منتشر نشده است.

موضع چین در قطب شمال

قابل توجه است که پس از آغاز مذاکرات روسیه و آمریکا در اوایل سال ۲۰۲۵، در نشست‌های جوامع تخصصی و دانشگاهی روسیه و چین، نگرانی‌هایی از سوی همکاران چینی در مورد اولویت‌های آینده روسیه در انتخاب شرکا برای پروژه‌های قطب شمال مطرح شد. آن‌ها این سؤال را مطرح کردند که در صورت بهبود روابط روسیه و آمریکا، آیا روسیه همچنان به چین یا آمریکا اولویت خواهد داد؟ کارشناسان روسی این نوع پرسش را محدودکننده می‌دانند و این‌گونه توضیح می‌دهند که در صورت احیای روابط روسیه و آمریکا در قطب شمال، فرصت‌های بیشتری برای تعمیق همکاری‌های سرمایه‌گذاری روسیه و چین فراهم می‌شود؛ چرا که تحریم‌های ثانویه آمریکا، عامل محدودکننده اصلی برای افزایش این همکاری‌ها بوده است.

همکاری روسیه و چین در قطب شمال به‌تدریج در حال توسعه است، اما اختلافاتی در دیدگاه‌های دو شریک وجود دارد. یانا لِکسیوتینا Yana Leksyutina، کارشناس روسی، تحلیلی از درک وضعیت قطب شمال در محافل کارشناسی چین انجام داده و فاش کرده که از نگاه کارشناسان چینی، پس از فوریه ۲۰۲۲، آمریکا و کشورهای اروپایی حقوق قانونی چین به عنوان یک کشور غیرمنطقه‌ای را برای مشارکت در حل‌وفصل مسائل مربوط به قطب شمال نادیده گرفته‌اند. علاوه بر این، همان‌طور که لکسیوتینا تأکید می‌کند، در محافل کارشناسی چین، مفهوم «سرنوشت واحد بشریت در قطب شمال» مطرح شده است. بر این اساس، تلاش‌هایی برای توسعه مفهوم «قطب شمال بزرگ» به عنوان یک مبنای نظری برای مشارکت چین در مدیریت قطب شمال در حال انجام است. با توجه به اینکه چین یک کشور فرامنطقه‌ای است، اظهارات درباره «حقوق قانونی» در قطب شمال، نگرانی‌هایی را در میان کارشناسان روسی ایجاد کرده است. چین به عنوان یک کشور ناظر، متعهد به شناسایی حقوق حاکمیتی و صلاحیت قضایی کشورهای منطقه قطب شمال است. با این حال، در چین همچنان این دیدگاه در میان بسیاری از بازیگران غیرمنطقه‌ای رایج است که قطب شمال، همانند قطب جنوب، باید «میراث مشترک بشریت» باشد. در این خصوص، دیدگاه‌های مسکو و پکن با یکدیگر متفاوت است. با این حال، این تفاوت مواضع تاکنون به یک عامل محدودکننده برای افزایش مشارکت دوجانبه روسیه و چین در قطب شمال تبدیل نشده است. قطب شمال در حال گذراندن یک دگردیسی از یک منطقه منزوی، و ناحیه‌ای باثبات و همکاری، به یک منطقه جدید در سیاست جهانی است که در آن مواضع کشورهای پیشروی جهان با یکدیگر در تقابل قرار دارند، اما همچنان منافع مشترکی نیز وجود دارد. بازگشت به الگوی همکاری در قطب شمال که تا پیش از سال ۲۰۲۲ وجود داشت، در قالب «کسب‌وکار به روال عادی» (business-as-usual) بعید به نظر می‌رسد. با این حال، این امر امکان بالقوه برای تدوین یک الگوی متقابل قابل قبول را، اگر نه برای همکاری، حداقل برای همزیستی، از بین نمی‌برد.

منبع: https://russiancouncil.ru/analytics-and-comments/analytics/stanet-li-arktika-territoriey-dialoga

پایان/

۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 33229

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 12 =