گزینه‌های ایران برای بازسازی برنامه هسته‌ای/ایران هنوز قابلیت تولید سلاح هسته‌ای را دارد

طراح ساختار تحریم ها علیه ایران در دولت های پیشین آمریکا چهار سناریو را در زمینه بازسازی برنامه هسته ای ایران برشمرد و اعلام کرد که ایران به احتمال زیاد هنوز اورانیوم باغنای بالای و تجهیزات کافی را در اختیار دارد تا این مواد را به چند بمب ابتدایی تبدیل کند.

به گزارش تحریریه، «ریچارد نفیو» در تحلیلی با عنوان «گزینه‌ها برای بازسازی برنامه هسته‌ای ایران» در اندیشکده آمریکایی «موسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» (WINEP) مدعی شد که رهبران ایران چندین مسیر برای بازگرداندن یا بازپیکربندی برنامه هسته‌ای خود دارند که برخی واقع‌بینانه‌تر و برخی پرریسک‌تر از بقیه است؛ در این راستا واشنگتن باید بر شکل‌دهی به مسیری که آن‌ها انتخاب می‌کنند تمرکز داشته باشد و هیچ احتمالی را به طور کامل گذار نگذارد.

در گزارش تحلیلی معاون سابق نماینده ویژه آمریکا در امور ایران می خوانیم:

بلافاصله پس از توقف درگیری‌ها میان اسرائیل، ایالات متحده و ایران در ماه ژوئن، بحث درباره توانایی تهران برای بازسازی برنامه هسته‌ای‌اش بالا گرفت. با این حال، کمتر به این امر پرداخته شد که بازسازی در عمل چه معنایی دارد. ایران نزدیک به بیست سال وقت صرف کرد تا این برنامه را در گام نخست بنا کند؛ آیا قصد دارد دوباره همان الگو را دنبال کند یا چیزی متفاوت بسازد؟

زمان‌بندی‌ها و تعاریف متعارض

دولت ترامپ در ابتدا ادعا کرد که برنامه هسته‌ای «کاملاً نابود شده» و ایران بازسازی توانایی‌های غنی‌سازی اورانیوم خود را انتخاب نمی کند، و در نتیجه هرگونه زمان‌بندی برآوردی برای بازسازی را منتفی دانست. اما کمی بعد، اظهارات مقامات ایالات متحده رنگ و بوی فنی‌تری به خود گرفت، چراکه سازمان سیا، اسرائیل، فرانسه، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و دیگران هر کدام نتیجه گرفتند که ایران ممکن است ظرف چند ماه یا چند سال نوعی پیشرفت هسته‌ای داشته باشد.

همچنین، برخی مقامات ایرانی پیشنهاد کردند که برنامه هسته ای‌شان آن‌قدر آسیب دیده که ادامه دسترسی بازرسان آژانس را غیرممکن کرده است، این درحالی است که برخی دیگر (از جمله رهبر عالی ایران) خسارت را اندک یا حتی بی‌اهمیت توصیف کردند.

این ادعاها و نتیجه‌گیری‌های متفاوت می‌تواند ناشی از عوامل گوناگون باشد، از جمله دشواری ارزیابی خسارات جنگی ناشی از عملیات هوایی علیه سایت‌های عمیقاً زیرزمینی.

با این حال، بزرگ‌ترین عامل ایجاد تمایز ممکن است این باشد که هر یک از این ارزیابی‌ها از معیارهای متفاوتی برای معنای «بازسازی» استفاده می‌کند.

به نظر می‌رسد ایران اکنون چهار گزینه اصلی دارد که می‌توان آن‌ها را به‌طور معتبر برنامه هسته‌ای بازسازی‌شده تعریف کرد:

۱. تمرکز دوباره بر همکاری هسته‌ای غیرنظامی خارجی،

۲. پیگیری بازسازی کامل و اعلام‌شده برنامه،

۳. پیگیری بازسازی کامل و اعلام‌نشده برنامه،

۴. بازتعریف کامل برنامه هسته ای.

این سناریوها به‌طور جداگانه در ادامه بررسی می‌شوند، اگرچه برخی عناصر آن‌ها می‌تواند ترکیب شود تا رویکردهای «میان‌بُر» دیگری ایجاد کند.

۱.همکاری هسته‌ای غیرنظامی خارجی: ایران برنامه خود را به راکتورها و سوخت تأمین‌شده توسط خارج محدود می‌کند و فعالیت‌های علمی و تحقیق و توسعه محدودی در داخل کشور دارد.

اگرچه این شکل از بازسازی در مقایسه با گزینه‌های دیگر بسیار محدودتر است، اما همچنان برای ایران برنامه هسته‌ای محسوب می‌شود. به بیان دیگر، تهران می‌تواند با فروشندگان خارجی قرارداد ببندد تا راکتورهای بیشتری بسازند (در تکمیل دومین راکتوری که روسیه در بوشهر می‌سازد) و سوخت این تأسیسات را تأمین کنند. همچنین می‌تواند به برخی فعالیت‌های تحقیقاتی کوچک‌مقیاس خود از جمله در راکتورهای تحقیقاتی ادامه دهد،

پرداخت هزینه برای راکتورهای خارجی مالی سنگین خواهد بود، اما این رویکرد خطر از دست دادن آن دارایی‌ها در جنگ را کاهش می‌دهد. قابل توجه است که نیروگاه بوشهر در درگیری‌های ژوئن هدف قرار نگرفت، احتمالاً به دو دلیل: (۱) این یک راکتور هسته‌ای فعال است که اگر مورد حمله قرار گیرد می‌تواند مواد رادیواکتیو آزاد کند، و (۲) کمتر احتمال دارد که به اشاعه بالقوه تسلیحات هسته‌ای کمک کند، چراکه ایران فناوری استخراج پلوتونیوم از سوخت مصرف‌شده بوشهر را ندارد و هرگونه سوءاستفاده از این مواد به سرعت شناسایی می‌شود.

اگرچه این گزینه می‌تواند به کاهش نگرانی‌های عمیق ایران درباره نیازهای انرژی بلندمدت کمک کند و خطر جنگ آینده را کاهش دهد، اما احتمالاً کم‌ترین انتخاب حکومت خواهد بود. دلیل آن این است که چنین گزینه‌ای عقب‌نشینی بزرگی از مواضع و گفتمان گذشته تهران محسوب می‌شود. رهبران ایران بارها استدلال کرده بودند که نمی‌توانند از غنی‌سازی اورانیوم دست بکشند، زیرا کشور خون و سرمایه زیادی برای آن پرداخته است؛ بنابراین بعید است پس از یک حمله نظامی خارجی چنین امتیازی بدهند.

این گزینه همچنین وابستگی ایران به تأمین هسته‌ای خارجی را تثبیت می‌کند—رویه ای که تهران آن را غیرقابل اعتماد می‌داند. از این رو، اگر تهران این مسیر را انتخاب کند، تقریباً به طور قطع تصمیمی ناگفته خواهد بود که تنها از طریق فقدان بازسازی آشکار نشان داده می‌شود؛ چیزی که برای ایالات متحده و اسرائیل سخت است به آن اعتماد کنند.

۲.بازسازی کامل و اعلام‌شده: ایران برنامه هسته ای خود را به سطح پیش از ژوئن بازمی‌گرداند، با تأسیسات اعلام‌شده گسترده برای تبدیل و غنی‌سازی اورانیوم و همچنین طرح‌های توسعه‌یافته برای ساخت راکتور داخلی.

این گزینه در اصل مستلزم راه‌اندازی دوباره برنامه پیش از ژوئن، بازسازی اجزای مختلف آن (احتمالاً در مکان‌های متفاوت و سخت‌تر برای حمله) و بازگشایی آن‌ها به بازرسی‌های آژانس است. چنین برنامه‌ای زمان‌بر و پرهزینه خواهد بود، هرچند این ایده مزایای سیاسی و فناورانه خاصی دارد. پیش از هر چیز، برنامه‌ای در این مقیاس به ایران اجازه می‌دهد همچنان استدلال کند که جاه‌طلبی‌های هسته‌ای‌اش صلح‌آمیز و کاملاً منطبق با تعهداتش تحت معاهده عدم اشاعه هسته‌ای (NPT) است.

تأسیسات هسته‌ای غیرنظامی اغلب به مواد و تجهیزات بیشتری نسبت به سلاح‌های هسته‌ای نیاز دارند، بنابراین ایران می‌تواند ساخت تأسیساتی با اندازه و مقیاسی را هدف بگیرد که به آن گزینه قابل‌توجهی برای تسلیحاتی‌سازی بدهد، در حالی که ادعا می‌کند در چارچوب اهداف غیرنظامی باقی مانده است.

البته، تهران اکنون دریافته که حتی تأسیسات تحت بازرسی آژانس هم می‌تواند بار دیگر به‌راحتی توسط اسرائیل و/یا ایالات متحده هدف قرار گیرد، اگر آن‌ها مشکوک به خطر اشاعه باشند. بنابراین، بعید است این نوع بازسازی را دنبال کند مگر در چارچوب توافق سیاسی بلندمدت با تضمین‌های امنیتی مرتبط—توافقی که در حال حاضر چشم‌انداز روشنی ندارد.

۳.بازسازی کامل ولی اعلام‌نشده: ایران تلاش می‌کند تأسیسات تبدیل اورانیوم، ده‌ها هزار سانتریفیوژ و دیگر اجزای برنامه پیش از جنگ خود را بازسازی کند، اما بدون اعلام تاسیسات اعلام‌شده و بدون دادن اجازه بازرسی ها به آژانس.

این گزینه در عمل مشابه بازسازی اعلام‌شده است، با این تفاوت که ایران در این حالت دسترسی آژانس به سایت‌های خود را برای همیشه یا تا حد ممکن مسدود می‌کند. با این کار، حکومت ابهاماتی درباره نیت‌ها و تعهدات حقوقی خود ایجاد می‌کند، حال آنکه مزایای بازسازی کامل و اعلام‌شده را هم به دست می‌آورد.

با این حال، این سناریو همان هزینه‌های بالای گزینه پیشین را به همراه خواهد داشت و همچنین خطر جنگ را بیشتر خواهد کرد، زیرا عدم تبعیت آشکار هسته‌ای بهانه‌ای قوی برای حمله خواهد بود.

۴.بازتعریف برنامه هسته ای: ایران ماهیت برنامه خود را تغییر می‌دهد و به جای «بازسازی» توانایی‌های از بین رفته، بر حفظ گزینه‌های تسلیحاتی، با تأسیسات کوچک‌تر و بدون اعلام به آژانس، تمرکز می‌کند.

اگر ایران قصد داشته باشد فعالیت‌های هسته‌ای اعلام‌نشده را دنبال کند، بسیار محتمل‌تر است که برنامه را بازتعریف کند ونه تکرار رویکرد گذشته. همان‌طور که گفته شد، یک برنامه تسلیحاتی می‌تواند کوچک‌تر از یک برنامه انرژی غیرنظامی باشد. اگر تهران خواهان سلاح هسته‌ای باشد اما به این نتیجه برسد که هرگز اجازه نخواهد یافت سایت‌های بزرگ لازم برای یک برنامه انرژی غیرنظامی واقعی بسازد، ممکن است گزینه بسیار ارزان‌تر و امن‌تر را انتخاب کند: کاهش فعالیت‌ها به یک طرح کوچک‌تر، صرفاً مختص تسلیحات.

تأسیسات لازم برای چنین برنامه‌ای می‌توانند بسیار کوچک‌تر باشند، به مواد هسته‌ای کمتری نیاز داشته باشند و به‌طور عمیق‌تر دفن و ایمن شوند، چراکه هزینه‌ها و پیچیدگی‌های انجام این کار کاهش می‌یابد. در نتیجه، چنین برنامه‌ای -حتی اگر نفوذ اطلاعاتی ایالات متحده و اسرائیل ادامه یابد- می تواند بسیار آسان‌تر از دید بین‌المللی پنهان شود. نتیجه نهایی کاهش خطر حملات آینده خواهد بود.

چنین برنامه بازتعریف‌شده‌ای ظاهر انرژی هسته‌ای غیرنظامی را کنار می‌گذارد و بنابراین توانایی ایران را برای متقاعد کردن جامعه بین‌المللی درباره مشروعیت فعالیت‌هایش محدود می‌کند. با این حال، مشخص نیست که این عامل اهمیت زیادی خواهد داشت، با توجه به این احتمال که انتقاد گسترده خارجی از ایالات متحده و اسرائیل ممکن است در درازمدت ادعاهای آن‌ها درباره عدم تبعیت هسته‌ای ایران را تحت‌الشعاع قرار دهد— حتی اگر این ادعاها درست باشند. ایران همچنین در گذشته از انرژی هسته‌ای غیرنظامی برای کسب مشروعیت داخلی استفاده کرده است، و آن را به‌عنوان مدرکی نشان داده که جمهوری اسلامی در حال اعمال حقوق خود در خارج و توسعه اقتصادی در داخل است.

مشخص نیست که آیا جنگ ارزش این مفهوم را برای رهبران ایران کاهش داده است یا خیر.

توصیه‌های سیاستی

ایران گزینه‌های زیادی برای بازسازی دارد و احتمالاً هنوز تصمیم نگرفته است تا کدام را دنبال کند. در این مرحله، مهم‌ترین واقعیت این است که ایران احتمالاً می‌تواند سلاح‌های هسته‌ای ابتدایی بسازد بدون آن‌که برنامه‌اش را به‌طور معناداری بازسازی کند. ایران به احتمال زیاد هنوز اورانیوم غنی‌شده در سطح بالا و تجهیزات پردازش شیمیایی کافی در اختیار دارد تا این مواد را به چند بمب ابتدایی تبدیل کند، حتی اگر قابلیت نصب آن‌ها بر موشک‌ها را نداشته باشد. علاوه بر این، با توجه به تأکید مکرر تهران بر دفاع نامتقارن و قدرت‌افکنی از طریق نیروهای نیابتی، موشک‌ها و پهپادها، ممکن است انتخاب‌های غیرمتعارف مشابهی در زمینه تسلیحات هسته‌ای داشته باشد، به‌ویژه در کوتاه‌مدت.

این احتمالات پیامدهای متعددی برای سیاست‌گذاران در واشنگتن و خارج دارد. پیش از هر چیز، مقامات ایالات متحده باید از هرگونه اظهارنظر بیشتر درباره تردید در توانایی ایران برای بازسازی برنامه هسته‌ای خودداری کنند. مگر آن‌که خلاف آن به‌طور قاطع ثابت شود، دولت ترامپ باید بر اساس این فرض عمل کند که ایران توانایی بازسازی برنامه را دارد و ممکن است چنین کند.

واشنگتن و شرکایش سپس می‌توانند بر تلاش برای شکل‌دهی به انتخاب تهران با چهار اولویت اساسی زیر تمرکز کنند:

۱. شناسایی: تعیین محل و چگونگی تلاش ایران برای بازسازی اجزای برنامه.

۲. پیشگیری: اجرای کنترل‌های صادراتی و ممنوعیت‌های انتقال فناوری موجود که می‌تواند توانایی ایران را برای اجرای هر یک از این گزینه‌ها کاهش دهد. بازگشت قریب‌الوقوع تحریم‌های سازمان ملل در این زمینه کمک خواهد کرد، چراکه ایران در صورت اجرایی شدن این اقدام، به طور دائم تحت تحریم‌های هسته‌ای باقی خواهد ماند.

۳. آموزش: اطمینان از این‌که صنعت و مقامات دولتی ماهیت برنامه هسته‌ای ایران، اهداف آن و تعهدات حقوقی تهران در اجتناب از اشاعه تسلیحات هسته‌ای را درک کنند.

۴. دیپلماسی: متقاعد کردن دولت‌های خارجی به عدم مشارکت در هرگونه تلاش بازسازی که با تعهدات ایران تحت آژانس و NPT ناسازگار باشد، در حالی که هم‌زمان تهران را به اتخاذ رویکردی سوق دهد که اجازه استفاده گسترده‌تر از انرژی هسته‌ای غیرنظامی را بدون خطر تسلیحاتی‌سازی بدهد.

یک توافق هسته‌ای جدید با مقررات بازرسی شدید همچنان مؤثرترین راه برای دستیابی به هر دو هدف و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای در آینده است.

*ریچارد نفیو، همکار پژوهشی برنشتاین در اندیشکده واشنگتن و معاون سابق نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران.

پایان/

۱۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 33353

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 9 =