به گزارش تحریریه، ایرنا نوشت، «حملات اسرائیل و آمریکا به ایران در ژوئن ۲۰۲۵، سیاستمداران ژاپنی را با یک معضل جدی روبهرو کرد. واکنش توکیو به این حملات هم به منافع فوری این کشور در رابطه با آمریکا و خاورمیانه مربوط میشود و هم به نگرانیهای بلندمدت درباره جایگاه جهانی ژاپن.»
«کریستوفر هیوز» استاد سیاست بینالملل و مطالعات ژاپن در دانشگاه «وارویک» در گزارشی در East Asia Forum (EAF) نوشت: در ابتدا ژاپن انتقادهای تندتری نسبت به اسرائیل داشت. «شیگرو ایشیبا» نخستوزیر ژاپن، در ۱۳ ژوئن در موضعگیری در این باره گفت استفاده از نیروی نظامی در حالی که مذاکرات ادامه دارد «غیرقابل قبول» است. چند روز بعد ژاپن بیانیه گروه هفت را امضا کرد که بر «حق اسرائیل برای دفاع از خود» تأکید داشت، اما ایشیبا همچنان بر گفتههای قبلیاش پافشاری کرد و خواستار خویشتنداری دو طرف شد.
حملات آمریکا به ایران نشانهای روشن از این بود که واشنگتن بیشتر از قبل به سیاست قدرت تکیه میکند. در حالی که ژاپن در مواضع رسمیاش همیشه از «حاکمیت قانون» در سطح جهانی دفاع کرده است. حتی مقامات ژاپنی در این باره که آیا حملات آمریکا ناقض قوانین بینالمللی بوده یا نه، موضع شفاف نگرفتند.با این حال، بعد از حملات آمریکا به ایران، موضع ژاپن تغییر کرد و ایشیبا در ۲۳ ژوئن ادعا کرد که متوجه دلایل تصمیم آمریکا برای جلوگیری از آنچه او تلاش تهران برای دستیابی به سلاح هستهای خواند، است. انتقاد اولیه ایشیبا از اسرائیل بیشتر در نگرانیهای فوری ژاپن ریشه داشت: گسترش جنگ و بیثباتی در خاورمیانه، از بین رفتن رابطه ویژهای که ژاپن با ایران ساخته بود، خطر افزایش نفوذ چین در منطقه و وابستگی شدید ژاپن به انرژی خاورمیانه در شرایطی که مردم با بحران هزینههای زندگی روبهرو هستند.
این تغییر لحن ایشیبا تناقضی آشکار بود، اما نشان میداد ژاپن نگران آسیب ناشی از این موضعگیریها بر روابط خود با آمریکا است؛ بهویژه در آستانه مذاکرات تجاری بر سر تعرفهها و پیش از انتخابات مجلس سنای ژاپن در ژوئیه ۲۰۲۵.
سیاستمداران ژاپنی در جریان تشدید بحران پیرامون پرونده هستهای ایران، ترجیح دادند محتاط عمل کنند. آنها تلاش کردند طوری رفتار کنند که باعث رنجش دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، نشوند. با این حال، در توکیو نگرانی جدی وجود دارد که این روند چه پیامدهایی برای دیپلماسی و امنیت کلی ژاپن خواهد داشت. دولت ترامپ این بار جسورتر از همیشه به سمت بیتوجهی یا حتی برچیدن نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین حرکت کرده و این موضوع برای ژاپن نگرانکننده است.
حملات آمریکا به ایران نشانهای روشن از این بود که واشنگتن بیشتر از قبل به سیاست قدرت تکیه میکند. در حالی که ژاپن در مواضع رسمیاش همیشه از «حاکمیت قانون» در سطح جهانی دفاع کرده است. حتی مقامات ژاپنی در این باره که آیا حملات آمریکا ناقض قوانین بینالمللی بوده یا نه، موضع شفاف نگرفتند.
ژاپن سالهاست که از نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد حمایت میکند؛ چه در طرح «هند-پاسیفیک آزاد و باز»*، چه در انتقاد از رفتار چین در دریای چین شرقی و جنوبی، و چه در محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین. اما وقتی آمریکا به عنوان متحد این کشور بدون مجوز بینالمللی به ایران حمله میکند، این موضع ژاپن متناقض به نظر میرسد.
این بحران میتواند پیامدهای گستردهتری داشته باشد. ژاپن نگران است که ایران بعد از تحمل حملات اسرائیل و آمریکا، تصمیم به تغییراتی در برنامه هستهای خود بگیرد به گونهای که از میزان نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر این برنامه کاسته شود. چنین چیزی میتواند خطر اشاعه هستهای در خاورمیانه را بیشتر کند و همکاریهای بینالمللی مبتنی بر قانون را تضعیف کند.
ناتوانی ژاپن در اثرگذاری بر آمریکا یا گروه هفت در موضوع ایران، این سوال را به وجود آورده که آیا توکیو واقعاً میتواند نقش پل بین جنوب جهانی و غرب را ایفا کند یا نه. در چنین شرایطی، ادعای ژاپن درباره دفاع از نظم جهانی مبتنی بر قواعد و حمایت از منافع جنوب جهانی، بیشتر شبیه یک شعار توخالی است.اسرائیل سالهاست عملاً یک کشور دارای سلاح هستهای است و خارج از نظارت آژانس عمل میکند. این مسئله برای منتقدان نشانهای از تناقضات نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد است. بحران ایران همچنین میتواند روی کره شمالی اثر بگذارد. پیونگیانگ ممکن است نتیجه بگیرد که راهبردش برای دستیابی به سلاح هستهای درست بوده تا جلوی فشار آمریکا را بگیرد. در نتیجه، در مذاکرات آینده احتمالاً فقط حاضر میشود درباره «کنترل تسلیحات» صحبت کند، نه خلع کامل برنامه هستهای. این موضوع میتواند اثرات زنجیرهای برای شرق آسیا داشته باشد.
ناتوانی ژاپن در اثرگذاری بر آمریکا یا گروه هفت در موضوع ایران، این سوال را به وجود آورده که آیا توکیو واقعاً میتواند نقش پل بین جنوب جهانی و غرب را ایفا کند یا نه. نویسنده این مطلب در ادامه با طرح این ادعا که «واکنشها به حملات آمریکا نشان داد که ایران در نهایت دوستان و متحدان زیادی ندارد که به نفع او عملا وارد میدان شوند» نوشت: همین مسئله باعث شد دامنه درگیری محدود بماند. اما در بلندمدت، استفاده آمریکا و اسرائیل از زور میتواند باعث شود کشورهای دیگر هم در موقعیتهای مشابه به راحتی دست به اقدام نظامی بزنند و نشان دهد قوانین بینالمللی الزاماً شامل جنوب جهانی نمیشود.
در چنین شرایطی، ادعای ژاپن درباره دفاع از نظم جهانی مبتنی بر قواعد و حمایت از منافع جنوب جهانی، بیشتر شبیه یک شعار توخالی است.
* طرح هند-پاسیفیک آزاد و باز (Free and Open Indo-Pacific – FOIP) یک ابتکار دیپلماتیک و امنیتی است که نخستین بار توسط ژاپن مطرح شد و بعدا آمریکا و برخی کشورهای دیگر هم آن را پذیرفتند و گسترش دادند. هدف اصلی این طرح، تضمین آزادی ناوبری دریایی، احترام به قوانین بینالمللی، تجارت آزاد و مقابله با نفوذ فزاینده چین در منطقهای وسیع است که از اقیانوس هند تا اقیانوس آرام امتداد دارد.
پایان/
نظر شما