به گزارش تحریریه، شیه شیائو رونگ(薛小荣)، استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بینالملل، میگوید نشست گروه ۲۰ دیگر آن میز گفتوگوی آرام گذشته نیست و تصمیم رهبران برای نیامدن، عملاً چهره واقعی تنشها و رقابتها را آشکار میکند.
پس از آنکه ولادیمیر پوتین اعلام کرد در نشست گروه ۲۰ که قرار است در روزهای ۲۲ و ۲۳ نوامبر در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی برگزار شود شرکت نخواهد کرد، دونالد ترامپ نیز اعلام نمود که شخصاً در این اجلاس حضور نخواهد داشت.
اما در مقایسه با پوتین، ترامپ دلیل خود را با صراحتی کمسابقه بیان کرد. او در جریان یک سخنرانی در میامی با لحنی تند گفت: «من از آفریقای جنوبی متنفرم و معتقدم این کشور حتی شایستگی حضور در گروه ۲۰ را ندارد. باید آن را کاملاً از این سازمان اخراج کرد».
این سخنان که عملاً توهین مستقیم به یک کشور مستقل و میزبان اجلاس بینالمللی بود، دولت آفریقای جنوبی را وادار به واکنش کرد. با این حال پاسخ ژوهانسبورگ بسیار کوتاه و قاطع بود، چیزی شبیه به: «دوست دارد بیاید، دوست ندارد نیاید».
اما فارغ از این نمایش لفظی، واقعیت این است که ترامپ باوجود تمام بیمیلی، نمیتواند حضور آمریکا را کاملاً حذف کند؛ چرا که از اول دسامبر ۲۰۲۵ تا سال ۲۰۲۶، ریاست دورهای گروه ۲۰ به ایالات متحده منتقل میشود و عدم حضور کامل مقامات واشنگتن عملاً روند تحویل مسئولیت میان میزبان قبلی و میزبان جدید را مختل خواهد کرد. به همین دلیل کاخ سفید مجبور شد معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس را به جای ترامپ راهی ژوهانسبورگ کند.

ترامپ از زمان بازگشت به قدرت، حملات لفظی علیه آفریقای جنوبی را شدت داده است. او بارها مدعی شده که سفیدپوستان، بهویژه آفریکانرها، در این کشور «قتلعام» میشوند و دولت زمینهایشان را به طور غیرقانونی مصادره میکند. این در حالی است که دولت آفریقای جنوبی بارها آمار رسمی ارائه کرده و نشان داده قربانی اصلی خشونت و جرم در کشور سیاهپوستان هستند و بخش عمده مزارع تجاری همچنان در اختیار سفیدپوستان است. با وجود این، ترامپ نه تنها این ادعاها را تکرار کرده، بلکه کمکهای مالی واشنگتن به آفریقای جنوبی را قطع کرده، سفیر این کشور را اخراج نموده و تعرفههای سنگین بر کالاهای آفریقایی اعمال کرده است.
جالب آنکه حتی بسیاری از آفریکانرهای سفیدپوست نیز روایت ترامپ را رد کردهاند. ماه گذشته بیش از چهل شخصیت برجسته آفریکانر در نامهای سرگشاده اعلام کردند که حاضر نیستند در بازیهای سیاسی واشنگتن به عنوان «قربانی» معرفی شوند.
اکنون با غیبت همزمان روسیه و آمریکا، نشست ژوهانسبورگ از پیش با چالشهای جدی روبهروست. گروه ۲۰ زمانی نمادی از هماهنگی اقتصادهای بزرگ جهان بود، اما در میانه تغییرات ژئوپلیتیک و افزایش شکافهای سیاسی، حتی گردهمآوردن رهبران این کشورها نیز به کاری دشوار تبدیل شده است. شاید غیبت پوتین و ترامپ بیش از هر چیز نشان میدهد که جهان امروز، دیگر جهان همکاریهای گسترده نیست؛ بلکه عرصهای از بیاعتمادی، رقابت و رویارویی قدرتهاست.
در ادامه، به طور مفصل بررسی میکنیم که چرا ترامپ تصمیم گرفته در نشست G20 آفریقای جنوبی شرکت نکند:

دونالد ترامپ در دیدار روز چهارشنبه ۲۱ مه با سیریل رامافوسا، رئیسجمهور آفریقای جنوبی، در دفتر بیضی کاخ سفید
نخست آنکه، ترامپ واقعاً از آفریقای جنوبی خوشش نمیآید؛ یا دقیقتر بگوییم، او از آفریقای جنوبیای که رامافوزا رئیسجمهورش باشد متنفر است.
دلیل این خصومت به سال ۲۰۲۳ بازمیگردد؛ زمانی که جنگ اسرائیل و حماس شعلهور شد و ارتش اسرائیل در غزه دست به کشتار گسترده غیرنظامیان زد. در همان روزها، آفریقای جنوبی پیشگام شد و در دادگاه کیفری بینالمللی شکایتی رسمی ثبت کرد و خواستار صدور حکم بازداشت برای بنیامین نتانیاهو شد. با فشار آفریقای جنوبی و چند کشور دیگر، دیوان بینالمللی کیفری واقعاً حکم تعقیب نتانیاهو را صادر کرد.
این اقدام واشنگتن را به خشم آورد تا جایی که آمریکا عملاً این دادگاه را تهدید کرد و هشدار داد حکم بازداشت باید فوراً لغو شود. به آفریقای جنوبی نیز هشدار داد که شرایط را پیچیده نکند؛ اما آفریقای جنوبی از موضع خود عقب ننشست و همچنان در کنار مردم فلسطین ایستاد. از نگاه ترامپ، این سرپیچی و ایستادگی نوعی «بیاحترامی» به آمریکا بود و او امروز فرصتی یافته تا این کشور را تحقیر کند.
دوم اینکه، ترامپ اصولاً برای بسیاری از نشستهای بینالمللی ارزشی قائل نیست.
درست مانند سفر اخیرش به آسیا؛ چه نشست «آسهآن + آمریکا» و چه اجلاس سران اوپک، او در ابتدا اصلاً قصد شرکت نداشت. تنها دلیل اینکه چند روز زودتر راهی منطقه شد، دیدار با رهبران چین بود. چند روزی در مالزی ماند، سپس به کره جنوبی و ژاپن رفت؛ سفرش کاملاً جنبه «عبوری» داشت و مقصد اصلیاش دیدار با رهبر چین بود.
زمانی که پکن با درخواست او موافقت کرد و دیدار در بوسان انجام شد، ترامپ حتی نتوانست هیجان خود را پنهان کند. او دوباره سخن ازمدل «G2» به میان آورد و روابط چین و آمریکا را همچون مشارکت دو قدرت بزرگ توصیف کرد. از نگاه ترامپ، تنها کشوری که ارزش دارد در کنار آمریکا بنشیند و درباره مسائل جهانی تصمیم بگیرد، چین است و آفریقای جنوبی در این مقیاس اصلاً به حساب نمیآید. در نظر او، گروه ۲۰ چیزی بیشتر از یک نمایش بیاهمیت نیست.

سومین نکته این است که مشکلات داخلی آمریکا ترامپ را کاملاً گرفتار کرده است.
در پایگاه اصلی او یعنی نیویورک، اکنون یک «سوسیالیست دموکرات» به عنوان شهردار انتخاب شده و او آشکارا با ترامپ سرشاخ شده است. در همین حال، دیوان عالی ایالات متحده رسیدگی به سیاستهای تعرفهای ترامپ را آغاز کرده است. بخش قابل توجهی از قضات معتقدند تعرفههای وضعشده از سوی ترامپ غیرقانونی، غیرمنطبق با مقررات و بیش از حد خام و شتابزده بودهاند. به همین دلیل، تمرکز اصلی ترامپ اکنون بر این است که چگونه با دیوان عالی کنار بیاید و تا حد ممکن قضات را قانع کند که از سیاست تعرفهای دولت حمایت کنند.
از نگاه ترامپ، امور داخلی از سیاست خارجی مهمتر است. برای او عدم حضور در نشست گروه ۲۰ به این معنا نیست که آمریکا نادیده گرفته خواهد شد، اما اگر سیاست تعرفهای او در داخل کشور به طور کامل رد شود، آن وقت یعنی دومین دوره ریاستجمهوریاش وارد مرحله «دولت ناکارآمد» خواهد شد. ترامپ خوب میداند کدام یک مهمتر است.
البته، چه ترامپ در نشست گروه ۲۰ شرکت کند و چه نکند، این مسئله نمیتواند نقش این نهاد را در دوران پرآشوب کنونی انکار کند. با وجود اینکه امروز جهان گرفتار بیثباتی و درگیریهای پیچیده است و اختلافات و تنشهای تجاری میان کشورها بسیار گسترده شده، اما تا زمانی که گروه ۲۰ همچنان به کار خود ادامه میدهد و ملتها همچنان حاضرند در یک میز بنشینند و درباره مشکلات مشترک گفتوگو کنند، این اجلاس ارزش و کارکرد خود را حفظ خواهد کرد.
پایان/













نظر شما