پیش از تجاوز اسرائیل به ایران در ۱۲ ژوئن گذشته، رسانههای رژیم صهیونیستی پر شده بود از افشاگریها درباره اختلاف میان رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، و نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو. حتی دیداری که پیش از حمله میان آن دو برگزار شد، بهگونهای بازتاب داده شد که «پر تنش و ناموفق» بوده و رابطه میانشان وارد بحران شده است.
اما مستند «۱۲ روز از ژوئن» که شبکه ۱۳ اسرائیل پخش کرد و شامل صورتجلسات کابینه پیش از حمله بود، تصویر کاملاً متفاوتی ارائه داد. طبق این مستند، نتانیاهو در همان دیدار، ترامپ را از نیت اسرائیل برای وارد آوردن ضربه به ایران مطلع کرده بود. با گذشت زمان روشن شد که هیاهوی «اختلاف» پیش از تجاوز، چیزی جز یک فریب حسابشده برای پنهان کردن آنچه در عمل در حال تدارک بود، نبوده است.
امروز همان الگو دوباره تکرار میشود. در دوره اخیر، بار دیگر صحبت از اختلاف میان ترامپ و نتانیاهو بهشدت مطرح شده؛ این بار به بهانه هدف قرار دادن رائد سعد، از فرماندهان حماس، و همراه با افشاگریهایی درباره «تماسی از سوی یک مقام ارشد» که گفته میشود در آن به نتانیاهو توهین شده است. از نظر من، این صحنه تکرار دقیق آن چیزی است که پیش از تجاوز ژوئن رخ داد و بزرگنمایی تهدید موشکی ایران، در واقع برای توجیه هرگونه حمله احتمالی آینده صورت میگیرد.
من احتمال یک تجاوز جدید به ایران را بالا میدانم، هرچند این نتیجهگیری قطعی نیست. دلیل این ارزیابی نه فقط «نیت»، بلکه تکرار الگوهاست. این برداشت همچنین با آنچه برخی تحلیلگران نظامی اسرائیلی مینویسند و میگویند تقویت میشود؛ آنها از حمله چنان سخن میگویند که گویی تنها مسئله، زمان آن است و تأکیدشان بر این است که هدف، برنامه موشکی ایران خواهد بود.
جالب توجه اینجاست که این تحلیلگران بهطور غیرمستقیم القا میکنند که از اهداف و زمانبندی حمله اطلاع دارند، اما با عباراتی مبهم میگویند: «ما میدانیم اسرائیل چه خواهد کرد، اما به خودسانسوری پایبند هستیم.»
اخیراً نیز از قول یک «مقام سیاسی اسرائیلی» (تعبیری که معمولاً زمانی به کار میرود که نتانیاهو نمیخواهد نامش علناً مطرح شود) نقل شده که اسرائیل باید در دوران ریاستجمهوری ترامپ، با ایالات متحده برای سرنگونی نظام ایران همکاری کند. اینجاست که به جوهره خواسته اسرائیل میرسیم؛ چرا که تلآویو بهخوبی میداند ضربه زدن به پروژه هستهای یا برنامه موشکی، برای «رفع خطر» کافی نیست و آنچه اسرائیل تهدید وجودی میداند، خودِ نظام و اراده سیاسی آن است. از اینرو، سرنگونی نظام را کوتاهترین مسیر میبیند و میکوشد از شرایط سیاسی آمریکا برای تحقق این هدف بهره ببرد.
سفر نتانیاهو به آمریکا برای دیدار با رئیسجمهور این کشور در ایام تعطیلات، امری غیرمعمول است و نشاندهنده اهمیت بالای این دیدار. این موضوع همچنین گواه آن است که مسئله مورد بحث، فراتر از لبنان و غزه است؛ چرا که در غیر این صورت، میشد این دیدار را به پس از تعطیلات میلادی موکول کرد. با این حال، نتانیاهو معتقد است پنجره زمانی محدودی در اختیار دارد که باید از آن نهایت استفاده را ببرد.













نظر شما