مناصب مدیریتی در وزارت صنعت، از حکومت های خاورمیانه بی ثبات تر است!

رضا رحمانی وزیر برکنار شده وزارت صمت مانند چندین مدیر پیش از خود، این وزارتخانه راهبردی را به محل اجتماع رفقا و کارنابلدها تبدیل کرده بود و دورانی بی ثبات داشت.

تهران - تحریریه - رضا رحمانی وزیر برکنار شده وزارت صمت مانند چندین مدیر پیش از خود، این وزارتخانه راهبردی را به محل اجتماع رفقا و کارنابلدها تبدیل کرده بود و دورانی بی ثبات داشت.

درست یک هفته پیش در همین ساعت، یعنی صبح روز سه شنبه۲۳ اردیبهشت ۹۹ ، وزارت صنعت و معدن و تجارت، عرصه و قلمروی حکومت بلامنازع  و مبسوط الید چهار  نفر بود: رضا رحمانی که از بخت بلند خود و نگون بختی جامعه صنعتی ایران با سلام و صلوات مجلس بی رمق یازدهم، وزیر بود و دیگر حتی  به نمایندگان همین مجلس در حال انقراض نیز اعتنا نمی کرد و طبق مناسبات و محاسبات فرضی خود، حداقل تا پایان این دولت، بی هیچ مزاحمتی می توانست وزیر بماند و به رئیس جمهور هم پاسخگو نباشد! محمد باقر عالی، رفیق، همشهری، همزبان و مسئول پیشین دفتر رحمانی که رئیس سازمان گسترش صنایع و معادن  و دست راست وزیر بود. یکی از دو شریان بزرگ اقتصادی و مالی وزارتخانه را در دست داشت و با اینکه بر صندلی ابرمردی مثل رضا نیازمند تکیه زدی بود، خود را بی نیاز از خصایص او می دانست! سید شریف حسینی یارغار دوران نمایندگی رحمانی که دست چپ او بود و اگر چه با دستور رئیس جمهور از معاونت پارلمانی وزارتخانه عزل شده بود،  همچنان امین خلوت، همه کاره و مشاور امین او بود و عنصر تعیین کننده در انتخاب مدیران عامل، روسای سازمان ها و هیات مدیره شرکت ها به حساب می آمد! افشار فتح اللهی مدیرکل دفتر وزراتی و توامان سرپرست معاونت پارلمانی، که از مدیران و کارکنان قبلی وزیر بود و تنظیمگر تمام مناسبات رحمانی با معاونین بود. هم او بود که می توانست از نوشته ها و دستورات وزیر رمزگشایی کند که کدام فرامین لازم الاجرا و کدامها  الکی و سرکاری اند! لابد در سرگذاشتن خلق خدا لذتی بود که در انجام آن نبود! یک هفته بعد یعنی امروز سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۹۹ ، هیچکدام آنها  دیگر هیچ مسئولیت و موقعیتی ندارند. ۱۹ ماه پیش عین این اتفاق با رفتن محمد شریعتمداری افتاد. جمعی از امین خلوت ها و یاران یمین و یسار با او آمدند و همراه او رفتند. بدون آنکه کسی بپرسد از کجا آمدند و چرا رفتند؟  و احتمالا یکسال و اندی دیگر، عین هم همین اتفاق، چه بسا عمیق تر و ساختاری تر در دولت بعدی خواهد افتاد! پند اخلاقی این آمد و شد ها، برای مدیران ماضی و فعلی وزارت صمت حداقل این است که بدانند، مناصب و موقعیت هایی که از فضل و دانایی نیامده و با سرفه ای می آید و با عطسه ای می رود، ارزش تفرعن و تبختر ندارد. هیچ  پست  دولتی اگر در مسیر گره گشایی از  کار  این خلق و ملت و میهن خسته نباشد، به هیچ نمی ارزد. وقت خودتان و دیگران را نگیرید! باد خیره سری را از سر بیرون کنید که به اندک زمانی، دستمایه شوخی و عبرت دیگران می شوید! اما وزارت صنعت و معدن و تجارت و کلا عرصه دولت و حکومت،  جای توصیه و پندگیری اخلاقی نیست. پای حقوق و آینده فرزندان ملت در میان است. کلید این دستگاه یک شبه وزیر کردن ها و یک روزه حقیر ساختن ها، در دست هر کسی که باشد ، اما صورت حساب آن نهایتا به نام مردم صادر خواهد شد. این زمین سوخته، بخشی از دارایی مردم است این وزاتخانه عظیم و استراتژیک مطابق فلسفه شکل گیری، جایی است که باید محل اجتماع بهترینِ نخبگان، متفکرین و استراتژیست های بزرگ برای طراحی و اجرای پروژه ها و برنامه های  عظیم صنعتی و معدنی و تجاری و حلال مشکل فقر، توسعه نیافتگی و بی کاری فراگیر کشور باشد. کدام اعتماد به نفس کاذب،  اجازه می دهد که این سازمان کلیدی، محل سعی و خطای مدیران بی خبر و یا عرصه تسویه حساب های مقامات از اوضاع با خبر و از خدا بی خبر باشد؟ وزارت صمت  با کدام انباشت های تجربی، بعد از این می خواهد، متولی توسعه صنعتی و مجری رونق و جهش تولید باشد؟ کارکنان و مراجعان بلاتکلیف این وزارتخانه هردم بیل، کفاره کدام گناه را می دهند که تمامی ندارد؟! و باز برای مدیران تازه وارد ریالهمان توصیف همیشگی ام را تکرار می کنم: «برای کسانی که از نزدیک با شاکله و ساختار وزارت صنعت، معدن و تجارت آشنایند، این وزارتخانه عظیم و حجیم تداعی‌کننده حس دوگانه «جاذبه» و «گریز» است. این حس را بیش از هر جایی می‌توان در درب ورودی ساختمان مرکزی آن در خیابان سمیه تهران تجربه کرد. سنگ‌آویز مجلل و دیدنی آن هر تازه واردی را در بدو حضور، مبهوت و مجذوب شکوه و زیبایی خود می‌کند. اما این حس موقتی است، بزودی حس تشویش از ماندن در زیر آوار چندین تن سنگی که به مویی بند است بر او مستولی می‌شود. این احساس متعارض تحسین و تشویش، مختص ارباب رجوع و مراجعین به این وزارتخانه نیست، وزراء و مدیران تازه وارد هم بزودی در می‌یابند که ماندن و کار کردن در وزات پرتلاطم صنعت، معدن و تجارت، به جاذبه لحظات ورود و سوت و صلوات‌های روز معارفه نیست». پایان/ *مدیر مسئول کارخانه دار
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۴
کد خبر: 6673

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 4 =