فلسفه نگارش کتاب رویکرد ادراکی به محور مقاومت در غرب آسیا

کتاب رویکرد ادراکی به محور مقاومت در غرب آسیا –بازشناسی ذهنیت رهبران- به قلم دکتر نجمیه پوراسمعیلی، توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران منتشر شد.

به گزارش تحریریه، کتاب رویکرد ادراکی به محور مقاومت در غرب آسیا –بازشناسی ذهنیت رهبران- به قلم نجمیه پوراسمعیلی، توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران منتشر شد. در خصوص فلسفه نگارش این کتاب می توان به نکات ذیل اشاره کرد؛

بررسی محور مقاومت در ادبیات روابط بین الملل، همانند سایر موضوعات مورد مطالعه در این رشته، بیشتر با نگاه ساختاری و کلان بین المللی و منطقه ای صورت پذیرفته است و پرداختن به این موضوع از منظر سطح تحلیل فردی مغفول مانده است. در این کتاب، نویسنده با رویکردی روانشناسانه به دنبال شناخت ذهنیت، نظام معنایی و فیلترهای شناخت رهبران در سه کشور مهم عربستان، ترکیه و مصر است.

در پژوهش‌های متکی به نقش رهبران در عرصه روابط بین‌الملل، بر این موضوع تمرکز می‌شود که یک پدیده یا رویداد با اتکا به نقش فرد بررسی شود. این‌گونه پژوهش‌ها با این فرض آغازشده‌اند که افراد در نقش رهبران، اهمیت به‌مراتب بیشتری نسبت به نهادها، اجتماعات و ساختارها دارند. در این‌گونه پژوهش‌ها، عاملیت به‌جای دولت و حاکمیت به فرد داده می‌شود. فردی که به ادعای بعضی نظریه‌ها، متکی بر الگوی متفاوت روان‌شناختی تصمیم می‌گیرد و به ادعای بعضی دیگر، کنشگری عقلانی است که در شرایط مشابه به یک شکل خاص تصمیم خواهد گرفت.

سخن گفتن از نقش  فرد در سیاست، درواقع ورود به حیطه روانشناسی سیاسی است. در این راستا شناخت شخصیت و ذهنیت فرد در فهم رفتارها، افکار و تصمیم‌های آن‌ها مؤثر است. زیرا تصمیم‌های فرد به‌عنوان رهبر تا حد زیادی سازنده سیاست‌ خارجی است.  افراد، ایجادکننده سیاست خارجی هستند و ازآنجاکه متفاوت می‌اندیشند، متفاوت رفتار می‌کنند و به دلیل این‌که هر رفتاری در عرصه سیاست خارجی دارای ریشه‌های روان‌شناختی است، نمی‌توان آن را به فشارهای سیستماتیک و نهادی تقلیل داد.

یک پژوهشگر در عرصه روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای، با علم به اینکه دست‌کم بخشی از سرنوشت مردم هر کشوری درگرو تصمیم‌های سیاست‌گذاران آن سرزمین است، مطالعه در این حوزه و شناخت شخصیت و ذهنیت سیاست‌گذاران را نه‌تنها مهم، بلکه ضروری می‌داند. بنابراین شناخت شخصیت و ذهنیت رهبران، برای شناخت وضعیت حال و آینده کشورها، بسیار ضروری است. از طریق راه‌یابی به شبکه‌های معنایی انسان‌هایی که آینده را می‌سازند، می‌توان احتمالات گوناگون در مورد آینده را حدس زد.

در خصوص موضوع مقاومت در غرب آسیا باید گفت؛ کشورهایی مانند ترکیه، مصر، سوریه، لبنان، اردن و عراق، به لحاظ ماهیتی، کشورهایی هستند که مقاومت به‌عنوان یک ارزش، سازنده هویت آنهاست. اما در حال حاضر، بسیاری از کشورهای منطقه مانند عربستان، ترکیه و مصر علیه کنش مقاومتی جمهوری اسلامی ایران، مقاومت می‌کنند و به عبارتی «کنشی مقاومتی علیه مقاومت» دارند، غافل از اینکه با بخشی از هویت خود در حال مقابله هستند. در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این کشور به نماد مقاومت با ایدئولوژی اسلامی تبدیل شد و ایران برای گفتمان مقاومت به یک جبهه و نماد تبدیل شد و این گفتمان انسجام یافت. این امر سبب برانگیختن رقابت سایر رقبا در منطقه شد. پیش از این، مقاومت، حرکتی درون‌زا و برون‌ریز در منطقه بود که نوک پیکان آن رو به‌سوی بیرون از منطقه یعنی علیه استعمار، و نه درون منطقه داشت. درحالی‌که در حال حاضر مقاومت ترکیه، مصر و عربستان و سایر کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران، مقاومت را متوجه درون منطقه و علیه یک عضو منطقه کرده است.

در واقع، با توجه به سابقه تاریخی در منطقه، مقاومت، یک مفهوم حقوقی و فلسفی است و موضوعی اثباتی و جاافتاده در منطقه است که به ثبوت نیاز ندارد. زیرا در موضوعی که تشکیک وجود دارد، اثبات صورت می‌گیرد و نه مسئله‌ای که خود از قبل اثبات‌شده است. اما سه کشور عربستان، ترکیه و مصر در مرز تشکیک، کنشگری می‌کنند. درحالی‌که اصل «مقاومت» این مرز تشکیک را از بین می‌برد. دلیل مخالفت این سه کشور با مقاومت ایران، عدم فهم دقیق این قضیه است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران، مبدأ مقاومت نبوده بلکه انقلاب اسلامی ایران، مفاهیم خاک خورده بنیادینی که در منطقه وجود و اصالت داشت را بازتولید کرده است.

این کتاب در 321 صفحه و در اردیبهشت 1400 منتشر و دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

پایان/

۲۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۱
کد خبر: 10512

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 0 =