نشنال اینترست: باکو متحد استراتژیک کاخ سفید علیه ایران

مرکز آمریکایی «نشنال اینترست» در تحلیلی مداخله‌جویانه تصریح کرد که تحریم‌ها به‌تنهایی قادر به منزوی ساختن ایران یا مهار برنامه‌ هسته‌ای آن نیستند، بلکه باید تلاش‌ها بر تضعیف داخلی ایران هم متمرکز شود. در این راستا جمهوری آذربایجان متحدی راهبردی در کمک به ایالات متحده و اسرائیل برای ضربه زدن به تهران است.

به گزارش تحریریه، مرکز مطالعاتی «نشنال اینترست» آمریکا در گزارشی سراسر مداخله جویانه مدعی شد: ایالات متحده می‌تواند ضمن حفظ تحریم‌ها، از جمهوری آذربایجان به عنوان یک موقعیت استراتژیک برای بهره‌برداری از آسیب‌پذیری‌های داخلی و وابستگی‌های منطقه‌ای ایران استفاده کند.

متن این گزارش که با عنوان «چرا ایالات متحده باید استراتژی فشار حداکثری را علیه برنامه هسته‌ای ایران حفظ کند؟» و به قلم «احمد اوبالی» نگاشته شده، به طور کامل در بخش ذیل آمده است:

برای میلیون‌ها نفر از اقلیت‌های قومی که تحت حکومت سرکوبگر ایران زندگی می‌کنند—از جمله خانواده خودم—نتیجه مذاکرات اخیر هسته‌ای آمریکا و ایران یک موضوع دور از ذهن در حوزه ژئوپلیتیک نیست؛ این یک مسئله‌ حیاتی است برای بقا، هویت و آزادی.

گرچه مقامات آمریکایی و ایرانی پس از دیدار «دشوار اما مفید» آخر هفته گذشته در عمان توافق کردند که به گفت‌وگوها ادامه دهند، اما موضع تهران در کل تغییر نکرده است. ایرانی‌ها تنها یک تعدیل موقتی را در سطح غنی‌سازی اورانیوم پیشنهاد کردند—نه توقف کامل، چه رسد به برچیدن آن.

این یک امتیاز حساب‌شده است که برای خریدن زمان طراحی شده، بدون آنکه بلندپروازی‌های رژیم را تغییر دهد. واشنگتن باید استراتژی فشار حداکثری خود را تا زمانی که تهران کوتاه بیاید، ادامه بدهد و تشدید کند.

با این حال، تحریم‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند ایران را منزوی یا جاه‌طلبی‌های هسته‌ای‌ آن را متوقف کنند.

نقش جمهوری آذربایجان در مذاکرات هسته‌ای آمریکا و ایران

روسیه نشان داده است که چگونه می‌توان از طریق اتحادهای منطقه‌ای فشار اقتصادی را دور زد. مسکو از اتحادیه اقتصادی اوراسیا—بلوک تجاری‌اش متشکل از ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه—به عنوان راه دور زدن تحریم‌ها استفاده کرده و دسترسی به تجارت جهانی را حفظ کرده است.

به‌همین ترتیب، برای فشار بر ایران باید توجه دقیق‌تری به همسایگان نزدیک آن داشت.

به‌عنوان یکی از اعضای برجسته‌ترین و تحت‌فشارترین اقلیت‌های ایران، یعنی آذربایجانی‌های ایرانی، ایالات متحده باید به حزب «آنا وطن» یا حزب میهن آذربایجان (Azerbaijani Motherland Party) نگاه کند تا از آن به‌عنوان ابزار فشار استفاده کند.

جمهوری آذربایجان که در شمال ایران قرار دارد، به دلیل موقعیتش در مسیرهای تجاری حیاتی، اهرم قابل‌توجهی بر تهران دارد. اما مهم‌تر از آن، باکو می‌تواند از عمیق‌ترین ترس رژیم—یعنی نارضایتی داخلی—بهره‌برداری کند.

هر نشانه‌ای از ملی‌گرایی آذربایجانی-ایرانی، جدایی‌طلبی یا اتحاد با آذربایجان، اضطراب عمیقی در سطوح بالای حکومت ایران ایجاد می‌کند و اغلب با سرکوب شدید معترضان مواجه می‌شود. آذربایجانی‌های ایرانی که شمارشان به ده‌ها میلیون نفر می‌رسد، با سرکوب فرهنگی، محو هویت و حاشیه‌نشینی سیاسی مواجه هستند.

استفاده از زبان آذربایجانی در مدارس ممنوع است و اعضای این جامعه‌ پی در پی «ناپدید» می‌شوند.

علاوه بر این، پس از درگیری جمهوری آذربایجان با ارمنستان در سال ۲۰۲۰، به رغم ناخرسندی مقامات ایران، حس جدیدی از همبستگی در میان این گروه قومی شکل گرفت. از آن زمان تاکنون، اقدامات تهدیدآمیز ایران علیه جمهوری آذربایجان شدت یافته است.

رابطه شخصی من با مسئله آذربایجان

وابستگان به حکومت ایران بارها مرا تهدید کرده‌اند. هم‌زمان، اعضای خانواده‌ام که هنوز در داخل ایران زندگی می‌کنند تحت فشار دائمی‌ قرار دارند: بازجویی‌های مکرر توسط وزارت اطلاعات، بازداشت‌های خودسرانه طولانی‌مدت، و حتی شکنجه.

اگرچه من چند دهه پیش از ایران گریختم، تبعید نیز امنیتی برایم نداشت.

از شیکاگو، من از طریق شبکه تلویزیونی گوناز (GünAz TV) که در سال ۲۰۰۴ تأسیس کردم، برای ایران پخش زنده دارم تا افشاگر سیاست‌های تحمیلی فرهنگی و زبانی آذربایجانی‌ها باشم. اما حتی از آن سوی اقیانوس نیز، همچنان هدف تهدید هستم.

ترس شدید تهران از جدایی‌طلبی نشان می‌دهد که این موضوع، نقطه‌ضعفی نیرومند اما اغلب نادیده‌گرفته‌شده است که جمهوری آذربایجان می‌تواند بر آن تکیه کند.

فراتر از این، جمهوری آذربایجان می‌تواند اهرم‌های دیگری را نیز برای کمک به ایالات متحده به‌کار گیرد. این کشور که میان روسیه و ایران قرار دارد، باکو در مسیر تجاری حیاتی بین دو کشور منزوی قرار دارد. هرگونه اختلال در این مسیر، شریان حیاتی ایران به سمت متحد کلیدی‌اش یعنی مسکو را قطع خواهد کرد.

جمهوری آذربایجان همچنین می‌تواند همکاری امنیتی خود با اسرائیل را عمیق‌تر کند. در طول سی سال گذشته، این کشور روابط نزدیکی با اسرائیل برقرار کرده است. باکو بخش عمده‌ای از نفت مورد نیاز اسرائیل را تأمین می‌کند؛ در مقابل، اورشلیم بزرگ‌ترین تأمین‌کننده تسلیحات جمهوری آذربایجان است.

اسرائیل همچنین به صورت پنهانی از آذربایجان به عنوان پایگاهی برای عملیات نظارتی و جاسوسی علیه ایران استفاده کرده است. در سال ۲۰۱۸ و در جریان عملیات موساد که آرشیو هسته‌ای ایران را از تهران خارج کرد، گزارش‌ها حاکی از آن بود که آذربایجان نقش لجستیکی یا ترانزیتی را در این عملیات ایفا کرد.

جمهوری آذربایجان با داشتن مرزی به طول ۷۵۰ کیلومتر با ایران و نزدیکی آن به مراکز حساس نظامی مانند تبریز و تأسیسات کلیدی هسته‌ای در شمال و مرکز ایران، به‌عنوان یکی از مناسب‌ترین مکان‌ها برای اجرای عملیات‌های پنهانی، مأموریت‌های خرابکارانه و حتی حملات هوایی هدفمند شناخته می‌شود— این موقعیتی است که کمتر کشوری در اختیار دارد.

جمهوری آذربایجان احتمالاً از هرگونه رویکردی در این زمینه استقبال خواهد کرد.

چرا جمهوری آذربایجان متحدی راهبردی برای ایالات متحده علیه ایران خواهد بود؟

ایران بارها در امور داخلی جمهوری آذربایجان دخالت کرده است: رزمایش‌های تحریک‌آمیز در مرز برگزار کرده، شبکه‌های جاسوسی ساخته، از یک گروه شبه نظامی شیعه با هدف سرنگونی دولت حمایت کرده، و حتی اقدام به ترور سیاستمدارانی کرده که از ایران انتقاد می‌کنند. اما بزرگ‌ترین توهین، حمایت تهران از ارمنستان—دشمن سرسخت جمهوری آذربایجان—در مناقشه اخیر بر سر قلمرو قره‌باغ بود؛ این مسئله‌ از زمان استقلال از اتحاد جماهیر شوروی، مهم‌ترین موضوع ملی در این کشور بوده است.

در واقع، دولت ایالات متحده متوجه این مسئله شده است. نماینده ویژه ترامپ به‌تازگی از جمهوری آذربایجان دیدار کرد، در حالی که گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای درباره احتمال گسترش توافقات ابراهیم به این کشور رو به افزایش است.

با این حال، واشنگتن باید با سیاست خارجی بی طرفانه باکو کنار بیاید.

برای جذاب‌تر کردن پیشنهاد همکاری، ایالات متحده می‌تواند به روند صلح طولانی‌مدت و متوقف‌شده میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان کمک کند—روندی که از زمان پیروزی باکو در بازپس‌گیری سرزمین‌های به‌رسمیت‌شناخته‌شده بین‌المللی خود، به‌صورت متناوب ادامه داشته است. به نظر می‌رسد یک توافق صلح در دسترس یا نزدیک به دستیابی باشد.

با این حال، موانع کلیدی همچنان باقی‌ مانده اند؛ که مهم‌ترین آن‌ها، ادعاهای ارضی ارمنستان بر سرزمین‌های جمهوری آذربایجان در قانون اساسی این کشور است. با توجه به تلاش‌های ارمنستان برای فاصله گرفتن از حامی سنتی خود، یعنی روسیه، و حرکت به سوی غرب—و همچنین وجود جامعه پراکنده و تأثیرگذار ارمنی در ایالات متحده—واشنگتن اهرم‌های قابل‌توجهی برای کشاندن ایروان به میز مذاکره با شرایطی قابل‌قبول در اختیار دارد.

ایالات متحده همچنین می‌تواند فروش تسلیحات به جمهوری آذربایجان را گسترش دهد. با این حال، یک مانع نمادین همچنان باقی است: بند ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی مصوب سال ۱۹۹۲ که ارائه کمک‌های مستقیم دولتی ایالات متحده به جمهوری آذربایجان را ممنوع می‌سازد.

این بند در اوج جنگ اول قره‌باغ و تحت فشار لابی شدید دیاسپورای ارمنی در حالی تصویب شد که سرزمین‌های آذربایجان در اشغال ارمنستان بود. دولت‌های متوالی آمریکا معمولاً این محدودیت را با استناد به معافیت لغو کرده‌اند تا بتوانند همکاری راهبردی با باکو را حفظ کنند. با این حال، دولت بایدن در سال ۲۰۲۲ از صدور این معافیت خودداری کرد که باعث نارضایتی باکو شد.

لغو کامل این بند، یک اقدام مهم حسن نیت محسوب می‌شود.

برای چند دهه‌، آذربایجانی‌های ایران هدف نادیده گرفته شده فرهنگی و آزار و سرکوب بوده‌اند. ایران اکنون پس از سقوط دولت دست‌نشانده‌ بشار اسد در سوریه و تضعیف شدید حزب‌الله پس از درگیری‌های اخیر با اسرائیل در وضعیتی آسیب‌پذیر قرار دارد.

اکنون یک موج از نارضایتی داخلی، آخرین چیزی است که رژیم می‌تواند تحمل کند. جمهوری آذربایجان و اهرم‌های راهبردی‌ آن فرصتی نادر را برای وارد آوردن فشار بر ایران در لحظه‌ شکنندگی حاد فراهم می کنند.

*متن فوق تنها ترجمه کامل گزارش نشنال اینترست است و بیانگر دیدگاه تحریریه نمی باشد.

پایان/

۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 32575

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 1 =