به گزارش تحریریه، جانگ یَن تینگ، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی چین و استاد مدعو دانشگاه ملی چینهوا، اعلام کرده است که استفاده ایران از سیستمهای ناوبری مستقل، بر کاهش اثربخشی سامانههای دفاعی اسرائیل تاثیر چشمگیری داشته است.
پایان تسلط GPS آمریکا؟
وقتی خبر حمله موشکی چندمرحلهای ایران به اسرائیل را دیدم که با دقت اهداف اسرائیلی را هدف قرار داده بود، بسیار متعجب شدم: چرا اسرائیل که تحت حمایت کامل آمریکاست، نتوانست جلوی موشکهای ایران را بگیرد؟
در ذهن من همیشه این تصور وجود دارد که آمریکا انحصار سامانه موقعیتیاب جهانی (GPS) را در اختیار داشته و در صورت نیاز میتواند خدمات مکانیابی را بهصورت منطقهای قطع کند. در چنین شرایطی، هواپیماها و موشکهایی که از GPS آمریکایی استفاده میکنند، عملاً کور میشوند — چیزی که در جنگ عراق و جنگ سوریه پیشتر بهوضوح اثبات شده بود.
ایران دیگر اشتباه گذشته را تکرار نخواهد کرد!
با نگاهی به نقشه میبینیم که اسرائیل و ایران به دلیل فاصله جغرافیایی زیاد، عملاً امکان درگیری زمینی میان آنها بسیار محدود است؛ بنابراین در هر دو دور از درگیریهای ایران و اسرائیل، نبردها به شکل «حمله و پاسخ با هواپیماهای نظامی و موشکها» انجام شده است. اینکه موشکهای ایران توانستهاند از سد پدافند اسرائیل عبور کرده و با دقت به اهداف اصابت کنند، به چند دلیل مربوط میشود: بهرهگیری ترکیبی از فناوریهای ناوبری چندمنبعی، توانمندی در هدایت مرحله پایانی (هدایت نهایی)، و نوآوریهای تاکتیکی. در عین حال، آمریکا در زمینه اخلال در سیستم GPS با محدودیتهای فنی و راهبردی مواجه است.
کاهش توان رهگیری اسرائیل؛ موشکهای ایران با موفقیت از سد دفاعی گذشتند
چرا ایران میتواند موشکهایش را به هدف برساند؟ دو دلیل کلیدی وجود دارد:
اول: سامانه بیدو (Beidou).
سامانه موقعیتیابی ماهوارهای چین، یعنی بیدو، با GPS آمریکایی فرق دارد.
دیگران میتوانند GPS را مختل کنند؛ مثلاً اگر ایران از GPS برای هدایت موشک استفاده کند، اسرائیل شاید بتواند در آن اختلال ایجاد کند.
اما بیدو کاملاً در اختیار خودمان است، از ابتدا تا انتها با «کلید خانه خودی» اداره میشود و دیگران اصلاً به آن دسترسی ندارند. اگر ایران از بیدو استفاده کند، مثل این است که یک «نقشه دقیق و اختصاصی» در دست دارد که اسرائیل راهی برای مداخله یا اخلال در آن ندارد.
برخی ممکن است بپرسند: آیا اسرائیل نمیتواند بیدو را مختل کند؟ به نظر من خیلی بعید است. اگر میتوانست، ایران تا این حد به دقت موشکهایش نمیبالید. ایران قطعاً این را آزموده و مطمئن شده که بیدو در برابر اختلال مقاوم است، پس حالا با اطمینان از آن استفاده میکند.
دوم: سامانه ناوبری اینرسی (INS).
این سیستم مثل «مغز یدکی» برای موشک عمل میکند. وقتی موشک در حال پرواز است، ژیروسکوپها دائماً میچرخند و موقعیت، مسیر و زاویه انحراف را محاسبه میکنند.
حتی اگر بیدو مورد اخلال قرار گیرد، سامانه ناوبری اینرسی میتواند جای آن را بگیرد و موشک را به سمت هدف هدایت کند.
هوشمندی ایران در اینجاست: از بیدو به عنوان «راهنمای اصلی» استفاده میکند و INS را هم بهعنوان «پشتیبان» نگه میدارد.
وقتی این دو سیستم با هم کار میکنند، کار اسرائیل برای رهگیری و انهدام موشکها بسیار سختتر میشود.
به طور خلاصه، ایران با همکاری با چین و روسیه، یک سامانه ناوبری مستقل و رها از وابستگی به GPS آمریکا ایجاد کرده است. این ترکیب از سیستم موقعیتیابی ماهوارهای چینی بیدو + سیستم روسی گلوناس به موشکهای ایرانی این امکان را میدهد که در زمان جنگ، بهطور انعطافپذیر بین منابع سیگنال مختلف سوئیچ کنند و خطر اخلال در یک سیستم واحد را دور بزنند. همچنین، موشکهای ایرانی عمدتاً به سامانه ناوبری اینرسی (INS) مجهز هستند و توانایی تطبیق با عوارض زمین بهصورت مستقل را دارند. دقت آنها در هدایت مرحله نهایی نیز بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
ایران چگونه به چنین شیوههای پیشرفتهای در بهرهگیری از فناوریهای هدایت دست یافته است؟
پاسخ روشن است: این اقدامات حاصل برنامهریزی بلندمدت، نگاه راهبردی و بهرهمندی هوشمندانه از ظرفیتهای فناورانه شرکای راهبردی است.
در جنگهای امروز، برتری عددی یا صرفاً قدرت آتش دیگر تعیینکننده نیست؛ فنّاوری و تسلط بر زیرساختهای اطلاعاتی، عامل اصلی پیروزیاند. در این میان، چین در حوزههایی نظیر ماهواره، ناوبری و جنگ الکترونیک پیشرفت زیادی داشته و تواناییاش در جنگهای مبتنی بر فناوری اطلاعات بالاست — ایران هم توانسته از این پیشرفتها بهرهمند شود.
هرچند چین هرگز آشکارا اعلام نمیکند که به ایران در این زمینهها یاری رسانده، اما این حمایت بیسروصدا باعث شده که ایران با اعتمادبهنفس بیشتری عمل کند.
بهویژه در مورد سامانه بیدو(Beidou)، باید گفت که این فناوری بومی با دقتی در حد یک متر، توانسته نقشی حیاتی در هدایت موشکهای نقطهزن ایفا کند. همانگونه که شهروندان چینی در رانندگی روزمره از آن بهره میبرند و حتی در پیچوخمهای جادهها دچار خطا نمیشوند، ایران نیز از این سامانه برای هدایت موشکهای خود بهره میگیرد.
البته که میتوانیم از GPS آمریکایی هم استفاده کنیم، اما در نهایت مال ما نیست؛ هر وقت بخواهند میتوانند در آن اختلال ایجاد کنند.
اما بیدو فرق دارد — همهچیزش دست خودمان است. این یعنی «سحرگاه راهبردی»: وقتی ابزار پیشرفته در اختیار خودت باشد، دوستانت هم با خیال راحتتر از آن بهره میبرند.
در تحولات اخیر منطقه نیز، کاهش نرخ رهگیری موشکها توسط سامانههای دفاعی اسرائیل، نه از سر ضعف تسلیحاتش، بلکه ناشی از پیشرفت ایران در مقابله با اختلالها و افزایش استقلال سامانههای هدایت خود بوده است. و این مسیر، بدون تکیه بر رشد فناورانه چین ممکن نبود— بیدو یکشبه به وجود نیامده؛ نتیجه سالها تلاش شبانهروزی، آزمایشهای مکرر و تلاش خستگیناپذیر مهندسان ماست.
واقعیت آن است که حتی اگر عموم مردم چنین تحولات راهبردی را دور از زندگی روزمره خود بدانند، تأثیرات آنها مستقیم و ملموس است. از دقت بیشتر در مسیریابی تلفنهای همراه تا امنیت بهتر در سفرهای بینالمللی، همگی به قدرت علمی کشور گره خوردهاند.
عبور موفق تعداد زیادی از موشکهای ایرانی از سد سامانههای دفاعی اسرائیل، در اصل نمایش برتری فناوری بومی در میدان رقابت ژئوپلیتیک است.
وقتی سامانه بیدو میتواند به دوستان کمک کند، در واقع به خود ما هم کمک کرده است — چون فناوری چیزی نیست که فقط به فکر خودت باشی؛ پیشرفت تو یعنی پیشرفت جمعی.
در نهایت، جنگ یعنی نبرد هوش و اعتمادبهنفس.
وقتی ایران بیدو را پشت سر خود دارد، حتی اسرائیل هم دچار سردرگمی میشود؛ وقتی ما سامانهای مثل بیدو — این «سلاح راهبردی ملی» — را در اختیار داریم، هر جا که باشیم، محکم و مقتدر هستیم.
پایان/
نظر شما