به گزارش تحریریه، در سیاست چین، معمولاً نگاهها به رهبران اجرایی معطوف میشود: رئیسجمهور، نخستوزیر یا وزرای اقتصادی. اما در ورای این چهرهها، افرادی حضور دارند که ستونهای فکری و ایدئولوژیک نظام را میسازند و به تصمیمات کلان جهت میدهند. وانگ هونینگ یکی از شاخصترین این افراد است؛ روشنفکری که هرگز استاندار یا وزیر نبوده، اما امروز در شمار چهارمین شخصیت قدرتمند حزب کمونیست چین و مهمترین «معمار ایدئولوژی» جمهوری خلق قرار دارد.
دیدار اخیر رئیسجمهور ایران با او در حاشیه اجلاس شانگهای، فرصتی فراهم کرده تا نقش واقعی این شخصیت در سیاست چین و اهمیت تعامل با وی برای ایران بررسی شود.
وانگ هونینگ کیست؟ از استاد دانشگاه تا قلب سیاست چین
وانگ هونینگ (王沪宁)، متولد ۶ اکتبر ۱۹۵۵ در شانگهای، با ریشه خانوادگی در شهر لایژو از استان شاندونگ است. او برخلاف بسیاری از رهبران حزب کمونیست چین که از مسیرهای سنتی ــ مدیریت استانی، فعالیت حزبی محلی یا حضور در ارتش ــ به رأس قدرت راه یافتهاند، از مسیر آکادمیک و نظریهپردازی سیاسی وارد سیاست شد. همین ویژگی او را به یکی از چهرههای کمنظیر تاریخ معاصر چین بدل کرده است.
دوران جوانی و ورود به دانشگاه
وانگ در سالهای نوجوانی، بهدلیل بیماری و ضعف جسمانی، از فرستادهشدن به مناطق روستایی (مانند بسیاری از جوانان دوره انقلاب فرهنگی) معاف شد. این موضوع باعث شد دوران بحرانی دهه ۱۹۷۰ را بهجای کار یدی در مزارع، با خودآموزی و مطالعه در خانه بگذراند. او مدتی کوتاه بهعنوان شاگرد کارگر فعالیت کرد، اما خیلی زود بهعنوان دانشجوی «کارگر-دهقان-سرباز» به دوره آموزش زبان فرانسه در شانگهای راه یافت.
سال ۱۹۷۸ نقطه عطفی در زندگی او بود: در آزمون سراسری تحصیلات تکمیلی که پس از انقلاب فرهنگی دوباره برگزار میشد، موفق به کسب رتبهای ممتاز شد و بهطور مستقیم وارد کارشناسیارشد علوم سیاسی در دانشگاه فودان شد. در سال ۱۹۸۱ مدرک کارشناسیارشد حقوق (گرایش روابط بینالملل) دریافت کرد و در همان دانشگاه به تدریس پرداخت.
وانگ هونینگ (دوم از راست) در جوانی
چهره دانشگاهی و نظریهپرداز جوان
وانگ هونینگ بهسرعت در فضای دانشگاهی دهه ۱۹۸۰ به شهرت رسید. او استاد روابط بینالملل و سپس رئیس دانشکده علوم سیاسی و بعدها رئیس دانشکده حقوق فودان شد. در همین زمان، بهعنوان یکی از جوانترین اساتید، مقالات و تحلیلهای او درباره سیاست تطبیقی، ایدئولوژی و روابط چین با جهان در مجلات معتبر منتشر میشد.
او در سالهای ۱۹۸۸–۱۹۸۹ بهعنوان پژوهشگر میهمان در دانشگاه آیووا و دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، اقامت داشت. تجربه حضور در آمریکا و مشاهده مستقیم جامعه غربی، دیدگاه او را شکل داد. حاصل این تجربه، کتاب مشهور «آمریکا علیه آمریکا» بود که تضادهای ساختاری در فرهنگ، اقتصاد و سیاست آمریکا را برجسته میکرد. این کتاب خیلی زود در حزب کمونیست بهعنوان یک متن مرجع ضدغربی و نشانه توانایی وانگ در تحلیل کلانتمدنی شناخته شد.
شهرت او تنها به حوزه دانشگاه محدود نماند. در اوایل دهه ۱۹۹۰، وانگ بهعنوان مشاور تیم مناظره دانشگاه فودان در مسابقات بینالمللی هنگکنگ حضور یافت و تیم را به قهرمانی رساند؛ اتفاقی که او را بهعنوان یک روشنفکر ملی مطرح کرد.
ورود به سیاست و اتاق فکر حزب کمونیست
در سال ۱۹۹۵، با توصیه مقامات بلندپایهای چون زِنگ چینگهونگ، مدیر دفتر مرکزی حزب و از نزدیکترین افراد به جیانگ زِمین و همچنین وو بانگگو، معاون نخستوزیر چین (۱۹۹۵–۲۰۰۳) و رئیس کنگره ملی خلق (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳)، وانگ هونینگ به پکن فراخوانده شد و بهعنوان مسئول گروه سیاسی در دفتر پژوهشهای سیاست مرکزی حزب منصوب گردید. این دفتر، به تعبیر بسیاری، «مغز متفکر حزب» است؛ نهادی که ایدهها و راهبردهای ایدئولوژیک و سیاسی حزب در آن طراحی میشود.
وانگ از همان زمان بهعنوان «مشاور ویژه» جیانگ زِمین وارد حلقه اصلی سیاستگذاری شد. در سال ۲۰۰۲، به ریاست دفتر پژوهشهای سیاست مرکزی رسید و بهمدت ۱۸ سال این جایگاه کلیدی را در اختیار داشت؛ طولانیترین دوره در تاریخ این نهاد.
نقش در تدوین ایدئولوژی سه نسل رهبری
ویژگی منحصربهفرد وانگ هونینگ، ثبات جایگاه و تداوم نفوذ او در سه دوره رهبری است:
- دوره جیانگ زمین (۱۹۹۰–۲۰۰۲): مشارکت در تدوین نظریه «سه نمایندگی» که حزب را از حزبی صرفاً کارگری به نماینده همه نیروهای مولد جامعه تبدیل کرد.
- دوره هو جینتائو (۲۰۰۲–۲۰۱۲): طراحی و پشتیبانی نظری از «جامعه هماهنگ» و «دیدگاه توسعه علمی» که بر توازن اجتماعی و محیطزیستی تأکید داشت.
- دوره شی جینپینگ (۲۰۱۲–امروز): تبدیلشدن به معمار اصلی «رویای چینی»، «تمدن نوین چینی» و «اندیشه سوسیالیسم با ویژگیهای چینی برای عصر جدید».
صعود به کمیته دائمی و جایگاه امروز
در سال ۲۰۱۷، وانگ هونینگ بهعنوان یکی از معدود نظریهپردازان غیرمدیر، وارد کمیته دائمی دفتر سیاسی حزب کمونیست شد ــ عالیترین حلقه قدرت در چین. او از این جایگاه بر حوزههای کلیدی همچون ایدئولوژی، تبلیغات، اصلاحات نهادی، حکمرانی بر اساس قانون، فضای مجازی و حتی برنامههای وحدت ملی نظارت داشت.
در سال ۲۰۲۳، او بهعنوان رئیس کنفرانس مشورت سیاسی خلق چین (CPPCC) منصوب شد؛ نهادی که در واقع بازوی اصلی حزب در مدیریت روابط با اقلیتها، ادیان، نخبگان غیرحزبی و بهویژه سیاست «جبهه متحد» است. او همچنین ریاست انجمن صلح و اتحاد ملی چین را بر عهده دارد که نقش مهمی در پیشبرد سیاستهای پکن درباره تایوان ایفا میکند.
ویژگی شخصیتی و جایگاه فکری
وانگ هونینگ در رسانههای چین چهرهای کمسخن، بسیار محتاط و بهندرت عمومی دارد. او نه بهعنوان خطیب، بلکه بهعنوان طراح پشتصحنه شناخته میشود؛ فردی که قدرتش از ایدهها و قلم او سرچشمه میگیرد. بسیاری از ناظران، او را «هنری کیسینجر چینی» یا حتی «کاردینال خاکستری حزب» نامیدهاند.
او طی پنج دهه اخیر، بدون داشتن تجربه اجرایی در استانها یا وزارتخانهها، توانسته است از مسیر اندیشه و ایدئولوژی به رأس نظام راه یابد. این موضوع جایگاه او را در تاریخ سیاسی چین منحصربهفرد میکند.
سه لایه قدرت وانگ هونینگ
یک) ایدئولوژی و گفتمان
او طراح اصلی مفاهیمی چون «سه نمایندگی» (دوره جیانگ)، «توسعه علمی» (دوره هو)، «رویای چینی» و «اندیشه شی جینپینگ برای سوسیالیسم با ویژگیهای چینی» است. در واقع، شعارها و اصطلاحاتی که در متون رسمی و سخنرانیها تکرار میشوند، محصول کار وانگ و تیمش هستند.
دو) انسجام داخلی
وانگ در حال حاضر بهعنوان رئیس کنفرانس مشورت سیاسی خلق چین (CPPCC) مسئول تقویت وحدت سیاسی و اجتماعی است. او نقش محوری در پروژههایی مانند «ملت واحد چینی» و «جامعه مشترک سرنوشت ملتها» دارد. دیدار اخیر او با اقلیتهای قومی نشان داد که او حامل پیامهای ایدئولوژیک برای تقویت انسجام ملی است؛ بهویژه در شرایطی که چین با چالشهای قومی در سینکیانگ، تبت و مرزهای جنوبی روبهروست.
سه) سیاست خارجی و انتقال اجماع
وانگ هونینگ بهطور مستقیم سیاست خارجی را طراحی نمیکند، اما بهعنوان «سخنگوی فکری شی» عمل میکند. دیدارهای او با رهبران ویتنام، کامبوج و ایران نشان داد که نقش وی انتقال و تثبیت اجماع رهبران است: او پیامهای کلیدی شی جینپینگ را با زبانی رسمی و ایدئولوژیک به رهبران دیگر منتقل میکند.
پیامهای وانگ هونینگ در صحنه داخلی و خارجی
در داخل چین:
- تأکید بر «ملت واحد» و «جامعه مشترک»؛
- استفاده از یادمانهای تاریخی مانند جنگ مقاومت علیه ژاپن برای تقویت هویت ملی؛
- برجستهکردن «وفاداری به حزب» در میان اقلیتها؛
- طرح «مثل دانههای انار در کنار هم» بهعنوان استعارهای از وحدت قومی.
در عرصه خارجی:
- تکرار مفاهیم «سرنوشت مشترک» و «همکاری استراتژیک بلندمدت»؛
- تأکید بر «دوستی تاریخی» بهویژه با کشورهای آسیایی مانند ویتنام و کامبوج؛
- نمایش این نکته که چین در برابر فشارهای غرب، بر «شبکه دوستان وفادار» تکیه دارد.
دیدار با ایران؛ اهمیت و محدودیتها
دیدار مقامات عالیرتبه ایران با وانگ هونینگ، رئیس کنفرانس مشورت سیاسی خلق چین و عضو کمیته دائمی دفتر سیاسی حزب کمونیست، در سطح بینالمللی و داخلی اهمیت قابل توجهی دارد، اما محدودیتهای خاص خود را نیز به همراه دارد.
اهمیت دیدار:
۱. بازتاب در سطح ایدئولوژیک و سیاسی
وانگ هونینگ، بهعنوان معمار اصلی ایدئولوژی حزب کمونیست و سازنده مفاهیم کلیدی در سه نسل رهبری چین، نقش ویژهای در تعیین چارچوب گفتمان رسمی پکن دارد. دیدار با او نشان میدهد که ایران نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از دیدگاه ایدئولوژیک و سیاسی در نظر چین اهمیت دارد. چنین دیداری میتواند پیام روشنی به نخبگان چینی و مقامات عالیرتبه بدهد: ایران شریک قابل اعتماد در تحکیم اهداف بلندمدت چین است.
۲. تقویت تصویر ایران در گفتمان رسمی حزب
واکنشها و پوشش این دیدار در رسانههای رسمی چین، از جمله روزنامه مردم/رِنمین (人民日报) و رسانههای وابسته به حزب، به بازتاب مثبت ایران در میان مخاطبان داخلی کمک میکند. این مسئله، علاوه بر جنبه دیپلماتیک، به تثبیت ایران بهعنوان شریک استراتژیک در افکار عمومی و گفتمان رسمی حزب کمک میکند.
۳. نزدیکی به هسته مرکزی قدرت چین
هرچند وانگ هونینگ به لحاظ اجرایی مسئول سیاستهای اقتصادی و سرمایهگذاری نیست، اما نزدیکی به او به معنای دسترسی غیرمستقیم به حلقه نزدیک به شی جینپینگ و تاثیرگذاری بر تصمیمات ایدئولوژیک و راهبردی است. در نظام سیاسی چین، دسترسی به افراد تأثیرگذار در حوزه ایدئولوژی، اغلب پلی برای جلب توجه رهبری ارشد محسوب میشود.
۴. نماد اعتماد و احترام متقابل
دیدار با وانگ همچنین نشانهای از احترام چین به ایران است؛ نشان میدهد که ایران در نظر چین نه صرفاً یک شریک تجاری یا ژئوپلیتیک، بلکه کشوری است که میتواند در مسیر تحکیم ارزشها و اهداف مشترک در سطح بینالملل مورد توجه قرار گیرد.
محدودیتها:
۱. عدم نقش مستقیم در اقتصاد و انرژی
وانگ هونینگ، هرچند قدرت زیادی در حوزه ایدئولوژی و سیاست داخلی دارد، تصمیمگیرنده مستقیم در پروژههای اقتصادی، انرژی، نفت و بانکها نیست. این حوزهها عمدتاً در اختیار وزارت بازرگانی، کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات، معاون نخستوزیر مسئول امور ایران و شرکتهای بزرگ دولتی چین است. بنابراین، نزدیکی به وانگ تضمینکننده پیشبرد خودکار پروژههای اقتصادی نیست.
۲. تجربه پروژههای گذشته
تجربه همکاریهای ایران و چین، از جمله برنامه همکاری ۲۵ ساله، نشان داده است که حتی توافقات کلان سیاسی و اعلامشده در سطح رهبران، میتواند در عمل بهدلیل تحریمهای آمریکا، ملاحظات بانکی و احتیاط شرکتهای دولتی متوقف یا محدود شود. این مسئله نشان میدهد که سطح ایدئولوژیک و گفتمانی، الزاماً مترادف با تحقق اقتصادی و عملی نیست.
۳. سطوح مختلف نفوذ و تصمیمسازی در چین
روابط ایران و چین را میتوان در سه سطح تحلیل کرد:
- سطح ایدئولوژیک و راهبردی: جایی که وانگ هونینگ و حلقه سیاسی نزدیک به شی جینپینگ تصمیمات کلان و جهتگیری عمومی را شکل میدهند.
- سطح نهادی و اجرایی: جایی که وزارتخانهها، کمیسیونها و معاون نخستوزیر مسئول ترجمه سیاستها به اقدامات عملی هستند.
- سطح عملیاتی و شرکتی: جایی که شرکتهای بزرگ دولتی و بانکهای سیاستی باید قراردادها را اجرا کنند و با محدودیتهای واقعی داخلی و بینالمللی دست و پنجه نرم کنند.
بنابراین، دیدار با وانگ ارزش سیاسی و نمادین دارد، اما برای تضمین اجرای پروژههای عملیاتی و اقتصادی، ایران نیازمند تعامل مستقیم با نهادهای اجرایی و شرکتهای دولتی چین است.
راهبرد ایران در تعامل با وانگ هونینگ
۱. تثبیت جایگاه در روایت رسمی چین
وانگ هونینگ بیش از هر چیز «معمار گفتمان» است؛ کسی که مفاهیم کلیدی چون «رویای چینی»، «سرنوشت مشترک بشری» و «مدرنیزاسیون با ویژگیهای چینی» را به ادبیات سیاست رسمی بدل کرده است. ایران اگر بخواهد در نگاه چین از یک «شریک مقطعی» فراتر رود، باید جایگاه ثابتی در این روایتها پیدا کند. این هدف از طریق چند مسیر امکانپذیر است:
- اندیشکدهها و دانشگاهها: برگزاری نشستهای مشترک علمی میان پژوهشگران ایرانی و دانشگاههایی که وانگ یا شاگردان او در آن نفوذ دارند (مثل فودان و رنمین).
- رسانههای چینی: انعکاس تصویر مثبت ایران در رسانههایی که خط مشی ایدئولوژیک خود را از حزب میگیرند، میتواند موقعیت ایران را در افکار عمومی چین ارتقا دهد.
- دیپلماسی فرهنگی: تقویت گفتوگوهای تمدنی و همکاریهای فرهنگی ـ بهویژه با تأکید بر تاریخ مشترک جاده ابریشم ـ روایتی میسازد که با چارچوبهای فکری وانگ همسو است.
۲. ترکیب تعامل نمادین با پیگیری اجرایی
ملاقات با وانگ، ارزش نمادین و مشروعیتبخش بالایی دارد، زیرا نشاندهنده ورود ایران به سطح گفتوگو با حلقه ایدئولوژیک نزدیک به شی جینپینگ است. اما تجربه روابط ایران–چین ثابت کرده است که مشروعیت سیاسی بدون سازوکار اجرایی کافی نیست. ایران باید این تعامل نمادین را به پلی برای مذاکرات جدیتر با نهادهای کلیدی تبدیل کند:
- کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی (NDRC) و وزارت بازرگانی چین: نهادهایی که پروژههای انرژی، بانکی و زیرساختی را مدیریت میکنند.
- شرکتهای بزرگ دولتی و بانکهای سیاستی: بازیگران اصلی در نفت، گاز، پتروشیمی و سرمایهگذاری که به محاسبات ریسک اقتصادی و تحریمها حساساند.
- مکانیزمهای مشترک نظارتی: ایجاد کمیتههای پیگیری توافقها میتواند مانع از تکرار تجربه توافقهای روی کاغذِ بدون اجرا شود.
۳. بهرهگیری از ظرفیت چندجانبهگرایی
وانگ هونینگ در بسترهایی چون سازمان همکاری شانگهای یا نشستهای بینالمللی، بیشتر از هر جای دیگر فعال است؛ زیرا این نهادها به شدت نیازمند چارچوبهای مفهومی و ایدئولوژیک هستند. ایران میتواند از این موقعیت سه بهره ببرد:
- طرح مسائل ایران در قالب گفتمان مشترک: به جای درخواستهای دوطرفه، پیوند زدن نیازهای ایران (مثلاً مقابله با تحریم یا توسعه انرژی) با شعارهای چین در چندجانبهگرایی.
- ائتلافسازی نرم: همکاری با کشورهایی چون روسیه، پاکستان یا آسیای مرکزی در قالب نشستهای شانگهای، جایگاه ایران را در محافل مورد نظارت وانگ تقویت میکند.
- همسویی با پروژههای کلان چین: قرار گرفتن در چارچوب «کمربند و جاده» یا «ابتکار جهانی توسعه» باعث میشود روایت ایران بخشی از گفتمان کلان طراحیشده توسط وانگ باشد.
جمعبندی
وانگ هونینگ را میتوان «معمار خاموش ایدئولوژی چین» دانست؛ روشنفکری که قدرتش در طراحی چارچوبهای فکری نهفته است. او نه فرمانده اقتصادی است و نه دیپلماتی اجرایی، اما بدون او روایتهای سیاسی و ایدئولوژیک چین انسجام نمییافت.
دیدار رئیسجمهور ایران با وانگ، بیش از آنکه به معنای گشایش فوری در حوزه اقتصاد باشد، فرصتی نمادین برای تقویت جایگاه ایران در گفتمان رسمی حزب کمونیست است. با این حال، برای بهرهبرداری عملی، ایران باید راهبردی چندسطحی را دنبال کند: حفظ ارتباط با معماران ایدئولوژی همچون وانگ، در کنار تعامل فعال با تصمیمگیران اجرایی و اقتصادی چین.
پایان/
نظر شما