چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

وقتی کشوری تمدنی چند هزارساله دارد، مدرن‌سازی برایش تقلید از غرب نیست، بازآفرینی خویشتن است. پانزدهمین برنامه‌ی پنج‌ساله، روایت همین بازآفرینی است، داستان کشوری که می‌خواهد در عصر دیجیتال، گذشته و آینده‌اش را با هم زندگی کند.

به گزارش تحریریه، شیه مائوسونگ (谢茂松پژوهشگر ارشد مؤسسه راهبرد ملی دانشگاه تسینگ‌هوا و رئیس کمیته تخصصی «تمدن چین و مسیر چینی» در انجمن نوآوری ملی، با تکیه بر اصول تمدنی و فلسفه‌ای چین، برنامه پنج‌ساله این کشور را نه تنها به‌عنوان نقشه اقتصادی، بلکه به‌عنوان مسیر تمدنی و فرهنگی بررسی کرده است.

در چهارمین نشست بیستمین کنگره حزب کمونیست چین، پیشنهاد تدوین «برنامه پنج‌ساله پانزدهم» به تصویب رسید.
اما اهمیت این برنامه را تنها با نگاهی اقتصادی نمی‌توان درک کرد؛ اگر از زاویه تمدنی و سیاسی به آن بنگریم، معنای عمیق‌تری پیدا می‌کند — این حلقه‌ای است میان گذشته و آینده، جایی که مسیر مدرنیزاسیون چینی وارد مرحله‌ای سرنوشت‌ساز می‌شود.

از آغاز جمهوری نوین چین، برنامه‌های پنج‌ساله ستون فقرات راه سوسیالیستی کشور بوده‌اند.
هر برنامه ادامه‌ی منطقی برنامه‌ی پیشین است، گامی رو به جلو در مسیری پیوسته و منسجم. این ویژگی مرحله‌به‌مرحله بودن و تداوم برنامه‌ها، به‌خوبی با روح تمدن چینی سازگار است، یعنی همان مفهومی که اندیشمندان آن را «تداوم در زمان و موقعیت» می‌نامند؛ یعنی در هر برهه، جایگاه و زمان خود را شناختن و در مسیر تاریخی خویش پیش رفتن.
از همین رو، «برنامه پنج‌ساله پانزدهم» جایگاه ویژه‌ای دارد: مرحله‌ای میانی، تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز؛ جایی که تمام تلاش‌های گذشته به ثمر می‌نشیند و بنیانی تازه برای آینده گذاشته می‌شود.

۱. چشم‌انداز مائو تسه‌تونگ: رسیدن به آمریکا در پانزده برنامه پنج‌ساله

از همان روزهای نخست، هدف برنامه‌های پنج‌ساله روشن بود — ساختن یک کشور سوسیالیستی مدرن.

مائو گفته بود: «مردم ما باید برنامه‌ای بزرگ در سر داشته باشند. باید آماده باشیم که در چند برنامه پنج‌ساله، کشور عقب‌مانده‌مان را به کشوری صنعتی و پیشرفته با فرهنگی نوین تبدیل کنیم».

مائو درک خاصی از مفهوم «مدرنیزاسیون» داشت: او مدرنیته را فقط در کارخانه و فولاد نمی‌دید؛ از نگاه او، «مدرن شدن» نیازمند آفرینش فرهنگی نوین و مدرن نیز بود.

در ۲۹ اکتبر ۱۹۵۵، مائو در سخنرانی‌اش درباره اصلاح صنایع و بازرگانی خصوصی، پیش‌بینی‌ای شگفت‌انگیز و آینده‌نگرانه مطرح کرد.

او گفت: «هدف ما این است که به آمریکا برسیم، و حتی از آن جلو بزنیم. آمریکا فقط کمی بیش از صد میلیون نفر جمعیت دارد، ما بیش از ششصد میلیون نفر. باید بتوانیم به آنها برسیم. چند دهه طول می‌کشد؟ بستگی به تلاش ما دارد — دست‌کم پنجاه سال، شاید هم هفتاد و پنج سال. هفتاد و پنج سال یعنی پانزده برنامه پنج‌ساله. روزی که به آمریکا برسیم و از آن پیشی بگیریم، آن روز است که می‌توانیم نفسی راحت بکشیم».

شش دهه بعد، در سال ۲۰۱۴، چین از نظر قدرت خرید (PPP) از آمریکا پیشی گرفت.
و حالا، در سالی که کشور در آستانه تدوین «برنامه پنج‌ساله پانزدهم» ایستاده است، پیش‌بینی مائو از گذشته، دوباره در برابر چشمان ما زنده شده — گویی تاریخ، پس از هفتاد سال، به نقطه‌ای رسیده که او آن را دیده بود.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

شی جین‌پینگ، دبیرکل حزب کمونیست چین، تأکید کرده است:

«از نخستین برنامه پنج‌ساله تا چهاردهمین برنامه، محور ثابت و تغییرناپذیر، ساختن کشوری سوسیالیستی و مدرن بوده است».

پس از تأسیس جمهوری خلق چین، و پیش از آغاز اصلاحات و سیاست درهای باز، حزب کمونیست پنج برنامه پنج‌ساله را طراحی و اجرا کرد. در هر دوره، وظایف مشخصی برای توسعه مرحله‌ای و گام‌به‌گام مدرنیزاسیون تعیین شد.

اولین برنامه پنج‌ساله، از سال ۱۹۵۱ آغاز به تدوین شد. ویژگی آن این بود که فرآیند تدوین و اجرا هم‌زمان پیش می‌رفت. این برنامه در سال ۱۹۵۳ رسماً به اجرا درآمد، و در مارس ۱۹۵۵ پیش‌نویس آن در کنگره ملی حزب تصویب شد. در ۳۰ ژوئیه همان سال، مجلس ملی خلق نیز طرح را به تصویب رساند و کار تدوین «برنامه اول» رسماً پایان یافت. دوره اجرای آن از ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۷ بود.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

در نخستین روز سال ۱۹۵۴، روزنامه‌ی مردم (People’s Daily) سرمقاله‌ای منتشر کرد با عنوان «همه چیز برای تحقق خط‌مشی کلی کشور» — شعاری که روح و هدف برنامه پنج‌ساله اول را خلاصه می‌کرد.

برنامه اول، بیش از هر چیز بر طرح‌ریزی گسترده صنعتی کشور متمرکز بود. در این مسیر، ۱۵۶پروژه‌ای که با کمک اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد، نقشی کلیدی داشتند.
تا پیش از آن، صنایع چین بیشتر در سواحل شرقی متمرکز بود و این تمرکز سبب شکاف شدید میان شرق و غرب، و میان مناطق ساحلی و داخلی شده بود. در «برنامه اول»، بسیاری از پروژه‌های صنعتی بزرگ به مناطق غربی منتقل شدند؛ حتی دانشگاه حمل‌ونقل (جیاوتونگ) نیز از شانگهای به شی‌آن منتقل گردید. این تصمیمات، چهره‌ی صنعتی چین را دگرگون کرد و گامی اساسی در جهت توزیع متوازن‌تر توسعه ملی بود.

در «برنامه دوم»، تمرکز همچنان بر توسعه صنایع سنگین باقی ماند؛
اما در «برنامه سوم»، چین با حفظ اولویت صنایع سنگین، مسیر توسعه را به‌صورت تدریجی از کشاورزی به صنایع سبک و سپس به صنایع سنگین تنظیم کرد؛
«برنامه چهارم» بیشتر رنگ و بوی نظامی و آماده‌سازی دفاعی داشت؛
و «برنامه پنجم» هدفی مشخص را دنبال می‌کرد: مکانیزه کردن کشاورزی تا سال ۱۹۸۰.

در این مسیر، چین تنها از «برادر بزرگ‌تر» خود، شوروی، کپی‌برداری نکرد. هرچند پنج‌ساله‌ها از الگوی برنامه‌ریزی شوروی الهام گرفته بودند، اما چین از همان آغاز راهی مستقل و خلاقانه در پیش گرفت. چینی‌ها آموختند، تحلیل کردند، و سپس با واقعیت‌های کشور خود تطبیق دادند.

تفاوت‌های کلیدی نیز همین‌جا بود:

🔶برخلاف شوروی که برنامه‌ریزی کاملاً متمرکز را در پیش گرفت، چین بر آن بود که هم دولت مرکزی و هم دولت‌های محلی، هر دو فعال باشند و از ظرفیت‌های منطقه‌ای در توسعه استفاده شود.

🔶درحالی‌که شوروی تقریباً تمام تمرکز خود را بر صنایع سنگین گذاشته بود، چین به تدریج تعادل را برقرار کرد: در «برنامه سوم»، توالی توسعه را از کشاورزی به صنایع سبک و سپس سنگین تنظیم نمود و در «برنامه پنجم» با رویکردی نو صنعت را در خدمت کشاورزی قرار داد تا روند مکانیزاسیون روستاها شتاب گیرد.

از «برنامه» تا «طرح»: پنج‌ساله‌هایی که ستون فقرات مدرن‌سازی چین شدند

پنج برنامه پنج‌ساله نخست جمهوری خلق چین، با هدف تحقق «چهار مدرن‌سازی»‌ — یعنی مدرن‌سازی کشاورزی، صنعت، دفاع ملی و علم و فناوری — طراحی شدند.
در پایان این پنج دوره، چین توانسته بود پایه‌های یک نظام صنعتی کامل و منسجم را بنا کند؛ ساختاری که از صفر آغاز شده بود و اکنون به شبکه‌ای گسترده از صنایع مادر و زیربخش‌ها تبدیل شده بود.

از دوره‌ی یازدهمین برنامه پنج‌ساله به بعد، یک تحول مهم رخ داد: واژه‌ی «برنامه» جای خود را به «طرح» داد.
این تغییر کوچک در ظاهر، در واقع نشانه‌ی دگرگونی عمیق در شیوه اداره اقتصاد بود — گذار از اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده به ترکیبی از پویایی بازار و راهبری فعال دولت.

Explainer: What does China's 'two sessions' mean for climate policy in  2025? - Carbon Brief

شی جین‌پینگ، دبیرکل حزب کمونیست چین، بارها تأکید کرده است که استفاده از طرح‌های میان‌مدت و بلندمدت برای هدایت توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی، یکی از مهم‌ترین ابزارهای حکمرانی حزب است.

او می‌گوید «برنامه‌ریزی علمی، بزرگ‌ترین بازده را دارد؛ برنامه‌ریزی اشتباه، بزرگ‌ترین اتلاف است؛ و بی‌ثباتی در برنامه‌ریزی، بزرگ‌ترین خطاست».

پنج‌ساله‌ها، نماد آشکار نظامی‌اند که چین آن را «مدیریت کلان ملی» می‌نامد — سیستمی که می‌تواند توان کل کشور را بر یک هدف بزرگ متمرکز کند. این همان چیزی است که پدر برنامه موشکی و فضایی چین، چیان شوئه ‌سِن (钱学森)، از آن به عنوان یک ابرسیستم پیچیده یاد می‌کرد.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

پژوهش‌های چیان شوئه ‌سِن به ساخت راکت‌هایی که نخستین ماهواره چین را به فضا بُرد و نیز موشک‌هایی که بخشی از زرادخانه هسته‌ای چین شد کمک کردند. در چین از او به عنوان یک قهرمان ملی یاد می‌شود.

فرآیند تدوین هر طرح پنج‌ساله، فقط نوشتن یک سند اداری نیست؛ بلکه فرآیند تصمیم‌گیری ملی است.
چنین سیستمی نیازمند نگاهی کل‌نگر و هماهنگی میان حوزه‌ها و سطوح مختلف است — از صنعت و کشاورزی گرفته تا مناطق، وزارت‌خانه‌ها و سطوح محلی. پیش از نگارش، تحقیقات میدانی گسترده انجام می‌شود و دیدگاه‌ها و پیشنهادهای کارشناسان، دانشگاهیان، کارآفرینان و حتی مردم عادی جمع‌آوری می‌گردد.
شی جین‌پینگ در مورد تدوین «طرح پنج‌ساله پانزدهم» تصریح کرده است که این کار باید بر پایه‌ی تصمیم‌گیری علمی، مشارکتی و قانون‌مدار انجام شود.

اما برنامه پس از تدوین پایان نمی‌یابد: اجرای آن نیازمند پایش مستمر، ارزیابی و در صورت لزوم اصلاحات پویا است — فرآیندی زنده که کشور را با تحولات زمان هم‌گام نگه می‌دارد.

亮点速览、“干货满满”!这场发布会介绍和解读党的二十届四中全会精神→_新闻频道_央视网(cctv.com)

نمایی از نشست بیستمین کنگره چهارم حزب کمونیست چین — منبع: شبکه تلویزیونی مرکزی چین (CCTV News)

از «ای‌ جینگ» تا سیاست مدرن؛ پیوند حکمت با برنامه‌ریزی

در قلب سنت فکری چین، متنی وجود دارد که هزاران سال است سرچشمه‌ی خرد راهبردی چینی‌هاست، «ای‌جینگ» (کتاب دگرگونی‌ها) — نخستین و مهم‌ترین اثر از «پنج کتاب کلاسیک» چین. «ای‌چینگ» یک نظام فکری است که جهان را به‌صورت یک کل پیوسته و پویا می‌بیند. در این نظام، کلید فهم پدیده‌ها در «تشخیص درست زمان و موقعیت در هر عمل و تصمیم» نهفته است.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

《易经》«ای جینگ» کتاب مقدس چینیان، و قدیمی‌ترین متن به‌جامانده از چین باستان است.

عاقلانه دیدن و عاقلانه رفتار کردن هدف ای جینگ است و به همین دلیل به آن «عقل چینی» نیز می‌گویند. ای جینگ نمی‌گوید که چه چیزی در آینده رخ می‌دهد، بلکه توضیح می‌دهد که چرا وقایع بدین گونه هستند، رفتار متناسب با این وقایع چیست، و نگاه و رفتار هماهنگ با زندگی در آینده بر اساس آنچه در حال انجام است چه خواهد بود.

این همان اصل تمدنی است که در بطن نظام چین نیز دیده می‌شود.

پنج‌ساله‌ها همزمان دو ویژگی بنیادین دارند:
از یک‌سو، تداوم راهبردی در ساخت سوسیالیسم مدرن با ویژگی‌های چینی؛
و از سوی دیگر، انعطاف‌پذیری در طراحی سیاست‌ها بر اساس شرایط زمانه.

هر دوره، اولویت‌های خود را دارد — هر پنج‌ساله، پاسخی است به مسئله‌ی اصلی زمان خود.
و همین توانایی در تشخیص «زمان» و «موقعیت» است که مسیر مدرن‌سازی چین را زنده، پویا و ماندگار کرده است.

از سال ۲۰۱۸ به این‌سو، ایالات متحده فشارها و محدودیت‌های فناورانه و اقتصادی خود را بر چین افزایش داده است: کنترل‌های سخت‌تر بر صادرات فناوری، تلاش برای «جداسازی زنجیره‌های تأمین»، و محدود کردن دسترسی چین به فناوری‌های پیشرفته.

در چنین فضایی، امنیت علمی، صنعتی و اقتصادی برای چین اهمیتی بی‌سابقه یافته است. به همین دلیل، از طرح پنج‌ساله چهاردهم به بعد، مفاهیمی چون تلفیق توسعه و امنیت وارد متن اصلی طرح شد.
در سال‌های اخیر، با شتاب فزاینده‌ی تحولات علمی و صنعتی، پنج‌ساله‌ها بیش از هر زمان دیگر، به نقشه‌ی راهی برای آینده فناوری و صنعت چین تبدیل شده‌اند — نقشه‌ای که نشان می‌دهد چگونه باید در دنیای پررقابت امروز، هم رشد کرد و هم امن ماند.

نگاهی از منظر علوم سیاسی: پنج‌ساله‌ها و منطق سیاسی نظام ملی چین

اگر از دیدگاه علم سیاست به «پنج‌ساله‌ها» بنگریم، درمی‌یابیم که این نظام برنامه‌ریزی، جلوه‌ای کامل از توان راهبردی و سیاسی نظام ملی نوین چین است؛ سیستمی که بر پایه‌ی برنامه‌ریزی علمی و اجرای پیوسته و منسجم شکل گرفته است.

چین، به‌عنوان تنها تمدن پیوسته و بی‌وقفه در جهان، راز تداوم خود را در حفظ وحدت بزرگ ملی یافته است.

این وحدت نه‌فقط به معنای وحدت سرزمینی است، بلکه نیازمند پیوستگی فرهنگی، فکری و سیاسی نیز هست — یعنی هماهنگی میان «روح فرهنگ» و «قدرت سازمان‌دهی سیاسی». در طول تاریخ، چین همواره یک دولت-تمدن بزرگ و متمرکز بوده است؛ اما در هر دوره، شکل این تمرکز متفاوت بوده:

🔹در دوران باستان، نظام ملی مبتنی بر تمدن کشاورزی بود؛

🔹در جمهوری خلق چین، این نظام در قالب تمدن صنعتی شکل گرفت؛

🔹و در دوران کنونی، وارد مرحله‌ای تازه شده‌ایم: تمدن دیجیتال با نظام ملی نوین.

در هر سه دوره، نیروی راهبری مرکزی که این انسجام را ممکن ساخته، حزب کمونیست چین بوده است.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

«برنامه پنج‌ساله پانزدهم»: گام میانی و سرنوشت‌ساز در مسیر مدرن‌سازی چین

۱. مرحله‌ای تعیین‌کننده در مسیر رسیدن به ۲۰۳۵

چین هدف‌گذاری کرده تا سال ۲۰۳۵ به‌طور کامل به کشوری سوسیالیستی و مدرن تبدیل شود. در این مسیر، «برنامه پنج‌ساله پانزدهم» (۲۰۲۶–۲۰۳۰) جایگاهی کلیدی دارد؛ نه‌تنها نتیجه‌ی تلاش‌های برنامه‌ی چهاردهم است، بلکه پایه‌گذار دوره‌ی شانزدهم و مرحله‌ی نهایی مدرن‌سازی نیز محسوب می‌شود.

در فلسفه‌ی چینی، مرحله‌ی میانی همیشه نقطه‌ی تعیین‌کننده‌ی سرنوشت است. همان‌گونه که در 《ای‌چینگ》(کتاب دگرگونی‌ها) آمده، «پایداری در میانه، ضامن بی‌خطری و کامیابی است». از این نگاه، «پانزدهمین برنامه» نقش مرحله‌ی «تحکیم بنیان و جهش جامع» را در مسیر مدرن‌سازی ایفا می‌کند؛ جایی که تلاش پیوسته و پایداریِ میان‌راه، سرنوشت آینده را رقم می‌زند.

۲. پیشرفت در ثبات؛ فلسفه‌ی توسعه‌ی چینی

اصلی‌ترین جهت‌گیری این برنامه، تحقق شعار «پیشرفت در ثبات» است — یعنی حفظ توازن میان رشد اقتصادی و ثبات اجتماعی.
در شرایطی که جهان با تحولات سریع و رقابت فشرده روبه‌روست، چین می‌خواهد هم رشد اقتصادی را حفظ کند و هم پایه‌های اجتماعی، سیاسی و زیست‌محیطی خود را تقویت نماید.

در این چارچوب، سه محور اصلی تعریف شده است:

  • نوآوری و اصلاحات به‌عنوان موتور محرک،
  • بهبود کیفیت زندگی مردم به‌عنوان هدف نهایی،
  • رهبری و پاکدستی حزب کمونیست به‌عنوان تضمین اجرایی.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

۳. توازن میان کیفیت و کمیت

در اقتصاد چین، رشد کیفی و کمی دو روی یک سکه‌اند. از یک‌سو کشور به رشد باکیفیت، فناورانه و پایدار نیاز دارد؛ از سوی دیگر، در جامعه‌ای با جمعیت بیش از ۱.۴ میلیارد نفر، رشد کمّی برای اشتغال و ثبات حیاتی است.

به همین دلیل، سیاست‌گذاران از «رشد کیفی مؤثر همراه با رشد کمّی معقول» سخن می‌گویند — مفهومی که ریشه در اندیشه‌ی سنتی «میانه‌روی و توازن دوسویه» دارد.

۴. شش اصل راهبردی توسعه

پانزدهمین برنامه بر پایه‌ی شش اصل استوار است که همگی بر تعادل و هم‌افزایی نیروهای گوناگون تأکید دارند:

یک. رهبری جامع حزب کمونیست در کنار اولویت مردم؛

دو. بازار کارآمد در تعامل با دولت فعال؛

سه. پیشرفت اقتصادی در توازن با امنیت ملی؛

چهار. اصلاحات عمیق و توسعه‌ی کیفی به‌عنوان فرایندی یکپارچه؛

پنج. نوآوری فناورانه به‌عنوان نیروی پیشران؛

شش. حکمرانی پاک و شفاف به‌عنوان پشتوانه‌ی اعتماد عمومی.

این ترکیب نشان می‌دهد که چین می‌کوشد میان نظم متمرکز سنتی و منطق بازار آزاد، راه سومی بسازد که با شرایط خودش سازگار باشد — الگویی از حکمرانی مبتنی بر توازن میان دولت، بازار و مردم.

۵. پنج قدرت ملی؛ نگاه تازه به توان تمدنی

در سند جدید، قدرت ملی چین در پنج بُعد تعریف شده است: اقتصادی، فناورانه، دفاعی، ترکیبی و بین‌المللی.
این نگرش نو نشان می‌دهد که اقتصاد و فناوری تنها زمانی معنا دارند که به قدرت دفاعی و نفوذ جهانی تبدیل شوند. در واقع، هدف چین نه صرفاً رشد اقتصادی، بلکه تبدیل‌شدن به قدرتی تمدنی و جامع است — کشوری که بتواند هم در داخل ثبات داشته باشد و هم در نظام جهانی نقش‌آفرین باشد.

4 Chinese villages named UNTWO 'Best Tourism Villages' - Chinadaily.com.cn

۶. گسترش افق تمدنی چین

برنامه‌ی پانزدهم، افق مدرن‌سازی را از صنعت و اقتصاد فراتر می‌برد و سه بعد تمدنی نو را برجسته می‌کند:

🔹تمدن دیجیتال: تمرکز بر هوش مصنوعی، داده‌های کلان و فناوری سبز؛

🔹تمدن کشاورزی نو: بازآفرینی سبک زندگی روستایی در قالب زیرساخت‌های مدرن؛

🔹تمدن دریایی: توسعه‌ی قدرت دریایی، حفاظت از اقیانوس‌ها و گسترش نفوذ چین در دریاهای پیرامون.

در کنار این سه محور، بر پیوند میان فرهنگ سوسیالیستی، سنت‌های تمدن چینی و فناوری دیجیتال نیز تأکید شده است؛ تلاشی برای ساخت فرهنگی مدرن که در عین جهانی‌بودن، ریشه در میراث چینی دارد.

۷. جامعه‌ی پویا و عدالت‌محور

یکی از نکات برجسته‌ی این برنامه، تأکید بر تحرک اجتماعی آزاد و عدالت طبقاتی است.
چین می‌خواهد از شکل‌گیری «جمود اجتماعی» و نابرابری ساختاری جلوگیری کند؛ زیرا به باور رهبران آن، سوسیالیسم واقعی زمانی معنا دارد که فرصت رشد برای همه فراهم باشد.
در همین راستا، سیاست‌هایی برای حل منازعات اجتماعی و افزایش انسجام ملی در دستور کار قرار گرفته است.

۸. توسعه همراه با آمادگی برای چالش‌ها

در فضای جهانی پرتنش و رقابتی امروز، برنامه‌ی پانزدهم مفهوم «ساخت‌وساز در عین آمادگی و مقاومت» را مطرح می‌کند.
یعنی چین در حالی که بر توسعه‌ی داخلی تمرکز دارد، هم‌زمان خود را برای فشارها، رقابت‌ها و حتی رویارویی‌های احتمالی در سطح جهانی آماده می‌سازد. این رویکرد بازتابی از تجربه‌ی تاریخی چین در حفظ توازن میان توسعه‌ی داخلی و امنیت خارجی است.

«کاربرد زمان میانه»: حکمرانی هوشمند چین در عصر دیجیتال و تمدن نو

در فلسفه‌ی چینی، مفهوم «تعادل در زمان»؛ یعنی شناخت لحظه‌ی مناسب برای اقدام و حفظ توازن میان نیروهای متضاد. برنامه پنج‌ساله پانزدهم تجسم امروزی همین اندیشه است: ترکیب عمل‌گرایی، نوآوری و خودآگاهی تمدنی در مسیر ساختن آینده‌ای پایدار.

۱. گذار به تمدن دیجیتال و آینده‌ی هوشمند

در این برنامه، چین رسماً مسیر خود را به سوی تمدن دیجیتال تعریف می‌کند. سه محور اصلی این گذار عبارت‌اند از:

🔸هوشمندسازی (Smartization): توسعه‌ی گسترده‌ی هوش مصنوعی، داده‌های کلان، رباتیک و اقتصاد دیجیتال برای ارتقای بهره‌وری و امنیت اقتصادی؛

🔸سبزسازی (Greenization): حرکت به‌سوی اقتصاد کم‌کربن، انرژی‌های نو و صنعت سازگار با محیط‌زیست؛

🔸هم‌پیوندی (Integration): ترکیب فناوری دیجیتال با تولید، خدمات، آموزش، فرهنگ و حکمرانی.

چین این سه جهت را نه صرفاً روندهای فناورانه، بلکه مسیرهای تمدنی می‌داند — راهی برای ساختن جامعه‌ای هوشمند که توسعه‌اش با طبیعت و انسان در توازن است.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

یک ربات انسان‌نما در تاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ در میز پذیرش «انجمن ژونگ‌گوان‌چون» در پکن از میهمانان استقبال می‌کند. [عکس از شین‌هوا]

۲. سرمایه‌گذاری در «انسان» در کنار «زیرساخت»

برخلاف الگوهای توسعه‌ی سنتی که فقط بر سرمایه‌گذاری در صنایع و زیرساخت‌ها تأکید داشتند، چین در برنامه‌ی پانزدهم به اهمیت سرمایه‌گذاری در انسان توجهی ویژه دارد.
ایده‌ی اصلی این است که رشد پایدار، بدون ارتقای آموزش، مهارت، سلامت و خلاقیت نیروی انسانی ممکن نیست.

همان‌طور که مائو تسه‌تونگ گفته بود:

«در میان همه‌ی منابع، انسان باارزش‌ترین است؛ چون اگر انسان باشد، همه‌چیز ممکن می‌شود».

از همین منظر، برنامه‌ی جدید تأکید دارد که برای تحقق مدرن‌سازی، باید «اراده‌ی جمعی مردم» را به بزرگ‌ترین نیروی مولد کشور تبدیل کرد.

۳. بازآفرینی تمدن کشاورزی در عصر مدرن

برای نخستین بار، در این برنامه عبارت «روستاها باید از شرایط زندگی مدرن برخوردار شوند» آمده است.
این جمله کوتاه، حامل یک تحول فکری بزرگ است:
چین به دنبال احیای تمدن کشاورزی در قالبی نو است — یعنی پیوند میان فناوری، زیست سبز و زندگی روستایی.
هدف آن است که روستاها نه حاشیه‌ی توسعه، بلکه یکی از موتورهای تمدن آینده باشند؛ جایی که تولید پایدار، فرهنگ محلی و نوآوری اجتماعی در کنار هم رشد کنند.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

یک کشاورز در تاریخ ۳۱ مه ۲۰۱۸ در شهر شی‌جیاژوانگ، استان هبی، با استفاده از یک پهپاد مزرعه‌ی خود را سم‌پاشی و کوددهی می‌کند. [عکس از VCG]

۴. خیز به سوی تمدن دریایی

یکی از نکات جدید و مهم در بیانیه‌ی کنگره‌ی بیستم، تأکید بر توسعه‌ی دریایی است.

چین خود را نه‌فقط قدرتی زمینی، بلکه کشوری دریایی می‌داند که منافع گسترده‌ای در اقیانوس‌ها دارد. از همین‌رو، برنامه‌ی پانزدهم هدف‌گذاری کرده تا در کنار توسعه‌ی اقتصادی و دفاعی، تمدن دریایی خود را بسازد — تمدنی که بر شناخت، بهره‌برداری و حفاظت از دریاها استوار است. این جهت‌گیری جدید، چین را از یک قدرت قاره‌ای به بازیگری دریایی و جهانی تبدیل می‌کند.

۵. پیوند تمدن چینی، فرهنگ سوسیالیستی و عصر دیجیتال

در بعد فرهنگی، برنامه تأکید می‌کند که فرهنگ سوسیالیستی چین باید بر پایه‌ی تمدن کهن چینی بنا شود و هم‌زمان با موج فناوری دیجیتال پیوند بخورد.
هدف آن است که فرهنگی با نفوذ جهانی، قدرت اقناع بالا و جذابیت فکری شکل گیرد — فرهنگی که بتواند در عصر رسانه‌های دیجیتال و رقابت تمدن‌ها، روایت مستقل چین را به جهان منتقل کند.

۶. جامعه‌ی متحرک و عدالت اجتماعی

برنامه همچنین بر ایجاد مسیرهای باز برای تحرک اجتماعی و حل مؤثر اختلافات طبقاتی تأکید دارد. به باور طراحان آن، عدالت اجتماعی قلب سوسیالیسم است و اگر جامعه دچار «جمود طبقاتی» شود، از روح سوسیالیستی تهی خواهد شد. بنابراین، سیاست‌های جدید بر توزیع عادلانه فرصت‌ها، حمایت از اقشار کم‌درآمد و کاهش نابرابری متمرکزند.

چین در مسیر ۲۰۳۵؛ رازهای برنامه پنج‌ساله پانزدهم

تا پایان سال ۲۰۲۰، تمامی دبستان‌ها و دبیرستان‌های دوره‌ی اول چین به اینترنت متصل شدند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۲ تنها ۲۵ درصد بود. همچنین تا سال ۲۰۲۱، در ۹۹.۵ درصد مدارس، کلاس‌های چندرسانه‌ای ساخته شده بود. [منبع: CGTN]

۷. «هم‌زمان ساختن، آمادگی و مقاومت»؛ واقع‌گرایی در عصر رقابت جهانی

در نهایت، برنامه‌ی پانزدهم رویکردی صریح به جهان پرتنش امروز دارد. عبارت «هم‌زمان ساختن، آمادگی و مقاومت» نشان‌دهنده‌ی درک چین از نظم جهانی کنونی است: در شرایط رقابت و فشار فزاینده از سوی قدرت‌های غربی، چین باید همزمان هم بسازد، هم دفاع کند، و هم با چالش‌ها روبه‌رو شود. این سه‌گانه‌ی راهبردی، بازتاب همان روحیه‌ی تاریخی چین است که در دوران بحران‌ها، رشد و بازسازی را هم‌زمان پیش برده است.

جمع‌بندی

«پانزدهمین برنامه پنج‌ساله» را می‌توان تجلی عمل‌گرایانه‌ی فلسفه‌ی دیرین چین دانست — فلسفه‌ای که در قلب خود بر «تعادل در زمان» و «هماهنگی در تضادها» تکیه دارد.
در واقع، چین حالا می‌خواهد مسیر مدرن‌سازی‌اش را خودش تعریف کند؛ مسیری که فقط درباره‌ی رشد اقتصادی نیست، بلکه درباره‌ی یافتن تعادلی تازه میان سنت و نوگرایی، فناوری و انسان است.

پایان/

۱۲ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 33746

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 5 =