اندیشکده اروپایی: چگونه باید ناتو را از رهبری آمریکا خارج کرد؟

اندیشکده «شورای روابط خارجی اروپا» با اشاره به طرح عقب‌نشینی تدریجی آمریکا از امنیت اروپا تحت دولت کنونی واشنگتن، نوشت: مرکز ثقل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در حال دگرگونی است و برای آن‌که این ائتلاف معتبر و متحد باقی بماند، اروپایی‌ها نه‌تنها باید هزینه بیشتری کنند، بلکه باید رهبری را نیز بیاموزند.

به گزارش تحریریه، در ادامه این گزارش آمده است: در تابستان ۲۰۲۵، رهبران اروپایی از یک اجلاس به اجلاس دیگر می‌شتافتند و در میان آن‌ها نیز جلسات غیررسمی متعددی برگزار می‌کردند. شاید همان‌جا بود که به ذهنشان خطور کرد که اقداماتشان تا سال ۲۰۲۹، سالگرد ۸۰ سالگی ناتو ممکن است تعیین‌کند که آیا این ائتلاف دهه‌ ۲۰۳۰ را سپری خواهد کرد یا نه.

در آخرین حضور «پیت هگست» وزیر دفاع ایالات متحده، در مقر ناتو در اواسط اکتبر، او دو نکته را درباره‌ آنچه مانع تهدید روسیه می‌شود، مطرح کرد. وی گفت: «اول، یک ناتوی مرگبار، توانمند و تحت رهبری اروپایی‌ها. دوم، ارتش اوکراین دارای توان رزمی معتبر.» در حالی‌که موضع دولت آمریکا درباره‌ اوکراین همچنان در نوسان است و پس از آخرین تماس تلفنی میان دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده و ولادیمیر پوتین همتای روس وی، بار دیگر تغییر کرده است، رئیس‌جمهوری این کشور با ثباتی چشمگیر در تلاش است بار رهبری ناتو را از دوش آمریکا بردارد.

در ماه ژوئن، در اجلاس ناتو در لاهه، اروپایی‌ها چماق پنج درصد تولید ناخالص داخلی ترامپ را برداشتند و آن را به طرح جدید سرمایه‌گذاری دفاعی خود برای سال ۲۰۳۵ تبدیل کردند. آن‌ها توافق کردند که ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینه‌های دفاعی اصلی و ۱.۵ درصد دیگر را صرف زیرساخت‌ها و فعالیت‌های مرتبط با دفاع کنند. برخی شاید به تغییرات خوش‌خیم در محیط امنیتی تا آن زمان امید بسته باشند، مثلاً اینکه روسیه ناگهان از تمایل به تغییر مرزها دست بردارد یا این‌که اهداف توانمندی‌ها به‌روزرسانی شوند تا بازدارندگی مشابهی با هزینه کمتر ایجاد شود.

انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نیز برای نوامبر ۲۰۲۸ برنامه‌ریزی شده است و در سال ۲۰۲۹، متحدان ناتو پیشرفت خود را بررسی خواهند کرد. با این حال، سرویس‌های اطلاعاتی اروپا هشدار می‌دهند که تا آن زمان روسیه ممکن است توان انجام حمله‌ای نظامی به اروپا را به‌دست آورده باشد؛ زیرا هم‌اکنون نیز کارزار «منطقه خاکستری» خود را تشدید کرده است. علاوه بر این، جمهوری‌خواهان آمریکا در سال ۲۰۲۸ خواهند خواست بر نتایج اولیه‌ تلاش واشنگتن برای کاهش تعهدات دفاعی خود در اروپا و انتقال سهم بیشتری از بار دفاعی به متحدان اروپایی تکیه کنند. اگر اروپایی‌ها چهار سال آینده را در انتظار ناپدید شدن چرخش آمریکا از اروپا و جاه‌طلبی‌های روسیه برای قاره بی برنامه سپری کنند، امنیت جمعی اروپا تقریباً محکوم به شکست خواهد بود.

در عوض، اروپایی‌ها باید از این زمان استفاده کنند تا ناتو، ساختارها و نیروهایش را عمدتاً اروپایی کند. اگر کرملین جرئت کند در آینده حمله‌ای ترتیب دهد، مشارکت‌های آمریکا باید به‌عنوان شتاب‌دهنده‌ای برای شکست روسیه مورد استقبال قرار گیرد، اما اروپایی‌ها دیگر نمی‌توانند اجازه دهند دفاعشان به آمریکا وابسته بماند.

پنتاگون در چارچوب بازنگری وضعیت نیروهای جهانی خود، در حال بررسی استقرارهای نظامی در سراسر جهان است. رهبران اروپایی و ناظران سیاست آمریکا انتظار دارند واشنگتن میزان نیروهای خود را در اروپا کاهش دهد. هنوز مشخص نیست که پنتاگون کدام واحدها را قصد دارد از قاره خارج کند. به نظر می‌رسد اعزام‌های چرخشی نخستین هدف آمریکا برای کاهش حضور خود در اروپا باشد؛ و احتمالاً پس از آن، نوبت به نیروهای دائمی وعده‌ داده‌ شده از سوی دولت جو بایدن رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده می‌رسد که هنوز قرار است مستقر شوند، مانند یگان آتش‌های دوربرد ارتش آمریکا که برای آلمان در سال ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی شده است. در هر صورت، اروپایی‌ها باید بر ایجاد یک آرایش نیروهای اروپایی قابل استقرار و معتبر تمرکز کنند که هیچ شکافی در برنامه‌ها و ابزارهای بازدارندگی و دفاع ناتو باقی نگذارد.

برای تحقق این هدف، اروپایی‌ها باید کمبودهای مزمن در قدرت آتش و ظرفیت خود را برطرف کنند و از دست دادن توانمندی‌های پشتیبانی‌کننده، مانند اطلاعات، لجستیک و فرماندهی را که ممکن است همراه با بازتخصیص تعهدات جهانی آمریکا پیش بیاید، پیش‌بینی کنند. این شامل توانایی‌های شناسایی، پایش و اکتساب هدف (ISR) برای شناسایی و دنبال‌کردن تهدیدها، فرماندهی و کنترل برای هماهنگی عملیات تهاجمی و دفاعی در مقیاس بزرگ، و پشتیبانی لجستیکی سنگین برای جابه‌جایی نیروها و تجهیزات است.

آخرین اهداف توانمندی ناتو، که در اوایل ژوئن توسط همه‌ وزرای دفاع تصویب شد، گسترش چشمگیری را در نیروهای زمینی متحدان پیش‌بینی می‌کند. از حدود ۸۰ تیپ به ۱۳۰ تیپ، هرکدام با سه هزار و ۶۰۰ تا پنج هزار سرباز. به این باید رشد مورد نیاز در مؤلفه‌های هوایی، دریایی، سایبری و فضایی را نیز افزود؛ بیشتر آن‌ها باید اروپایی باشند و مأموریت‌های خط مقدم، تقویتی و پشتیبانی را پوشش دهند. اروپایی‌ها باید پهپادها در انواع مختلف و قدرت آتش تقویت‌شده توپخانه سنتی و آتش‌های دوربرد را در این نیروها ادغام کنند. برای حل چالش‌های نیروی انسانی، برخی کشورها حتی بازگرداندن خدمت اجباری را مطرح کرده‌اند، اما این موضوع از حمایت گسترده‌ی عمومی، به‌ویژه در میان نسل در سن جنگ، برخوردار نیست. نه اتحادیه اروپا و نه ناتو نمی‌توانند در این زمینه راه‌حل الزام‌آور ارائه دهند؛ دولت‌های ملی باید به سرعت مشکلات جذب و نگهداشت نیرو را حل کنند.

اروپایی‌های عضو ناتو باید برای انتقال تدریجی اختیارات فرماندهی از ژنرال‌ها و دریاسالاران آمریکایی به اروپایی‌ها و کانادایی‌ها در ستادهای کلیدی نظامی آماده شوند. یادداشتی از سوی هگست خواستار کاهش ۲۰ درصدی پست‌های چهارستاره در کل نیروهای مسلح آمریکا و کاهش‌های بیشتر در پست‌های فرماندهی و ستادی به‌دلیل بازآرایی ساختار فرماندهی ایالات متحده شده است. از حدود ۴۰ پست چهارستاره‌ آمریکا، چهار مورد به‌طور سنتی و به شکل مستقیم از ناتو پشتیبانی می‌کنند، فرمانده عالی متفقین در اروپا (SACEUR)، فرماندهان نیروهای هوایی و زمینی ناتو (AIRCOM و LANDCOM)، و فرماندهی مشترک نیروهای متفقین در ناپل. این مناصب تجسم پیوند بازدارندگی هسته‌ای و دفاعی فراآتلانتیکی هستند و نمایندگی قوی‌ترین عضو ائتلاف را بر عهده دارند. تعداد بیشتری از ژنرال‌ها و دریاسالاران آمریکایی در رده‌های پایین‌تر نیز در نقش‌های حیاتی دیگر در ناتو خدمت می‌کنند.

با این حال، به تازگی دولت ترامپ یک ژنرال سه‌ستاره را برای خدمت هم‌زمان به‌عنوان فرمانده جدید نیروهای هوایی آمریکا در اروپا و فرمانده AIRCOM معرفی کرده است. احتمالاً سایر پست‌ها نیز به‌زودی شاهد تنزل مشابهی خواهند بود. اروپایی‌ها باید با دولت ترامپ همکاری کنند تا این اقدام بهینه‌سازی و کاهش هزینه را تسهیل کنند. آن‌ها باید اروپایی‌سازی ساختار فرماندهی ناتو را پیشنهاد دهند، به‌گونه‌ای که افسران چهارستاره‌ی اروپایی فرماندهی‌های هوایی، زمینی و دریایی ناتو را بر عهده گیرند و ژنرال‌های سه‌ستاره‌ی آمریکایی به‌عنوان معاونان آن‌ها برای تضمین تداوم هماهنگی عمل کنند.

تغییر سایر پست‌ها نیز باید تا سال ۲۰۲۹ ادامه یابد از جمله، سمت فرمانده عالی متفقین (SACEUR). افسران غیرآمریکایی در حال حاضر در سطوح بالای ناتو تجربه‌ رهبری کمی دارند، اما ناتویی تحت رهبری اروپا مستلزم آن است که این تجربه را به‌هرطریق ممکن کسب کنند.

گفت‌وگوها درباره‌ سازگاری دفاعی به شکل معمول به جدیدترین فناوری‌هایی که نوید تحولات انقلابی در میدان نبرد می‌دهند، متمرکز می‌شوند. اما بدون وجود شفافیت درباره‌ چگونگی سازمان‌دهی و یکپارچه‌سازی قابلیت‌ها و نیروهای متحد، هر تلاشی برای به‌کارگیری فناوری‌های نو یا نوآوری‌های دکترینال (اتاق فکر) به هرج‌ومرج خواهد انجامید. به‌جای کاشتن بذر تردید، سردرگمی و بی‌نظمی در درون ائتلاف، ناتویی آرام‌تر با حضور کمتر آمریکا و تحت رهبری اروپا باید توانمند و آماده‌ شکست و فروپاشی توان جنگ‌افروزی کرملین باشد.

۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۰
کد خبر: 33825

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 6 =