نقش آبخیزداری سازه‌محور در تسهیل سیلاب‌های منطقه مکران

آبخیزداری در واقع مجموعه اقداماتی است که به منظور مدیریت پایدار یک حوزه آبخیز انجام می‌پذیرد تا از منابع آب و خاک در مقابل مخاطرات طبیعی به خوبی محافظت شود. مهم‌ترین هدف در اجرای عملیات آبخیزداری حفظ منابع زیستی یک منطقه با افزایش نفوذ آب به آبخوان‌ها یا جلوگیری از تبخیر است.

وقوع سیل در جنوب‌شرقی‌ترین پهنه جغرافیایی کشور و پیامدهای ناشی از آن در روزهایی که گذشت، سبب شد تا دوباره مسئله آبخیزداری به‌عنوان روشی برای مدیریت نزولات آسمانی در کنار و حتی مقابل رویکردهای سدسازی منطقه مطرح شود.
اما آیا بیان صرف آبخیزداری بدون نگاه جامع به مسائل آب می‌تواند راهگشا باشد؟

آبخیزداری در واقع مجموعه اقداماتی است که به منظور مدیریت پایدار یک حوزه آبخیز انجام می‌پذیرد تا از منابع آب و خاک در مقابل مخاطرات طبیعی به خوبی محافظت شود. اقداماتی که در قالب عملیات بیولوژیکی و مکانیکی انجام می‌پذیرد. به‌عنوان مثال اراده غرس یک میلیارد درخت در کشور (سوای درست یا غلط بودن اجرای آن) بخشی از همین عملیات تلقی می‌گردد.

به اختصار مهم‌ترین هدف در اجرای عملیات آبخیزداری حفظ منابع زیستی یک منطقه با افزایش نفوذ آب به آبخوان‌ها یا جلوگیری از تبخیر است.

با ذکر این هدف و نقش‌های عملیاتی، نقش و جایگاه مشارکتی مردم به‌عنوان ذی‌نفعان در هر منطقه، تعامل بین بخش‌های مختلف و تناسب شیوه آبخیزداری با اقلیم و بافت هر منطقه از جمله اصول اساسی است که برای مدیریت صحیح آبخیزداری باید به آن‌ها توجه ویژه کرد.

متأسفانه اما توجه به اقلیم و دیگر شاخصه‌های اساسی با گذشت زمان و روی آوردن صرف تصمیم‌گیران در حوزه آبخیزداری به نگاه پرهزینه اما سهل‌الوصول سازه‌محور به دست‌ فراموشی سپرده شده است. در واقع هم‌اکنون با قلب معنا در حوزه آبخیزداری مواجه هستیم.

محدوده مکران، از جمله آسیب‌دیدگان از همین نوع نگاه است که بی‌توجهی به اقلیم منطقه و اعتیاد به رویکرد سازه‌محور به گونه‌ای پیشرفت کرده است که علاوه بر ساخت سدهای مخزنی فاقد شبکه انتقال، سازه‌های آبخیزداری هم به مخازنی برای تبخیر یا تخریب تبدیل شده‌اند! در واقع آبخیزداری دارویی بوده است که اکنون خود موجب تشدید بیماری شده است.

به طور مثال عملیات بند خاکی نلینت در بخش باهوکلات شهرستان دشتیاری و در پایین‌دست سد پیشین برای مهار بخشی از سیلاب‌ها و تأمین آب موردنیاز برای کشت دیم و توسعه کشاورزی پایین‌دست در سال ۱۳۹۹ انجام گرفت تا بتواند نقش مهمی در پخش سیلاب، جلوگیری از فرسایش خاک و هدررفت روان‌آب‌های بارندگی داشته باشد؛ اما شناخت اندک از اقلیم منطقه که ذیل پدیده «اشباع خاک» در سیل اخیر نیز خود را نمایان ساخت، باعث شد طی سیلاب سال ۱۴۰۰ این بند خاکی سرریز کرده و شماری از روستاهای پایین‌دست همچون پت و اسلام‌آباد دچار آبگرفتگی شدید شوند.

دایک حفاظتی عورکی چابهار نیز به‌عنوان بزرگترین سازه آبخیزداری کشور، با اعداد عجیب و غریب و غیرمنطقی برای یک بند آبخیزداری به طول ۹ هزار و ۶۰۰ متر و با حداکثر ارتفاع ۶ متر و ۲۵ سانتی‌متر از دیگر عملیات‌های آبخیزداری بزرگ منطقه است. این بند در پایین‌دست سد زیردان برای کنترل و هدایت سیلاب‌های رودخانه کاجو، جلوگیری از تخریب اراضی و پیشروی گرگروک‌ها و دیگر زیرساخت‌ها تا سال ۱۴۰۱، ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و عوارض آن همچون نلینت در پدیده‌های اقلیمی آینده نمایان می‌شود.

این دو نمونه در کنار روند ساخت سازه‎های حتی بزرگتر از عورکی در پایین‌دست سدهای منطقه، با هر بار سرریز کردن علاوه بر حمل و انباشت مقادیر زیادی رسوبات، تشدید گرگروک‌ها و گالی‌ها (نشست زمین‌های) ناشی از فرسایش شدید خاک را به دنبال دارد.

این مسائل در حالی است که پروژه‌های آبخیزداری متعددی برای مهار سیلاب‌ها با حجم‌ها یا مصالح مختلف در دست ساخت قرار دارند یا دستور ساخت آن‌ها در پی سیلاب‌های اخیر داده شده است؛ اما بی‌توجهی به مطالعات جامع همچنان تخریب زیرساخت‌ها را به دنبال داشته و بلای جان این دیار در پس هر سیل شده است. به طوری که در جریان بارش‌های مونسونی سال گذشته حدود ۹۱ سازه و بند آبخیزداری کاملاً تخریب شده است.

۲۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 29089

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 2 =