به گزارش تحریریه، تارنمای مؤسسه مطالعات بینالمللی دانشگاه فودان چین، در گزارشی نوشت: دیپلماسی در خاورمیانه بدون پشتوانه قدرت نظامی محکوم به شکست است و ایران این واقعیت را در تعامل با آمریکا و اسرائیل بهخوبی درک کرده است.
تحلیل کارشناسان: تنها راه چانهزنی مؤثر، ضربه به اسرائیل است
در میانهی جنگ روزافزون ایران و اسرائیل، نشانههایی از آمادگی ایران برای بازگشت به مذاکرات هستهای با آمریکا دیده میشود. اما پرسش اساسی این است: آیا شرایط فعلی برای دیپلماسی فراهم است؟ و اگر نه، چگونه فراهم میشود؟
تحلیلهای کارشناسان برجسته در چین نشان میدهد که ایران در موقعیتی بسیار دشوار قرار گرفته است. از یکسو تحت فشار نظامی اسرائیل است و از سوی دیگر تمایلی به تشدید بحران تا سطح جنگی فراگیر یا رویارویی مستقیم با آمریکا ندارد. در این چهارچوب، کارشناسان معتقدند که تنها در صورتی که ایران بتواند به اسرائیل ضربهای واقعی وارد کند، امکان باز کردن فضای مذاکره با دست بالا وجود خواهد داشت.
دو راه دشوار پیشروی ایران: تسلیم یا تشدید
لیو ژونگمین، استاد مؤسسه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه مطالعات خارجی شانگهای، وضعیت راهبردی ایران را چنین توصیف میکند: «ایران اکنون در یک نقطهی عطف تاریخی قرار دارد: یا باید با مخاطرهی تشدید درگیری و شاید حتی توسعه برنامه هستهای، از وضعیت انفعال خارج شود؛ یا به مذاکرات تن دهد و از مسیر دیپلماتیک برای حفظ امنیت خود استفاده کند. اما هر دو مسیر پرهزینه، دشوار و همراه با عدم اطمینان هستند. همانطور که عباس عراقچی وزیر خارجه ایران گفته است، برای آغاز واقعی دیپلماسی، ایالات متحده باید حملات به تأسیسات هستهای ایران را محکوم کرده و از صحنه درگیری فاصله بگیرد.»
موسسه اطلاعاتی وایزمن، قبل و بعد از حمله موشکی ایران
تحلیل ساختار قدرت آمریکا: سیاستورزی بدون راهبرد
سون دگانگ، معاون مؤسسه مطالعات بینالملل دانشگاه فودان، معتقد است که ریشه اصلی بیثباتی در خاورمیانه، به نبود راهبرد روشن در دولت آمریکا بازمیگردد:
«دولت ترامپ بیشتر معاملهگر است تا راهبردمحور. فرستاده آمریکا در امور خاورمیانه، درک کافی از پیچیدگیهای منطقه ندارد و فاقد نقشه راه مشخص است. در چنین شرایطی، آمریکا عملاً به عامل تشدید هرجومرج تبدیل شده است، بدون آنکه توان مدیریت یا میانجیگری مؤثر را داشته باشد.»
سون هشدار میدهد که اگر آمریکا نتواند نقش فعال و سازندهای ایفا کند، نهتنها تنش ایران و اسرائیل تشدید میشود، بلکه ساختار امنیتی کل منطقه در معرض فروپاشی قرار میگیرد.
جایگاه اسرائیل و مسئله بازدارندگی
از سوی دیگر، اسرائیل نیز انگیزهای برای توقف حملات نمیبیند. طبق تحلیل کارشناسان اسرائیلی، واکنش ایران تاکنون نتوانسته خسارت قابل توجهی وارد کند و اسرائیل اکنون در موقعیتی میبیند که میتواند با حملات بیشتر، زیرساختهای هستهای ایران را تضعیف کند.
این در حالی است که ایران، بر اساس گزارش منابع عربی، قصد ندارد بهصورت یکجانبه عقبنشینی کند. به گفته دیپلماتهای منطقهای، تهران بر این باور است که تنها با وارد کردن ضرباتی به اسرائیل میتواند موازنه بازدارندگی را بازیابد و فضای چانهزنی سیاسی ایجاد کند.
در همین رابطه، سون دگانگ صراحتاً میگوید: مذاکره زمانی ممکن میشود که اسرائیل احساس درد کند. ایران اگر به دنبال امتیاز گرفتن است، باید ابتدا توان بازدارندگی خود را بهرخ بکشد. در غیر این صورت، اسرائیل و آمریکا هیچ دلیلی برای دادن امتیاز ندارند.
آمریکا بین دو ترس: هزینه جنگ و تهدید منطقهای
جین لیانگشیانگ، پژوهشگر مؤسسه مطالعات بینالملل شانگهای، تحلیل میکند که آمریکا با دو ترس عمده مواجه است:
۱. کشیدهشدن به درگیری مستقیم با ایران
۲. آسیبپذیری نیروها و منافعش در منطقه
او میگوید: «ترامپ نمیخواهد آمریکا را وارد جنگی پرهزینه کند که هم منابع اقتصادی را میبلعد و هم سیاست داخلی را بیثبات میکند. در عین حال، نگران اقدامات تلافیجویانه ایران علیه پایگاههای نظامی آمریکاست.»
از این رو، واشنگتن بهرغم لفاظیهای شدید، تاکنون از ورود مستقیم به درگیری اجتناب کرده و احتمالاً تلاش خواهد کرد ایران را از طریق دیپلماتیک مهار کند، اما از موضع بالا.
سناریوی خطرناک: از جنگ نیابتی تا بحران جهانی انرژی
مایکل سینگر، پژوهشگر ارشد مؤسسه سیاست خاور نزدیک در واشنگتن، هشدار میدهد که اگر راهحل دیپلماتیک به نتیجه نرسد، ایران ممکن است به اقدامات افراطی چون بستن تنگه هرمز متوسل شود؛ حرکتی که میتواند بازار انرژی جهان را دچار بحران کرده، قیمت نفت را بالا ببرد و بازارهای مالی را به لرزه درآورد.
او هشدار میدهد: اگر فشارها بر ایران افزایش یابد و فضای دیپلماسی مسدود شود، ایران میتواند گزینههایی را فعال کند که نهتنها منطقه، بلکه اقتصاد جهانی را تهدید میکند. در این صورت، آمریکا ممکن است ناچار به مداخله نظامی مستقیم شود – چیزی که ترامپ قطعاً نمیخواهد.
نتیجهگیری: ایران برای مذاکره، ابتدا باید بازی را تغییر دهد
تحلیل نهایی کارشناسان چینی، بهویژه سون دگانگ، این است که ایران نمیتواند صرفاً با ارسال سیگنالهای سیاسی، به میز مذاکرهای برگردد که شرایط آن را آمریکا و اسرائیل تعیین میکنند. برای شکلگیری یک موازنه واقعی، ایران باید بازدارندگی مؤثری ایجاد کند – یا از طریق حملات محدود اما هدفمند، یا از طریق تهدیدات راهبردی نظیر توسعه برنامه هستهای.
بدون اهرم قدرت، ایران صرفاً به یک هدف آسان در نگاه رقبای منطقهای و جهانی تبدیل میشود. گفتوگو زمانی شکل میگیرد که طرف مقابل هزینه بیتوجهی را احساس کند.
پایان/
نظر شما