به گزارش تحریریه، شیه شائو رونگ، استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بینالملل، تاکید کرد که این دیدار نمادی از پیچیدگیهای دیپلماسی معاصر است و نشان میدهد حتی در زمان تنشهای شدید، گفتگو و تعامل میان ابرقدرتها امکانپذیر است.
در تاریخ ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۵، در جریان نشست وزرای خارجه کشورهای عضو آسهآن، وزیر خارجه چین، وانگ یی، و وزیر خارجه آمریکا، مارکو روبیو، نخستین دیدار رسمی خود را در کوالالامپور برگزار کردند؛ دیداری که توجه گستردهای را در سطح جهانی برانگیخت.
نخست به این دلیل که این دیدار، اولین ملاقات بین وزرای خارجه چین و آمریکا پس از انتصاب روبیو به عنوان وزیر خارجه ایالات متحده بود، و همین موضوع به آن اهمیتی دوچندان میبخشد.
دوم اینکه این دیدار در شرایطی انجام شد که دو کشور چین و آمریکا بهطور همزمان در نشست وزرای خارجه آسهآن شرکت کردهاند؛ آنهم در بحبوحه جنگ تعرفهای شدید بین دو کشور. بنابراین، ملاقات وزرای خارجه چین و آمریکا در کوالالامپور را میتوان برخوردی همچون «برخورد مریخ و زمین» دانست.
سوم اینکه آمریکا بهتازگی جنگ تعرفهای جدیدی را علیه چندین کشور عضو آسهآن ـ از جمله ویتنام، مالزی، تایلند و میانمار ـ آغاز کرده و آنها را برای امضای توافقهایی یکجانبه و تحقیرآمیز تحت فشار گذاشته است. در چنین شرایطی، دیدار وزرای خارجه چین و آمریکا، پیامی خاص و متفاوت به جهان مخابره کرد: در مناقشه میان چین و آمریکا، کشورهای آسهآن باید چه موضعی اتخاذ کنند؟
با نگاهی به فضای این دیدار، میتوان گفت که جو جلسه نسبتاً مثبت و قابلقبول بود. وانگ یی، در دیدار با روبیو تأکید کرد که ایالات متحده باید با نگاهی واقعبینانه، منطقی و خونسرد به چین نگاه کند و با آن برخورد نماید.
از زمان روی کار آمدن ترامپ، کاخ سفید عملاً به یک «تیم آماتور» تبدیل شده بود که همواره با نگاهی احساسی و غیرمنطقی به چین مینگریست. از راهاندازی جنگ تعرفهای گرفته تا اعمال انواع تحریمهای بیپایه و اساس، رفتارهایی که نشانهای از یک قدرت جهانی مسئول نبود و بیشتر گواهی بر ناتوانی در مواجهه با واقعیتهای نوین جهان بود. وانگ یی در سخنان خود، به زبانی سخن گفت که آمریکاییها آن را بهخوبی درک میکنند: از موضع قدرت.
پیام او روشن بود: آمریکا دیگر نمیتواند چین را سرکوب کند، و اگر قصد دارد رابطهای سازنده داشته باشد، باید واقعیت جدید را بپذیرد. چین اکنون کشوری است که ایالات متحده ناچار است آن را از موضع برابر نگاه کند.
فرقی نمیکند آمریکا چین را دشمن بداند یا شریک؛ در هر صورت، باید با چین بهطور برابر و با احترام متقابل رفتار کند. در غیر این صورت، چین حاضر نیست چنین رفتاری را تحمل کند.
این، خلاصهای از موضع چین درباره این دیدار مهم بین وزرای خارجه دو کشور است؛ دیداری که میتواند سرآغاز فصل تازهای در روابط پرفراز و نشیب پکن و واشنگتن باشد.
از منظر آمریکایی نیز، به نظر میرسد که مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، از این دیدار رضایت نسبی داشته است.
نخست اینکه چین حاضر شد با آمریکا پای میز گفت وگو بنشیند، و این در حالی است که روبیو، به عنوان یکی از مقامات آمریکایی که همچنان تحت تحریم چین قرار دارد، توانست با وزیر خارجه چین دیدار کند—اتفاقی که باعث خوشحالی و هیجان روبیو شد.
دوم، روبیو در جریان این گفت وگو بهروشنی و با صراحت اعلام کرد که هرچند میان چین و آمریکا رقابتهایی وجود دارد و حتی در برخی حوزهها این رقابت به سطحی از تقابل و تنش نیز میرسد، اما در مجموع، دو کشور میتوانند در صلح در کنار یکدیگر زندگی کنند و فضای بزرگی برای همکاری میانشان وجود دارد.
این، خلاصه ارزیابی روبیو از روابط چین و آمریکاست: ترکیبی از رقابت و همکاری.
سوم، روبیو به موضوع احتمال دیدار سران دو کشور در سال جاری اشاره کرد و آن را برای هر دو طرف بسیار حیاتی دانست. با این حال، او یک شرط کلیدی را مطرح کرد: پیش از آنکه دیدار رؤسای جمهور دو کشور انجام شود، باید فضایی مثبت و دوستانه میان پکن و واشنگتن ایجاد گردد.
به گفته او، همه نهادها و دستگاههای دو کشور باید وارد رایزنیهای نزدیک و فعال شوند و پس از دستیابی به دستاوردهای ملموس و مشخص در گفت وگوها، آنگاه زمینه برای دیدار سران مهیا خواهد شد. زیرا در نهایت، نشست رؤسای جمهور بیشتر جنبه نمادین و نمایشی دارد و بدون آمادهسازیهای محتوایی و دقیق، چنین دیداری بیثمر خواهد بود.
بر همین اساس، روبیو معتقد است که ظرفیت همکاری میان چین و آمریکا بسیار گسترده است، و تحقق این ظرفیت، نیازمند پیشبرد فعالانه و مشترک وزرای خارجه دو کشور است.
بهطور کلی، در صحنهای که به میزبانی آسهآن برگزار شد، این چین و آمریکا بودند که به دو بازیگر اصلی این میدان تبدیل شدند.
اکنون پرسش این است که چگونه باید به این دیدار میان وزرای خارجه چین و آمریکا نگریست؟ و چه مفهومی برای آینده روابط دو کشور و نقش منطقهای آسهآن خواهد داشت؟
پیام مهم دیدار وزرای خارجه چین و آمریکا: جدایی ممکن نیست
اصلِ برگزاری این دیدار میان وزرای خارجه چین و آمریکا، خود حامل پیامی روشن است: با توجه به عظمت و ابعاد جهانی این دو کشور، چگونه ممکن است که با یکدیگر دیدار نکنند یا وارد تعامل نشوند؟
این دقیقاً نخستین پیام قویای است که این دیدار به بیرون ارسال میکند—حتی اگر جنگ تعرفهای در اوج باشد، حتی اگر تضادها میان چین و آمریکا عمیق و تاریخی باشد، باز هم دو کشور بهقدری بزرگاند که نمیتوانند یکدیگر را نادیده بگیرند.
در جهانی که این دو قدرت دائماً با یکدیگر در تماس هستند—خواه مستقیم یا غیرمستقیم— تعامل و گفتگو ضرورت اجتنابناپذیر روابط بینالملل است.
روبیو در جلسه با وزیر خارجه چین؛ نشانهای از تساهل مشروط
نکته دوم اینکه برگزاری نخستین دیدار میان وانگ یی و مارکو روبیو نیز نشان داد که حتی مقامی مانند روبیو که همچنان تحت تحریم چین قرار دارد، اگر واقعاً بخواهد گفت وگو کند و از منظر منافع کلان روابط چین و آمریکا وارد تعامل شود، چین هم حاضر است انعطاف نشان دهد و با رویکردی عملگرایانه وارد گفت وگو شود.
مارکو روبیو در حال حرکت به سمت جلسهای با وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، در جریان پنجاه و هشتمین نشست وزرای خارجه آسهآن
چین اهل تساهل است، اما نه بیقید و شرط؛ روبیو توانست با وزیر خارجه چین دیدار کند، اما این بهمعنای آن نیست که او میتواند بهتنهایی و در قامت وزیر خارجه وارد خاک چین شود—مگر آنکه رئیسجمهور وقت آمریکا، ترامپ، شخصاً او را همراهی کند و با استفاده از مصونیت دیپلماتیک، زمینه ورودش را فراهم سازد.
این دیدار در واقع یک پیام غیرمستقیم و از مسیر دیپلماسی سومشخص به روبیو بود: اگر اشتباهات گذشتهات را بپذیری و اظهارات خصمانهات را پس بگیری، آنگاه چین میتواند در نظر بگیرد که تحریمها را لغو کند.
در مجموع، این دیدار نشان داد که دیپلماسی چین در عین حال که بر اصول استوار است، از چابکی و انعطافپذیری هوشمندانهای نیز برخوردار است—و همه اینها صرفاً در راستای حفظ منافع ملی چین انجام میگیرد.
وقتی چین و آمریکا پیام اتحاد منطقهای را میدهند
و نهایتاً نکته سوم: در شرایطی که ترامپ همزمان علیه هشت کشور عضو آسهآن جنگ تعرفهای راه انداخته است، دیدار وزرای خارجه چین و آمریکا و حضور مشترک آنها در نشست رسمی آسهآن در کوالالامپور، پیامی قوی و چندلایه به کشورهای منطقه ارسال کرد.
پیام این بود که: در مواجهه با رقابتهای میان چین و آمریکا، به هیچ وجه طرف یکی را نگیرید.
شاید اکنون آمریکا با ژست تهاجمی و فشار وارد میدان شده باشد، اما همین آمریکا در برابر چین مجبور شد توافق آتشبس تجاری را بپذیرد. بنابراین اگر کشورهای آسهآن بتوانند مانند ویتنام خیلی زود در برابر آمریکا زانو نزنند، خودِ اتحاد منطقهای آسهآن میتواند به یک نیروی چانهزنی نیرومند تبدیل شود—بهویژه حالا که چین در کنارشان ایستاده است.
در واقع، این دیدار میان وزرای خارجه چین و آمریکا، یک اقدام عملی و معنادار بود برای ارسال این پیام به کشورهای آسهآن: در بازی بزرگان، از فکر نقشهکشیهای پنهانی بیرون بیایید و در مواجهه با رقابت قدرتها، بهترین استراتژی برای شما حفظ بیطرفی هوشمندانه است.
پایان/
نظر شما