به گزارش تحریریه، وبسایت معتبر تحلیلی «گوانچا» نوشت که توافق تجاری تازه میان آمریکا و اتحادیه اروپا، بیش از آنکه دستاوردی برای بروکسل باشد، نشاندهنده عقبنشینی این اتحادیه در برابر فشارهای واشنگتن است.
فوندرلاین: چین و روسیه از جنگ تجاری آمریکا و اروپا خوشحال میشوند!
در برابر تهدیدهای تعرفهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، و پس از یک کشمکش طولانی، اتحادیه اروپا در نهایت ترجیح داد عقبنشینی کند و ایستادگی نکند. در این میان، اورسولا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، طبعاً از تیررس انتقادها در امان نماند.
شب ۲۳ اوت به وقت محلی، فوندرلاین در روزنامه اسپانیایی الموندو مقالهای با امضای شخصی خود منتشر کرد تا از توافق تجاریاش با ترامپ دفاع کند. او در این نوشته اصرار داشت که دستیابی به این توافق برای «ثباتبخشی به اوضاع و جلوگیری از تشدید درگیری» بوده است، نه به معنای تسلیم شدن؛ و انتقادهایی که از «عقبنشینی اروپا» سخن میگویند را بیاساس خواند.
اما ماجرا به همینجا ختم نشد. فوندرلاین در ادامه حتی پای چین و روسیه را به میان کشید. او با بزرگنمایی و فضاسازی ادعا کرد که اگر توافقی صورت نمیگرفت، این امر به سود رقبای اروپا تمام میشد. به گفته او: «فکرش را بکنید، اگر اتحادیه اروپا و آمریکا به توافق نرسیده و برعکس، وارد جنگ تجاری میشدند—تنها مسکو و پکن بودند که از این ماجرا به وجد میآمدند.»
این سخنان، اما، از اساس قابل دفاع نیست. چرا که پیشتر، در موضوع تعرفهها و جنگ تجاری، سخنگوی وزارت خارجه چین بارها موضع پکن را به روشنی بیان کرده بود: «جنگ تعرفهای و تجاری هیچ برندهای ندارد. حمایتگرایی به زیان همه طرفها تمام میشود و راهحل نیست.» چین همچنین تأکید کرده است که آمریکا باید دریابد آنچه جامعه بینالمللی به آن نیاز دارد، افزایش تعرفهها نیست، بلکه گفتوگوهای برابر و مبتنی بر احترام متقابل برای حل نگرانیهاست. چین در عین حال اعلام کرده که برای دفاع قاطعانه از حقوق مشروع خود، اقدامات لازم را ادامه خواهد داد.
۲۷ ژوئیه، تانبری اسکاتلند – دیدار رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، و رئیس کمیسیون اروپا، اورسولا فوندرلاین.
مروری بر مقاله فوندرلاین نشان میدهد که او از همان آغاز، بر ارقام بزرگ تأکید میکند. به نوشته وی، هر روز بیش از ۴۶۰۰ میلیارد یورو کالا و خدمات از دو سوی اقیانوس اطلس مبادله میشود و حجم کل تجارت سالانه اتحادیه اروپا و آمریکا به ۱.۶۸ تریلیون یورو میرسد. فوندرلاین با افتخار از این رابطه یاد کرده و آن را «مهمترین رابطه اقتصادی در جهان» نامیده است و به همین دلیل، توافقی که ماه گذشته به دست آمد را «بسیار معنادار» توصیف میکند.
با این حال، در مواجهه با انتقادها، او بار دیگر پای چین و روسیه را به میان کشیده و آنها را همچون «سپر دفاعی» برای خود استفاده کرده است؛ چنانکه مدعی شده پکن و مسکو تنها بازیگرانی هستند که از وقوع جنگ تجاری میان اروپا و آمریکا «خوشحال خواهند شد.»
فوندرلاین اعتراف میکند که توافق تجاری میان آمریکا و اروپا بینقص نیست، اما باز هم آن را یک «توافق مستحکم» میخواند. او برای توجیه این موضع مینویسد:
«ما معتقدیم تعرفهها در حقیقت مالیاتی است که از جیب مصرفکنندگان و شرکتها پرداخت میشود. تعرفهها هزینهها را افزایش میدهد، انتخابها را محدود میسازد و رقابتپذیری اقتصاد را کاهش میدهد. اگر ما برای مقابله به مثل به وضع تعرفه دست بزنیم، خطر آغاز یک جنگ تجاری پرهزینه وجود دارد که آثار منفی آن دامنگیر کارگران، مصرفکنندگان و صنایع ما خواهد شد. واقعیت این است که در هرگونه تشدید تنش، ایالات متحده همچنان نظام تعرفهای بالاتر و غیرقابل پیشبینیتری را حفظ خواهد کرد.»
او درباره توافق چهارصفحهای که هفته گذشته نهایی شد، مدعی است این سند در واقع «برنامهای حسابشده برای ثبات و پیشبینیپذیری» است، نه گامی به سمت تشدید تنش و رویارویی.
فوندرلاین تأکید میکند که اروپا در این توافق به یک دستاورد بیسابقه رسیده است: تعیین سقف واحد تعرفهای ۱۵ درصدی، که با نظام چندسطحی تعرفهای آمریکا در قبال سایر شرکای تجاری تفاوت دارد.
به گفته او «این توافق تضادی آشکار با توافقهای آمریکا با دیگر کشورها دارد؛ در آن توافقها، تعرفههای پایه جدید به تعرفههای موجود اضافه میشود. اما در اینجا، محصولات اروپایی با شرایطی مطلوبتر وارد بازار آمریکا خواهند شد و این امتیازی چشمگیر برای شرکتهای اروپایی است.»
او افزود: ما تنها شریک تجاریای هستیم که توانستهایم برای صنایع داروسازی، نیمههادی و چوب، تضمین سقف تعرفهای اختصاصی به دست بیاوریم. افزون بر این، در مورد کالاهای راهبردی مانند قطعات هواپیما و داروهای ژنریک، تعرفه صفر وضع شده است. اینها دستهبندیهای انتزاعی نیستند، بلکه حوزههاییاند که برای حفظ توان رقابتی اروپا حیاتی به شمار میروند.
فوندرلاین همچنین مدعی شده است که اتحادیه اروپا همواره بر اصول بنیادین خود پایبند است؛ به گفته او، مقررات مربوط به ایمنی غذایی، بهداشت و قواعد دیجیتال اروپا بدون تغییر باقی میماند. در عین حال، بروکسل بهطور موازی تلاش میکند روابط تجاری خود را متنوع سازد؛ از جمله با مکزیک و کشورهای عضو بازار مشترک جنوب (مِرکوسور) توافق امضا کرده و در پی آن است که تا پایان امسال نیز به توافقی با هند دست یابد.
اما در تاریخ ۲۷ ژوئیه، به وقت محلی، زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، و فوندرلاین به طور مشترک اعلام کردند که آمریکا و اروپا به یک توافق تجاری جدید دست یافتهاند، فضای سیاسی در اروپا بهشدت ملتهب شد و موجی از تردیدها و انتقادها روانه فوندرلاین گردید.
روزنامه بریتانیایی ساندی تایمز در گزارش سوم اوت فاش کرد که این توافق تازه میان فوندرلاین و ترامپ، بوی «تسلیم شدن» میدهد. بر اساس این گزارش، نگرانی از احتمال کاهش حمایتهای نظامی آمریکا از اوکراین یا حتی خروج نیروهای آمریکایی از اروپا باعث شد فوندرلاین بدون هیچ مقاومتی، تن به توافقی ناعادلانه بدهد.
سپس، در ۴ اوت، سخنگوی کمیسیون اروپا اعلام کرد که طبق مفاد توافق میان آمریکا و اتحادیه اروپا، بروکسل اجرای دو بسته از اقدامات تلافیجویانه خود علیه تعرفههای آمریکا را به مدت شش ماه تعلیق خواهد کرد. گفته میشود این اقدامات معلقشده شامل دو بخش بودهاند: نخست، پاسخ اروپا به تعرفههای آمریکا بر فولاد و آلومینیوم؛ و دوم، واکنش به تعرفههای پایهای که دولت ترامپ پیشتر اعمال کرده و تعرفههای احتمالی بر خودروها که در دست بررسی بود.
در نهایت، در ۲۱ اوت، آمریکا و اتحادیه اروپا جزئیات نهایی توافق چارچوب تجاری خود را رسماً منتشر کردند. طبق این توافق، آمریکا برای اکثر کالاهای اروپایی که وارد این کشور میشوند، سقف تعرفهای ۱۵ درصدی در نظر خواهد گرفت. در مقابل، اروپا امتیازات بزرگی داده و تعهدات گستردهای پذیرفته است.
طبق توافق، اتحادیه اروپا همه تعرفههای خود بر محصولات صنعتی ایالات متحده را لغو میکند و برای محصولات کشاورزی و آبزیان آمریکایی نیز دسترسی ترجیحی به بازار اروپا فراهم میسازد. علاوه بر این، اروپا پذیرفته است طی سه سال آینده ۷۵۰۰ میلیارد دلار انرژی از آمریکا خریداری کند و همچنین حداقل ۴۰۰ میلیارد دلار تراشه هوش مصنوعی آمریکایی برای ساخت مراکز داده در اروپا تهیه نماید. در کنار اینها، شرکتهای اروپایی نیز متعهد شدهاند در حوزههای راهبردی در خاک آمریکا ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری اضافی انجام دهند.
در حال حاضر، ایالات متحده با استناد به بهانه «امنیت ملی»، همچنان تعرفه ۵۰ درصدی بر واردات فولاد و آلومینیوم اعمال میکند؛ تعرفهای که در توافق اخیر نیز هیچگونه کاهش نیافته است. همین موضوع باعث نگرانی صنایع فولاد اروپا شده است؛ چراکه اگر این نرخ سنگین برای مدت طولانی پابرجا بماند، صادرات فولاد اروپا به آمریکا بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد گرفت. آمارها نشان میدهد که از سال ۲۰۱۸، زمانی که آمریکا بر فولاد اروپایی ۲۵ درصد تعرفه وضع کرد، صادرات سالانه فولاد اروپا به آمریکا از ۴.۶ میلیون تُن به ۳.۸ میلیون تُن در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است.
در همین حال، شماری از منتقدان از جمله پاسکال لامی، مدیرکل پیشین سازمان تجارت جهانی (WTO) و کمیسر سابق تجارت اتحادیه اروپا، هشدار دادهاند که این توافق میتواند به اعتبار اروپا بهعنوان «مدافع تجارت مبتنی بر قواعد» لطمه بزند.
فوندرلاین در مقاله خود حتی نام ماریو دراگی، رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا و نخستوزیر سابق ایتالیا، را نیز به میان کشید و از او به دلیل حمایت از ضرورت رفع موانع بازار داخلی اروپا تمجید کرد. اما برخلاف تصویر خوشبینانهای که فوندرلاین ارائه داد، دراگی دیدگاهی بسیار محتاطتر و انتقادیتر داشت.
بر اساس گزارش خبرگزاری ایتالیایی آنسا در تاریخ ۲۲ اوت، دراگی در سخنرانی همان روز خود تصریح کرد که اتحادیه اروپا در سال جاری میلادی نتوانسته در مناقشات بزرگ ژئوپولیتیک نقشی مؤثر ایفا کند و حتی در برابر فشار تعرفهای متحد آمریکاییاش نیز سر تسلیم فرود آورده است. او این وضعیت را نشانهای از «فروپاشی توهم اروپا بهعنوان یک غول جهانی» دانست.
دراگی که در شهر ریمینی در شمال ایتالیا سخن میگفت، توضیح داد «در دور تازه درگیریهای فلسطین و اسرائیل و همچنین در بحران ماه ژوئن میان ایران و اسرائیل، اتحادیه اروپا تنها یک تماشاگر بود. اروپا اگرچه کمکهای گستردهای به اوکراین ارائه کرده است، اما در زمینه پیشبرد مذاکرات صلح برای اوکراین، تنها نقشی حاشیهای ایفا کرده است.»
او در ادامه افزود: ما ناگزیر شدیم در برابر فشار تعرفهای بزرگترین شریک تجاری و متحد دیرینهمان، ایالات متحده، عقبنشینی کنیم. همچنین تحت فشار واشنگتن مجبور به افزایش بودجه نظامی شدیم. شاید اساساً اتخاذ چنین تصمیمی اجتنابناپذیر بود، اما شیوه و چارچوبی که این تصمیم تحمیل شد، لزوماً با منافع اروپا همخوانی ندارد.
دراگی بر این باور است که سلسله حوادثی که در سال ۲۰۲۵ رخ دادهاند، واقعیتی «تلخ و بیرحم» را آشکار ساختهاند: اتحادیه اروپا دیگر نمیتواند خود را یک «غول جهانی» بپندارد و خیال کند صرفاً با تکیه بر اندازه اقتصادش قادر خواهد بود نفوذی جهانی به دست آورد.
او تصریح کرد: سالها بود که اروپا گمان میکرد برخورداری از بازاری متشکل از ۴۵۰ میلیون مصرفکننده، برایش قدرت اثرگذاری بر ژئوپولیتیک و تجارت بینالمللی به ارمغان آورده است. اما سال جاری نقطه پایانی بر این توهم خواهد بود. رخدادهای اخیر نشان دادند که تنها ابعاد اقتصادی بهخودیِخود نمیتواند ضامن قدرت ژئوپولیتیک باشد. بنابراین جای شگفتی نیست که امروز تردیدها نسبت به جایگاه اروپا به اوج تازهای رسیده است.
روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز نیز پیشتر گزارش داده بود که بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران اروپایی، توافق تجاری اخیر میان اروپا و آمریکا را یک «نتیجه ناگوار» ارزیابی میکنند؛ توافقی که طبق آن، اروپا نهتنها باید تعرفههای سنگینتری از گذشته را بپذیرد، بلکه متعهد میشود صدها میلیارد دلار برای خرید انرژی آمریکا و سرمایهگذاری در ایالات متحده هزینه کند.
از دیدگاه دراگی، اگر اتحادیه اروپا میخواهد توان رقابتی خود را افزایش دهد و با نظم ژئوپولیتیک جدید کنار بیاید، ناگزیر به اصلاحات بنیادین است.
او تأکید کرد «مدلهای سازمانی سیاسی، بهویژه الگوهای فراملی، در زمان خود برای حل مشکلات همان دوران شکل گرفتند. اما هنگامی که دگرگونیهای عظیم روی میدهد و ساختارهای موجود شکننده میشوند، آنها نیز باید تغییر کنند.»
پایان/
نظر شما