به گزارش تحریریه، روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در گزارشی به قلم «محمد نادر العمری» پژوهشگر سوری و متخصص مدیریت بحران در روابط بینالملل، آورده است: از نخستین لحظههای سقوط نظام سابق سوریه در سال ۲۰۲۴ میلادی، نشانههای اختلافها و درگیریهای تازهای میان رژیم اسرائیل و ترکیه در جغرافیای سوریه آشکار شد. این در حالی است که این دو کنشگر منطقهای در سرنگونی نظام «بشار اسد» نقش داشتند.
به نوشته تحلیلگر سوری، چندین عامل در تنش میان تلآویو و آنکارا نقش داشت. نخستین عامل مربوط به آینده سوریه و شکل حکومت در این کشور است. هر یک از دو طرف، ترکیه و رژیم اسرائیل، تلاش میکنند سناریوهایی برای آینده سوریه ارائه دهند، اما آنها دیدگاه و منافع متفاوتی دارند. ترکیه تلاش میکند سوریه دارای حکومت مرکزی باشد و یکپارچه باقی بماند. این موضوع سبب میشود وحدت سرزمینی ترکیه تضمین شود و این کشور در ادامه، نفوذ خود را در منطقه خاورمیانه افزایش خواهد داد و با روسیه، چین و ایران رقابت خواهد کرد.
این در حالی است که رژیم اسرائیل سناریوی بسیار متفاوتی را دنبال میکند. «اسرائیل کاتز» وزیر جنگ این رژیم در یک نشست با وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا گفته بود «سوریه باثبات و امن، سوریهای تجزیهشده است.» این در واقع پیش بردن طرح تجزیه «ینون» است که نشانههای آن را «اوید ینون» در سال ۱۹۸۲ ترسیم کرده است. رژیم اسرائیل تلاش میکند از بیثباتی سیاسی سوریه و اتفاقاتی که در مناطق ساحلی و السویدا رخ می دهد، سوءاستفاده کند تا نفوذ خود را در سوریه، به بهانه حمایت از اقلیتها، تقویت کند. این رژیم در واقع از اقلیتها حمایت نمیکند، بلکه به دنبال تأمین منافع اصلی خود، از جمله یهودیسازی کامل فلسطین است.
دومین عامل اختلاف ترکیه و رژیم اسرائیل مربوط به نفوذ در داخل سوریه است. برای درک یکی از برجستهترین دلایل اختلاف میان رژیم اسرائیل و ترکیه در سوریه، باید تمایل هر یک از آنها برای تأثیرگذاری بر روند رویدادها و تصمیمگیریها را مورد توجه قرار داد. به عنوان مثال، اگر پرونده مربوط به ارتش و امنیت را در این زمینه در نظر بگیریم، میبینیم که شکاف بسیار عمیقی میان آنکارا و تلآویو وجود دارد. رژیم اسرائیل به سرعت برای ویرانسازی توانایی دفاعی و تهاجمی ارتش سوریه و تضعیف نظامی سوریه تلاش کرد. این سبب میشود که هر نظام سیاسی آینده در هرگونه مذاکرهای ضعیف باشد و رژیم اسرائیل بتواند طرحهای خود، از جمله کریدور «داوود» را پیش ببرد. این در حالی است که ترکیه به سرعت برای ایجاد ارتشی جدید و تأسیس پایگاه نظامی ترکیه در سوریه تلاش کرد. رژیم اسرائیل به سرعت به این پایگاه هم حمله کرد.
سومین دلیل اختلاف ترکیه و رژیم در سوریه مربوط به مسائل اقتصادی است. عامل اقتصادی بهشدت در تنش میان رژیم اسرائیل و ترکیه در سوریه نقش دارد. موضوع ترسیم مرزهای دریایی منطقهای با سوریه از پروندههای بسیار مهمی است که دو طرف برای آن تلاش میکنند. در سایه افزایش تنشها برای کنترل منابع انرژی در دریای مدیترانه، ترکیه تلاش میکند در مدیریت این منابع نفوذ داشته باشد. این در شرایطی است که در سال ۲۰۱۹، یک ائتلاف میان گروهی از کشورها به رهبری آمریکا تحت عنوان «مجمع گاز مدیترانه» با توافق کشورهای اروپایی، رژیم اسرائیل و مصر تشکیل شد و ترکیه را از این انجمن کنار گذاشتند. رژیم اسرائیل اکنون تلاش میکند این وضعیت ادامه داشته باشد یا اینکه اگر تغییری رخ دهد، در راستای منافع این رژیم باشد.
چهارمین موضوع، به اهداف ژئوپلیتیکی ربط دارد. همه مسائلی که ذکر شد، عناصر تنشهای ژئوپلیتیکی میان دو طرح متناقضی را تشکیل میدهند که رژیم اسرائیل و ترکیه به دنبال اجراییسازی آن در منطقه هستند. رژیم اسرائیل حتی پیش از عملیات «طوفان الأقصی» و بهطور دقیقتر، از زمان قدرتیابی راستگرایان افراطی در سال ۲۰۲۲ میلادی، از طرح اسرائیل بزرگ و تغییر مرزهای خاورمیانه صحبت میکند.
این طرح بر یکتکهتازی این رژیم در اداره منطقه از طریق برتری سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی متمرکز است. این در حالی است که ترکیه به مدت دو سال است که طرح خود را تحت عنوان «قرن ترکیه» ارائه کرده است. برخی این طرح را بیانگر عثمانیگری جدید دانستهاند. در این دو طرح، جغرافیای سوریه جایگاه مهمی دارد. نمیتوان شرق منطقه را بدون سوریه تغییر داد. همچنین نمیتوان طرح «قرن ترکیه» را بدون گذرگاه سوریه بهسوی منطقه خلیج فارس احیا کرد.
روزنامه رأی الیوم نوشت: این مسائل و دیگر مسائل، دلیل تنش میان دو طرف است و سبب شده این سؤال برای کسانی که مسائل بینالمللی را دنبال میکنند مطرح شود که آیا این تنشها به اوج خود خواهد رسید و دو طرف به درگیری مستقیم وارد میشوند؟ پاسخ این است که درگیری رخ نخواهد داد اما بدان مفهوم آن نیست که کشمکشهای مستقیم و روند جنگ نیابتی افزایش نخواهد یافت. این موضوع را میتوان در تحولات منطقه «جبل مانع» در حومه دمشق و موضعگیری ترکیه در این زمینه مشاهده کرد. «هاکان فیدان» وزیر امور خارجه ترکیه قطع روابط اقتصادی ترکیه با رژیم اسرائیل را اعلام کرد.
شاخص ها نشان میدهند درگیری مستقیم میان دو طرف رخ نخواهد داد. نخستین مورد مخالفت آمریکا با این درگیری است؛ زیرا اینگونه درگیریها بر روی کنشگران منطقهای و بینالمللی نقشآفرین در پرونده سوریه تأثیر خواهد گذاشت. در نتیجه، نفوذ ایران و روسیه و حتی چین در سوریه دوباره افزایش می یابد. همچنین، رخ دادن چنین درگیری، زیانهایی برای منافع آمریکا در منطقه به دنبال خواهد داشت که مهمترین آن به خطر افتادن پایگاه و نیروهای این کشور در منطقه است. همچنین احتمال دارد گروههای افراطی بار دیگر از این وضعیت برای بازیابی قدرت خود استفاده کنند.
به نوشته رأی الیوم، شاخص دیگر این است که ترکیه و رژیم اسرائیل دارای مشکلات داخلی هستند و این مشکلات سبب شدهاند احتمال وقوع درگیری میان دو طرف کاهش یابد. همچنین هیچیک از دو طرف، بهویژه پس از پیامدهای خطرناک جنگ ۱۲روزه میان رژیم اسرائیل و ایران، برای درگیری جدید آماده نیستند.
پایان/
نظر شما