مسیر پرخطر ایران به سوی بازپس‌گیری قدرت

فارن افرز نوشت: ایران می‌تواند از راهبرد نیابتی خود فاصله گرفته و با تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، بازدارندگی خود را بازیابد. علیرغم حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای آن در ژوئن، ایران همین‌حالا نیز اورانیوم غنی‌شده کافی برای ساخت چندین سلاح هسته‌ای در اختیار دارد و تصور می‌رود توانایی ساخت آن را داشته باشد. 

به گزارش تحریریه، «فارن افرز» در گزارش تحلیل خود آورده است: یک سال زیان‌های مستمر، راهبرد کلان ایران را به ویرانی کشانده است. نزدیک شدن نابودی حماس در غزه، تضعیف شدید گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان و فروپاشی رژیم بشار اسد در سوریه، ایران را از متحدان نیابتی‌ای محروم کرد که برای تهدید اسرائیل همواره به آنان متکی بود. در نتیجه، در ماه ژوئن، اسرائیل توانست جنگ ۱۲ روزه خود را علیه ایران بدون دغدغه تشدید منطقه‌ای به پیش ببرد. آن جنگ، یک فرض دیرینه درباره بازدارندگی ایران را از بین برد ،این باور که تهران می‌تواند در برابر حملات آشکار و مستقیم به قلمرو خود به‌طور مؤثر تلافی کند. به‌طور عملی‌تر، این جنگ دفاع هوایی اصلی کشور، توانمندی‌های موشکی بالستیک آن را تضعیف و بلندپروازی‌های هسته‌ای آن را به تأخیر انداخت.

ایران قطعاً تلاش خواهد کرد تا قدرت ازدست‌رفته را بازپس گیرد. اما تحولات منطقه‌ای پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ مهر ۱۴۰۲ و موضع نظامی مداوم و قاطع اسرائیل، اقدامات تهران برای تقویت نفوذش ، مانند تسلیح مجدد حزب‌الله را بسیار دشوارتر کرده است. تا زمانی که ایران بتواند از قلمرو خود دفاع کند، بازسازی متحدان نیابتی یا تلاش برای دستیابی به بمب هسته‌ای بدون آنکه رژیم تئوکراتیک را در معرض خطر بیشتر فروپاشی قرار دهد ، ممکن است غیرممکن باشد.

در کوتاه‌مدت، محتمل‌ترین راه ایران برای بازسازی دفاع نظامی، گسترش مشارکت با چین است. تا همین اواخر، پکن از حمایت از یک جناح در برابر جناح‌های دیگر در خاورمیانه خودداری کرده است. اما محاسبات چین نیز ممکن است در حال تغییر باشد. با توجه به افزایش تنش‌ها بین اسرائیل و کشورهای عربی، به‌ویژه پس از حملات اسرائیل به رهبری حماس در قطر در اوایل شهریور ، به خوبی ممکن است فرصت‌های تازه‌ای برای کمک به ایران در بازیابی بخشی از قدرت کاهش‌یافته‌اش ببیند.

میدان موانع

برکناری رژیم اسد در آذر گذشته و موضع ضدایرانی حاکمان جدید دمشق مانعی کم‌تردرنظرگرفته‌شده برای توانایی تهران در بازسازی راهبرد نیابتی منطقه‌ای‌اش محسوب می‌شود. برای دهه‌ها، سوریه مستقیماً راکت و موشک در اختیار حزب‌الله ،جواهر گران‌بهای شبکه نیابتی ایران قرار می‌داد؛ اسد همچنین اجازه می‌داد ایران از طریق قلمرو سوریه سلاح به لبنان قاچاق کند. اگرچه این تلاش پس از جنگ داخلی سوریه با مقاومت مواجه شد، زیرا اسرائیل شروع به حملات منظم به انبارهای سلاح در سوریه و کاروان‌های تحت حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرد، اما ایران همچنان موفق شد حزب‌الله را مسلح نگه دارد.

احمد الشرع، رئیس‌جمهور جدید سوریه، آشکارا اعلام کرده که نفوذ ایران دیگر در کشورش مورد پذیرش نیست. او به دنبال مشارکت با رقبای ایران، به‌ویژه ترکیه، بوده و در مصاحبه‌ای در بهمن ۱۴۰۳ در تلویزیون دولتی، شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران را به سوخت‌رسانی به بی‌ثباتی در سوریه متهم کرده و استدلال کرده که عوامل نیابتی ایران تهدیدی برای مردم سوریه و «کل منطقه» محسوب می‌شوند. با این حال، علیرغم برخی موفقیت‌های اولیه، دولت شرع در متحد کردن کشور با مشکل مواجه شده است. ایران می‌تواند با کمک پنهانی به جناح‌های ناراضی از رژیم جدید یا پذیرای مشوق‌های مالی ، همان‌گونه که از اختلافات در عراق و یمن بهره برده، از شکاف‌های نهفته اجتماعی-سیاسی در سوریه بهره‌برداری کند.

اگر نیروی نظامی آمریکا خروج خود را کامل کند، ایران ممکن است فرصت‌های حتی بیشتری برای دخالت در سیاست سوریه داشته باشد. ایران همین‌حالا نیز روابطی با برخی شبکه‌های قبیله‌ای سنی سوریه دارد و با آنان برای انتقال سلاح به کرانه باختری از طریق اردن همکاری کرده است. اگر اقتدار دمشق بر جنوب سوریه کاهش یابد، ممکن است سعی کند آن شبکه‌ها را برای انتقال سلاح به مرز لبنان ترغیب کند.

با این حال، بدون دسترسی به شبکه‌های ترانزیت سوریه، ایران تنها دو راه برای ارسال محموله‌های مهم سلاح به لبنان خواهد داشت: از طریق هوا یا دریا. هر دوی این روش‌ها در برابر رهگیری اسرائیل آسیب‌پذیر هستند و میزان نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در تأسیسات نظامی ایران، احتمال موفقیت‌آمیز رسیدن سلاح‌های ایرانی به لبنان را حتی کمتر می‌کند. پس از حملات ۲۰۲۴ اسرائیل به حزب‌الله، ساختار رهبری این گروه آشفته است و تحت فشار فوق‌العاده‌ای برای خلع سلاح قرار دارد. ممکن است چاره‌ای جز عقب‌نشینی یا حتی ترک تلاش‌های نظامی خود نداشته باشد.

در موضع دفاعی

ایران ممکن است بالاخره راهی برای بازیابی خطوط تأمین خود به حزب‌الله پیدا کند، اما شرایط لازم برای انجام این کار هنوز فراهم نیست. این بدان معناست که ایران شاید برای همیشه تنها شبه‌نظامی نیابتی‌ای را از دست داده که قدرت آن، حملات اسرائیل به قلمرو ایران را بازمی‌داشت. حوثی‌های یمن با موفقیت از تسلیحات ایرانی برای هدف‌گیری کشتیرانی در دریای سرخ استفاده کرده‌اند، اما در محافظت از ایران در برابر تجاوز اسرائیل کمکی نکرده‌اند. راکت‌های حزب‌الله تهدیدی مستقیم برای شهرهای اسرائیلی بودند، اما زرادخانه حوثی‌ها و همچنین شبه‌نظامیان شیعه تحت حمایت ایران در عراق ، تهدیدی کمتر و دورتر محسوب می‌شوند.

البته ایران می‌تواند از راهبرد نیابتی خود فاصله گرفته و با تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، بازدارندگی خود را بازیابد. علیرغم حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای آن در ژوئن، ایران همین‌حالا نیز اورانیوم غنی‌شده کافی برای ساخت چندین سلاح هسته‌ای در اختیار دارد و تصور می‌رود توانایی ساخت آن را داشته باشد. اگر ایران بتواند تأسیسات غنی‌سازی کافی را تعمیر یا بازسازی کند (یا اگر از قبل چنین تأسیسات مخفیانه‌ای داشته باشد)، می‌تواند نسبتاً سریع، شاید در عرض چند هفته آن اورانیوم را به سطح قابل استفاده برای سلاح برساند.

اما حتی اگر رهبران ایران بخواهند به دنبال تسلیحات هسته‌ای بروند، برداشتن گام‌های لازم برای انجام این کار برای رژیم حاکم بسیار خطرناک خواهد بود. با توجه به مزیت اطلاعاتی چشمگیر اسرائیل، هر حرکت برای غنی‌سازی بیشتر اورانیوم خطر آگاه کردن دشمنان ایران و شعله‌ور کردن دور تازه و مخرب‌تری از حملات به رهبری اسرائیل، ایالات متحده یا هر دو را دارد. و حتی اگر ایران با موفقیت یک دستگاه هسته‌ای را آزمایش و یک زرادخانه کوچک تسلیحاتی را بدون وقفه توسعه دهد، ناتوانی کنونی‌اش در دفاع از آسمانش، آن زرادخانه را به شدت آسیب‌پذیر می‌کند. بنابراین، توسعه یک سلاح هسته‌ای به‌خودی‌خود نمی‌تواند بازدارندگی ایران را بازیابد. بدون دفاع متعارف قوی یا متحدان نیابتی برای بازداشتن تجاوز خارجی، تسلیحات هسته‌ای می‌توانند به سادگی یک بدهی جدید ایجاد کنند.

نیاز فوری/ ایران نیاز مبرمی به تقویت دفاع هوایی خود دارد

پیش از آنکه ایران حتی بتواند بازسازی بازدارندگی را آغاز کند - چه رسد به بازیابی بخشی از قدرت منطقه‌ای‌اش ،باید به کاستی‌ها در توانمندی‌های نظامی متعارف خود بپردازد. ایران در طول جنگ ۱۲ روزه راه‌هایی برای تحمیل هزینه به اسرائیل پیدا کرد، به‌ویژه با هدف‌گیری مراکز جمعیتی اسرائیل. اما نرخ رهگیری بالای سامانه‌های دفاع هوایی اسرائیل، موشک‌های ایران را به یک بازدارنده ناکافی تبدیل کرد؛ آن‌ها نتوانستند اهداف استراتژیک و نظامی جدی را نابود کنند یا حتی به‌طور قابل اطمینانی مورد اصابت قرار دهند. و پس از آنکه اسرائیل سامانه‌های دفاع هوایی ایران را از بین برد، توانست پرتاب‌کننده‌های موشکی ایران را هدف قرار دهد که این امر بیشتر توانایی ایران برای انجام ضدحمله‌های مؤثر را تحلیل برد.

چگونگی انتخاب ایران برای بازسازی زرادخانه‌اش به درس‌هایی بستگی دارد که نیروی نظامی‌اش از جنگ ۱۲ روزه گرفت. اطلاعات زیادی درباره میزان اثربخشی سامانه‌های موشکی مختلف ایران در این درگیری ناشناخته مانده، اما فرماندهان ایرانی بدون شک درک بهتری از این کسب کرده‌اند که کدام سامانه‌ها بهترین عملکرد را داشتند و کدام تاکتیک‌های عملیاتی مؤثرتر بودند، حتی اگر حملات اسرائیل به ایران همواره قوی‌تر بوده باشد. این درس‌ها هدایت‌کننده چگونگی متمرکز کردن انرژی‌های نیروی نظامی ایران خواهد بود. برای مثال، ممکن است حتی بیشتر در سلاح‌های پیشرفته یا هایپرسونیک تولید داخلی (مانند موشک‌های فاتح و خرمشهر-۴) و همچنین سامانه‌های با برد بلندتر که بتوان از شرق ایران هدفی سخت‌تر برای اصابت اسرائیل شلیک کرد، سرمایه‌گذاری کند.

نیاز ایران به تقویت دفاع هوایی حتی فوری‌تر است. در ژوئن، اسرائیل بخش عمده‌ای از دفاع هوایی ایران در بخش‌های مرکزی و غربی کشور، از جمله تمامی سامانه‌های موشکی سطح‌به‌هوای اس-۳۰۰ ساخت روسیه ، پیشرفته‌ترین سامانه‌هایی که ایران در اختیار داشت را نابود کرد. اسرائیل همچنین تعدادی از هواپیماهای نظامی ایران را منهدم کرد. حتی پیش از جنگ نیز ایران نمی‌توانست یک نیروی هوایی داشته باشد که از آسمان‌هایش در برابر یک دشمن قوی‌تر دفاع کند، و اکنون ضعیف‌تر شده است.

ایران فاقد ظرفیت صنعتی برای تولید سکوهای مورد نیازش برای تقویت دفاع هوایی است و باید به دنبال کمک خارجی باشد. مسکو همواره نزدیک‌ترین شریک دفاعی تهران بوده، اما رابطه پیچیده روسیه با اسرائیل، کمک‌های دفاعی که مایل به ارائه بوده را محدود کرده است؛ جنگ آن با اوکراین نیز توانایی‌اش برای فروش تسلیحات به خریداران خارجی را کاهش داده است. برای مثال، در سال ۱۴۰۲، ایران توافقی برای خرید هواپیماهای جنگنده سوخو-۳۰۵ از روسیه اعلام کرد. اما تا به امروز، روسیه تنها دو فروند از ۵۰ هواپیمای گزارش‌شده‌ای که تهران سفارش داده را تحویل داده است. مسکو ممکن است هنوز به توافق عمل کند، اما با توجه به تأخیر و محدودیت‌های صنعت دفاعی روسیه، ایران ممکن است ترجیح دهد به جای دیگری نگاه کند.

آخرین چاره

این امر، چین را به بهترین منبع ایران برای تجهیزات نظامی اضافی تبدیل می‌کند. چین به طور سنتی به دنبال متعادل‌سازی روابطش در خاورمیانه بوده است. به ایران در دور زدن تحریم‌های نفت کمک کرده و کمک‌های نظامی محدودی ارائه داده، مانند کمک به توسعه موشک‌های بالستیک ضدکشتی ایران. اما پکن به اندازه‌ای به تهران کمک نکرده که مزیت آشکاری نسبت به همسایگان عربش، به‌ویژه عربستان سعودی، رقیب سنتی منطقه‌ای‌اش، به آن بدهد. چین از انزوای نسبی ایران منافعی به دست آورده ، مهم‌تر از همه، با بهره‌برداری از تحریم‌های غرب برای خرید نفت ایران با تخفیف زیاد.

اما ممکن است دیگر لازم نباشد چین این تعادل را ادامه دهد. در اسفند ۱۴۰۱، ایران عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی را آغاز کرد ؛ حرکتی که توسط چین میانجی‌گری شد و یک محرک قبلی سیاست خاورمیانه پکن را به طور اساسی تغییر داد. و با افزایش تنش بین پکن و واشنگتن، اهمیت استراتژیک بالقوه تهران برای پکن نیز افزایش می‌یابد. مرتبط کردن نزدیک‌تر ایران با منافع و حمایت چینی می‌تواند در سناریویی بحرانی برای مثال، درگیر تایوان مزیت‌آفرین باشد، جایی که پکن می‌تواند با ترغیب تهران و متحدان نیابتی‌اش برای هدف‌گیری کشتیرانی غیرنظامی در دریای سرخ یا خلیج عمان، تمرکز نیروی دریایی آمریکا و متحدانش را تقسیم کند.

دفاع هوایی شکاف حیاتی است که چین می‌تواند به ایران در پر کردن آن کمک کند. سامانه دفاع هوایی متحرک اچ‌کیو-۹ چین مشابه سامانه پیشرفته‌تر اس-۴۰۰ روسیه است. اگر پکن این سامانه را به تهران بفروشد، می‌تواند به ایران در بازیابی بخشی از حفاظت از آسمانش کمک کند. ایران همچنین می‌تواند برای مدرنیزه کردن نیروی هوایی‌اش ، مانند خرید هواپیماهای چنگدو جی-۱۰ چین که در درگیری نظامی کوتاه پاکستان با هند در ماه می عملکرد خوبی داشتند - به دنبال توافقی با چین باشد.

در کوتاه‌مدت، نه دفاع هوایی بهتر و نه ناوگان بهبودیافته جنگنده‌ها نمی‌توانند ضعف نسبی ایران را نسبت به اسرائیل و ایالات متحده به طور چشمگیری تغییر دهند. اما در میان‌مدت، این بهبودها می‌توانند حملات بیشتر به ایران را برای مخالفان دشوارتر و پرهزینه‌تر کرده و از تشدیدهای مقطعی بازدارند. حداقل، می‌توانند برای ایران زمانی بخرد تا ذخیره موشکی تولید داخلی خود را تکمیل و پالایش کند و برای درگیری دیگری بهتر آماده شود. هر چه تهدید جنگ به لحاظ زمانی برای ایران دورتر شود، می‌تواند خطر فوری‌تری را متحمل شود.

دوراهی سخت

صرف نظر از پاسخ چین به معضل ایران، این کشور در شرایط سختی قرار دارد. رهبرانش ممکن است ترجیح دهند به سردرگمی در حالت ناامنی ادامه دهند، به این امید که تنها بدون سازش بیشتر از این دوره بحران جان سالم به در ببرند. یا ممکن است راه حتی خطرناک‌تر تسلیحات هسته‌ای را انتخاب کنند. اما داربستی که امنیت ایران را در دو دهه گذشته حفظ کرده، فروپاشیده است و این کشور تا زمانی که کاستی‌های نظامی متعارفش برطرف نشود، اساساً آسیب‌پذیر و ناامن باقی خواهد ماند.

منبع: Foreign Affairs /🟥مطالعات رسانه‌های بین‌المللی

پایان/

۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 33510

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 9 =