طی یک سال گذشته پس از ترور سیدحسن نصرالله، صحنه سیاسی لبنان دچار دگرگونیهای مهمی شده که مهمترین ویژگی آن فشار سیاسی حزب الله بوده است تا آنچه اسرائیل با شکست در جنگ ۶۶ روزه بدست نیاورد را از این طریق بدست آورد.
ابتدا تشکیل دولت در لبنان براساس اجماع آمریکا، فرانسه و عربستان انجام شد و حزب الله برحسب این گزاره که عدم تشکیل دولت به مراتب بدتر از وجود دولتی است که حتی گرایشهای متفاوتی با مقاومت دارد، اقدام به حضور در جلسات مجلس گرفت و رأی به خروج لبنان از بنبست سیاسی داد و جوزف عون به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد و نواف سلام نیز به عنوان نخست وزیر مأمور کابینه شد. این دولت تمرکز خود را بر حفظ روابط با آمریکا در جهت لغو تحریمها و مقابله با هرگونه اقدام علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده و بی عملی آن در پاسخ به تجاوزات اسرائیل در مناطق جنوبی مشهود است.
روی کار آمدن یک دولت وابسته در لبنان، بیش از پیش صهیونیستها را برای اجرای پروژه ی خلع سلاح حزب الله مُصرتر کرد و صهیونیستها عقبنشینی از مناطق ۵ گانه را منوط به خلع سلاح حزبالله کردند. بر همین مبنا تام باراک فرستاده رئیسجمهور آمریکا در لبنان یک طرح پنج مرحلهای برای خلع سلاح حزبالله را به دولت لبنان تحمیل کرد که براساس آن در مرحله نخست حزبالله باید پایان سال میلادی در جنوب رود لیتانی و در مراحل بعدی در سایر نقاط لبنان به طور کامل خلع سلاح شود.
در واقع صهیونیستها با حمایت آمریکا به دنبال طرحی مشابه مدل سوریه برای لبنان هستند که هرگونه حمله به لبنان با واکنش خاصی مواجه نشود و دولت لبنان به جای اسرائیل در داخل با مقاومت درگیر شود. اصولاً وظیفه خلع سلاح با همین هدف به دولت لبنان واگذار شد.
با این وجود مقاومت حزبالله در برابر این طرح و اعلام مخالفت دبیرکل حزبالله لبنان با آن موجب شد که آمریکاییها و صهیونیستها به خطای محاسباتی خود پی ببرند و به فکر طرحهای جایگزین بروند. با جدی شدن روند خلع سلاح حزبالله توسط دولت لبنان، مواضع این جنبش نسبت به هرگونه اقدام در رابطه با خلع سلاح تهاجمیتر شد و شیخ نعیم قاسم اعلام کرد که خلع سلاح خط قرمز حزبالله است. این الگوی رفتاری حزبالله نشات گرفته از سه عامل بود:
۱️⃣ وضعیت این جنبش در داخل در جهت بهبود ساختارها و ترمیم ضربات وارده بود.
۲️⃣ حزبالله به این نتیجه رسیده که هرگونه عقبنشینی در برابر طرحهای ارائه شده منجر به پیشروی بیشتر آمریکا و اسرائیل خواهد شد و به همین دلیل حزبالله که مخالف هرگونه درگیریهای داخلی است، اعلام کرد که درصوت تعرض به سلاح مقاومت، آماده هر اقدامی است.
۳️⃣ مخالفت ارتش لبنان با خلع سلاح حزبالله به دلیل ایجاد درگیری داخلی و فراهم شدن زمینه برای حملات اسرائیل به لبنان
۴️⃣حمایتهای ایران از حزبالله و رایزنیهای صورت گرفته توسط ایران در ابعاد داخلی لبنان و منطقهای
آمریکا، فرانسه و عربستان سعودی به عنوان سه بازیگر مهم در تحولات لبنان سطح بالایی از همکاری و هماهنگی را به نمایش گذاشتهاند. آمریکا به عنوان مجری و تامین کننده منافع اسرئیل بر اساس اصل نابودی و تضعیف مقاومت در لبنان بازیگری می کنند و اهداف آنها کاملا معلوم است. فرانسه بیشتر به عنوان یک میانجی در حل قضایای لبنان با اسرائیل بازیگری می کند و سعی دارد که در این رابطه با آمریکایی ها هماهنگ لازم را داشته باشد. عربستان سعودی نیز در جهت تقویت جریان ۱۴ مارس بازیگری میکند و هدفگذاری کوتاهمدت عربستان برای انتخابات پارلمانی سال آینده میلادی در لبنان تقویت این جریان است.
در این میان ایران با قاطعیت مخالفت خود را با طرح خلع سلاح حزبالله بیان کرده و سعی دارد که به دلیل تهدیدات مشترک اسرائیل علیه کشورهای منطقه، یک همگرایی بین حزبالله و برخی کشورهای منطقه همچون عربستان ایجاد کند تا از طریق ایجاد همگراییهای داخلی و اجماعسازی منطقهای طرحهای آمریکایی- صهیونیستی در داخل لبنان خنثی شود.
در یک شمای کلی از وضعیت لبنان میتوان عنوان کرد که همانطور که ضربات نظامی و امنیتی جنگ ۶۶ روزه، منجر به نابودی ساختار و انسجام سازمانی حزب الله نشد، فشارهای سیاسی نیز تاکنون نتوانسته است حزبالله را به عقبنشینی وادار کند و حزب الله بازیگری فعال خود را حفظ کرده است.
پایان/
نظر شما