ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در بیست و دومین اجلاس باشگاه گفتگوی بینالمللی والدای با ارائه تحلیلی ژرف از تحولات جهانی، ظهور نظم چندقطبی جدید را بهعنوان واقعیتی اجتنابناپذیر در نظام بینالملل معرفی کرد. این سخنرانی که با موضوع «جهان چندقطبی: دستورالعملهای استفاده» برگزار شد، نهتنها نمایانگر دیدگاه کرملین به روابط بینالملل است، بلکه نقشه راه سیاست خارجی روسیه در سالهای پیش رو را ترسیم میکند.
پایان هژمونی غرب: یک تحول کیفی
پوتین با صراحتی کمسابقه، دوران سلطه غرب را بهکلی پایانیافته خواند. به باور وی، این تغییر صرفاً یک تعدیل ژئوپلیتیک نیست، بلکه یک «پدیده کیفی جدید» محسوب میشود. در این نظم نوین، هیچ کشوری صرفنظر از میزان قدرت قادر به دیکتهکردن قواعد بازی به دیگران نیست. پوتین چندقطبیشدن جهان را پاسخی اجتنابناپذیر از سوی نظام بینالملل و تاریخ به تلاشهای «وسواسگونه» غرب برای همسانسازی جهانی توصیف کرد.
روسیه: اهرم تعادل در نظام بینالملل
یکی از کلیدیترین مضامین این سخنرانی، تأکید بر نقش حیاتی روسیه در حفظ تعادل جهانی بود. پوتین با اشاره به «رکوردشکنی» روسیه در تحمل تحریمها (بیش از ۳۰ هزار محدودیت مختلف) این مقاومت را نه تنها نشانه قدرت ملی، بلکه شاهدی بر این ادعا دانست که «جهان نمیتواند بدون روسیه در تعادل بماند». او استدلال کرد که نظام جهانی، علیرغم تمام تلاشها برای حذف روسیه، این کشور را «رها نمیکند» زیرا تعادل اقتصادی، راهبردی، فرهنگی و لجستیکی جهان بدون نقشآفرینی روسیه غیرممکن است.
نهادهای نوین جهانی: از سلسله مراتب به مشارکت
پوتین نهادهای حکمرانی جهانی قدیمی را ناکارآمد خواند و ظهور نهادهای جدیدی مانند بریکس در حال گسترش و سازمان همکاری شانگهای را نمونهای از معماری جدید جهانی دانست. ویژگی مشترک این نهادها از نظر وی این است که آنها «نه بر اساس سلسله مراتب، بلکه بر اساس مشارکت» عمل میکنند و «نه علیه کسی، بلکه برای منافع خودشان» هستند. این نشاندهنده یک تغییر پارادایم اساسی از منطق بلوکبندی دوران جنگ سرد به منطق شبکهای و انعطافپذیر است.
نقد اروپا: خودویرانگری یا خیالپردازی؟
پوتین با لحنی تند و عاری از دیپلماسی مرسوم، به تحلیل وضعیت اروپا پرداخت. او ادعاهای مربوط به تهدید روسیه برای ناتو را «چرند» و «مانترا» ای تکرارشونده خواند و گفت که یا رهبران اروپایی بسیار ناکارآمد هستند که چنین چیزی را باور میکنند، یا انسانهای «غیرصادقی» هستند که خود باور ندارند اما مردمشان را میفریبند. او از اروپا خواست به جای «دنبال دشمن گشتن»، به مشکلات داخلی خود از جمله بحران اقتصادی، بدهیها، مهاجرت کنترلنشده و افول هویت و فرهنگ بپردازد.
امنیت و دفاع: وعده پاسخی متقاعدکننده
در بعد امنیتی، پوتین هشدار داد که مسکو «با دقت» تحرکات نظامی و صحبتهای مربوط به تقویت نظامی آلمان و دیگر کشورهای اروپایی را زیر نظر دارد. او به صراحت اعلام کرد که در صورت احساس تهدید واقعی، «پاسخ روسیه دیر نخواهد کرد» و این پاسخ «به زبان ملایم، بسیار متقاعدکننده خواهد بود». این جمله حاوی یک تهدید راهبردی ضمنی بود و تأکید کرد که اقدام روسیه واکنشی خواهد بود، نه آغازگر.
چشمانداز آینده: رنسانس دیپلماسی در عصر چندقطبی
پوتین عصر جدیدی را برای رنسانس دیپلماسی پیشبینی کرد که در آن هنر مذاکره و توافقسازی جایگزین تحمیل اراده میشود. به باور وی، جهان امروز آنقدر پیچیده است که دیگر نمیتوان آن را با راهحلهای خطی و یکجانبه مدیریت کرد. این پیچیدگی نیازمند «فلسفه پیچیدگی» است مشابه آنچه در مکانیک کوانتوم شاهدیم که خردمندتر و پیچیدهتر از فیزیک کلاسیک عمل میکند.
جمعبندی:
سخنرانی پوتین در والدای را میتوان بیانیهای روشن از جهانبینی جدید کرملین دانست که درآن این موارد مشهود است: مسیر جهان، به سمت چندقطبی و پیچیدگی پیش میرود و در حال گذار از یک تحول بنیادین میباشد. غرب، ازجنبه های مختلف قدرت در حال افول است و متکی به الگوهای منسوخ و گرفتار در مشکلات داخلی، شده است. روسیه، یک قطب ضروری و غیرقابل حذف در سیستم جهانی، قدرتمند و مقاوم میباشد و آینده متعلق به نهادهای غیرسلسلهمراتبی، دیپلماسی خلاق و توافقهای چندجانبه میباشد. این سخنرانی نه تنها یک تحلیل، بلکه یک اعلام موضع بود مبنی بر اینکه روسیه خود را در مرکز یک بازآرایی بزرگ جهانی میبیند و آماده است تا هم از منافع خود دفاع کند و هم در شکلدهی به قواعد نظم نوین جهانی نقش پیشرو داشته باشد. پوتین با وضوح تمام پیام داد که دوران هژمونی غرب به پایان رسیده و عصر جدیدی از روابط بینالملل در حال طلوع است عصری که در آن هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی قواعد بازی را تعیین کند.
منبع: ایراس
پایان/
نظر شما