چرا آمریکا با وجود ناوها و بمب‌افکن‌ها، هنوز جرأت حمله به ونزوئلا را ندارد؟

ترامپ تهدید می‌کند، ناو می‌فرستد، ژست «رهبر مقتدر» می‌گیرد؛ اما نمی‌جنگد. چرا؟ پاسخ را باید در پکن و مسکو جست‌وجو کرد؛ جایی که سرنوشت ونزوئلا تعیین می‌شود، نه در واشنگتن.

به گزارش تحریریه، شیه شیائو رونگ(薛小荣استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بین‌الملل، در تازه‌ترین یادداشت تحلیلی خود هشدار می‌دهد که هرگونه اقدام نظامی آمریکا علیه ونزوئلا نه‌تنها احتمال درگیری با بازیگران خارجی را افزایش می‌دهد، بلکه منطقه را وارد دوره‌ای بلندمدت از بی‌ثباتی خواهد کرد.

از ماه سپتامبر امسال، ارتش آمریکا با بهانه‌ی «مبارزه با مواد مخدر» بزرگ‌ترین نیروی نظامی خود را از زمان مداخله در هائیتی در سال ۱۹۹۴ در اطراف ونزوئلا مستقر کرده است. ناو هواپیمابر «فورد» در موقعیت قرار گرفته، بمب‌افکن‌های B–1B در حالت آماده‌باش هستند و سازمان سیا نیز مجوز اجرای عملیات مخفیانه را دریافت کرده است.

کاخ سفید حتی از قبل سه طرح اصلی آماده کرده بود:
۱. حمله مستقیم هوایی به تأسیسات نظامی،
۲. ترور رئیس‌جمهور مادورو،
۳. کنترل میادین نفتی این کشور.

برای اینکه عملیات ترور «ظاهر قانونی» داشته باشد، کاخ سفید قصد داشت مادورو را به کارتل‌های قاچاق مواد مخدر ربط دهد تا او به عنوان «هدف مشروع» معرفی شود.

اما نکته عجیب این است که با وجود آماده بودن تمام مقدمات، همه چیز در آخرین لحظه توسط ترامپ متوقف شد.

جالب‌تر اینکه وقتی از ترامپ پرسیدند «آیا آمریکا با ونزوئلا وارد جنگ خواهد شد؟» او پاسخ داد: «فکر نمی‌کنم.» اما وقتی دوباره پرسیدند «آیا زمان کنار رفتن مادورو فرا رسیده؟» سه بار پشت سر هم گفت: «بله». این موضع‌گیری متناقض نشان می‌دهد که پشت پرده، ترامپ «یک تیر و سه نشان» طراحی کرده است.

چرا آمریکا با وجود ناوها و بمب‌افکن‌ها، هنوز جرأت حمله به ونزوئلا را ندارد؟

سه انگیزه پنهان ترامپ برای سرنگونی مادورو

اول: ساختن تصویر «قهرمان ضد مواد مخدر» برای جمع کردن رأی

بحران فنتانیل در داخل آمریکا سال‌هاست که تیتر اخبار است، اما ترامپ با اصرار، ونزوئلا را «منبع اصلی مواد مخدر» معرفی کرد. این تاکتیک برای او دو فایده داشت:
از یک سو با یک عملیات نظامی پر سر و صدا، خود را به عنوان «رهبر مقتدر» جا می‌زد و افکار عمومی را از نارضایتی نسبت به تعطیلی ۳۶ روزه دولت – که طولانی‌ترین در تاریخ آمریکا بود – منحرف می‌کرد؛ و از سوی دیگر، درست پیش از انتخابات میان‌دوره‌ای، با همین هیاهوی سیاسی می‌توانست یک موج جدید رأی به سود خود جمع کند.

دوم: کنترل شریان انرژی بزرگ‌ترین ذخیره نفتی جهان

ونزوئلا بزرگ‌ترین ذخایر نفتی اثبات‌شده جهان را در اختیار دارد. اما سال‌ها تحریم آمریکا و آشفتگی داخلی، تولید نفت این کشور را دچار سقوط کرده است. دولت ترامپ مدت‌هاست چشم طمع به این ثروت دوخته بود. از نگاه واشنگتن، اگر با تهدید نظامی یا سرنگونی مادورو، یک حکومت مطیع جایگزین شود، آمریکا می‌تواند به راحتی وارد مراحل استخراج، حمل‌ونقل و فرآوری نفت ونزوئلا شود.

چنین اتفاقی نه تنها موتور سیاست «اول آمریکا» را سوخت‌رسانی می‌کند، بلکه در معادلات آینده انرژی جهان، برگ برنده بزرگی به واشنگتن می‌دهد. فراموش نکنیم: کنترل نفت ونزوئلا یعنی فشار گذاشتن روی گلوی اوپک.

سوم: کندن «میخ» روسیه در نیمکره غربی

دولت مادورو سال‌هاست سیاست ضدآمریکایی دارد و در کنار روسیه ایستاده است. برای واشنگتن، ونزوئلا شبیه خنجری است که مسکو در حیاط خلوت آمریکا فرو کرده باشد. حذف مادورو یعنی کاهش نفوذ کرملین در نیمکره غربی و ارسال یک پیام هشدار به تمام کشورهای آمریکای لاتین: «هرکس به روسیه نزدیک شود، نفر بعدی اوست».

این همان منطق قدیمی «کشتن مرغ برای ترساندن بقیه» است؛ شیوه‌ای کلاسیک که آمریکا همیشه برای حفظ هژمونی‌اش به کار می‌گیرد. فقط این بار، ترامپ با استخوانی سخت‌تر از همیشه روبه‌رو شده بود.

چرا آمریکا با وجود ناوها و بمب‌افکن‌ها، هنوز جرأت حمله به ونزوئلا را ندارد؟

دیدار ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، با نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، در کرملین مسکو – ۷ مه ۲۰۲۵

مادورو به چین، روسیه و ایران پیام کمک فرستاد؛ پاسخ مبهم پکن ترامپ را آشفته کرد

طبق گزارش رسانه‌های آمریکایی، مادورو به‌طور جداگانه برای چین، روسیه و ایران پیام درخواست کمک فرستاده و به‌دنبال دریافت موشک، رادار و پهپادهای نظامی است.

بر اساس اطلاعات فاش‌شده، مادورو خواسته است همکاری‌های نظامی «گسترش» یابد تا با اوضاع روزبه‌روز متشنج‌تر منطقه مقابله کند. در این میان، ونزوئلا به‌ویژه به دنبال سامانه‌های پیشرفته راداری از چین است تا توان نظارت و هشدار زودهنگام هوایی خود را تقویت کند.

در واکنش به این درخواست و توجه گسترده بین‌المللی، چین چند روز پیش پاسخی بسیار حساب‌شده داد.

سخنگوی پکن نه تأیید کرد و نه تکذیب؛ تنها تأکید نمود که روابط چین و ونزوئلا «تعاملات عادی میان دو کشور» است، این همکاری‌ها «بر ضد هیچ کشور دیگری نیست» و «نباید مورد دخالت خارجی قرار گیرد».

معنای پنهان این جمله روشن است: اگر چین تصمیم بگیرد به ونزوئلا کمک نظامی بدهد، این حق حاکمیتی پکن است و آمریکا اجازه دخالت ندارد. همین حرف به‌تنهایی کافی بود تا خواب از چشمان ترامپ بپرد.

چین صریح جواب نمی‌دهد، و همین مسئله دیوانه‌کننده‌ای برای واشنگتن است. مشاوران کاخ سفید احتمالاً دارند با سردرد حساب می‌کنند:
چین بالاخره رادار و موشک می‌دهد یا نه؟
اگر بدهد، آمریکا باید همه عملیات نظامی در کارائیب را از نو طراحی کند؛
اگر ندهد، آیا مادورو بیشتر به سمت روسیه کشیده می‌شود؟

اما چیزی که ترامپ را بیشتر نگران می‌کند، نفوذ آرام اما گسترده چین در آمریکای لاتین است. سرمایه‌گذاری‌ها، پروژه‌های زیرساختی، همکاری‌های انرژی—چین در ونزوئلا شبکه‌ای از منافع بزرگ ساخته است. اگر ترامپ دست به اقدام نظامی بزند، پکن قطعاً تماشاگر نخواهد بود. آن زمان، رقابت چین و آمریکا در آمریکای لاتین ممکن است از میدان اقتصاد وارد سطحی نظامی شود؛ و این دقیقاً کابوسی است که ترامپ نمی‌خواهد ببیند.

علاوه بر این، مخالفت چین با تهدیدهای نظامی فقط حرف نیست. طی سال‌های اخیر، پکن در سراسر جهان «چندقطبی‌سازی» را پیش می‌برد و آمریکای لاتین یکی از مهم‌ترین میدان‌های این بازی است. آمریکا می‌خواهد در حیاط خلوت خود یکه‌تاز باشد، اما چین عمداً از کشورهای منطقه برای استقلال و تصمیم‌گیری بدون فشار واشنگتن حمایت می‌کند. اگر ونزوئلا در برابر فشار آمریکا دوام بیاورد، کشورهای دیگر منطقه این صحنه را تماشا می‌کنند و به فکر می‌افتند که شاید آن‌ها هم بتوانند مسیر مستقل‌تری بروند. آن‌وقت، قدرت و کنترل واشنگتن در آمریکای لاتین به‌طور جدی تضعیف می‌شود.

پس آن پاسخ به ظاهر آرام چین، در واقع ضربه‌ای حساب‌شده بود. ترامپ به‌خوبی فهمید که ونزوئلا فقط دعوای بین او و مادورو نیست؛ این یک «بازی شطرنج قدرت‌های بزرگ» است: چین، آمریکا و روسیه روی یک صفحه. اگر بی‌گدار حرکت کند، ممکن است کل بازی را ببازد.

در مقایسه با لحن محتاطانه چین، روسیه پاسخ بسیار صریح‌تری به درخواست کمک ونزوئلا داده است. هرچند کرملین هنوز به‌طور رسمی درباره نامه مادورو اظهارنظر نکرده، اما یکی از نمایندگان دوما علناً گفت که احتمال انتقال موشک‌های بالستیک میان‌برد اورشنیک وجود دارد.

او همچنین فاش کرد که روسیه پیش‌تر چندین گردان سامانه دفاع هوایی S–300 را به ونزوئلا تحویل داده و اخیراً نیز سامانه‌های «پانتسیر–S1» و «بوک–M2E» را به ارتش این کشور داده است.

چرا آمریکا با وجود ناوها و بمب‌افکن‌ها، هنوز جرأت حمله به ونزوئلا را ندارد؟

پانتسیر–S1 روسیه یک سامانه دفاع هوایی است که از ترکیب موشک زمین‌به‌هوا میان‌برد و توپ ضد هوایی تشکیل شده است. کشورهای امارات، سوریه، اردن، عراق، برزیل و الجزایر این سیستم را که به قیمتی در حدود ۲۵ میلیون دلار برای هر دستگاه عرضه شده، خریداری کرده‌اند.

حالا ترامپ در مخمصه گیر افتاده: اگر بخواهد حمله کند، ریسک آن فوق‌العاده سنگین است. ارتش آمریکا طی سال‌های گذشته در خاورمیانه به‌اندازه کافی هزینه داده؛ اگر در باتلاق ونزوئلا گیر بیفتد، تلفات، هزینه‌های مالی و موج محکومیت بین‌المللی هر کدام می‌تواند ستون حمایت مردمی از ترامپ را فرو بریزد.

از طرف دیگر، اگر چین واقعاً رادارهای پیشرفته بدهد و روسیه هم موشک‌های اورشنیک و سایر تجهیزات را منتقل کند، سطح تهدید برای ارتش آمریکا به‌طور چشمگیری بالا می‌رود. ممکن است کار به جایی برسد که حتی اگر آمریکا بخواهد بجنگد، نتیجه‌ای جز شکست و آبروریزی نداشته باشد.

اما اگر نجنگد، غرور و اعتبارش آسیب می‌بیند. ناو هواپیمابر را تا دمِ درِ خانه ونزوئلا آورده‌اند، خط‌ و نشان‌ها را هم کشیده‌اند؛ اگر بی‌سروصدا عقب بکشند، تصویر «رهبر مقتدر» ترامپ فرو می‌پاشد.

چرا آمریکا با وجود ناوها و بمب‌افکن‌ها، هنوز جرأت حمله به ونزوئلا را ندارد؟

دونالد ترامپ، ۶ سپتامبر ۲۰۲۵: «ونزوئلا با ما بدرفتاری کرده است، نه فقط در زمینه مواد مخدر! اما جنگ محتمل نیست.»

بدتر از همه اینکه اوضاع داخل ونزوئلا همچنان رو به وخامت است. مادورو از یک طرف از خارج طلب کمک می‌کند و از طرف دیگر در داخل کشور خطوط دفاعی را تقویت کرده است. مردم زندگی سختی دارند، اما احساسات ضدآمریکایی بسیار بالاست. اگر جنگی آغاز شود، لزوماً تسلیم نخواهند شد. بنابراین آمریکا نمی‌تواند به‌سادگی تاکتیک‌های حمله برق‌آسا را که در پاناما یا گرنادا استفاده شده است، تکرار کند.

به همین دلیل، اکنون تنها کاری که ترامپ می‌تواند انجام دهد، «محاصره بدون حمله» است. یعنی فقط ادعا کند کشتی‌های قاچاق مواد مخدر را هدف قرار می‌دهد، با تحریم‌های اقتصادی، جنگ تبلیغاتی و عملیات مخفیانه فشار بیاورد و زمان بخرد. اما مشکل اینجاست که زمان به نفع او پیش نمی‌رود. او نمی‌تواند تا ابد این بازی فرسایشی را ادامه دهد. اگر بیش از حد طول بکشد، چین و روسیه ممکن است به شکل جدی وارد میدان شوند و آن‌وقت ورق علیه واشنگتن برمی‌گردد.

اما آیا چین درخواست مادورو را می‌پذیرد و کمک نظامی ارائه می‌دهد؟

به نظر من، چین به‌طور علنی وارد یک مداخله نظامی نخواهد شد.

چین سال‌هاست اصل «عدم مداخله در امور داخلی کشورها» را یک خط قرمز می‌داند. تأمین آشکار تسلیحات برای دخالت در یک درگیری منطقه‌ای، با سیاست سنتی دیپلماسی پکن هم‌خوانی ندارد. علاوه بر آن، روابط چین و آمریکا همین حالا در مرحله‌ای حساس قرار دارد. وارد شدن به یک رویارویی مستقیم با واشنگتن بر سر ونزوئلا، می‌تواند پیامدهایی داشته باشد که هیچ‌کس نمی‌تواند نتیجه‌اش را پیش‌بینی کند.

اما ونزوئلا برای چین اهمیت راهبردی بزرگی دارد. پکن سرمایه‌گذاری‌ها و وام‌های گسترده‌ای در این کشور دارد که بخش بزرگی از آن به صنعت نفت مربوط می‌شود. اگر دولت مادورو سقوط کند و یک حکومت طرفدار آمریکا به قدرت برسد، منافع اقتصادی چین در ونزوئلا ممکن است دچار خسارات جدی شود.

مهم‌تر از این، ونزوئلا به نماد رقابت جهانی چین و آمریکا تبدیل شده است. اگر پکن در برابر سرنگونی مادورو توسط واشنگتن بی‌تفاوت بماند، ممکن است سیگنال اشتباهی به سایر کشورها ارسال کند که چین قادر یا مایل به محافظت از شرکای استراتژیک خود نیست. چنین برداشتی می‌تواند به اعتبار و نفوذ چین در سطح بین‌المللی آسیب بزند.

بنابراین، محتمل‌ترین راهبرد پکن «حمایت محدود و غیرمستقیم» است. برای نمونه، ارائه تجهیزات دفاعی مانند سامانه‌های راداری و موشک‌های پدافندی، نه تسلیحات تهاجمی؛ یا ارسال فناوری‌های دوکاربرده به نام «همکاری تجاری».

چنین رویکردی از یک سو توان دفاعی ونزوئلا را افزایش می‌دهد و زمان مقاومت آن را طولانی‌تر می‌کند، و از سوی دیگر چین را وارد مقابله مستقیم با آمریکا نمی‌کند و همچنان راه‌حل دیپلماتیک را باز می‌گذارد.

پایان/

۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 33818

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 0 =