به گزارش تحریریه، شیه شیائو رونگ(薛小荣)، استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بینالملل، در یادداشتی اختصاصی نوشت که عقبنشینی احتمالی هند از خرید نفت روسیه، بیش از آنکه به مسکو آسیب بزند، یک پیام هشدار به پکن است.
دیروز دونالد ترامپ با غرور در کاخ سفید اعلام کرد که نارندرا مودی شخصاً قول داده خرید نفت از روسیه را متوقف کند. اگر این خبر درست باشد، نهتنها نشانهای از چرخش آشکار هند در قبال روسیه است، بلکه ضربهای مهلک به درآمدهای انرژی مسکو خواهد بود. اما مسئله نگرانکنندهتر اینجاست که دولت ترامپ ممکن است از این فرصت استفاده کرده و در گامی خطرناکتر، موشکهای کروز «تاماهاک» را در اختیار اوکراین قرار دهد.
اما واقعیت چیست؟ پاسخ هند مبهم و دوپهلو بود؛ در حالی که ترامپ با آبوتاب از «پیروزی» خود سخن میگفت، در پشت پرده شاید محاسبات دیگری جریان داشت. نگرانکنندهتر این است که او مستقیماً چین را هدف قرار داده و هشدار داده است: «نوبت بعدی، نوبت آنهاست.»
نفت ارزان روسیه یا لبخند ترامپ؟ هند کدام را انتخاب میکند؟
به گزارش گلوبال تایمز، ترامپ تأکید کرده که ممنوعیت خرید نفت روسیه از سوی هند، گامی کلیدی برای قطع درآمد انرژی روسیه است. اما مشکل اینجاست که مقامات هندی واکنشی دوپهلو نشان دادند؛ نه تأیید کردند و نه تکذیب، تنها گفتند: «اولویت ما حفظ منافع مصرفکنندگان است».
باید گفت هند در این بازی، هوشمندانه عمل کرده است. دهلینو از یک سو مستقیماً با ترامپ درگیر نشد تا هم آبروی سیاسی خود را حفظ کند و هم فضای مانور داشته باشد، و از سوی دیگر، بیسروصدا خرید نفت از آمریکا را افزایش داده است. طبق اعلام مقامات هندی، میزان فعلی واردات نفت از آمریکا حدود ۱۳ میلیارد دلار است و هنوز ظرفیت افزایش تا ۱۵ میلیارد دلار دیگر وجود دارد. به بیان دیگر، مجموع واردات نفت هند از آمریکا ممکن است به ۲۸ میلیارد دلار برسد.
از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین، هند به بزرگترین خریدار نفت تخفیفی روسیه تبدیل شده و از این معامله سود زیادی برده است. اما حالا که واشنگتن ناراضی است، مودی مجبور شده راهبرد خود را تعدیل کند.
با این حال، آیا هند واقعاً قصد دارد روسیه را کاملاً کنار بگذارد؟ بعید است. دهلینو سالهاست به انرژی و تسلیحات روسیه وابسته است؛ قطع کامل واردات میتواند بحران انرژی در داخل کشور ایجاد کند، و مودی هرگز چنین ریسکی نخواهد کرد. محتملتر این است که هند به تدریج سهم نفت روسیه را کاهش دهد و همزمان با خرید نفت بیشتر از آمریکا، هم رضایت ترامپ را جلب کند و هم راه بازگشت به مسکو را برای خود باز بگذارد.
آیا پوتین میتواند از میان تحریمها، تخفیفها و واسطهها راهی برای نفس کشیدن پیدا کند؟
اما این ماجرا برای روسیه اصلاً خبر خوبی نیست. اگر هند واقعاً واردات نفت از روسیه را به طور چشمگیری کاهش دهد، درآمد انرژی مسکو به شدت افت خواهد کرد. نباید فراموش کرد که در سال گذشته، نزدیک به یکسوم صادرات نفت روسیه راهی هند شد، و همین پولها سوخت اصلی ماشین جنگی پوتین بودند. اگر هند از این جبهه خارج شود، کشورهایی مانند ترکیه یا برخی دولتهای جنوب شرق آسیا که هنوز در حال تماشای اوضاع هستند، ممکن است از آن پیروی کنند؛ در آن صورت، اقتصاد روسیه واقعاً دچار بحران مضاعف خواهد شد.
با این حال، ماجرا به این سادگی نیست. نخست اینکه ممکن است مسکو و دهلینو به توافقات پنهانی تازهای دست یابند، مثلاً از طریق تسویه با ارزهای ملی خود، یا استفاده از تجارت واسطه از مسیر کشورهای ثالث تا از تحریمهای آمریکا عبور کنند.
دوم اینکه، روسیه احتمالاً به سمت خریداران دیگر روی میآورد؛ مثلاً چین یا بازارهای جدید در آسیا و آفریقا. البته برای جلب این مشتریان، باید تخفیفهای بیشتری ارائه دهد که در نهایت درآمد را کاهش خواهد داد. این پرسش مطرح میشود که آیا این فشار اقتصادی پوتین را وادار به عقبنشینی در مذاکرات خواهد کرد، یا برعکس او را به واکنش تهاجمیتر سوق خواهد داد؟ باید منتظر ماند و دید.
حالا بیایید به نقشهی ترامپ بپردازیم. چرا او اینقدر بر هند تمرکز کرده است؟
پاسخ ساده است: این بخشی از راهبرد «خفهسازی انرژی» اوست. هدف ترامپ این است که با فشار دیپلماتیک، جریان پول نفت به سمت روسیه را قطع کند و از این طریق پوتین را به توقف جنگ وادار سازد. از همان آغاز ریاست جمهوری، ترامپ تأکید داشت که فشار اقتصادی از جنگ نظامی مؤثرتر است. از آنجا که هند یکی از بزرگترین خریداران نفت روسیه به شمار میرود، طبیعی است که در فهرست اهداف اصلی او قرار گیرد.
هیجان امروز ترامپ نیز بیدلیل نیست. عقبنشینی نسبی هند به او اعتمادبهنفس تازهای بخشیده و اکنون نگرانیاش از ارسال موشکهای تاماهاک به اوکراین بسیار کمتر شده است. پیشتر او از دادن موشکهای دوربرد به کییف خودداری میکرد، زیرا هم میخواست پوتین را تحت فشار تدریجی بگذارد و هم از واکنش متقابل روسیه میترسید.
اما اکنون با تغییر جبهه هند، ترامپ احساس میکند که سیاست فشار اقتصادیاش جواب داده است و با جسارت بیشتری عمل میکند. او حتی با اعتماد کامل اعلام کرده که این روند، پایان جنگ را نزدیکتر خواهد کرد؛ چون به گفتهی او، «شریان اقتصادی روسیه بریده شده است».
به نظر من، ارسال موشکهای تاماهاک به اوکراین دیگر از مرحلهی احتمال گذشته و وارد مرحلهی شمارش معکوس شده است. مذاکرات بین روسیه و اوکراین همچنان در بنبست قرار دارد و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجهٔ روسیه، خودش اعتراف کرده که «حفظ وضعیت تعلیق فعلی، تنها گزینهی موجود است». همین بنبست یعنی آمریکا دیر یا زود فشار نظامی را بیشتر خواهد کرد.
در همین هفته، ولودیمیر زلنسکی به کاخ سفید رفت و هدف اصلی سفرش گرفتن موشکهای کروز تاماهاک و سامانههای دفاع هوایی پاتریوت بود. ترامپ هم بیپرده گفت که «اوکراین قصد دارد حمله کند».
اما اگر تاماهاکها واقعاً به دست اوکراین برسند، موازنهی جنگ کاملاً تغییر خواهد کرد. ارتش روسیه تا الان با تکیه بر دفاع در عمق و جنگ فرسایشی توانسته پیشروی اوکراین را مهار کند، اما اگر تاماهاکها وارد میدان شوند و به اوکراینیها امکان هدفگیری مستقیم مراکز لجستیکی و فرماندهی روسیه را بدهند، آنگاه اهدافی مثل پل کریمه یا پایگاه ناوگان دریای سیاه هم در تیررس قرار میگیرند.
روسیه هم هشدار داده که تحویل تاماهاکها به اوکراین اقدامی بهشدت تحریکآمیز است که میتواند روابط مسکو و واشنگتن را تخریب کند — و این تهدید کاملاً جدی است. پوتین پیشتر خط قرمز مشخصی تعیین کرده بود: «هرگونه حمله به خاک روسیه پاسخ هستهای در پی خواهد داشت». حالا تاماهاک با برد بالا و دقت مرگبارش دقیقاً میتواند جرقه عبور از همان خط قرمز باشد.
اما اینجا یک چرخش جالب وجود دارد: به گمان من، هند واقعاً تسلیم نشده. هند همیشه سیاست «روی دیوار نشستن» را در پیش گرفته، و واکنش مبهم اخیرش هم نشان میدهد که احتمالاً دارد زمان میخرد تا ببیند اوضاع به کدام سمت میرود.
از طرف دیگر، ترامپ عملاً هند را به عنوان یک نمونهی آزمایشی انتخاب کرده تا همین مدل فشار را بعداً روی چین پیاده کند. خودش هم علناً گفته: «حالا وقت آن رسیده که چین هم همین کار را بکند».
اما آیا این حربه در برابر چین هم جواب میدهد؟ قطعاً نه.
امروز وزارت خارجهی چین خیلی صریح خطاب به واشنگتن گفت: «بهتر است هر بار پای چین را وسط نکشید؛ همکاری پکن و مسکو مشروع و قانونی است. ایالات متحده نباید خیال اعمال تحریمهای یکجانبهی غیرقانونی یا دستدرازی قضایی علیه چین را در سر بپروراند. اگر منافع مشروع چین آسیب ببیند، پاسخ قاطع در راه خواهد بود».
چین، هند نیست که به این راحتی عقبنشینی کند.
سه دلیل روشن وجود دارد که نشان میدهد پکن تا آخر مسیر خواهد ایستاد:
اول، امنیت انرژی خط قرمز چین است.
سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ میلیون تُن نفت روسیه وارد کرد و فقط در نیمهی نخست امسال این رقم به ۴۹ میلیون تُن رسیده است. اگر این واردات ناگهان متوقف شود، هزینهی انرژی در داخل کشور سر به فلک میکشد و ثبات اقتصادی به خطر میافتد. پکن بارها تأکید کرده که «تجارت قانونی نباید سیاسی شود» — و پیام پنهانش واضح است: آمریکا حق ندارد به ما بگوید از چه کسی بخریم و از چه کسی نه.
دوم، روابط چین و روسیه به سطح یک اتحاد «پشتبهپشت» رسیده است.
در شرایطی که غرب از همهسو چین را محاصرهی اقتصادی و ژئوپلیتیکی کرده، پکن هرگز دیوار حمایتی خود را در برابر مسکو فرو نخواهد ریخت.
سوم، چین ابزارهای فراوانی برای واکنش دارد.
میتواند تجارت با روسیه را با تسویه بر پایهی یوان گسترش دهد و از این راه بینالمللی شدن پول ملیاش را سرعت ببخشد، یا حتی مستقیماً از سلاح منابع استراتژیک استفاده کند — مثلاً محدودیت در صادرات عناصر نادر خاکی که میتواند ضربهای مستقیم به صنایع پیشرفتهی آمریکا بزند.
البته چین اهل ماجراجویی بیمحابا نیست. به احتمال زیاد، رویکردی چندلایه و هوشمندانه در پیش میگیرد: از یکسو بر «نیاز منطقی انرژی» تأکید میکند تا فشار افکار عمومی را خنثی سازد، و از سوی دیگر، با افزایش سرمایهگذاری در حوزهی انرژیهای نو، وابستگی خود به نفت روسیه را بهتدریج کاهش میدهد. جالبتر اینکه پکن شاید از همین فرصت برای یکپارچهسازی بازار انرژی آسیا استفاده کند؛ مثلاً با اندونزی و مالزی برای ایجاد «اتحاد ذخایر نفتی منطقهای» همکاری کند تا وابستگی به قیمتگذاری دلاری را تضعیف نماید. در این صورت، اگر ترامپ میخواهد شریان نفتی روسیه را قطع کند، چین میتواند با سامانهی تسویهی مبتنی بر یوان کل معادله را به هم بزند.
اما به گمان من، نقشهی پکن از این هم بزرگتر است. چین در ماههای اخیر همکاری هستهای خود با عربستان و امارات را بهطور چشمگیری گسترش داده و هدف نهاییاش ساختن یک «جادهی ابریشم انرژی نو» است — مسیری که با برق پاک و فناوری سبز، جایگزین واردات نفت میشود. اگر این پروژه به ثمر برسد، تمام فشارهای آمریکا بیاثر خواهد شد. چون در آن صورت، حتی اگر واشنگتن خرید نفت روسیه را بهانهی تحریم قرار دهد، پکن خواهد گفت: «لازم نیست از روسیه بخرم، چون دیگر نیازی به نفت ندارم!» و آنوقت، تمام کارتهای آمریکا یکییکی از دستش خارج میشود.
پایان/
نظر شما