رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

وقتی جنگ روسیه و اوکراین تازه آغاز شده بود، یک اندیشکده چینی هشدار داد که روند تحولات طولانی و پیچیده خواهد بود. حالا سه سال و هفت ماه بعد، تمام این پیش‌بینی‌ها محقق شده و سرمایه‌گذاری چین در روسیه به نقطه اوج خود رسیده است.

به گزارش تحریریه، وب‌سایت رسمی «دیپلماسی شی جین‌پینگ و دیپلماسی چین در عصر جدید» (习近平外交思想和新时代中国外交) ، ده پیش‌بینی کلیدی یک اندیشکده چینی در مورد جنگ روسیه و اوکراین که همگی محقق شد و روند رو به رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه را نشان می‌دهد، بررسی کرده است.

در ۲۴ فوریه ۲۰۲۵، مناقشه روسیه و اوکراین وارد سومین سال خود شد. این نبرد که از سال ۲۰۲۲ آغاز گردید، نه تنها به بزرگ‌ترین تقابل ژئوپولیتیکی اروپا پس از جنگ سرد تبدیل شده، بلکه نظم سیاسی و اقتصادی جهانی را به‌طور عمیق دگرگون ساخته است. در طول این سه سال، بحث‌های پیرامون جنگ روسیه و اوکراین فضای رسانه‌ای و افکار عمومی را انباشته است. پیش‌بینی‌هایی همچون «روسیه به‌سرعت پیروز خواهد شد»، «غرب به‌طور سنگین‌تر به اوکراین کمک خواهد کرد»، یا «روسیه زیر بار تحریم‌های غرب فرو خواهد پاشید» در مقاطعی بسیار پررنگ بود، اما با گذر زمان و روند جنگ همگی رنگ باختند. در همین حال، یک اندیشکده دانشگاهی چین در طول سه سال گذشته ده پیش‌بینی درباره آینده جنگ روسیه و اوکراین و تحولات مرتبط ارائه کرد که همگی به واقعیت پیوست. این پیش‌بینی‌ها حتی در زمینه‌هایی همچون تغییر جهت‌گیری‌های سیاستی در «دوران ترامپ ۲.۰» و بیداری اروپا نسبت به استقلال راهبردی خود، نشان‌دهنده نوعی نگاه آینده‌نگرانه نیز بوده است.

۱. روسیه با تحریم‌های غرب از پا درنخواهد آمد

پس از آغاز جنگ اوکراین، ایالات متحده و متحدانش سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ معاصر را علیه روسیه اعمال کردند؛ از قطع دسترسی به سامانه سوئیفت گرفته تا محدودیت‌های بانکی، فناوری و انرژی. بسیاری از تحلیلگران غربی در همان روزهای نخست پیش‌بینی می‌کردند اقتصاد روسیه به‌سرعت فروخواهد پاشید.

رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

اما تنها یک هفته پس از شروع جنگ، «مؤسسه مطالعات مالی چونگ‌یانگ» وابسته به دانشگاه رِنمین چین (人大重阳) در مقاله‌ای نوشت که بیرون راندن مسکو از سوئیفت «چندان جدی نیست»، چراکه روسیه پیش‌تر سامانه پرداخت و پیام‌رسان مالی داخلی خود را ایجاد کرده و ظرفیت‌های مقاومتی جدی در اقتصادش دارد. کمتر از دو ماه بعد، همین اندیشکده در گزارشی با عنوان «سلاح کشتار جمعی؟ ارزیابی و دلالت‌های تحریم‌های آمریکا علیه روسیه» پیش‌بینی کرد که این تحریم‌ها نه‌تنها نمی‌توانند اقتصاد روسیه را نابود کنند، بلکه بازتاب منفی آن بیشتر دامان اروپا و آمریکا را خواهد گرفت.

این ارزیابی با گذشت زمان درست از آب درآمد. در سال ۲۰۲۳، تولید ناخالص داخلی روسیه ۳.۶ درصد رشد داشت؛ رقمی که حتی از پیش‌بینی خوش‌بینانه صندوق بین‌المللی پول(IMF) هم بالاتر بود. صنعت انرژی – ستون فقرات اقتصاد روسیه – همچنان پرقدرت به کار ادامه داد. هرچند درآمد صادرات انرژی به اروپا کاهش یافت، اما کرملین توانست بازارهای جایگزینی مانند چین و هند را بیابد. روبل پس از افت اولیه دوباره تقویت شد و به سطح پیش از جنگ بازگشت. به گزارش روزنامه اقتصاد روزانه (经济日报)، در سال ۲۰۲۴ نیز اقتصاد روسیه در مسیر رشد پایدار باقی ماند و تولید صنعتی و مصرف داخلی، علیرغم افزایش مکرر نرخ بهره، نشانه‌های قدرت و انعطاف‌پذیری نشان دادند.

به بیان دیگر، تحریم‌ها نتوانستند روسیه را از پا درآورند، اما آن را به مدار اقتصادی چین نزدیک‌تر کردند.

رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

۲. مناقشه روسیه و اوکراین وارد مرحله «طولانی‌مدت» خواهد شد

در ۸ آوریل ۲۰۲۲، یکی از پژوهشگران مؤسسه چونگ‌یانگ دانشگاه رنمین در برنامه زنده تلویزیونی «دیدگاه جهانی» شبکه سی‌سی‌تی‌وی تأکید کرد: «از روز سوم پس از آغاز درگیری، من تحلیل‌هایی را که از پایان سریع جنگ سخن می‌گفتند رد کردم. جنگ روسیه و اوکراین به این زودی‌ها خاتمه نخواهد یافت.» در ۲۴ فوریه ۲۰۲۴، یکی دیگر از پژوهشگران همین اندیشکده در گفت‌وگو با روزنامه «اخبار اقتصادی روزانه» بار دیگر تصریح کرد: «در حال حاضر هیچ زمینه‌ای برای آتش‌بس یا امضای توافق صلح دیده نمی‌شود. جنگ به یک کشاکش طولانی تبدیل خواهد شد و حتی ممکن است ده سال یا بیشتر ادامه یابد.»

همان‌طور که این مرکز سه سال پیش پیش‌بینی کرده بود، جنگ همچنان ادامه دارد و خطوط نبرد عمدتاً در شرق اوکراین تثبیت شده است. هیچ‌یک از طرفین نتوانسته‌اند دست برتر قاطعی به دست آورند. کمک‌های نظامی آمریکا به اوکراین بارها به‌دلیل اختلافات سیاسی داخلی با مشکل مواجه شد. برخی کشورهای اروپایی همچون مجارستان و اسلواکی نیز رویکردی منفی نسبت به کمک به اوکراین داشته‌اند. همه اینها نشان می‌دهد که جنگ بیش از پیش در مسیر «طولانی‌مدت شدن» قرار گرفته است.

۳. شرق اوکراین به‌سوی «کشمیرسازی» پیش خواهد رفت

در ۸ آوریل ۲۰۲۲، کمتر از دو ماه پس از آغاز جنگ، یکی از پژوهشگران مؤسسه چونگ‌یانگ در گفت‌وگو با وب‌سایت «چاینانت» اظهار داشت: «شرق اوکراین ممکن است به کشمیر قرن جدید تبدیل شود.» در طول جنگ، مسئولان این اندیشکده چندین بار هیأت‌های پژوهشی به روسیه اعزام کردند. در ماه مه ۲۰۲۴، در ششمین سفر میدانی این اندیشکده به روسیه پس از آغاز جنگ، تحلیل شد که جنگ روسیه و اوکراین از یک رویارویی نظامی گسترده در حال گذار به مرحله‌ای تازه است که مشخصه آن «ثبات نسبی خطوط کنترل عملی» خواهد بود. روسیه خود را با شرایط جنگ فرسایشی سازگار کرده و توانسته اقتصاد و جامعه را در همین وضعیت پایدار نگه دارد. علاوه بر این، مسکو از طریق «کاهش وابستگی به دلار» و تقویت همکاری با کشورهای آسیایی، نقش بین‌المللی خود را بازتعریف کرده است. از این رو، شرق اوکراین به احتمال زیاد به منطقه‌ای مناقشه‌آمیز و طولانی‌مدت شبیه به کشمیر میان هند و پاکستان بدل خواهد شد.

تحولات بعدی نیز این پیش‌بینی را تأیید کرده است. از نیمه دوم سال ۲۰۲۴ به بعد، هیچ‌یک از طرفین حملات گسترده‌ای را آغاز نکردند و شدت درگیری‌های نظامی کاهش یافت. مناطق تحت کنترل همچون خارکیف به‌تدریج تثبیت شدند. کمبود نیروی انسانی و کاهش کمک‌های غربی اوکراین را به حالت دفاعی سوق داد. در همین حال، مشروعیت دولت زلنسکی بیش از پیش مورد تردید قرار گرفت. این وضعیت کاملاً با تحلیل «مرحله گذار در جنگ روسیه و اوکراین» که اندیشکده رنمین ارائه کرده بود، مطابقت دارد.

رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

۴. اوکراین و دیگر کشورهای اروپایی بزرگ‌ترین بازندگان مناقشه خواهند بود

در ۳ آوریل ۲۰۲۲، اندیشکده چونگ‌یانگ دانشگاه رنمین در مقاله‌ای نوشت که بزرگ‌ترین بازنده جنگ روسیه و اوکراین خود اوکراین است. اوکراین «نقش نماینده و کارگزار غرب را ایفا می‌کند، همه دارایی‌هایش را در قمار جنگ از دست داده، کوهی از بدهی بر دوش دارد، و حتی ناچار است همچون قماربازی ورشکسته با پول قرضی به بازی ادامه دهد.»

در همان گزارش پژوهشی «سلاح کشتار جمعی؟ ارزیابی و دلالت‌های تحریم‌های آمریکا علیه روسیه» که پیش‌تر اشاره شد، این اندیشکده پیش‌بینی کرده بود که اروپا نیز از جمله بازندگان بحران اوکراین خواهد بود. گزارش تصریح می‌کرد که اروپا تحت تأثیر این جنگ در زمینه تأمین انرژی و روند بازسازی اقتصادی با چالش‌های جدی روبه‌رو می‌شود. در گفت‌وگویی با «اخبار اقتصادی روزانه» به مناسبت دومین سالگرد جنگ نیز پژوهشگران این اندیشکده تأکید کردند که آمریکا به‌طور کامل امکان آشتی و بهبود روابط اروپا با روسیه در آینده را مسدود ساخته است.

امروز دیگر واقعیت زیان‌های عظیم اقتصادی اروپا بر اثر جنگ اوکراین غیرقابل انکار است. پس از آغاز جنگ، کشورهای اروپایی با اعمال تحریم‌های انرژی علیه روسیه خودشان گرفتار بحران شدید انرژی شدند. در سال ۲۰۲۳ رشد تولید ناخالص داخلی منطقه یورو تنها ۰.۵ درصد بود؛ هزینه‌های زندگی مردم اروپا بالا رفت و شکاف‌های داخلی تشدید شد. تا فوریه ۲۰۲۴، جنگ بیش از ۲۰۰ میلیارد یورو زیان به اقتصاد آلمان – که به شدت به انرژی روسیه وابسته بود – تحمیل کرده است. پس از سه سال جنگ، کشورهای اروپایی به‌تدریج دریافتند که اتکای بیش‌ازحد به حمایت‌های نظامی و اقتصادی آمریکا پایدار نیست. از سال ۲۰۲۴ به بعد، این کشورها در سیاست خارجی و اقتصادی خود نشانه‌های بیشتری از استقلال نشان دادند. برای نمونه، امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، بارها خواستار تقویت «خودمختاری راهبردی اروپا» و کاهش وابستگی به آمریکا شد. آلمان نیز در سیاست انرژی به دنبال تنوع‌بخشی و کاهش اتکا به گاز طبیعی مایع آمریکا حرکت کرد.

رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

۵. جنگ روسیه و اوکراین روند چندقطبی شدن جهان را شتاب خواهد بخشید

در گزارش پژوهشی «سلاح کشتار جمعی» اندیشکده چونگ‌یانگ همچنین پیش‌بینی کرده بود که جنگ اوکراین موجب تشدید روند قطبی‌شدن و گروه‌بندی در جهان خواهد شد. گزارش تأکید می‌کرد که اقتصاد جهانی وارد مرحله‌ای از تفکیک و چندپارگی تازه می‌شود و همگرایی و تقابل میان کشورها آشکارتر خواهد شد. پژوهشگران این اندیشکده بارها در سخنرانی‌های عمومی تأکید کردند که جنگ اوکراین روند چندقطبی شدن جهان را تسریع خواهد کرد.

از زمان آغاز جنگ، نقشه ژئوپولیتیکی جهان دگرگونی عمیقی را تجربه کرده است. سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه ایالات متحده با انتقاد گسترده جامعه بین‌المللی روبه‌رو شد و شمار فزاینده‌ای از کشورها در پی اتخاذ سیاست‌های خارجی مستقل‌تر و متنوع‌تر برآمدند. گسترش سازوکار همکاری بریکس، همگرایی رو به رشد کشورهای آسه‌آن، و ظهور «جنوب جهانی» همگی گواهی بر شتاب روند چندقطبی شدن است. جنگ اوکراین نه‌تنها ساختار ژئوپولیتیکی اروپا را تغییر داد، بلکه دیگر کشورها را نیز واداشت نقش و جایگاه خود را در صحنه جهانی بازبینی کنند. گسترش ناتو، تعدیل راهبردی روسیه، تغییر موازنه‌ها در خاورمیانه، و روند «بلوک‌بندی» اقتصاد جهانی، همگی نشان می‌دهند که اثرات جنگ اوکراین از سطح منطقه‌ای فراتر رفته و به مسئله‌ای جهانی بدل شده است.

۶. شتاب روسیه در سیاست «چرخش به شرق» و تعمیق همکاری‌های اقتصادی با چین

اندیشکده چونگ‌یانگ در گزارش «سلاح کشتار جمعی» پیش‌بینی کرده بود که روسیه باید سیاست «نگاه به شرق» خود را از سطح شعار به مرحله عمل برساند و در همکاری با کشورهای آسیایی، سازمان همکاری شانگهای و جهان در حال توسعه شتاب بیشتری بگیرد. در اکتبر ۲۰۲۲، پژوهشگران این اندیشکده در سخنرانی خود در دانشگاه عالی اقتصاد روسیه (HSE) تأکید کردند که سیاست «نگاه به شرق» در حال تبدیل شدن به اقدامات واقعی است و در این میان، چین ارزشمندترین شریک اقتصادی روسیه محسوب می‌شود. آنان خاطرنشان کردند که در شرایطی که آمریکا به‌طور فزاینده سیاست مهار چین را دنبال می‌کند، تعمیق همکاری‌های اقتصادی چین با روسیه و دیگر کشورهای غیرغربی روندی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. در همین راستا، در مقاله «بازکشف روسیه» آمده بود که چین باید روسیه را دوباره کشف کند و تا حد امکان در فرایند بازسازی آن نقش فعال ایفا نماید. همچنین در سپتامبر ۲۰۲۳، رئیس اندیشکده چونگ‌یانگ در «انجمن اقتصادی شرق دور» در روسیه یادآور شد که قطع پیوندهای روسیه با اروپا و آمریکا به‌روشنی نشان می‌دهد که قرن بیست‌ویکم متعلق به آسیا–اقیانوسیه است و روسیه باید هرچه بیشتر درهای شرق خود را بگشاید.

واقعیت این است که روابط اقتصادی چین و روسیه از دهه ۱۹۹۰ تاکنون به‌طور پیوسته گسترش یافته است. در سال ۱۹۹۶ دو کشور توافق کردند که تا پایان قرن بیستم حجم تجارت دوجانبه را به ۲۰ میلیارد دلار برسانند. در ۱۹۹۷ نیز توافق‌نامه‌ای برای همکاری تجاری تا سال ۲۰۰۰ به امضا رسید و کمیته مشترکی برای هماهنگی تجارت مرزی و همکاری‌های اقتصادی–منطقه‌ای تشکیل شد. همان زمان پروژه‌های مشترک بزرگی از جمله ساخت خط لوله گاز از شرق سیبری به شمال‌شرق چین مطرح گردید. در ۱۹۹۸ نیز قراردادهایی از جمله احداث نیروگاه هسته‌ای در «لیانیونگانگ» به امضا رسید و همکاری در زمینه‌هایی همچون فناوری هوافضا، ساخت ماشین‌آلات و نیروگاه‌های حرارتی در چین پیگیری شد.

با ورود به قرن بیست‌ویکم، تجارت دو کشور جهش چشمگیری داشت. طبق آمار، مبادلات سالانه از ۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ به ۵۵.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ رسید؛ یعنی رشدی بیش از شش‌برابری. پس از آغاز جنگ اوکراین، روسیه در حوزه‌های اقتصادی و سیاست خارجی دست به تعدیل زد و همکاری با کشورهای غیرغربی – به‌ویژه چین – را تقویت کرد. روند «کاهش وابستگی به دلار» نیز شتاب گرفت. در سال ۲۰۲۴، حجم تجارت چین و روسیه بار دیگر رکورد زد و به ۲۴۴.۸ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل ۱.۹٪ رشد داشت. سرمایه‌گذاری‌های چین در روسیه نیز گسترش یافت. همچنین توسعه شرق دور روسیه – از جمله همکاری‌ها در بندر ولادی‌وستوک (بندر پریمورسکی/بندر پوتین) – صحت پیش‌بینی‌ها درباره تعمیق همکاری‌های چین و روسیه و شتاب گرفتن راهبرد «چرخش به شرق» را اثبات کرد.

هرچند تا سال ۲۰۰۶ این رشد عمدتاً ناشی از افزایش صادرات روسیه به چین بود، اما از ۲۰۰۷ به بعد توازن تجارت به سمت چین تغییر یافت. نیاز مناطق خاور دور و سیبری روسیه به کالاهای مصرفی، صادرات چین – از خودرو و تراکتور گرفته تا محصولات الکترونیکی – را به روسیه به‌طور مستمر افزایش داد. در مقابل، صادرات روسیه به چین همچنان عمدتاً شامل انرژی و مواد خام باقی مانده است.

رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

انرژی، ستون فقرات روابط تجاری دو کشور است. پیش از جنگ اوکراین، مسکو و پکن قرارداد ساخت خط لوله‌ای با ظرفیت سالانه ۵۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی را امضا کردند. این توافق مکمل قرارداد بزرگ سال ۲۰۱۴ بود که روسیه را متعهد می‌کرد طی ۳۰ سال، سالانه ۳۸ میلیارد مترمکعب گاز به چین صادر کند.

سرمایه‌گذاری‌های متقابل نیز به عامل کلیدی رشد و همگرایی اقتصادی تبدیل شده است. شرکت‌های چینی در بخش‌های زیرساخت، املاک و تولیدات روسیه حضور پررنگ دارند و در مقابل، سرمایه‌گذاران روس به بازار مصرفی چین روی آورده‌اند. با این حال، در سال ۲۰۲۲ تحت فشار تهدید تحریم‌های ثانویه آمریکا، برخی سرمایه‌گذاری‌های عمده چین در روسیه متوقف شد. در همین حال، شرکت‌ها و بانک‌های چینی به مهم‌ترین مجرای تأمین مالی پروژه‌های روسیه در حوزه انرژی و ارتباطات بدل گردیدند.

نکته مهم‌تر، گرایش فزاینده دو کشور به استفاده از ارزهای ملی در تجارت و سرمایه‌گذاری است که پیوندهای مالی دوجانبه را تقویت کرده و آنها را تا حدی از دلار و نظام مالی آمریکا بی‌نیاز ساخته است. این امر نه‌تنها از اقتصاد دو کشور در برابر تحریم‌های واشنگتن محافظت می‌کند، بلکه ابعاد ژئواکونومیک «چرخش به شرق» روسیه را عمیق‌تر می‌سازد.

بدین ترتیب، هم روندهای بلندمدت اقتصادی و هم فشار ناشی از جنگ اوکراین باعث شده‌اند روسیه بیش از پیش در آغوش شرق – و به‌ویژه چین – جای گیرد؛ روندی که در چشم‌انداز آینده منطقه آسیا–اقیانوسیه و بازآرایی نظم جهانی نقشی تعیین‌کننده خواهد داشت.

رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

۷. «درگیری صدف و مرغ ماهیخوار» میان روسیه و اوکراین، سود بردن آمریکا به‌مثابه «ماهیگیر»

در ۲۵ مارس ۲۰۲۲، یک ماه پس از آغاز جنگ، یکی از پژوهشگران اندیشکده چونگ‌یانگ در گفت‌وگوی اختصاصی با برنامه مصاحبه چین (China Interview) وب‌سایت «چاینانت» تأکید کرد: «این جنگ همان چیزی است که آمریکایی‌ها می‌خواستند. آمریکا در حال درو کردن دستاوردهای این جنگ است، درست مانند گذشته که به‌طور میانگین هر دو تا سه سال یک بار جنگی را به راه می‌انداخت یا در آن مداخله می‌کرد.» در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۲ نیز پژوهشگری از این مرکز در گفت‌وگو با روزنامه «بینگ‌جینگ نیوز» گفت: «بزرگ‌ترین بهره‌بردار این جنگ آمریکا است، بزرگ‌ترین طرفی که باید جلوی ادامه جنگ را بگیرد آمریکا است، و بزرگ‌ترین مانع در برابر حل‌وفصل مسالمت‌آمیز نیز باز خود آمریکا است.» در ۲۳ فوریه ۲۰۲۳، هم‌زمان با نخستین سالگرد آغاز جنگ، این اندیشکده گزارش «کمک‌های توخالی: پشت‌پرده کمک‌های نظامی غرب به اوکراین» را منتشر کرد که نشان می‌داد کمک‌های واشنگتن به اوکراین بیش از همه به سود مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا تمام می‌شود و بخش عمده بودجه‌های ادعایی در واقع به جیب آمریکا بازمی‌گردد.

در واقعیت نیز، طی سه سال گذشته، صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) آمریکا به اروپا به‌طور چشمگیری افزایش یافته و درآمد صنایع تسلیحاتی آمریکا جهش بزرگی داشته است. در سال ۲۰۲۴ اوکراین ناچار شد در ازای دریافت کمک‌های آمریکا، معادن عناصر نادر خاکی خود را واگذار کند که بیش‌ازپیش ماهیت «غارت منابع» از سوی واشنگتن را آشکار ساخت. آمریکا همچنین با سوءاستفاده از جنگ اوکراین روابط خود با متحدان اروپایی را تقویت کرد و سود کلانی از اروپا به دست آورد. بنا بر گزارش وال‌استریت ژورنال، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که از آغاز جنگ اوکراین تا سپتامبر ۲۰۲۳ بیش از ۸۰ میلیارد دلار قرارداد عمده تسلیحاتی امضا شده که حدود ۵۰ میلیارد دلار آن تنها مربوط به فروش سلاح به متحدان اروپایی بوده است؛ رقمی که بیش از پنج برابر سطح عادی معاملات تاریخی است.

۸. آمریکا هرچند در کوتاه‌مدت سود می‌برد، اما در بلندمدت با افول هژمونی روبه‌رو خواهد شد

در مارس ۲۰۲۲، اندیشکده چونگ‌یانگ در گفت‌وگو با شبکه بی‌بی‌سی به‌صراحت گفت: «در نیم‌قرن گذشته، آمریکا بارها جنگ میان همسایگان یا واحدهای مجاور در مناطق مختلف را برانگیخته تا بتواند هژمونی خود را حفظ کند. اما این بار (در جنگ اوکراین) همه دنیا ریاکاری ارزش‌های آمریکا را به‌روشنی دیدند، و همین امر به پایان اعتبار بین‌المللی آمریکا خواهد انجامید.» در ۷ مارس ۲۰۲۲ نیز همین اندیشکده در مصاحبه با روزنامه «پکن دیلی» اعلام کرد که آمریکا در حال تخریب هسته تمدن مالی جهانی است.

در همان اوایل جنگ، پژوهشگران چونگ‌یانگ بارها در گزارش‌ها، مقالات و مصاحبه‌های خود تأکید کرده بودند که آمریکا با جایگزین کردن صادرات انرژی به‌جای روسیه، تشدید کنترل بر اروپا، و سود بردن از مجتمع نظامی-صنعتی، بزرگ‌ترین برنده جنگ است. بااین‌حال، ریاکاری واشنگتن در استفاده ابزاری از تحریم‌های مالی و تسلیحاتی، همراه با شدت‌گرفتن بی‌ثباتی ژئوپولیتیکی جهانی، روند افول رهبری آمریکا را سرعت بخشید. استراتژی آمریکا مبنی بر «استفاده از اوکراین برای مهار روسیه، و بهره‌گیری از روسیه برای فشار بر اروپا» هرچند در کوتاه‌مدت منفعت داشت، اما در بلندمدت اعتماد جهانی به این کشور را تضعیف خواهد کرد.

اگر به زمان حال بازگردیم، در مدتی که از جنگ گذشته، آمریکا هرچند از محل صادرات انرژی و فروش تسلیحات سود هنگفتی برده، اما آشکارا سیاست‌های خودمحورانه‌اش ضمن گرفتار کردن اروپا در باتلاق جنگ، مشروعیت و اعتبار بین‌المللی خودش را هم خدشه‌دار کرده و انسجام غرب را تحت تأثیر قرار داده است. هم‌زمان، کشورهای «جنوب جهانی» با سرعت بیشتری به‌سوی «کاهش وابستگی به دلار» حرکت کرده‌اند؛ گسترش بریکس و تعمیق همکاری‌های آسه‌آن نیز بیشتر نشان‌دهنده روند تضعیف هژمونی آمریکا است.

رشد سرمایه‌گذاری چین در روسیه از آغاز جنگ اوکراین

۹. بازگشت ترامپ به کاخ سفید تا حدی موجب آرام‌تر شدن اوضاع جنگ خواهد شد

در دومین سالگرد جنگ اوکراین، پژوهشگران اندیشکده چونگ‌یانگ در گفت‌وگو با روزنامه «اخبار اقتصادی روزانه» پیش‌بینی کردند که اگر ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ رئیس‌جمهور آمریکا شود، احتمالاً اوضاع جنگ اوکراین با تغییرات ظریف و نوعی کاهش تنش همراه خواهد بود؛ هرچند حتی در صورت پیروزی ترامپ، اختلافات میان واشنگتن و مسکو برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت.

در ژانویه ۲۰۲۵، ترامپ با امضای یک فرمان اجرایی تمام کمک‌های خارجی آمریکا – از جمله کمک‌های نظامی به اوکراین – را به مدت ۹۰ روز تعلیق کرد. این اقدام به‌عنوان تغییر اساسی در سیاست دولت بایدن در حمایت از اوکراین تلقی شد. در ۱۲ فوریه (به وقت شرق آمریکا)، ترامپ به‌ترتیب با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه و ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین تماس تلفنی برقرار کرد. او در گفت‌وگوها اعلام کرد که باید هرچه سریع‌تر جنگ اوکراین پایان یابد و افزود که گفت‌وگویی «سازنده و پربار» با پوتین داشته است. هم‌زمان، او گفت هنوز تصمیمی برای سفر به اوکراین ندارد و عضویت اوکراین در ناتو را «غیرواقع‌بینانه» دانست.

در ۱۸ فوریه، هیأت‌های روسیه و آمریکا در شهر ریاض، پایتخت عربستان سعودی، گفت‌وگوهایی را آغاز کردند. یک روز بعد، ترامپ در شبکه اجتماعی خود با لحنی تند از زلنسکی انتقاد کرد و نوشت: «یک کمدین توانست آمریکا را قانع کند که ۳۵۰ میلیارد دلار هزینه کند و وارد جنگی شود که نه پیروزی در آن ممکن است و نه اساساً ضرورتی برای آغازش وجود داشت.»

۱۰. جنگ اوکراین باعث تعمیق همکاری «کشورهای جنوب جهانی» و شتاب‌بخشی به بازآرایی نظم بین‌المللی خواهد شد

اندیشکده چونگ‌یانگ در مارس ۲۰۲۲ به‌طور پی‌درپی در واشنگتن‌پست، دیپلمات و وب‌سایت باشگاه والدای روسیه مقالاتی منتشر کرد و در آنها نوشت: «کشورهای در حال توسعه باید در نگاه به اقدام نظامی روسیه همان منطقی را در نظر بگیرند که چین اتخاذ می‌کند.» در گزارش «دو سال جنگ اوکراین: پیامدها و دلالت‌ها» که در دومین سالگرد جنگ (۲۰۲۴) منتشر شد، این اندیشکده تأکید کرد که جنگ اوکراین هرچند در کوتاه‌مدت شکاف شمال و جنوب جهانی را عمیق‌تر کرده، اما هم‌زمان موجب «بیداری راهبردی» جنوب جهانی شده و به سکوی پرش تازه‌ای برای تحول ساختار جهانی بدل گشته است. این جنگ کشورهای بیشتری را به‌سمت جست‌وجوی استقلال و خودمختاری راهبردی سوق داده و خیزش جمعی جنوب جهانی و بیداری آگاهی استقلال‌طلبانه آنان به یکی از محرک‌های اصلی بازآرایی ژرف نظم جهانی در «دگرگونی‌های بزرگ یک قرن اخیر» تبدیل خواهد شد.

از زمان آغاز جنگ، قدرت کشورهای جنوب جهانی به‌طور پیوسته رو به افزایش بوده است. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، اعلام کرد که در سال ۱۹۹۲ گروه هفت (G7) ۴۵.۵٪ تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار داشت، در حالی که پنج کشور بریکس (چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی) تنها ۱۶.۷٪ را تشکیل می‌دادند؛ اما تا سال ۲۰۲۳، سهم بریکس به ۳۷.۴٪ رسید و سهم گروه هفت به ۲۹.۳٪ کاهش یافت. در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، گروهی متشکل از کشورهای جنوب جهانی از جمله چین، برزیل، آفریقای جنوبی، مصر، اندونزی و ترکیه با عنوان «دوستان صلح برای بحران اوکراین» رسماً تشکیل شد. این نخستین بار از زمان آغاز جنگ بود که کشورهای جنوب جهانی به‌طور جمعی ابتکار سیاسی برای حل‌وفصل بحران اوکراین ارائه کردند.

از ۲۰۲۲ تاکنون، تیم پژوهشی این اندیشکده ۱۰ بار به روسیه سفر کرد و در ۲۱ شهر تحقیق میدانی انجام داد، همچنین ۹ بار به اروپا رفت و با ترکیب تحلیل داده‌های کلان و مشاهدات میدانی خرد، نخستین دست اطلاعاتی درباره اثرات تکان‌دهنده جنگ اوکراین را به داخل و خارج کشور منتقل نمود. این پیش‌بینی‌ها نه‌تنها مرجع مهمی برای چین در مواجهه با تحولات بین‌المللی فراهم آورد، بلکه صدای عقلانی اندیشکده‌های چینی را نیز به جهان مخابره کرد.

پایان/

۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 33539

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 4 =