به گزارش تحریریه، در تاریخ ۱۹ نوامبر ۲۰۲۵، کمیسیون اروپا بستهای جامع با عنوان «بسته جابهجایی نظامی» (Military Mobility Package) را رسماً ارائه کرد که بسیاری از کارشناسان آن را عملیترین و جدیترین تلاش تاکنون برای ایجاد چیزی شبیه به «شنگن نظامی» میدانند. این بسته شامل یک پیشنهاد مقرراتی الزامآور، یک سند ارتباطی مشترک و اصلاحاتی در قوانین موجود حملونقل اتحادیه است.
هدف اصلی، کاهش چشمگیر زمان لازم برای عبور تجهیزات سنگین نظامی، نیروها و مهمات از مرزهای داخلی اتحادیه است: حداکثر سه روز در شرایط عادی و تنها شش ساعت در وضعیت اضطراری، با فرض پیشمشی صدور مجوز در موارد بحرانی.
این بسته یک مکانیسم جدید به نام «سیستم پاسخ تقویتشده جابهجایی نظامی اروپا» (European Military Mobility Enhanced Response System – EMERS) را معرفی میکند که بر پایه مکانیسم حفاظت مدنی اتحادیه طراحی شده و میتواند ظرف ۴۸ ساعت فعال شود؛ در این حالت قوانین عادی حملونقل بهطور موقت معلق شده و کاروانهای نظامی در جادهها، راهآهن، بنادر و فرودگاهها اولویت مطلق دریافت میکنند. همچنین یک «صندوق همبستگی جابهجایی نظامی» برای بهاشتراکگذاری داراییهای حملونقل ملی (واگنهای تخت، کشتیها یا هواپیماهای استراتژیک) و یک کاتالوگ دیجیتال از ظرفیتهای دوگانهکاربرد بخش خصوصی پیشبینی شده است. کمیسیون پیشنهاد کرده بودجه اختصاصی جابهجایی نظامی در چارچوب بودجه بلندمدت بعدی اتحادیه (۲۰۲۸–۲۰۳۴) از ۱٫۷ میلیارد یورو فعلی به حدود ۱۷٫۶ میلیارد یورو افزایش یابد، هرچند برخی برآوردها هزینه واقعی ارتقای زیرساختها (مانند ۵۰۰ نقطه گلوگاهی شامل پلها و تونلها) را تا ۱۰۰ میلیارد یورو تخمین میزنند.
این تحول در بستری رخ میدهد که اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۷ بارها برای بهبود «جابهجایی نظامی» تلاش کرده است: طرح اقدام ۲۰۱۸، نسخه بهروز شده ۲۰۲۲، تعهدات پروژههای همکاری ساختاریافته دائمی (PESCO) و همکاریهای مشترک با ناتو. با این حال پیشرفت واقعی تا پیش از ۲۰۲۵ بسیار محدود بود؛ مجوزهای ملی گاهی هفتهها یا ماهها طول میکشید، زیرساختها برای وزن تانکهای سنگین طراحی نشده بودند و هماهنگی میان ۲۷ کشور اغلب با موانع حقوقی و سیاسی روبهرو میشد.
جنگ اوکراین، افزایش هزینههای دفاعی به سمت هدف ۲ درصد تولید ناخالص داخلی (و بالاتر در برخی کشورها) و ابهام درباره تعهد بلندمدت ایالات متحده به ناتو پس از بازگشت دونالد ترامپ، فشار را برای اقدام فوری افزایش داد.
از نظر اهمیت، این بسته یکی از ملموسترین نشانههای حرکت اتحادیه اروپا به سمت آمادگی دفاعی مستقلتر است. در صورت اجرا، زمان لازم برای انتقال یک لشکر زرهی از بنادر غربی (مانند روتردام یا برمن) به مرزهای شرقی (لهستان یا کشورهای بالتیک) میتواند از هفتهها به چند روز کاهش یابد؛ عاملی که در سناریوهای احتمالی درگیری تعیینکننده خواهد بود. این طرح همچنین مکمل برنامههای ناتو است و اوکراین و مولداوی را بهعنوان ناظر یا شریک در برخی بخشها در نظر گرفته است.
با وجود این پیشرفت، موانع جدی همچنان باقی است. بسیاری از تصمیمات کلیدی نیاز به اجماع یا رأیگیری واجد شرایط در شورای اروپا دارد و کشورهایی مانند مجارستان یا اسلواکی ممکن است به دلایل سیاسی مقاومت کنند. بودجه پیشنهادی احتمالاً در مذاکرات چندسالانه کاهش قابل توجهی خواهد یافت، همانطور که در دوره فعلی از ۶٫۵ میلیارد یورو پیشنهادی اولیه به ۱٫۷ میلیارد رسید. ارتقای زیرساختهای دوگانهکاربرد نیز پروژهای بلندمدت است. علاوه بر این، فعالسازی مکانیسم اضطراری (EMERS) میتواند تا یک سال ادامه یابد و نگرانیهایی درباره تأثیر آن بر حملونقل غیرنظامی یا حاکمیت ملی ایجاد کند.
بازیگران اصلی عبارتند از: کمیسیون اروپا (بهویژه کمیسرهای حملونقل و دفاع)، کشورهای شرقی اتحادیه (لهستان، کشورهای بالتیک، فنلاند) که بیشترین فشار را وارد میکنند، کشورهای بزرگ غربی (آلمان، فرانسه، هلند) که بخش عمده هزینه را تأمین خواهند کرد، ناتو که این طرح را مکمل برنامههای خود میداند و کشورهایی با موضع محتاطانهتر یا بیطرف (مانند مجارستان و اتریش). ایالات متحده نیز بهطور غیرمستقیم تأثیرگذار است؛ سیاست «اول آمریکا»ی دولت ترامپ اروپا را به سمت خوداتکایی بیشتر سوق داده، هرچند واشنگتن همچنان بر همکاری نزدیک اتحادیه–ناتو تأکید دارد.
در مجموع، اتحادیه اروپا در نوامبر ۲۰۲۵ به نزدیکترین نقطه تاریخ خود به یک «شنگن نظامی» واقعی رسیده است. بسته ارائهشده جامع، دارای جدول زمانی مشخص (اجرای کامل تا پایان دهه) و جدیترین تلاش تا به امروز است، اما هنوز در مرحله پیشنهاد قرار دارد و موفقیت آن به مذاکرات سخت میان دولتها، پارلمان اروپا و تخصیص بودجه بستگی دارد.
اگر حتی نیمی از پیشنهادها تا ۲۰۲۷–۲۰۲۸ عملی شود، اروپا برای نخستین بار قادر خواهد بود بدون وابستگی کامل به زیرساختها و تصمیمات خارجی، واکنش سریع و هماهنگ نظامی نشان دهد؛ در غیر این صورت، این تلاش نیز مانند طرحهای قبلی به پیشرفت تدریجی و محدود محدود خواهد ماند. این بسته نه پایان مسیر، بلکه جدیترین آغاز واقعی برای تبدیل مفهومی قدیمی به قابلیتی عملی است.
منبع: موسسه مطالعات جهان معاصر
پایان/













نظر شما