آیا بحران داخلی در رژیم صهیونیستی منجر به تکرار حادثه نوامبر ۱۹۹۵ خواهد شد؟

در ماه‌های اخیر، میزان درگیری‌ها و تنش‌های داخلی در رژیم صهیونیستی به سطحی رسیده است که بسیاری از کارشناسان عبری‌زبان، نسبت به وقوع حوادث ناگهانی در این رژیم، از جنس حادثه نوامبر ۱۹۹۵ و ترور اسحاق رابین هشدار می‌دهند.

به گزارش تحریریه، بحران داخلی در رژیم صهیونیستی در ماه‌های اخیر شدت بیشتری به خود گرفته و وارد مرحله‌ای برگشت‌ناپذیر نسبت به قبل شده است. شکل و جنس اختلافات به گونه‌ای است که به عقیده کارشناسان و تحلیلگران عبری‌زبان، دیگر با گفت‌وگوهای داخلی و راهکارهای سیاسی برآمده از توافق جمعی قابل‌حل نخواهد بود و تنها راه، کنار رفتن نتانیاهو و کابینه او از قدرت و سپس محاکمه آن‌ها خواهد بود.

نتانیاهو، سیاستمدار بحران

امروز، بنیامین نتانیاهو و حکمرانی او در رژیم صهیونیستی، ریشه مشکلات و درگیری‌های زیادی در داخل این رژیم است. وی پس از آنکه به دلیل شکست در تشکیل دولت از قدرت دور مانده بود، با پیروزی در انتخابات در سال ۲۰۲۲، مجدداً به قدرت بازگشت؛ بازگشتی که حکایت از آغاز دوران جدیدی از تحولات داخلی در رژیم صهیونیستی داشت.

آیا بحران داخلی در رژیم صهیونیستی منجر به تکرار حادثه نوامبر ۱۹۹۵ خواهد شد؟

پیش از پیروزی نتانیاهو و بازگشت وی به قدرت در سال ۲۰۲۲، مخالفان و جریان رقیب نسبت به عواقب و تبعات بازگشت او به قدرت بارها هشدار دادند. عالی‌ترین نمونه آن، نامه نخست‌وزیر سابق این رژیم، نفتالی بنت، به صهیونیست‌ها و شهرک‌نشینان تحت عنوان «نامه‌ای به جمعیت خاموش» بود. نفتالی بنت نامه خود را با این مقدمه آغاز می‌کند:

«در طول تاریخ، یهودیان دو بار در این سرزمین صاحب یک کشور مستقل و یکپارچه بودند. اولین بار به مدت ۸۰ سال یک حکومت یهودی وجود داشت و سپس به دلیل درگیری‌های داخلی تجزیه شد. بار دوم، حکومت یهودیان حدود ۷۷ سال وجود داشت و سپس به دلیل درگیری‌های داخلی، حاکمیت آن توسط رومیان از بین رفت. اسرائیل سومین دوره حکومت یهودیان است. اکنون این کشور در ۷۵سالگی خود قرار دارد. همه ما در برابر این آزمون قرار داریم که آیا به‌عنوان یک کشور مستقل و متحد موفق خواهیم شد از دهه هشتاد عبور کنیم، یا به دلیل درگیری‌های داخلی دوباره شکست خواهیم خورد؟»

بنت با اشاره به خطر بازگشت نتانیاهو به قدرت و سیاست‌های خطرناک وی، هشدار می‌دهد که در صورت وقوع این مسئله، (رژیم) اسرائیل به سرنوشت دو حکومت قبلی یهودیان در سرزمین فلسطین دچار خواهد شد و آن چیزی جز سقوط و فروپاشی نخواهد بود.

اما علی‌رغم تمام هشدارها و با وجود تلاش جریان چپ صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو و متحدان راست‌گرای او در انتخابات پیروز شدند تا این‌گونه تندروترین و راست‌گراترین دولت تاریخ رژیم صهیونیستی به قدرت برسد؛ دولتی که نخست‌وزیر آن همچنان درگیر پرونده‌های قضایی بود و اعضای دولت آن، در عین سیاست‌های افراطی و تهاجمی خود، هیچ‌گونه راهبرد و تخصص قابل‌قبولی در نوع و شیوه حکمرانی نداشتند.

نتانیاهو در طول دوران نخست‌وزیری خود برای مدیریت بحران‌های داخلی به ایجاد جنگ خارج از مرزهای فلسطین اشغالی روی آورد و اینگونه با ایجاد یک بحران بزرگتر، بحران‌های خود را مدیریت می‌کرد. این روند بر بدنه جامعه صهیونیستی فشار مضاعفی وارد می‌کند، آن هم جامعه‌ای که چندپارگی از ویژگی های اصلی آن است و سیاست‌های رژیم صهونیستی مانند کوره ذوب برای ایجاد انسجام میان این جامعه چندپاره موفق نبوده است.

آیا بحران داخلی در رژیم صهیونیستی منجر به تکرار حادثه نوامبر ۱۹۹۵ خواهد شد؟

قربانی کردن رژیم صهیونیستی برای منافع شخصی

میزان اختلافات در بدنه اجتماعی و سیاسی رژیم صهیونیستی به‌قدری بالا بود که از اولین روز آغاز دولت نتانیاهو، تظاهرات و مخالفت‌ها علیه دولت وی در سرزمین‌های اشغالی آغاز شد. اما آغاز اصلی درگیری‌ها با ارائه طرح اصلاحات قضایی بود؛ طرحی که با محدود کردن اختیارات ساختار قضایی، به دنبال تبدیل کردن نخست‌وزیر و دولت به قدرتمندترین شخص و نهاد در ساختار داخلی این رژیم بود؛ طرحی که مخالفان نتانیاهو از آن به‌عنوان «کودتای قانونی» نام بردند. پس از مطرح شدن این طرح، بنی گانتس، یکی از رهبران اپوزیسیون دولت نتانیاهو، در سخنانی شدیدالحن به وی هشدار داد که در صورت تلاش برای عملی کردن و پیشبرد این طرح، او مقصر اصلی جنگ برادرکشی (جنگ داخلی) خواهد بود.

همزمان با مطرح شدن اصلاحات قضایی، تظاهرات سراسری در سرزمین‌های اشغالی آغاز شد و جریان چپ و راست اقدام به صف‌آرایی شدید در مقابل یکدیگر کردند؛ صف‌آرایی‌ای که نتیجه آن شکاف شدید داخلی در بدنه جامعه رژیم صهیونیستی بود؛ شکافی که منجر به از بین رفتن انسجام نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی نیز شد، چرا که سرآغازی بر پدیده نافرمانی افسران و نیروهای ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی در اعتراض به سیاست‌های دیکتاتوری بنیامین نتانیاهو بود.

علی‌رغم آنکه اختلافات و شکاف‌های داخلی به دلیل مسائلی از جمله اصلاحات قضایی عمیق شده بود، غافلگیری هفت اکتبر و شکست مفتضحانه صهیونیست‌ها در قبال مقاومت فلسطین و ناکامی و ناتوانی نتانیاهو در پیش‌بینی این اتفاق، این اختلافات را وارد مرحله‌ای بی‌بازگشت کرد. به عقیده چپ‌گرایان، عامل اصلی این شکست، سیاست‌ها و منفعت‌طلبی نتانیاهو و دولت او بود، چرا که با ایجاد بحران داخلی، منجر به کاهش بازدارندگی نظامی و امنیتی این رژیم شدند. پس از این اتفاق، حملات علیه دولت نتانیاهو رنگ‌وبوی سخنانی تند به خود گرفت، از جمله شنیده شدن اظهاراتی مبنی بر تهدید نتانیاهو به مرگ؛ مسئله‌ای که به‌وضوح حاکی از وقوع یک شکاف عمیق، گسترده و غیرقابل‌جبران در درون جامعه رژیم صهیونیستی بود.

تاثیر انتخابات بر فضای سیاسی

اما در کنار این موضوع، سهم‌خواهی درونی در دولت نتانیاهو نیز قابل‌توجه است. بسیاری از احزابی که در زمان انتخابات حاضر به اتحاد با نتانیاهو به منظور پیروزی وی در انتخابات شدند، همچنان به سهم‌خواهی خود در موارد متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ادامه می‌دهند که در نوع خود، معضلی جدی برای نتانیاهو محسوب می‌شود. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا به منظور فرار از سقوط سیاسی و محاکمه، دولت ائتلافی خود را زنده نگه دارد و در این موضوع هیچ راهی ندارد، جز باج‌دهی به احزاب عضو ائتلاف؛ بارزترین نمونه آن، تهدیدات متعدد بن‌گویر و اسموتریچ برای انحلال دولت به منظور دریافت امتیازات بیشتر و سهم‌خواهی از نتانیاهو است.

بررسی تاریخ رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد در لحظات بحرانی، اختلافات داخلی می‌توانند به نتایج غیرمنتظره منجر شوند. ترور اسحاق رابین نتیجه یک فرآیند تدریجی از نفرت و قطبی‌سازی بود. در حال حاضر، اختلافات داخلی در رژیم صهیونیستی به‌ویژه خشم فزاینده علیه نتانیاهو به دلیل سیاست‌های جنجالی، اتهامات فساد و شکست مفتضحانه هفت اکتبر، فضایی ملتهب و به‌شدت مستعد تنش‌های داخلی ایجاد کرده است. به عقیده کارشناسان و تحلیلگران، این وضعیت شباهت‌هایی به دوره پیش از ترور اسحاق رابین در سال ۱۹۹۵ دارد؛ زمانی که شکاف‌های سیاسی و نفرت‌پراکنی به اوج رسید. خشم عمومی از رابین به دلیل مذاکرات صلح اسلو، او را هدف افراط‌گرایان قرار داد. گناه رابین از دیدگاه مخالفان او، چشم‌پوشی از مناطقی بود که آنها را بخشی از اسرائیل بزرگ می‌دانند.

امروزه ساکنان فلسطین اشغالی به خوبی شاهد آن هستند که نتانیاهو علاوه بر آنکه موجب افتادن ارتش رژیم صهیونیستی در باتلاق غزه شده است و راهی برای فرار از آن ندارد، در صورت توقف جنگ پوچ بودن وعده‌های نتانیاهو علنی خواهد شد و نه تنها مانند یک بازنده به او نگاه خواهد شد بلکه او را موجب وضعیتی می‌دانند که (رژیم) اسرائیل تحقیر شد. این روند در روزهایی که شرایط انتخاباتی بر فضای اجتماعی سیاسی رژیم صهیونیستی حاکم می‌شود، هجمه‌ها ضد نتانیاهو چندین برابر خواهد شد و همراهان راست‌گرا و افراطی امروزش، نه تنها از او فاصله می‌گیرند بلکه با متهم دانستن او برای ناکامی‌های گذشته او را مقصر نشان می‌دهند تا آرای خود را در انتخابات پیش رو افزایش دهند. این روند منجر به افزایش روزبه‌روز اختلافات اجتماعی سیاسی و خشم عمومی از نتانیاهو خواهد شد. از این روی این امکان وجود دارد که نتانیاهو نیز قربانی خشونتی شود که خودش آن را شعله‌ور کرده است؛ اتفاقی مشابه نوامبر ۱۹۹۵، اما با ویژگی‌های خاص خود.

منبع: ایرنا

پایان/

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: 32482

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 5 =